این توافق به منزله خالی کردن زیر پای عربستان بود که قراردادهای بزرگی را برای اعمال فشار بر کشورهای غربی جهت شدید کردن سیاستهایشان در قبال تهران به کار میگرفت. کشورهای غربی نه تنها به این امر بسنده نکردند که به سخن عربستان گوش دهند، بلکه ریاض کم کم جای ایران را به عنوان یک "کشور سرکش و از دین خارج شده" در تحلیلهای سازمانهای اطلاعاتی میگیرد.
آلمان کم کم اتهامهایی را علیه عربستان مبنی بر دست داشتن در رادیکالیسم در جهان مطرح میکند و از عربستان خواسته است تا مراکز فرهنگی خود در آلمان را ببندد و این امر عملا در شهرهایی انجام شد که عربستان برای گشودن مراکز جدید در آنها برنامه ریزی میکرد.
اما ضربههای بزرگی هم از سوی آمریکا به عربستان وارد شد. گزارشهای ایالات متحده عربستان را به حمایت از تندروها در سوریه متهم کرد و علاوه بر آن، دونالد ترامپ، رئیس جمهوری منتخب آمریکا در کمپین انتخاباتیاش از عربستان خواست تا هزینههای هرگونه حمایت نظامی آمریکا از عربستان در آینده را تقبل کند. اما ضربه سهمگین این بود که کنگره و مجلس نمایندگان آمریکا قانون جاستا را تصویب کردند که این امکان را به آمریکاییها میدهد تا علیه عربستان به دلیل دست داشتن شهروندان عربستانی در حملات ۱۱ سپتامبر اقامه دعوی کنند.
مشخصا از سوی غرب، ضربات دیپلماتیک شدیدی به دلیل جنگ عربستان علیه یمن وارد شد و انگلیس نسبت به این حملات هشدار داده و پارلمان اروپا این حملات را محکوم کرده و کانادا قراردادهای بزرگ سلاح را به دلیل کشتار غیرنظامیان در جنگ متوقف کرد.
عربستان سعودی جهت گیری نهایی در جنگ سوریه را نیز از دست داد. در گذشته عربستان رهبری جبهه نظامی و دیپلماتیک ضد نظام سوریه را برعهده داشت اما دیری نپایید که پس از مداخله روسیه در سوریه، این نفوذ عربستان از بین رفت.
در سال ۲۰۱۶، عربستان، ترکیه و مصر را که دو شاخه مسلح خود به شمار میآورد، از دست داد. مصر در تصمیمگیری سیاسی به استقلال دست یافت و به سوریه روی باز نشان داد و با جنگ در یمن مخالفت کرد. این در حالی است که ترکیه با اقداماتش در پرونده سوریه، عربستان را به حاشیه راند. اگر فردا روزی رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه عربستان را به حمایت مالی از داعش متهم کند افکار عمومی متعجب نخواهد شد، همانند کاری که هفته گذشته به دلیل حملات تروریستی در کشورش ایالات متحده را به دست داشتن در این حملات متهم کرد.
همچنان در سلسله شکستهای دیپلماتیک عربستان باید گفت که سفارت عربستان در بیروت دیگر مرجع سیاسی برای اهل تسنن و مسیحیها نیست چراکه لبنانیها در مورد تعیین میشل عون به عنوان رئیس جمهور کشورشان توافق کردند و این چیزی بود که ایران و حزب الله میخواستند و سعد حریری نیز از جرگه همپیمانان ریاض خارج شد.
ریاض در سال ۲۰۱۶ طرحهای دیپلماتیک و نظامی را ارائه داد که در نظر برخی از کارشناسان، این طرحها کاریکاتوری بود که از جمله این طرحها، کنفرانسی در زمینه تشکیل ائتلافی نظامی از کشورهای اسلامی در ریاض در مارس گذشته بود. محمد بن سلمان، جانشین ولیعهد عربستان و وزیر دفاع سعودی تمایل داشت تا ائتلافی اسلامی را از میان کشورهایی ایجاد کند که بیشتر آنها از لحاظ نظامی به تحلیل رفتهاند و از کشورهایی که از دستورکارهای نظامی عربستان دور هستند. بیشتر ناظران تاکید دارند که نشست موسسان اولین و آخرین نشست بود چراکه این کنفرانس یک نشست بیهوده بود و همچون آرزوهای یک نوجوان بر باد رفته بود.
بیشتر گزارشهای پژوهشهای استراتژیک بر این مساله توافق نظر داشتند که دیپلماسی عربستان در سال ۲۰۱۶ ضربههای محکمی را متحمل شد که به جایگاه بینالمللی عربستان به ویژه پس از کاهش قیمتهای نفت لطمه وارد کرد. این مراکز دیگر فقط کاهش نقش و جایگاه عربستان در خارج از کشور را مورد بررسی قرار نمیدهند بلکه بر وضعیت داخلی دشوار در نتیجه بحران اقتصادی نیز تمرکز کردهاند که این مساله به تضعیف ریاض در صحنه بینالملل دامن خواهد زد.
میتوان کاهش نقش عربستان در صحنه بینالمللی را در بررسی شعار عادل الجبیر، وزیر خارجه عربستان نگریست که گفته بود "بشار خواهد رفت، لو به زور" اکنون میبینیم که بشار در دمشق قدرتمند شده است و کشورهای غربی تمایل دارند که وی برای سالها روی کار بماند. شعار دوم این بود" ما پولهایمان را از آمریکا در صورت رای دادن به قانون جاستا خارج خواهیم کرد"، کنگره و مجلس نمایندگان در سال ۲۰۱۶ این قانون را تصویب کردند و عربستان در حال حاضر سکوت اختیار کرده چراکه نگران رئیس جمهور جدید آمریکاست.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com