امام سجاد در فرازی از دعای 13 صحیفه سجادیه خطاب به خداوند میفرمایند: ای کسی که سوال و درخواستها [و اعطایی که میکند] ، خزائن او را فانی نمیکند (= موجب از بین رفتن آن نمیشود).
گروه دین و اندیشه: حجت الاسلام دکتر سوزنچی از اساتید دانشگاه، هر روز یک آیه قرآن را با ترجمه و چند حدیث تفسیری و چند نکته در تدبر آن آیه منتشر می کند. بولتن نیوز نیز در راستای ترویج چنین اقدامات ارزشی این سلسله مطالب را به صورت روزانه منتشر می کند.
به گزارش خبرنگار بولتن نیوز، در مطلب روز 22 آذر به آیه 21 سوره حجر پرداخته شده و در آن آمده است:
وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلاَّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ
سوره حجر (15) آیه 21
ترجمهو هیچ چیزی نیست مگر اینکه نزد ماست خزائنش؛ و آن را جز به قدر معینی نازل نمیکنیم.
نکات ترجمهای و نحوی«خَزائِنُ»
ماده «خزن» دلالت بر حفظ و نگهداری از چیزی میکند (معجم المقاييس اللغة، ج2، ص178) «خازن» به معنای حافظ و نگهبان و نگهدارنده است که جمع مکسر آن «خَزَنَة» است (مفردات ألفاظ القرآن، ص280) و در قرآن کریم هم در مورد امور دنیوی (فَأَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَسْقَيْناكُمُوهُ وَ ما أَنْتُمْ لَهُ بِخازِنينَ؛ حجر/22) و هم در مورد امور اخروی (خَزَنَتُها: خازنان بهشت: زمر/73؛ خازنان جهنم: زمر/71؛ غافر/49؛ ملک/8) به کار رفته است. «خَزائِنُ» جمعِ «خِزانة» است که، «خِزانة» هم به معنای موضع و محلی است که چیزهایی در آن حفظ و نگهداری میشود (مانند همین آیه) و هم به معنای کاری است که «خازن» انجام میدهد (لسان العرب، ج13، ص139)
«قَدَر»
قبلا توضیح داده شد که کلمه «قدر» به معنای «اندازه» و مقدار است و اصل این ماده بر کنه و نهایت ظرفیتی که یک شیء دارد، دلالت میکند ولذا آن را به معنای حد بلوغ و غایت شیء نیز دانستهاند. توضیح بیشتر در جلسه 97 (لیلةالقدر؛ قدر/1)
حدیث1) از امام صادق ع روایت شده است که هنگامی که حضرت موسی ع به جانب کوه طور صعود کرد به پروردگار عز و جل عرض کرد: پروردگارا ! خزائنت را به من نشان بده.
فرمود: موسی! خزائنم چنین است که وقتی چیزی را بخواهم به آن میگویم باش، پس [موجود] میشود.
التوحيد (للصدوق)، ص: 133؛ معاني الأخبار ، ص: 402 ؛ قصص الأنبياء ع (للراوندي)، ص165
حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مَسْرُورٍ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَامِرٍ عَنْ عَمِّهِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَامِرٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُقَاتِلِ بْنِ سُلَيْمَانَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقُ ع:
لَمَّا صَعِدَ مُوسَى ع إِلَى الطُّورِ فَنَادَى رَبَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ قَالَ يَا رَبِّ أَرِنِي خَزَائِنَكَ فَقَالَ يَا مُوسَى إِنَّمَا خَزَائِنِي إِذَا أَرَدْتُ شَيْئاً أَنْ أَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ.
2) ابن ابی یعفور از امام صادق ع روایت کرده است که ایشان فرمودند:
ابن ابی یعفور! همانا خداوند واحد است و به وحدانیت متوحد بوده ودر امر خویش تک و تنهاست، پس کسانی را به گونهای خاص آفرید و آنها را برای آن امر مقدر فرمود که ما همانها هستیم.
ابن ابی یعفور! ما حجتهای خدا بر بندگانش و خزانهداران علم او و قیامکنندگان بدان هستیم.
بصائر الدرجات، ج1، ص104
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِيِّ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيُّوبَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِي يَعْفُورٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع
يَا ابْنَ أَبِي يَعْفُورٍ إِنَّ اللَّهَ وَاحِدٌ مُتَوَحِّدٌ بِالْوَحْدَانِيَّةِ مُتَفَرِّدٌ بِأَمْرِهِ فَخَلَقَهُمْ خَلْقاً فَقَدَّرَهُمْ لِذَلِكَ الْأَمْرِ فَنَحْنُ هُمْ
يَا ابْنَ أَبِي يَعْفُورٍ فَنَحْنُ حُجَجُ اللَّهِ فِي عِبَادِهِ وَ خُزَّانُهُ عَلَى عِلْمِهِ وَ الْقَائِمُونَ بِذَلِكَ.
3) امام سجاد در فرازی از دعای 13 صحیفه سجادیه خطاب به خداوند میفرمایند:
ای کسی که سوال و درخواستها [و اعطایی که میکند] ، خزائن او را فانی نمیکند (= موجب از بین رفتن آن نمیشود).
الصحيفة السجادية، دعای 13 (وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ فِي طَلَبِ الْحَوَائِجِ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى)
«وَ يَا مَنْ لَا تُفْنِي خَزَائِنَهُ الْمَسَائِلُ»
تدبر1⃣ «وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلاَّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ»
هر چیزی خزائنی دارد نزد خداوند که از آنجا به اندازهای معین نازل میشود. اینکه مقصود از خزانه (و خزانهها) چیست، و «نزول به قدر معلوم» چه معنایی دارد، دیدگاههای متعددی بیان شده است؛ مهمترین آنها عبارتند از:
1. آبی که از آسمان نازل میشود (تفسیر القمی، ج1، ص375) از این جهت که خزانه [سرچشمه حیات] همه چیز است (حسن بصری، به نقل از مجمع البيان، ج6، ص513)
2. مقدورات خداوند، یعنی هر چیزی که هست مقدور خداوند است و همه چیز از ید قدرت او نازل شده و نزول هم در اینجا به معنای ایجاد است (مجمع البيان، ج6، ص513)
3. خزائن واقعیاتی ثابت و متعالی که محدود به حدود و اندازههای این عالم نیست و هر چیزی که در این عالم هست و محدود به حدود وجودی خاصی است، از آنجا ریشه گرفته است (المیزان، ج12، ص143-144)
4. معنای باطنی این آیه اشاره است به آنچه قلم اعلی در مرتبه اول، به وجه کلی، بر لوح قضاء که از هر گونه تبدیل و تغییری محفوظ است، نوشته؛ و در مرتبه دوم، به وجه جزیی، بر لوح قَدَر که همان لوح محو و اثبات تدریجی است (یعنی اموری واقع میشود و اموری از بین میرود) نوشته است؛ که اولی را با تعبیر «و هیچ چیزی نیست مگر اینکه نزد ماست خزائنش» بیان کرد (در جای دیگر با تعبیر وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْكِتابِ: امالکتاب نزد اوست) و دومی را با تعبیر «و آن را جز به قدر معینی نازل نمیکنیم» که از این دسته است آنچه در عالمی که ما مشاهده میکنیم نازل و ظاهر میگردد. (تفسير الصافي، ج3، ص105)
5. خزائن مرتبه دوم علم خداست که علم تفصیلی بعد از مرتبه ذات است که همان «امالکتاب» است و در آن صور جمیع اشیای معقول به نحو تفصیلی و مصون از هرگونه تغییری وجود دارد؛ و بعد از آن مرتبه قَدَر است که همان مرحله محو و اثبات است و صور همه موجودات به نحو جزیی در آن موجود است (مرتبه اول مرتبه علم ذاتی است و مرتبه چهارم مرتبه صور مادی است) (شرح أصول الكافي (صدرا)، ج3، ص212)
2⃣ «وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ»
این تعبیر که هر چیزی را «به قدر معلومی» نازل میکنیم نشان میدهد هر چیزی قبل از ایجادش در این عالم، «قدر معلومی» دارد و [به تعبیر سادهتر، وضع و چگونگی و حالات هر چیزی قبل از اینکه در این عالم بیاید و آفریده شود نزد خداوند معلوم و معین شده است]؛ و بدین معنا شبیه است به آیات «وَ كُلُّ شَيْءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدارٍ: هر چیزی نزد او به مقدار و اندازهای است» (رعد/8) و «قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْراً: خداوند برای هر چیزی قدر و اندازهای قرار داده است» (طلاق/3) (المیزان، ج12، ص144)
3⃣ «وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلاَّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ»
هر چیزی، که در این عالم و نزد ماست، خاستگاهی در عوالم بالاتر نزد خدا دارد، آن هم نه فقط یک خزانه، بلکه «خزانهها»؛ در نتیجه:
الف. این آیه از آیاتی است که بخوبی دلالت بر وجود «عوالمی فوق این عالم» میکند (تعبیر «نازل میکنیم» نشان میدهد آن عوالم فوق این عالم ما میباشند) (اقتباس از المیزان، ج12، ص144)
ب. هر چیزی که در این دنیا مییابیم، یک حقیقت ماورایی (بلکه حقایق ماورایی)ای دارد که اصل و اساس آن شیء است؛ و کسی به واقعیت هر چیزی پی میبرد که آن اصل و اساسش را شناخته باشد. به قول حکیم شوریده، میرفندرسکی:
چرخ با این اختران، نغز و خوش و زیباستی
صورتی در زیر دارد آنچه در بالاستی
صورت زیرین اگر با نردبان معرفت
بر رود بالا همان با اصل خود یکتاستی
شاید این سخن پیامبر اکرم ص که میفرمود «اللَّهُمَّ أَرِنَا الْحَقَائِقَ كَمَا هِي: خدایا حقایق را همان گونه که هستند به ما نشان بده» (عوالي اللئالي، ج4، ص132) اشاره به رویت خزائن آنها باشد.
4⃣ «وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلاَّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ»
هر چیزی که در این عالم هست، نازل شده از خزائنی است نزد خدا؛ از جمله خود ما انسانها، که در پشت سر این بدن خاکی، واقعیات بسیار پیچیدهای داریم که غالبا از آنها غفلت میورزیم؛ و یکی از مهمترین کارهای دین، این است که ما را متوجه عمق وجودی خویش کند و بفهمیم که (به قول سعدی شیرازی):
اگر آدمی به چشم است و دهان و گوش و بینی
چه میان نقش دیوار و میان آدمیت
...رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند
بنگر که تا چه حد است مکان آدمیت
http://ganjoor.net/saadi/mavaez/ghazal2/sh18/
شاید آمدن این آیه قبل از داستان آفرینش انسان و سجده فرشتگان بر آدم، میخواهد اشاره کند که آن داستان، امری مربوط به مرتبه خزائن انسان است.
5⃣ «وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلاَّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ»
به سراغ غير خدا نرويد، زيرا كه هر چه بخواهيد سرچشمهاش نزد خداست. (تفسير نور، ج6، ص326)
حکایت
روزی معاویه در شام خطبه خواند و گفت: خداوند فرموده است که «هیچ چیزی نیست مگر اینکه نزد ماست خزائنش». (من خزانهداری از خزانهداران پروردگارم هستم. به آنکه خدا خواست اعطا میکنم و آن را که خدا مانع شد، از دادن به او اجتناب میکنم و) دیگر جای سرزنش نیست.
ابوذر برخاست و گفت: به خدا سوگند ما تو را به خاطر آنچه در خزائن خداست سرزنش نمیکنیم ؛ بلکه سرزنشت میکنیم به خاطر آنچه که خداوند از خزائن خود بر ما فروفرستاد ولی تو درش را بر روی ما بستی و فقط برای خود برداشتی.
(متشابه القرآن و مختلفه (لابن شهر آشوب)، ج1، ص123)