به گزارش
بولتن نیوز، «پنکۀ قدیمی»آرش شفاعی مجموعه شعری بود که نشست نقد آن یکشنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۵ درحوزۀ هنری مشهد با استقبال خوب شاعران وهم نسلان شاعر و علاقه مندان به شعربرگزار شد. شروع جلسه با سخنان آغازین گردانندگان و نیز آرش شفاعی همراه بود و یاد خاطراتی از حضور وی در جلسات حوزۀ هنری از سالهای پیش. جلسه طبق معمول با شعرخوانی ابتدایی شاعر ادامه یافت و سپس تعدادی از حاضران زبان به نقد اثر گشودند.
ابوطالب مظفری، شاعر و منتقد خوب مهاجراز رباعی های کتاب شروع کرد و گفت:رباعی از قدیم چند ویژگی داشته است. در سنت شعری ما رسم بوده است که رباعی بیشتر برای سخنان فلسفی و حکمی و عرفانی بوده است. اما رباعیهای این کتاب بیشتر رنگ تغزلی دارد.از طرفی رباعی زبانی فخیمتر میطلبد همراه با لحن حماسی، هرچند موضوع آنها حماسی نیست.
با این وصف شاعر این کتاب آگاهانه از این مقتضیات عدول کرده است. لحن آن عاطفی است و عواطفی شخصی و خصوصی را بیان میکند.
با این وصف و با سلیقۀ خویش، من رباعیهای این کتاب را خیلی موفق نمیبینم. هرچند رباعیها حالت وقوعی دارد. یعنی مناسبات و روابط عاشقانه را با زبانی ساده و صمیمی ثبت میکند. نوعی حالت وقوعی امروزی در این کتاب حس میشود. به طوری که هر شعر حالت وقوع خود را نشان میدهد.اما در غزلها، به نظرم شاعر خیلی خوب عمل کرده است و من بسیاری از غزلها را از غزلهای خوب روزگار مان دیدم.تنها ایرادی که هست این است که شاعر مضامین دم دست را انتخاب میکند و به سمت سادگی و سهلانگاری در زبان رفته است.خلاصه این که کتاب یکدست بود، هم از نظر تم و هم از نظر درونمایه.
محمدکاظم کاظمی، هموطن دیگر مظفری نیز از رباعی ها شروع کرد و گفت: من نیز میان رباعیها و غزلهای این کتاب یک اختلاف سطح یافتم. به نظرم غزلها قویتر است و رباعیها گاه افت و خیز دارد. من در کل این روش آرش شفاعی در عاشقانه سرایی را میپسندم که او به جای بیان یک عشق و معشوق کلی، به جزئیات میپردازد و جنبههای مختلف از ارتباط آدمها را در شعر بازگو میکند، مثل پرداختن به یک قرار ملاقات ساده و بیان شاعرانۀ آن.
از نظر کتابآرایی، انتخاب اسم و طرح جلد، به نظرم خوب است و اسم بسیار زیبا و جذابی دارد که با طرح جلد آن هم پیوند یافته است.
عباس ساعی، نقبی زد به گذشته شعر مشهد و با اشاره به اینکه آرش شفاعی از پروردگان دوران طلایی شعر مشهد است، افزود: گذشته ازبرخی نکات ویرایشی که گاهی اتفاقاتی از نظر نگارش و خطاهای تایپی در متن رخ داده است ، من هم در یک جمعبندی کلی، غزلها را موفقتر میبینم. یکی از چیزهایی که غزلها را زیباتر کرده است بهره گرفتن از اصطلاحات محاوره ای است.
نکتۀ دیگر این است که شاعر در توصیف معشوق از اغراق استفاده میکند و در اینها به مقایسه میپردازد. این در رباعیها و غزلهای این کتاب کارکرد فراوانی دارد.
تصویر در این کتاب به معنی تصویرگری کمتر مشاهده میشود. تصویرها معمولاً در خدمت القای عاطفۀ شاعر هستند و زیبایند. من به جز یک مورد، موردی ندیدم که تصویر، اذیتم کند.در بسیاری از موارد تصویرهای شاعر بکر و بدیع بود.
اما دربارۀ این وقوعگویی باید گفت که معشوق در شعر آرش شفاعی، بیشتر به تعبیر آقای بهاءالدین خرمشاهی، «معشوق ادبی» است. یعنی معشوقی که بیشتر در دیوان شاعران دیگر دیده شده و از صافی ذهن شاعر عبور کرده است. از این که بگذریم، به معشوق وقوعی میرسیم.
قاسم رفیعا، خوب شعر خواندن شفاعی را برجسته دید وبا اشاره به متن گفت: به نظرم رباعی یا باید اتفاق زبانی خاصی داشته باشد که آدم را قانع کند، یا مثلاً یک طنز. چیزی که در خیلی از این رباعیها وجود ندارد، شگفتآفرینی است. خیلی از اینها به نظرم معمولی است.
در غزلها حس میکنم که شفاعی سعی کرده است که شعر سهل و ممتنع بگوید. اما به نظرم بعضی از اینها سهل هست، ولی ممتنع نیست.
من غزل های مجموعه را چهار دسته میکنم. غزلهایی که ارزش چند بار خواندن دارد و اتفاقهای زبانی و مفهومی در آنهاست ، غزلهای متوسط ،غزل هایی که با اما و اگر قابل پذیرش هستندو بالاخره دسته چهارم شعرهایی است که آمده است که صفحات کتاب را پر کند. در مجموع باید گفت که زبان آقای شفاعی، در واقع متعلق به شعر نو است.
هادی منوری، آرش شفاعی را پلی بین زبان قدیم و زبان جدید معرفی کرد که محتوای شعرش امروزی است و افزود: آرش شفاعی گاهی به نکات منفی اشاره میکند و از آن یک چیز مثبت بیرون میآورد.در مورد عاشقانهها، نکتهای که میخواهم اشاره کنم، یک عاشقانۀ مردانه و غیرتمند است و از آن عاشقانههای سوسولی نیست.اما در مورد رباعیها، این قالب یکی از پرنوسانترین قالبهای ادبی ماست که در این سالها مرتب در فراز و فرود بوده است. جالب این که سردمداران رباعی هم همیشه آدمهای خاصی بودهاند. یعنی بیشتر شاعران غزلهایشان از رباعیهایشان بیشتر بوده است. پس طبیعی است که غزلهای شفاعی قویتر باشد. اما یک نکتۀ دیگر هم هست. خیلی از رباعیسرایان بر این نیستند که باید همه ضربه را برای مصراع چهارم نگه داشت، بلکه باید آن را در مصراعهای مختلف توزیع کرد و رباعیهای آرش شفاعی هم غالباً از این جنس است. و سخنان پایانی با آرش شفاعی بود و تشکر از منتقدان و این توضیح که یک مقدار از نگاهی که دوستان داشتند مبتنی بر این بود که روند کاری مرا در این دوره ندیده بودند. من در شعرم پرهیز میکنم که به تثبیت برسم. یعنی وقتی در مسیری بودهام و حس کردهام که دیگران مرا با آن میشناسند، از آن مسیر برگشتهام و به همین دلیل از فضای زبان خراسانی دهههای پیش فاصله گرفتهام.در مورد رباعیها، من قبول دارم که اینها فراز و فرود دارد، ولی قضیه این است که اینها گزیدهای از کل دورۀ شاعریام است. شاید به همین دلیل یکدست نیستند.من معتقدم که باید به ریسک کردن در کار هنری بها داد و البته این قدری هم هزینه دارد.
منبع: خراسان