هر ساله به جشنواره فیلم فجر که نزدیک میشویم، جمعبندی و آمار و ارقام یک سال گذشتهی سینمای ایران از سوی نهادها یا افراد مختلفی منتشر میشود.
به گزارش بولتن نیوز، امسال این کارنامه درخشانتر از قبل به نظر میرسد.در مقایسه با یک دهه اخیر و با وجود اینکه دو ماه به جشنواره فیلم فجر مانده، حجم اتفاق های مثبت برای سینمای ایران بسیار قابل توجه است. سالی که صفهای طولانی جلوی گیشهها شکل گرفت و سینمای ایران با مردمی روبرو شد که برای تماشای فیلم، روز و شب نمیشناختند.
صدای پای نسل جدید
۱.سال رویایی سینما از بهمن ۹۴ شروع شد. صدای پای نسل جدیدی به گوش می رسید که به نظر حرفهای زیادی برای گفتن داشت. بسیاری از آنها جوایز اصلی و فرعی جشنواره فجر را دریافت کردند. حالا زمزمههای ابتدایی به تعریف و تمجیدهایی با صدای بلند تبدیل شده بود. گرچه این تعاریف با مذاق عدهای سازگار نبود . سعید روستایی، حسین مهدویان، احسان بیگلری، سهیل بیرقی و... امیدی را به پیکره سینما تزریق کردند که خبر از خلاقیت و دوری از سکون و کلی کویی در سینمای اجتماعی و جنگی میداد. نه شاهکاری داشتیم و نه تنوع ژانرمشاهده شد، فقط چند فیلم خوب دیدیم. به همین سادگی. همین امر برای سینمای در حال رکود ایران بسیار مهم بود. به اینها دیگر فیلمهای خوب جشنوارهی سی و چهارم را هم اضافه کنید که بعدها به همراه فیلمهای خارج از جشنواره گیشه را تکان دادند.
صفهای طولانی و گیشه های شلوغ
۲. همزمان با برگزاری جشنواره «کوچه بینام» اکران شد. تیزرهای این فیلم در طول روز بارها و بارها از شبکههای ماهواره ای پخش میشد. اتفاقی که پیش از آن با این حجم رخ نداده بود. اکران این فیلم با فروش قابل قبولی ادامه داشت تا اینکه «من سالوادور نیستم» هم اضافه شد. تبدیل شدن یکی از ماههای بد اکران به پر فروشترین ماه سال توجه همه را به سمت ماهواره برد. آیا تبلیغات ماهوارهای علاج درد سینمای ایران بود؟ یا حبابی بود که به زودی میترکید؟ با اضافه شدن «ابد و یک روز»، «پنجاه کیلو آلبالو»، «بادیگارد»، «خشم و هیاهو» و.. پخش تیزرهای ماهوارهای با سرعت بالایی در اختیار سینمای ایران قرار گرفت. در نوروز ۹۵ استقبال بیسابقه مردم از فیلمهای در حال اکران، باعث نجات بسیاری از سالنهای سینمای کشور شد. تنوع در اکران و سیاستگذاری صحیح در چیدمان فیلمها و توجه به ماههای آینده یکی از اصلیترین دلایل این استقبال بودند، اما در عین حال نظرسنجیها نشان می دادند که اغلب تماشاگران از طریق تبلیغات ماهوارهای با فیلمها آشنا شده و به سینما آمدهاند. همچنین عدهای حال خوب مردم بعد از انتخابات مجلس را هم بی تاثیر نمیدانستند. «ابد و یک روز» با تکیه بر تبلیغات دهان به دهان شاهد رشد قابل توجهی در فروش بود. به نحوی که بعد از نوروز تازه نوبت به شروع صفهای گیشه برای این فیلم رسید. «من سالوادور نیستم» تا همین دو هفته قبل عنوان پرفروشترین فیلم سال را یدک میکشید و «بادیگارد» هم به خاطر تیزرهای متعددش از صدا و سیما از قافله عقب نماند. بحث تیزرها همچنان ادامه داشت. هزینههای گزاف تلویزیون با بازدهی پایین به همراه ممیزیهای رایج و انتخابهای گزینشی از یکسو و اعلام ممنوعیت تبلیغات ماهوارهای از سوی دیگر بر سر زبانها بود. فیلمهای دارای مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران از شبکههای معاند تبلیغ میشدند که به زعم عدهی زیادی این اتفاق خوبی تلقی میشد ولی دادستانی با آن مخالفت کرد. تا امروز هم همچنان این ماجراها ادامه دارد و تبلیغات فیلمها یکی درمیان از شبکه های ماهواره ای پخش میشود. فروش فیلمهای نوروز و استقبال از «ابد و یک روز» در کنار فیلم عامتری چون «من سالوادور نیستم» سویه دیگری از سلیقهی مردم را هم نمایان کرد که باعث امیدواری زیادی شد. فروش خوب فیلمهایی مثل «اژدها وارد میشود» و «ایستاده در غبار» در اکرانهای بعدی را هم باید به این موارد اضافه کرد.رضایت نسبی مردم هنگام خروج از سالنها هم یکی از دستاوردهای مهم امسال است. این رضایت زمانی ارزشمندتر میشود که بدانیم تماشاگران پس از چند سال قهر با سینما از فیلمهای امسال استقبال کردند. تماشاگران خاموش سینمای ایران به خاطر کیفیت فیلمها بار دیگر به سینمای کشورشان اعتماد کردند و حاصل این اعتماد هم فروش بی نظیر این آثار بود . با گذر از نوروز استقبال از فیلمها همچنان ادامه داشت. طی مدت زمان محدودی تبلیغات فضای مجازی با تبلیغات ماهوارهای همراه شد و در این حین صدا و سیما همچنان در کش و قوس پخش یا عدم پخش تیزرها مانده بود. از اکران تابستان به بعد و بعد از ماجرای توقیف «آدت نمیکنیم»، تمرکز بر فضای مجازی شکل گرفت. فیلمهایی مثل «لانتوری» و «من» علاوه بر تبلیغات ماهوارهای با تشکیل تیم مجازی مخاطب اینترنت را هدف گرفتند و موفق هم شدند. بعد از فروش بالای «لانتوری» فیلم «من» با تبلیغات مناسبی استارت زد و با راهاندازی کمپینهای مجازی و ساخت تیزرهایی مختص فضای مجازی، به فروشی رسید که شاید کمتر کسی برای چنین فیلمی پیشبینی میکرد. تبلیغات ماهوارهای کم و بیش از تب و تاب افتاد. بودناش به هرحال یک امتیاز محسوب میشد ولی پروسهی استقبال از فیلمها به نحوی بود که نمیتوانست به فروش فیلمها آسیب چندانی بزند.
« فروشنده » و ثبت رکوردی تازه
۳. همزمان با جشنوارهی سی و چهارم اصغر فرهادی در حال انجام آخرین مراحل آمادهسازی «فروشنده» بود. جشنوارهی کن به عنوان اولین نمایش این فیلم در نظر گرفته شد و بالاخره اتفاقی که باید برای بازیگری سینمای ایران میافتاد، رخ داد. شهاب حسینی بهترین بازیگر کن شد و اصغر فرهادی هم جایزهی بهترین فیلمنامه را گرفت. دو جایزه ای که برای سینمای ایران بزرگتر از اسکاربودند. در تاریخ بازیگری ما جای این جایزه خالی بود. دریافت جایزه فیلمنامه هم دستاوردی بسیار بزرگ برای سینمای ایران بود. ضعف فبلمنامه یکی از بزرگترین ضعف های تاریخ سینمای ماست. یکی از اصلی ترین علل موفقیت فیلمهای فرهادی توجه به عنصر داستان گویی است. او به خوبی توانسته است پلی میان سینمای بدنه و سینمای هنری بزند . سابقه ی تئاتری او و شناختش از عنصر درام و بازی با نقاط عطف ها و گره ها باعث این موفقیت های بزرگ شده اند. به همین خاطر اکران موفق فیلم آخر او اصلا دور از انتظار نبود. اولین سانس اکران عمومی «فروشنده» در ایران ساعت ۶:۴۵ صبح بود. برای اعلام پرفروشترین فیلم سال همین شروع عجیب و غریب کافی به نظر میرسید. برای تماشای این فیلم باید از چند روز قبل بلیت تهیه می شد. در آبان ماه عنوان پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای ایران به «فروشنده» رسید. حضور مردم در سالنهای سینما ، میتواند زمینهساز بسیاری از اتفاقات بزرگ شود. حالا فیلمسازی داشتیم که با هوش خود به درک درستی از این صنعت رسیده بود و توانسته بود با هنرش، نگاه و شناخت منحصر به فرد خود از زندگی و آدمها و اتفاقهای جامعهاش را برای ما روایت کند.
ابهام ها و تزلزل سازمان سینمایی
۴. تنها نقطه تاریک امسال سینمای ایران مربوط به سازمان سینمایی بود. میزان توقیف فیلمها در این مدت بی سابقه بوده است. حواشی و اظهار نظر اعضای شوراها و صحبتهای دو پهلو و فشارهای بیرونیای که در آخر منجر به برکناری وزیر شد، حاصل این عدم درایت بود. نکته مهمی که در تمام این سالها مغفول مانده ، عدم تدوین قانونی مشخص برای پروانه ساخت و اکران فیلمهاست. در این سالها فیلمهای زیادی از شورای صدور پروانه مجوز گرفته اند و پس از آن برای اکران دچار مشکل شده اند. سازمان سینمایی نباید تحت تاثیر جریان های بیرونی قرار بگیرد و باید برای مجوزی که صادر کرده است، احترام قائل باشد.آخرین مورد این ناهماهنگی ها و عدم سیاست گذاری درست، مربوط به فیلم جدید عبدالرضا کاهانی است . در دورهای که سازندگان «ارادتمند نازنین بهاره تینا» با تکیه بر دنیای اینترنت به وضوح اعلام میکنند که به زودی فیلم را خواهیم دید، این توقیفها از طرف ارشاد و لجبازیهای صنفی حاصلی نخواهد داشت.
به هر حال امید است که در آینده شاهد این گونه اتفاق ها نباشیم و اگر فیلمها مشکل ممیزی داشته باشند، از همان ابتدا مجوز نگیرند تا دیگر این ناهماهنگی ها و معضلات پیش نیاید.
منبع: روزنامه ابتکار