در کودکان مبتلا به اختلال سکوت بیمارگون ارادی، وقتی آنها در تعامل های اجتماعی با افراد دیگر قرار می گیرند، سر صحبت را باز نمی کنند، وقتی دیگران با آنها صحبت می کنند، متقابلا پاسخ نمی دهند.
به گزارش بولتن نیوز، با توجه به اینکه اختلالات روانپزشکی انواع گوناگونی دارد، در این مقاله سعی می کنیم در مورد اختلال سکوت بیمارگون ارادی صحبت کنیم. فقط ذکر این نکته به نظر ضروری می رسد که نشانه ها صرفا برای آشنایی شما بوده و چنانچه علائمی موجود باشد حتما باید قبل از برچسب گذاری، تمام علائم کودک خود را در حضور روانشناس یا روانپزشک متخصص بیان نمایید تا با تشخیص دقیق از آسیب های احتمالی اختلال پیشگیری نماییم.
در کودکان مبتلا به اختلال سکوت بیمارگون ارادی، وقتی آنها در تعامل های اجتماعی با افراد دیگر قرار می گیرند، سر صحبت را باز نمی کنند، وقتی دیگران با آنها صحبت می کنند، متقابلا پاسخ نمی دهند، پس صحبت نکردن در تعامل های اجتماعی با کودکان یا بزرگسالان بسیار زیاد اتفاق می افتد. این کودکان در خانه و در حضور اعضای خانواده صحبت می کنند اما اغلب حتی در حضور دوستان نزدیک یا بستگان درجه دوم مثل پدربزرگ یا مادربزرگ یا مانند آنها صحبت نمی کنند.
این اختلال اغلب با اضطراب اجتماعی زیادی همراه است و کودکان مبتلا به اختلال سکوت بیمارگون ارادی اغلب از صحبت کردن در مدرسه خودداری کرده که این امر به مشکلات تحصیلی فراوان منجر می شود، زیرا معلمان بیشتر اوقات نمی توانند مهارت هایی مثل خواندن را ارزیابی نمایند.
ویژگی های همراه سکوت بیمارگون ارادی:
-کم رویی بسیار زیاد
-ترس از خجالت زده شدن در جمع
-انزوا و کناره گیری اجتماعی
-وابستگی بیش از حد یا چسبندگی
-صفات وسواسی
-منفی گرایی
-قشقرق یا لجبازی خفیف.
اگرچه کودکان مبتلا به این اختلال به صورت کلی مهارت های زبانی بهنجاری دارند، گاهی هم ممکن است اختلال ارتباطی داشته باشند (معمولا در کنار این اختلال، اضطراب هم وجود دارد). معمولا این کودکان تشخیص اختلال هراس اجتماعی را نیز کنار اختلال سکوت بیمارگون از خود نشان می دهند. سکوت بیمارگون ارادی، اختلال نسبتا نادری است و به نظر حدود 1% کودکان دچار این اختلال می شوند و این مورد در خردسالان بیش از بقیه دیده می شود.
سکوت بیمارگون ارادی معمولا قبل از 5 سالگی شروع می شود اما ممکن است تا ورود کودک به مدرسه که تعامل اجتماعی و تکالیف عملکردی مثل خواندن با صدای بلند افزایش می یابد مورد توجه والدین قرار نگیرد. به هر حال کودکان معمولا در برخی مراحل رشدی این سکوت را نشان می دهند و به صورت طبیعی آن را پشت سر می گذارند ولی گاهی مشکلات اضطرابی بعد از برطرف شدن سکوت ادامه می یابد. (باید به این نکته دقت کنیم که در فرآیند یادگیری و مراحل سنی سکوت کودک بسیار طبیعی می باشد پس به سرعت انگ و برچسب اختلال نزنیم.)
به نظر می رسد وقتی کودک نمی تواند رفتار مخرب خود را کنترل کند گاهی سکوت ارادی را جایگزین رفتار می کند (البته طبق برخی پژوهش ها کم رویی، اضطراب اجتماعی و انزوای اجتماعی والدین نقش مهمی در بروز این اختلال در کودکان دارد). علاوه بر این به نظر می رسد والدین کودکانی که مبتلا به سکوت بیمارگون ارادی هستند، حمایتگر افراطی، دل نگرانی وسواسی و کنترل کننده تر از والدین کودکانی هستند که اختلال های اضطرابی دیگری دارند.
به علت همپوشی قابل ملاحظه سکوت بیمارگون ارادی و اختلال اضطراب اجتماعی، ممکن است بین این اختلال ها عوامل ژنتیکی مشترکی وجود داشته باشد.
(باید به این نکته دقت کنیم که کودکان خانواده هایی که به کشور دیگری مهاجرت کرده اند و به زبان متفاوتی صحبت می کنند ممکن است به علت آشنایی ناکافی با زبان جدید از صحبت کردن خودداری کنند و در این مورد اختلالی مطرح نیست اما اگر فرد زبان جدید را به اندازه کافی می فهمد اما خودداری از صحبت کردن ادامه می یابد، ممکن است تشخیص سکوت بیمارگون ارادی مطرح شود.)
سکوت بیمارگون ارادی ممکن است موجب مشکلات اجتماعی شود چون کودکان به علت اضطراب شدید، از تعامل های اجتماعی دوجانبه با کودکان دیگر خودداری می کنند و با بزرگ شدن ممکن است انزوای اجتماعی بیشتری پیدا کنند و همچنین در مدرسه دچار مشکلات تحصیل می شوند، زیرا در مورد نیازهای تحصیلی یا شخصی با معلمان ارتباط برقرار نمی کنند (برای مثال تکالیف کلاس را درک نمی کنند، برای رفتن به دستشویی اجازه نمی گیرند.) و در نهایت نقص شدید در کارکرد تحصیلی و اجتماعی، از جمله مواردی است که این کودکان با آن مواجه می شوند.
چون سکوت بیمارگون ارادی خیلی اوقات با اختلالات دیگر، علائم مشابهی دارد، نیاز است حتما کودک توسط روانشناس متخصص کودک بررسی شود تا بتوانیم با بهترین راهکار به کودک کمک نماییم (برای مثال احتمال دارد افرادی که گرفتار اختلال طیف اوتیسم، اسکیزوفرنی یا اختلال روان پریشی دیگر یا ناتوانی هوشی شدید هستند مشکلاتی در ارتباط اجتماعی داشته باشند و قادر به صحبت کردن مناسب در موقعیت های اجتماعی نباشند.)
پس سکوت بیمارگون ارادی موقعی تشخیص داده می شود که کودک از توانایی قطعی صحبت کردن در برخی از موقعیت های اجتماعی مثل خانه برخوردار باشد و این اختلال همراه اختلال اصلی تر دیده نشود.
حال با توجه به اهمیت شناخت علائم این اختلال بهتر است نگاهی عمیق تر به ویژگی های این اختلال طبق DSM-5 داشته باشیم.
* ناتوانی مداوم فرد در صحبت کردن در موقعیت های اجتماعی خاص که در آنها انتظار صحبت کردن وجود دارد (مثل مدرسه)، در حالی که در سایر موقعیت ها صحبت کردن برایش عادی است.
* این آشفتگی مزاحم پیشرفت تحصیلی یا شغلی یا ارتباط اجتماعی می شود.
* مدت این آشفتگی دست کم یک ماه می باشد (محدود به نخستین ماه ورود به مدرسه نیست).
* ناتوانی در صحبت کردن نباید ناشی از فقدان اطلاعات درباره زبان محاوره ای مورد نیاز برای موقعیت اجتماعی یا دشوار بودن آن باشد.
* برای این آشفتگی نمی توان برچسب یک اختلال ارتباطی (مثل اختلال تسلط بیانی با آغاز در کودکی) تبیین بهتری به دست داد و منحصرا طی دوره اختلال طیف اوتیسم، اسکیزوفرنی یا اختلال روان پریشی دیگر ظاهر نمی شود.
ذکر این نکته ضروری است که اختلالات روانپزشکی با هم، همبود دارند، پس بهتر است حتما با شناخت نشانه های بیان شده با متخصص روانشناسی مشورت کرده و از هرگونه برچسب گذاری جلوگیری کنیم.
امید است با شناخت بهتر بتوانیم از سلامت ذهنی مناسب تری برخوردار گردیم و از آسیب های احتمالی پیشگیری کنیم، خصوصا هنگامی که بحث کودکان مطرح می شود نیاز است با دقت بیشتری تصمیم گیری نماییم.