انتخاب ترامپ در آمریکا جهان را در سردرگمی فرو برده است

گروه بین الملل، ترامپ بعد از ماه ها فراز و نشیب رسانه ای و گمتنه زنی رئیس جمهور آمریکا شد. رئیس جمهوری که با انتخاب شدن وی شاهد اعتراضات گسترده مردمی به انتخاب شخصی هستیم که نه بر اساس آرای جمعی بلکه با کمک گرفتن از شیوه غلط رای گیری در آمریکا انتخاب شده و برخواسته از آرای عمومی نیست.

به گزارش بولتن نیوز، انتخاب ترامپ در آمریکا و اعتراضات کنونی در امریکا نه تنها موجب چالشهای مهمی در این کشور شده است بلکه تاثیرات مهمی در دیگر کشورهای جهان به دنبال داشته که در این گزارش این موارد را بر پایه چند محور مورد بررسی و تحلیل قرار می دهیم:

نخست آنکه اعتراض‌های مردمی در قالب اعتراض به ساختار حاکم بر آمریکا عملا قدرت نرم و وجهه آمریکا را تضعیف ساخته است و در این بین تناقضات ساختاری و رفتاری مقامات آمریکایی در برخورد با اعتراضات مردمی به گونه ای است که نشان می دهد کاخ پوشالی که به نام جمهوری در آمریکا بنا نهاده شده در حال فرو ریختن است. قدرتی پوشالی که همواره به دنبال انقلابهای رنگی در دیگر کشورهای جهان بوده و امروز خود گرفتار آن شده است.

دومین نکته بر می گردد به درخواست‌های جدایی طلبی در مناطق مختلف آمریکا و تناقضات موجود در سیاست های رسانه های آمریکایی در قبال مسائل داخلی کشورهای دیگر. رسانه های آمریکایی که تا پیش از این به ایجاد موج رسانه ای برای براندازی حکومتها در دیگر کشورهای جهان می پرداخته اند هم اکنون در بحران جاری خود با کلافی سردرگم روبرو شده اند که آنها را گیج و مبهوت کرده است.

نکته سوم مربوط می شود به انتقاد کشورهای اروپایی از ترامپ به عنوان نشانه جدایی اروپا از آمریکا. رفتارهایی که نشاندهنده زخم کهنه‌ای است که اکنون سر باز کرده و اروپا سعی دارد از مسئله ترامپ به عنوان عاملی برای خروج از سلطه آمریکا بهره گیرد. حرکت دیرهنگام اروپا برای فاصله گرفتن از آمریکا در حالی است که اعتراضهای مردمی به نظام سرمایه‌داری و ساختار حاکم بر اروپا کم کم شکل تازه ای به خود گرفته و فضا را برای حاکمان تنگ تر و تنگ تر می کند.

نکته چهارم مربوط می شود به تاثیر انتخاب ترامپ و اعتراضات داخلی در آمریکا با چاشنی فاصله گرفتن اروپا از سیاستهای آمریکا در تحولات خاورمیانه. به گونه ای که تحت سایه موج رسانه ای ناشی از توجه دنیا به انتخابات آمریکا، شرایط تحولات یمن رو به وخامت گذاشته است.

در این رابطه بیش از 600 روز است که سعودی در حال نسل کشی در یمن است و همچنان به این روند ادامه می‌دهد. بحران انسانی و آمارها در باب خسارت‌های زیر بنایی وقربانیان تجاوز ائتلاف آمریکایی- سعودی دیگر از حد و حدود خود عبور کرده است و حتی از سوی سازمانهای بین المللی نیز محکوم شده است.

در واقع تحولات یمن که به عنوان نقطه سیاه در کارنامه اوبامای مدعی حقوق بشر مطرح است. هرجند کری وزیر خارجه آمریکا به نام یمن به عمان سفر کرده است تا با ظاهر سازی رسانه ای و سیاسی از نگاه های ظلم ستیزانه جهان به آمریکا بکاهد اما  این سفر هم مانند سفرهای دیگر کری دستاوردی برای یمن ندارد چرا که آمریکا جز حمایت از سعودی و کشتار مردم یمن کارکرد دیگری ندارد.

در این بین رژیم صهیونیستی هم از چالشهای اخیر در آمریکا کم بهره نبرده است. این روزها کمیته وزارتی کابینه رژیم صهیونیستی دو قانون نژاد پرستانه را به تصویب رسانده است، این قوانین شامل جلوگیری از پخش اذان در مساجد قدس و مصادره زمین های فلسطینیان در کرانه باختری است.

علاوه بر این همچنان حملات نظامیان صهیونیست‌ به مناطق مختلف فلسطینی‌ نشین و بازداشت فلسطینی‌ها ادامه دارد و  محاصره غزه به عنوان جنایت علیه بشریت مورد بی توجهی آمریکا و اروپا قرار می گیرد.

سکوت آمریکادر برابر جنایات صهیونیست‌ها به بهانه تحولات داخلی این روزها دست رژیم صهیونیستی را بازتر کرده است و این در حالی است که صهیونیست‌ها همچنان  از وابستگی ساختار آمریکا به لابی ها برای تشدید جنایات خود بهره می گیرند.