ماجرای استعفای وزیر ارشاد به همراه دو وزیر دیگر کابینه یازدهم تا رسیدن به تایید نهایی و تبدیل شایعه به خبر،چند روزی سوژه داغ رسانهها بود. در این چند روز استفاده از عباراتی چون " استعفای تایید نشده"، " شایعه رفتن وزیر ارشاد" و ... ترفند رسانههایی شد که هم میخواستند به گمانهزنیها بپردازند و هم تا تایید نشدن شایعه، آن را به عنوان خبر قطعی تلقی نکنند.
به گزارش بولتن نیوز، خبرنگار ما در ارتباط با برخورد رسانهها با شایعات مهم و فراگیری که درصد تحقق آن بالاست، اما تایید رسمی نشده، گفتوگویی با فریدون صدیقی ، روزنامهنگار باسابقه و مدرس ارتباطات داشت.
صدیقی در این زمینه اظهار کرد: تنها راه این است که یک رسانه ابتدا شایعه را با نگاهی که آن رسانه به دولت و مخاطب خودش دارد، تحلیل کند. ممکن است برای مثال رسانهای کنار رفتن و یا ماندن وزیر آموزش و پرورش را از یک زاویه ببیند و رسانه دیگر از زاویهای دیگر. بنابراین آن زاویه دید است که در فضای فعلی تکلیف ما را در اطلاع رسانی روشن میکند.
او ادامه داد: رسانه باید شایعه را در بستر ظرفیتهایی که وجود دارد، در یک ترکیب تحلیل کند و به این نتیجه برسد که با زاویه دیدی که دارد فلان مسئول باید برود یا بماند و اگر قرار است برود فلان فرد بیاید. ما رسانهها هدایت شده دنبال جزییات پیام میرویم و نگاه تحلیلی هدایت شده داریم که آن نگاه به زاویه دیدمان بستگی دارد که در نگاه تحلیلی آن شایعه را در حد شایعه نگه داریم یا به یقین تبدیل کنیم.
صدیقی در پاسخ به این پرسش که آیا رسانه رسمی، مجاز به استفاده از عنوان «به نقل از منبع آگاه» در اطلاعرسانی اخبار است یا نه؟ اظهار کرد: زمانی که ما منبع خبر نداریم، منابع خبر ما دیواری دور خود کشیدهاند و اطلاعرسانی از سوی نهادهای اصلی صورت میگیرد اما اطلاعرسانی رسمی نمیشود، وقتی که شفاف سازی یک ریسک تلقی میشود و سخن گفتن در فضای بازیهای سیاسی و حتی حوزههای دیگر یک آسیب است و هیچ تولید اطلاعاتی از سوی رسانهها وجود ندارد و رسانهها خواسته یا ناخواسته از تولید خبر منع شدند یا خودشان خودشان را منع کردند، نتیجه این است که کسانی که قرار است از موضوعی رازگشایی کنند، ترجیح میدهند خودشان را وارد پدیدهای نکنند که با هزار و یک دلیل و تحلیل روبرو شوند و در پایان ناچار به تکذیب آن شوند.
این مدرس ارتباطات درباره اتفاقات اخیر در حوزه استعفای سه وزیر، مطرح کرد: این خیلی غمانگیز است که از قریب 300 نماینده مجلس، فقط آقای مطهری حرف بزند. ما فقط یک نماینده در مجلس داریم؟ این اتفاق جالب نیست. مابقی نمایندگان میخواهند حرف بزنند اما هر کدام به دلیل ملاحظاتی خویشتنداری میکنند و اطلاعرسانی نمیکنند برای اینکه جریان دیگری از آن سوء استفاده نکند. برای اینکه آستانه آسیبپذیریشان پایین نیاید، سعی میکنند احتیاط به خرج بدهند.
صدیقی سپس اظهار کرد: نتیجه این اتفاق این است که سوژه و خبر هرجا که تنین انداخته و بزرگ شده، اطلاع رسانی و خبررسانی آن از سوی رسانهها نبوده و منبع آن رسانهها نبودند. رسانه وسیله بوده و خود تولید خبر نکرده است. یا در دعواهای بین جناحها، خود جناحها خبررسانی میکنند یا راجع به رقیبشان صحبت میکنند.
این مدرس ارتباطات با بیان اینکه رسانهها فعلا اغلب فعالیتهای خود را در دو حوزه فوتبال و اندکی مسائل مربوط به شهرداری خلاصه کردهاند، یادآور شد: ما فقط در این دو حوزه بیشتر میتوانیم تولید خبر کنیم. برای مثال دروازهبان تیم ملی قهر کرده است، چرا که بند کفشش را نبسته؛ این خبر اول رسانهها میشود. وقتی شرایط اینگونه است روزنامه ناچار است خبرش را به نقل از یک منبع آگاه مطرح کند.
فریدون صدیقی در پایان مطرح کرد: بزرگترین کشف رسانههای ما در ماههای اخیر به زعم من، پرداختن به موضوع مرگ آقای کیارستمی است. آن هم خود رسانهها خیلی دخیل نبودند و بلکه خانواده و پسر ایشان و وکیل ایشان متغیر این رویداد بودند و کنشمند بودند اما رسانهها واکنشی عمل کردند. اگر آنها حرفی نمیزدند، رسانههای ما هم نمیتوانستند حرفی بزنند. رسانههای ما بجز اعلام نتایج بازیها و اینگونه موضوعات، کار دیگری نمیکنند. این مساله به مخاطب لطمه میزند. در واقع مخاطب را به راحتی سمت شبکههای مجازی فراری میدهیم تا خبرها از منابعی که قابل تایید نیست و صحت ندارد دنبال کنند.