به گزارش بولتن نیوز به نقل از هنرآنلاین، دنیا خمامی خبرنگار خبرآنلاین گفتوگوی مفصلی با فریبرز عربنیا کرده که مثل همه مصاحبههای این بازیگر سرشار از حاشیه شده است. بخشهایی از آن در پی آمده است:
- در حال حاضر مشغول پرداختن به امور زندگی هستم. بیشتر وقتم صرف آشپزی و خانهداری میشود و سامان دادن به کارهای جانیار و کمک به او در کارهایش اولویت زندگیام است. اوقات فراغتم را نیز به ورزش و مطالعه میپردازم.
- زمانی که من بیرون از ایران هستم، تقریباً از سینما بیخبر میشوم و از طریق اینترنت و فضای مجازی پیگیر اتفاقات میشوم و موضوعات را دنبال میکنم. اما فیلمنامهای با نام "هجرت" موجود هست که یکی دو سال پیش روی آن کار میکردم و به پیشنهاد برخی از دوستان در کشور سوئد آماده شد که موضوعی درباره مهاجرت دارد. قرار بود این پروژه تابستان گذشته اجرایی شود که به خاطر شرایط من و قراردادم با پروژه «ماه تیتی» متاسفانه به سرانجام نرسید و فصلش هم گذشت. امیدوارم سال دیگر بتوانم آن را انجام بدهم.
- من با تهیهکننده "ماه تی تی" (سریال خانگی داود میرباقری) قرارداد منعقد کرده بودم و آماده شده بودیم که برای اقامت پسرم و تحصیلش راهحلهایی پیدا شود تا من بتوانم هفت ماه با این پروژه همراه باشم اما متاسفانه به نظرم رسید که این پروژه توان انجام تعهدات را ندارد. درنهایت با تأیید حدس بنده از طرف تهیهکننده متوجه شدیم نه تنها قولهایی که به بنده داده شده که حتی بر امضاهایی که در قرارداد وجود داشت هم جای شک و شبهه بود. برای همین من ترجیح دادم دوستیها حفظ شود و مشکل دیگری برایم پیش نیاید. خیلی بیپرده باید بگویم برای سه فیلم آخری که کار کردم بلااستثناء دستمزدم را کامل دریافت نکردم و این انگار یک رویه عادی در سینما و تلویزیون شده است. من ترجیح دادم دوباره دچار این معضل نشوم به خاطر اینکه شکل زندگیام و اقامت پسرم و تحصیلش در خارج از کشور اجازه همچنین مسائلی به من نمیدهد، برای همین از پروژه «ماهتیتی» جدا شدم.
- متاسفانه گردابی ست که هنرمندان در آن مشغول غرق شدن هستند به این دلیل است که تنها از زاویه سیاست به مسائل نگاه، و فرهنگ نادیده گرفته میشود. برخوردها همه سیاسی است و کنشها همه براساس منافع سیاسی است. اگر کنشی انجام بشود قطعاً سیاسی است و اگر انجام نشود هم باز سیاسی است.
- متاسفانه به ریشهها پرداخته نمیشود؛ ریشهها یعنی اصلاح قوانین سینمایی، یعنی ایجاد قوانین جدید در مجلس و گذراندن آن از تصویب برای همه نهادها، ریشهها یعنی تعریف درستی از فرهنگ و نگاه ما به آن و اینکه اساساً چه توقعی از آن داریم. ریشهها یعنی اینکه تمام فرهنگ را در مقابله با سینما و موسیقی و نابودی دیدهایم. مسائلی که باید از ابتدا در مدارس به بچهها آموزش داده شود مثل نحوه رابطه با دیگران، رانندگی، بهداشت، نگهداری از محیط زیست، اخلاق پهلوانی و.... کاملاً نادیده گرفته میشود و همه چیز صرفاً از زاویه سیاست و سیاستزدهگی دارد به قهقهرا میرود.
- به نظرم میآید که در همه عرصهها به خواب غفلت فرو رفتهایم و خیلی ارزشها فراموش شده است. امیدوارم مسئولینی که همچنان با دغدغهمندی بدون توجه به منافع شخصی یا حزبیشان با صداقت دارند زحمت میکشند و به رضایت خالق و مخلوق فکر میکنند بتوانند بیشتر از قبل در کارشان موفق باشند.
-از نگاه من اصلاً ما سینمایی نداریم به معنای اینکه وقتی مخاطبان، فروش و تولید قابل دفاع وزین مثل تکستارهها میآیند و میروند این دیگر اسمش سینما نیست چون جریان نیست، اتفاق است؛ یک اتفاق نادر. اما در جریان تولید مداوم حرفهای خواه ناخواه آثار قابل دفاع و وزین هم بیرون میآید چون در آن شرایط کارگردانان سینما با تعداد بیشتری و بازیگران و عوامل متعدد در حال اجرای فیلمنامههای متنوع و براساس سلیقهها و گروههای سنی مختلف جامعه خواهند بود نه فقط با اهداف و جهتگیریهای صرفاً حکومتی.
- سینمایی که کارهای فرمایشی داشته باشد و اتفاقات تکستارهای، سینمای مداوم و صاحب حیات نیست. مثل بچهای است که نشسته است و هرچند ماه یک بار بلند میشود و دوباره مینشیند؛ این کودک سالم نیست چون نشسته است، فعلاً که نشسته است امیدواریم کمی بعد کلاً نخوابد.
- با صراحت اعلام میکنم که تا وقتی مسئولین فعلی ارشاد از وزیر تا مدیران میانی بر سرکار هستند، من دیگر در سینمای ایران کاری نخواهم کرد. از همه بیشتر هم خودم متأسف هستم اما این تنها راهی هست که برای مقابله با این اتفاقات دارم. دوستی میگفت در دوره قبل هربار به ارشاد میرفتی با جواب "نه" برمیگشتی اما در این دولت پاسخ "آره" میگیری اما کارت انجام نمیشود. این تلخکامیاش بیشتر است. آنچه که برمن میرود نماد و سمبلی است از آن چیزی که برهمه ما سینماگران میرود. به این جهت من صرفاً به خاطر نشان دادن اعتراضم درمورد بیتوجهی مسئولین ارشاد به حقوق هنرمندان و آیندهشان و مصائبی که درگیرش هستند دیگر با این مدیریت کار نخواهم کرد. حتی اگر با رأی دادن دوباره من به آقای روحانی دوباره همین سیاستها در ارشاد باشد، باز هم پایم را به سینما نمیگذارم و کار نخواهم کرد. برای همه همکارانم از همین جا آرزوی موفقیت میکنم. امیدوارم بتوانم برای کشورم و مردم و فرهنگ ایران عزیز فردی مفید باشم. من باز تاکید میکنم که با این سیاستهای ارشاد دیگر در سینمای ایران کار نخواهم کرد؛ البته شاید بتوان این را هم گفت که درحال حاضر دیگر کارگردانی که بخواهد اینقدر من را وسوسه کند که در فیلمش نقشی بازی کنم وجود ندارد، فقط میماند همان آقای فرهادی که آن هم قطعاً اگر در یک پروسه تولید جهانی باشد صد در صد بدون فکر پاسخ مثبت خواهم گفت. اما اگر آن پروژه داخل ایران باشد و براساس فیلمنامه مصوبی ارشاد می گویم نه.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com