قیام عاشورا و ظلم و ستم رفته بر خاندان رسالت، آنچنان جانسوز و جانگداز است که حلاوتش نه تنها روز به روز، بلکه ساعت به ساعت افزون میگردد. مقام معظم رهبری نیز در زمانهای گوناگون به حادثه عاشورا و نکاتی که باید از این واقعه برداشت کرد، پرداختهاند.
گروه مذهبی:ایشان نیز با محوریت عاشورا وامام حسین(ع) سخنانی فرمودهاند. این صحبتها هر کدام به یکی از ویژگیهای این قیام میپردازند. برای شروع ایشان درباره ارتباط افراد با مراسم عزاداری و شرکت در این مراسم سخن انی فرمودهاند. ایشان فرمودهاند: «قدر مجالس عزاداری را بدانند، از این مجالس استفاده کنند و روحاً و قلباً این مجالس را وسیلهای برای ایجاد ارتباط و اتّصالِ هرچه محکمتر میان خودشان و حسینبنعلی علیهالسّلام، خاندان پیغمبر و روح اسلام و قرآن قرار دهند.» درجای دیگر نیز فرمودهاند: «یکی از بزرگترین نعمتها، نعمت خاطره و یاد حسینبنعلی علیهالسّلام، یعنی نعمت مجالس عزا، نعمت محرّم ونعمت عاشورا برای جامعه شیعیِ ماست.»
به گزارش بولتن نیوز،ایشان همچنین بارها درباره نحوه صحیح عزاداریها در این ایام صحبت داشته و در همین اواخر نیز درباره نوع رفتار هیأتها با همسایگانشان صحبت کردند. به هر حال برپایی مجالس عزاداری امری است پسندیده اما اینکه له چه شکلی و با چه هدفی برگزار شود بسیار مهم است. حال نظر شما را به چندین کلام از سخنان ایشان در رابطه با عزاداریها و شیوه صحیح آن جلب میکنیم. ایشان فرمودهاند: «در ماه محرم، معارف حسینی و معارف علوی را که همان معارف قرآنی و اسلامی اصیل و صحیح است برای مردم بیان کنید.» همچنین فرمودهاند: «اگر برای ذکر مصیبت، کتاب «نَفَس المهمومِ» مرحوم «محدّث قمی» را باز کنید و از رو بخوانید، برای مستمع گریهآور است و همان عواطفِ جوشان را بهوجود میآورد. چه لزومی دارد که ما به خیال خودمان، برای مجلسآرایی کاری کنیم که اصل مجلس عزا از فلسفه واقعیاش دور بماند؟!» همچنین گفتهاند که: «وقتی شعر را میخوانیم، به فکر باشیم که از این شعر ما ایمان مخاطبان ما زیاد شود. پس، هر شعری را نمیخوانیم؛ هرجور خواندنی را انتخاب نمیکنیم؛ جوری میخوانیم که لفظ و معنا و آهنگ، مجموعاً اثرگذار باشد. در چه؟ در افزایش ایمان مخاطب.»
ایشان همچنین درباره شکل مطلوب عزاداریها که تأثیرگذاری بیشتری هم دارد فرمودهاند: «برخی کارهاست که پرداختن به آنها، مردم را به خدا و دین نزدیک میکند. یکی از آن کارها، همین عزاداریهای سنّتی است که باعث تقرّبِ بیشترِ مردم به دین میشود. اینکه امام فرمودند «عزاداری سنّتی بکنید» به خاطر همین تقریب است. در مجالس عزاداری نشستن، روضه خواندن، گریه کردن، به سروسینه زدن و مواکب عزا و دستههای عزاداری به راه انداختن، از اموری است که عواطف عمومی را نسبت به خاندان پیغمبر، پرجوش میکند و بسیار خوب است.» ایشان درباره عمل نادرست قمهزنی که موجب وهن تشیع میشود نیز فرمودهاند: «من حقیقتاً هر چه فکر کردم، دیدم نمیتوانم این مطلب - قمهزدن - را که قطعاً یک خلاف و یک بدعت است، به اطّلاع مردم عزیزمان نرسانم. این کار را نکنند. بنده راضی نیستم. اگر کسی تظاهر به این معنا کند که بخواهد قمه بزند، من قلباً از اوناراضیام.» قمهزنی دقیقا امری است که افرادی کاملا مرتبط با سرویسهای امنیتی انگلستان و به نام مرجعیت، این فعل غلط را ترویج میکنند و بدترین تبلیغ برای شیعیان انجام میشود.
ایشان همچنین در چند سخنرانی به این امر اشاره داشتهاند که زنده بودن اسلام و باقیماندن بسیاری از ارشهای اسلامی تنها به برکت خون امام حسین(ع) است وگرنه اسلامی باقی نمیماند تا مردم بر گرد آن جمع شوند. ایشان در جایی فرمودهاند: «اگر فداکاری بزرگ حسینبنعلی علیهالسلام نمیبود که این فداکاری، وجدان تاریخ را به کلی متوجه و بیدار کرد در همان قرن اول یا نیمهی قرن دوم هجری، بساط اسلام به کلی برچیده میشد.» همچنین فرمودهاند: «هیچ وقت نباید امت اسلامی و جامعهی اسلامی ماجرای عاشورا را به عنوان یک درس، به عنوان یک عبرت، به عنوان یک پرچم هدایت از نظر دور بدارد. قطعاً اسلام، زندهی به عاشورا و به حسینبنعلی (علیهالسّلام) است.» و در جایی دیگر گفتهاند: « کار امام حسین علیهالصّلاه والسّلام در کربلا، با کار جدّ مطهرش حضرت محمد بن عبداللَّه صلیاللَّهعلیهوآلهوسلم در بعثت، قابل تشبیه و مقایسه است. قضیه این است. همان طور که پیغمبر در آن جا، یک تنه با یک دنیا مواجه شد، امام حسین هم در ماجرای کربلا، یک تنه با یک دنیا مواجه بود.»
و در آخر یکی از مهمترین موضوعاتی که ایشان پبرامون حادثه عاشورا از آن صحبت کرده اند، بحث عبرت و درس گرفتن از این حادثه و تطلیق با امروز و نوع نگاه و رفتار صحیح است. توجه به این حادثه عظیم و نوع نگاه به آن، میتواند ما را در تعیین مسیر درست یاری کند. ایشان فرمودهاند: «عبرت آن است که انسان نگاه کند و ببیند چطور شد حسینبنعلی علیهالسّلام - همان کودکی که جلوِ چشم مردم، آن همه موردِ تجلیلِ پیغمبر بود و پیغمبر دربارهی او فرموده بود: «سیّد شباب اهل الجنه»؛ سرور جوانان بهشت - بعد از گذشت نیم قرن از زمان پیغمبر، با آن وضعِ فجیع کشته شد؟!» در جایی دیگر نیز گفتهاتد: «اگر کسانی برای حفظ جانشان، راه خدا را ترک کنند و آنجا که باید حق بگویند، نگویند، چون جانشان به خطر میافتد، یا برای مقامشان یا برای شغلشان یا برای پولشان یا محبّت به اولاد، خانواده و نزدیکان و دوستانشان، راه خدا را رها کنند، آن وقت حسینبنعلیها به مسلخ کربلا خواهند رفت و به قتلگاه کشیده خواهند شد.»
ایشان با ذکر حادثه کربلا به درسهای این حادثه اشاره میکنند: «امام حسین را فقط به جنگِ روز عاشورا نباید شناخت؛ آن یک بخش از جهاد امام حسین است. به تبیین او، امر به معروف او، نهی از منکر او، توضیح مسائل گوناگون در همان منی و عرفات، خطاب به علما، خطاب به نخبگان- حضرت بیانات عجیبی دارد که تو کتابها ثبت و ضبط است- بعد هم در راه به سمت کربلا، هم در خود عرصهی کربلا و میدان کربلا، باید شناخت.» همچنین فرمودهاند: «عاشورا پیامها و درسهایی دارد. عاشورا درس میدهد که برای حفظ دین، باید فداکاری کرد. درس میدهد که در راه قرآن، از همه چیز باید گذشت. درس میدهد که در میدان نبرد حق و باطل، کوچک و بزرگ، زن و مرد، پیر و جوان، شریف و وضیع و امام و رعیت، با هم در یک صف قرار میگیرند.»
ایشان عاشورا را راهنما و هدایتگر و جهتبخش به همه آزادیخواهان و حقطلبان و عدلجویان میدانند و انقلاب اسلامی و حرکت حضرت امام خمینی(ره) را به تأثی از عاشورا و حرکت امام حسین(ع) میدانند. ایشان میفرمایند: «درس عاشورا، درس فداکاری و دینداری و شجاعت و مواسات و درس قیام للَّه و درس محبّت و عشق است. یکی از درسهای عاشورا، همین انقلاب عظیم و کبیری است که شما ملت ایران پشت سر حسین زمان و فرزند ابیعبداللَّه الحسین علیهالسّلام انجام دادید. خود این، یکی از درسهای عاشورا بود.»
همچنین گفتهاند: «امام بزرگوار ما، محرّم را به عنوان ماهی که در آن، خون بر شمشیر پیروز میشود، مطرح نمود و به برکت محرّم، با همین تحلیل و منطق، خون را بر شمشیر پیروز کرد. این، یک نمونه از جلوههای نعمت ماه محرّم و مجالس ذکر و یاد امام حسین علیهالسّلام است که شما دیدید.» و همچنین در جایی دیگر فرمودهاند: «درس حسینبنعلی علیهالصّلاةوالسّلام به امّت اسلامی این است که برای حقّ، برای عدل، برای اقامهی عدل، برای مقابلهی با ظلم، باید همیشه آماده بود و باید موجودی خود را به میدان آورد؛ در آن سطح و در آن مقیاس، کار من و شما نیست؛ امّا در سطوحی که با وضعیّت ما، با خُلقیّات ما، با عادات ما متناسب باشد چرا؛ باید یاد بگیریم.»
اگر فردی حقجو و در پی رسیدن به کمال مطلوب باشد، با مطالعه همین سخنان و پیگیری همین خطوط در رفتار و کردار و سخنان ائمه معصومین(ع) به سرانجام روشن خواهد رسید. اما اگر در پی عیبجویی باشد، حادثهای عظیم همچون کربلا و تبیین چند صدباره آنهم نمیتواند او را در این مسیر هدایت و راهنمایی کند.