کد خبر: ۴۰۰۸۶۰
تاریخ انتشار:
حداقل یک آیه در روز /10 مهر 95/

اگر چیزی از خدا می خواهید، فردوس را بخواهید

ما در زندگی‌مان دو نگرانی داریم: یکی اینکه اوضاع بر وفق مرادمان نباشد و دوم اینکه اگر هم بر وفق مراد است، بالاخره زمانی برسد که این اوضاع تمام شود. این آیه بالاترین مرتبه رضایت انسان را نشان می‌دهد؛ می‌فرماید: در فردوس (که بالاترین مرتبه بهشت است) هم در آن جاودانه‌اند، هم اینکه چنان اوضاع بر وفق مرادشان است که به هیچ وجه در پی انتقال و تغییر و تحولی نیستند.
و خداوند مانع به نتیجه رسیدن اعمال کافران شدگروه دین و اندیشه: حجت الاسلام دکتر سوزنچی از اساتید دانشگاه، هر روز یک آیه قرآن را با ترجمه و چند حدیث تفسیری و چند نکته در تدبر آن آیه منتشر می کند. بولتن نیوز نیز در راستای ترویج چنین اقدامات ارزشی این سلسله مطالب را به صورت روزانه منتشر می کند.

به گزارش خبرنگار بولتن نیوز، در مطلب روز 10 مهر به آیه 108 سوره کهف پرداخته شده و در آن آمده است:

خالِدينَ فيها لا يَبْغُونَ عَنْها حِوَلا                   

سوره كهف (18) آیه108             

ترجمه
در آن جاودانه‌اند، در پی انتقال و تغییر و تحولی نیستند.

نکات ترجمه‌ای و نحوی

«يَبْغُونَ» فعل مضارع از ماده «بغی» است. این ماده در دو معنا به کار می‌رود: یکی در معنای «طلب کردن» و «درصدد برآمدن» و دیگری به معنای نوعی فساد [= تجاوز] (معجم المقاييس اللغة، ج‏1، ص271) که در این آیه در معنای اول به کار رفته است. در اینکه آیا می‌توان این دو معنا را به یک معنا برگرداند، برخی گفته‌اند که اصل این ماده به معنای «طلب خروج از حالت معمولی و میانه» است که اگر این خروج از حالت عدل به احسان باشد خوب و ممدوح است و اگر خروج از حق به باطل باشد، مذموم و به معنای تجاوز است (مفردات ألفاظ القرآن، ص136) و برخی گفته‌اند که اصل این ماده تنها دلالت بر «طلب شدید» دارد و تنها در صورتی که حرف «علی» بدان ضمیمه شود و یا قرینه‌ای در کلام باشد، دلالت بر تعدی و تجاوز از حد می‌کند. (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‏1، ص309)

«حِوَلاً»: مرحوم طبرسی می‌گوید: "«الحِوَل» به معنای «تحول» است در جایی که چیزی از مکانش به مکان دیگری منتقل می‌شود و أزهری و ابن اعرابی آن را به معنای «حیله» و نیز به معنای «تحویل» (دگرگون کردن) نیز دانسته‌اند. (مجمع البيان، ج‏6، ص768) و قبلا هنگام بحث از کلمه «حیله» درباره ماده «ح‌و‌ل» توضیحات لازم ارائه شد
هر دو عبارت «خالِدينَ فيها» و «لا يَبْغُونَ عَنْها حِوَلا» جملات حالیه هستند اولی حال برای «هُم» در آیه قبل (لهم جنات الفردوس) و دومی حال برای ضمیر مستتر در «خالدین» (الجدول في إعراب القرآن، ج‏16، ص263)؛ و معنا در واقع اینچنین است: فردوس منزلگاه ایشان است در حالی که آنها در آن جاودانه‌اند، در حالی که تغییر و تحولی  را نسبت به این جاودانگی [یا نسبت به این بهشتهای فردس] طلب نمی‌کنند.

حدیث

1) از امام صادق ع درباره این آیه فرمودند: «خالِدِينَ فِيها» یعنی در آن جاودانه‌اند و خارج نمی‌شوند، و «لَا يَبْغُونَ عَنْهَا حِوَلًا»  یعنی چیزی را به جای آن نمی‌خواهند (هیچگاه نمی‌خواهند آن وضعیت عوض شود).

تفسير القمي، ج‏2، ص46

حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ [جَعْفَرٍ] أَحْمَدَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ [عُبَيْدِ اللَّهِ‏] بْنِ مُوسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِهِ: «خالِدِينَ فِيها لا يَبْغُونَ عَنْها حِوَلًا» قَالَ: خَالِدِينَ فِيهَا لَا يَخْرُجُونَ مِنْهَا وَ «لَا يَبْغُونَ عَنْهَا حِوَلًا» قَالَ: لَا يُرِيدُونَ بِهَا بَدَلا.

تدبر

1 «خالِدينَ فيها لا يَبْغُونَ عَنْها حِوَلا»:
در دنیا انسان اگر در جایی به مدت طولانی بماند، دلزده می‌شود و دلش می‌خواهد تغییری برایش رخ دهد؛ اما بهشت به گونه‌ای است که با اینکه بهشتیان در آن جاودانه‌اند، اما هیچگاه از آن خسته نمی‌شوند و دلشان نمی‌خواهد وضعیتشان عوض شود.
اما چرا؟

بحث تخصصی انسان‌شناسی

وجود انسان ابعاد گوناگونی دارد و نیازهای وی را دست کم در دو بُعدِ غریزی (مشترک با حیوان) و فطری (خاص انسان) می‌توان دسته‌بندی کرد. نیازهای غریزی (مانند گرسنگی، تشنگی، نیاز جنسی، و ...) لازمه زندگی دنیوی انسان است و خود این نیازها به‌تَبَع حیات دنیا، ظرفیتشان محدود است؛ اما نیازهای فطری (مانند حقیقت‌جویی، خیرخواهی، زیبایی‌دوستی، و ...) مبنای انسانیت انسان است و از آنجا که حقیقت انسان جاودانه است، این نیازها هم اقتضای بی‌نهایت‌طلبی دارند به نحوی که نمی‌توان مرحله‌ای را برشمرد که ظرفیت اینها پر شود.

اما چون فطرت و غریزه در انسان درهم‌تنیده شده، گاه غریزه بر فطرت غلبه می‌کند و آنگاه خواسته‌های غریزی رنگ و بوی بی‌نهایت‌طلبی به خود می‌گیرند؛ درعین حال، از آنجا که ظرفیت هریک از این غرایز محدود است، عملا بی‌نهایت‌طلبی در آنها ممکن نیست؛ و اینجاست که درآمیختن «بی‌نهایت‌طلبی» با «ظرفیت محدود»، منجر به شکل‌گیری روحیه «تنوع‌طلبی» می‌گردد، یعنی انسان هربار غریزه‌اش اشباع می‌شود، چون از آن جهت اشباع شده، تکرار آن کم‌کم مایه دلزدگی او می‌شود، لذا بار دیگر می‌کوشد آن غریزه را به شیوه‌ای جدید ارضاء و اشباع کند؛ و دوباره ... .

انس گرفتن با این شیوه‌ی زندگی (زندگی را در افق غریزه دیدن)، کم‌کم این شبهه را پدید می‌آورد که مگر می‌شود وضعیتی باشد که انسان از آن دلزده نشود؟

اما حتی اگر در همین دنیا، افق فطرت را جدی بگیریم، می‌بینیم که کاملا شدنی است؛ چنانکه مثلا در وادی حقیقت‌جویی، شخص هرچه در یک حوزه معرفتی بیشتر پیش برود، بیشتر بدان حوزه علاقمند می‌شود؛ زیرا مسیر پیش روی وی بی‌نهایت است.
جالب اینجاست که اگر غریزه تحت فطرت به فعالیت بپردازد، همان امر غریزی هم دیگر دلزدگی نمی‌آورد؛ که شاید یکی از بهترین نمونه‌های آن در جایی است که رابطه دو جنس مخالف - که از افق غریزه (رابطه جنسی) شروع می‌شود - به افق فطرت (عشق واقعی) برسد ؛ که در این صورت، زوجین هرچه بیشتر با هم باشند، نه‌تنها از همدیگر دلزده نمی‌شوند بلکه پیوند بینشان دلپذیرتر و عمیق‌تر می‌گردد؛ اینجاست که معلوم می‌شود چرا با اینکه غریزه جنسی و شهوت‌طلبی، میل به کثرت و تنوع‌طلبی دارد، اما عشق وحدت‌گراست و به غیر معشوق التقاتی ندارد:

گدای کوی تو از هشت خلد مستغنی‌ست
اسیر عشق تو از هر دو عالم آزادست
‌ http://ganjoor.net/hafez/ghazal/sh35/

و همین موجب می‌شود که در عین اینکه معشوق یکی است، اما تکراری نمی‌شود:

یک قصه بیش نیست غم عشق وین عجب
کز هر زبان که می‌شنوم نامکرر است
http://ganjoor.net/hafez/ghazal/sh39/

 و این می‌تواند علامت خوبی برای تفکیک عشق حقیقی از عشق ادعایی باشد:

حافظ هر آن که عشق نورزید و وصل خواست
احرام طوف کعبه‌ی دل، بی‌وضو ببست
http://ganjoor.net/hafez/ghazal/sh30/

تازه همه آنچه بین زوجین عاشق می‌گذرد، غریزه‌ای است که تحت افق فطرت قرار گرفته:

شمه‌ای از داستان عشق شورانگیز ماست
این حکایتها که از فرهاد و شیرین کرده‌اند
http://ganjoor.net/hafez/ghete/sh12/

اما اگر قرار باشد خود فطرت انسان مستقیما عمل کند و کسی عشق خدا را تجربه کند، که دیگر خارج از حد بیان است:

صوفی از پرتو می راز نهانی دانست
گوهر هر کس از این لعل توانی دانست
قدر مجموعه گل مرغ سحر داند و بس
که نه هر کو ورقی خواند معانی دانست
http://ganjoor.net/hafez/ghazal/sh48/

2 «خالِدينَ فيها لا يَبْغُونَ عَنْها حِوَلا»
ما در زندگی‌مان دو نگرانی داریم: یکی اینکه اوضاع بر وفق مرادمان نباشد و دوم اینکه اگر هم بر وفق مراد است، بالاخره زمانی برسد که این اوضاع تمام شود. این آیه بالاترین مرتبه رضایت انسان را نشان می‌دهد؛ می‌فرماید: در فردوس (که بالاترین مرتبه بهشت است) هم در آن جاودانه‌اند، هم اینکه چنان اوضاع بر وفق مرادشان است که به هیچ وجه در پی انتقال و تغییر و تحولی نیستند.
واقعا پیامبر اکرم ص راست گفت که اگر کسی می‌خواهد از خدا چیزی بخواهد فردوس را بخواهد.

انتهای پیام/

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین