وقتی خدا را به دوری توصیف میکند صفتی از صفات مخلوقات را شاهد آن ذکر میکند و آن دیدن است: «کسی نمیتواند او را ببیند» و زمانی که خدا را به قرب توصیف میکند صفتی از صفات خدا را دلیل آن میآورد و آن حضور و آگاهی خداست.
گروه آیین و اندیشه: استاد مطهری در صفحات 256 و 257 کتاب عدل الهی آورده است که در دعای افتتاح جمله جالبی در این باره هست؛ میخوانیم: الّذی بعد فلا یری، و قرب فشهد النّجوی.
به گزارش بولتن نیوز در ادامه این مطلب آمده است که در این جمله خدا چنین توصیف شده است: «آن کسی که دور است و در نتیجه دیده نمیشود، و نزدیک است و در نتیجه نجواها و سخنان بیخ گوشی را گواه است».
در حقیقت، ما از او دوریم ولی او به ما نزدیک است. معماست! چگونه ممکن است دو چیز نسبت به هم از لحاظ قرب و بعد دو نسبت مختلف داشته باشند؟ بلی، در اینجا چنین است؛ خداوند به اشیاء نزدیک است ولی اشیاء به خداوند نزدیک نیستند، یعنی با نسبتهای مختلف دور یا نزدیکند.
نکته جالبی که در این جمله هست این است که وقتی خدا را به دوری توصیف میکند صفتی از صفات مخلوقات را شاهد آن ذکر میکند و آن دیدن است: «کسی نمیتواند او را ببیند» و زمانی که خدا را به قرب توصیف میکند صفتی از صفات خدا را دلیل آن میآورد و آن حضور و آگاهی خداست. آنجا که سخن از کار ماست، خدا را به دوری نسبت میدهیم و آنجا که سخن از کار او است صفت قرب را به او نسبت میدهیم.
سعدی نیکو آورده است:
یار نزدیکتر از من به من است
و این عجبتر که من از وی دورم
چه کنم با که توان گفت که دوست
در کنار من و من مهجورم
انتهای پیام/
---
اگر در باره ی ذات و صفات ذات اقدس احدیت که در قرآن آمده تفسیری منطقی همگن با داده های مشابه قرآن از جانب معصوم ذکر نگردیده باشد کشف رازهای این ذات و صفات در حیطه ی توان و دانش هیچ آفریده ای نیست.
در ضمن عدم آشنایی با جزئیات این رازها با توجه به آشکار بودن عظمت آثار و نشانه های وجود خداوند در همه ی آفریدگان محسوس و ملموس جهان هستی ؛ هیچ نیاز حیاتی مشکل گشا برای باز کردن معمای چنین رازهایی وجود نخواهد داشت.