اعتماد به نفس ملی دایره بسیار گسترده ای را شامل می شود به نحوی که میتوان آن را مربوط به "باور عمومی نسبت به توان ملی برای تعریف و تحصیل اهداف ملی" دانست. لذا با توجه به تعاریف گفته شده از اعتماد به نفس ملی میتوان این مقوله را رکنی از ارکان قدرت ملی هر کشور و زمینه و رمز اقتدار، استقلال، عزت، توسعه و سرفرازی، در همۀ ابعاد حیاتی بشمار آورد .
به گزارش بولتن نیوز،اعتماد
بنفس مبحثی فرهنگی است که میتوان در دو سطح فردی و ملی آن را تعریف کرد.
در سطح فردی، اعتماد به نفس مربوط به انطباق انتظارات فرد از خویش با
توانمندی اجرایش باز میگردد و مرجع خودباوری، فرد یا خویشتن است. اما
اعتماد به نفس ملی دایره بسیار گستردهتری را شامل می شود به نحوی که
میتوان آن را مربوط به "باور عمومی نسبت به توان ملی برای تعریف و تحصیل
اهداف ملی"
]1
[ دانست.
بنابراین مرجع خودباوری ملی، مجموعه افرادی است که با همدیگر برای دستیابی
به اهداف خاصی کار میکنند. به بیان دیگر در اینجا گروه و ملت، ادراکاتی
جمعی از حس خودباوری و تواناییهایی خاص در انجام امور علمی، اجتماعی،
سیاسی و .... دارند.
با
توجه به تعاریف گفته شده از اعتماد به نفس ملی میتوان این مقوله را رکنی
از ارکان قدرت ملی هر کشور و زمینه و رمز اقتدار، استقلال، عزت، توسعه و
سرفرازی، در همۀ ابعاد حیاتی بشمار آورد و آن را یکی از کلیدیترین ابزارها
برای رسیدن به اهداف ملی تلقی کرد. دغدغه اصلی این نوشتار نیز واکاوی و
آسیب شناسی تهدیدها و فرصتهای اعتماد بنفس ملی در سطح نخبگان ابزاری،
نخبگان علمی و آحاد مردم کشور است که میتواند از ناحیهی توجه یا بیتوجهی
به این مهم، جامعه ایرانی- اسلامی را تحت تاثیر قرار دهد.
1- آسیبشناسی نقش نخبگان ابزاری در ایجاد و حفظ اعتماد به نفس ملی
نخبگان
سیاسی و مدیران جامعه در القای اعتماد به نفس و خودباوری به جامعه نقش
اساسی داشته و در صورت نبود چنین روحیهای در بین آنان، امکان عمومیت
پیداکردن روحیه ضعیف در کل جامعه بسیار زیاد است. از مهمترین تهدیدها و
فرصتهای اعتماد به نفس ملی، که به واسطه نخبگان سیاسی کشور میتواند صورت
گیرد میتوان اینچنین توضیح و نام برد:
الف) تهدیدها: وادادگی و ضعف
یکی
از آفتهای از بین رفتن و کاهش اعتماد به نفس ملی، ادارهی کشور توسط
افراد ضعیف و واداده در مقابل دشمن است. این افراد در برابر کوچکترین تهدید
کشور را تسلیم بدخواهان کرده و سراپا گوش به فرمان، برای اجرای اوامری
میشوند که برخلاف منافع ملی، مردم و مذهب است. به عنوان مثال میتوان از
شاهان قاجار و پهلوی در دوران معاصر نام برد که با نالایقی و ترس خود از
دشمنان این مرز و بوم، نه تنها بخشی از خاک کشور را از دست دادند، بلکه
بارها و بارها حاضر به تن دادن به قرارداهایی خفت بار شدند. این روحیه
وادادگی مسئولین سیاسی کشور نقش بسزایی در از دست دادن اعتماد ملی در برابر
بیگانگان داشت. در این زمینه مقام معظم رهبری به زیبایی تهدیدهای روحیه
وادادگی و نداشتن اعتماد به نفس ملی در مسئولین را تبیین میکند:
«آن
روزی که شهر اصفهان در دورهی شاه سلطان حسین مورد غارت قرار گرفت و مردم
قتل عام شدند و حکومت باعظمت صفوی نابود شد، خیلی از افراد غیور بودند که
حاضر بودند مبارزه و مقاومت کنند؛ اما شاه سلطان حسین ضعیف بود. اگر
جمهوری اسلامی دچار شاه سلطان حسینها بشود، دچار مدیران و مسئولانی بشود
که جرأت و جسارت ندارند؛ در خود احساس قدرت نمیکنند، در مردم خودشان احساس
توانائی و قدرت نمیکنند، کار جمهوری اسلامی تمام خواهد بود».]2[
یکی
دیگر از صفات و مشخصات در بین نخبگان ابزاری که سبب ساز کاهش اعتماد به
نفس ملی میشود نداشتن روحیه "ما میتوانیم" است. این مدیران با قبول نداشتن
متخصصان کارآزموده وطنی در انجام امور، روی به بیگانگان میآورند و با این
کار خود سبب ترویج روحیه خودکم بینی و سرخوردگی در بین مردم کشور میشوند.
به عنوان مثال رزم آرا، نخست وزیر وقت رژیم پهلوی، بدین علت مخالف ملی شدن
صنعت نفت بود که معتقد بود ملت ایران توانایی اداره صنعت نفت را ندارد. وی
در مجلس شورای ملی خطاب به نمایندگان گفت: «ما ایرانی ها یک لوله هنگ هم
نمی توانیم بسازیم. چه طور می خواهید نفت را ملی کنید؟ بگذارید نفت دست
انگلیسی ها باشد. هر چه می گویند گوش کنید. این چه کاری است که شما می
کنید؟»]3[. مقام معظم رهبری
به زیبایی در مورد تبعات روحیه عدم خودباوری در زمان پهلوی، و احساس برتری
کالاهای خارجی و نامطلوب بودن کالاهای داخلی و در نتیجه کاهش اعتماد به
نفس ملی در بین جامعه، اینچنین میفرمایند:
«واقعا
هر کالایی به صرف خارجی بودن مطلوب بود و به صرف داخلی بودن نامطلوب فرهنگ
عمومی آن زمانها بود و درداخل کشور هم جرئت و گستاخی کار علمی و تحقیقی و
باز کردن بنبستها وشکستن مرزهای دانش اصلا قابل تصور نبود و کسانی که در
خودشان چنین استعدادی میدیدند، به هیچ راهی جز اینکه در محیطهای خارج از
کشور کار کنند فکرنمیکردند.»]4[
سپردن
زمام امور کشور به فردی لایق و توانمند و برخوردار از روحیه استکبارستیز و
دارای توان ایستادگی در مقابل جبهه معاندان، مسلماً سبب افزایش اعتماد ملی
و به تبع آن پشتوانهای برای اقتدار و امنیت ملی و عاملی برای ناکامی
راهبرد دشمن در توقف و اختلال روند پیشرفت و تعالی کشور، به شمار میرود.
ب) فرصتها: ایستادگی و صرف فعل خواستن
از
جمله روحیاتی که در بین نخبگان سیاسی و بروکراتیک کشور میتوان سبب ساز
افزایش اعتماد به نفس ملی و به تبع آن زمینهساز فرصتهایی برای کشور شود
روحیه ایستادگی و استکبار ستیزی است. نخبگان ابزاری با داشتن چنین روحیهای
تا پای جان همچون کوه یار و یاور مردم و منافع ملی کشور خود میایستند و
همچون بیدی لرزان گوش به فرمان بیگانگان نمینشینند و ناخودآگاه با سرایت
این روحیه به دیگر آحاد جامعه زمینه ساز افزایش اعتماد به نفس ملی و ایجاد
فرصتهایی همچون اقتدار، تعالی و توسعه کشور میشوند.
به
عنوان مثال میتوان از شخصیت امام خمینی(ره) با روحیه استکبارستیزی نام
برد. شخصیتی که با دست خالی و توکل بر خداوند، رژیمی را سرنگون کرد که
پنجمین ارتش مجهز جهان از آن حمایت میکرد. بعد از انقلاب اسلامی نیز
امام(ره) و مقام معظم رهبری با این روحیه ایستادگی در مقابل جبهه معاندان،
اعتماد به نفس ملی را در جامعه بازگرداندند و این اعتماد به نفس ملی سبب
فرصتهایی همچون ایستادگی در طول دوران جنگ تحمیلی و دفاع از کشور در برابر
تهاجم عراقی که تمام قدرتهای بزرگ از آن حمایت میکردند و همچنین در
ادامه توانایی ایستادگی در برابر تحریمهای ناجوانمردانه ابر قدرتهای جهان
را سبب شد و سر آنان را به تعظیم فرود آورد. بنابراین سپردن زمام امور
کشور به فردی لایق و توانمند و برخوردار از روحیه استکبارستیز و دارای توان
ایستادگی در مقابل جبهه معاندان، مسلماً سبب افزایش اعتماد ملی و به تبع
آن پشتوانهای برای اقتدار و امنیت ملی و عاملی برای ناکامی راهبرد دشمن در
توقف و اختلال روند پیشرفت و تعالی کشور، به شمار میرود.
عامل
دیگری در بین نخبگان سیاسی که سبب اعتماد به نفس ملی و زمینه ساز
فرصتهایی برای کشور میشود، داشتن روحیه "ما میتوانیم" است. با وجود این
روحیه و تسری آن از سوی اداره کنندگان کشور دیگر هیچ کمبودی در اثر
تحریمها احساس نمیشود. به عنوان نمونه بعد از انقلاب اسلامی امام
خمینی(ره) در همان ابتدا با دادن وظایف مدیریتی به جوانان در تمام
عرصههایی که روزی در دست مستشاران و مهندسان بیگانه بود اعتماد به نفس ملی
از دست رفته در این زمینه را بازگرداند، و به واسطه همان اعتماد به نفس
است که اکنون متخصصان این مرز و بوم در شرایط تحریمهای غرب نیازهای علمی و
صنعتی کشور را تامین میکنند.
جسارت
وارد شدن در عرصههای نو علمی و تحقیقاتی و احیا و رشد بخشیدن به علمی با
الگوی اسلامی- ایرانی عامل مهمی در ایجاد و تقویت اعتماد به نفس است.
2- آسیبشناسی نقش نخبگان علمی در ایجاد و حفظ اعتماد به نفس ملی
مجهز
شدن به سلاح علم و دانش و سبقتگیری از دیگران در مسابقه پیشرفت علمی یکی
دیگر از مهمترین عوامل افزایش اعتماد به نفس ملی است که بر عهده نخبگان
علمی کشور میباشد. پیشرفت علمی کشور نه تنها عامل ایجاد اعتماد به نفس ملی
است، بلکه خود از نتایج اعتماد به نفس ملی هم محسوب میشود. البته در
اینجا منظور از علم، دانشی متناسب با فرهنگ و هویت آن جامعه نه کپی برداری
از علم غربی است. بنابراین میتوانیم تهدیدها و فرصتهای این مقوله را
اینگونه بیان کنیم:
الف) تهدیدها: غرب زدگی
اگر
بخواهیم یکی از مهمترین عوامل تهدید برای نخبگان علمی کشور را نام ببریم
میتوانیم از غرب زدگی نام ببریم. کپی برداری نخبگان ما از علم غربی نه
تنها دردی از مشکلات جامعه کشورمان با هویتی کاملا ایرانی- اسلامی و متفاوت
با جامعه غرب را دوا نمی کند، بلکه سبب از بین رفتن اعتماد بنفس ملی در
بین آحاد جامعه میشود، بدین علت که اگر پیشرفتی نیز صورت گیرد افتخار آن
برای نخبگان غربی و مبدعان آن علم است و همچنین این امر خود اقراری بر
ناتوانی علمی کشور و برتری دیگر ملل است. البته اشکالی بر الگو برداری از
علمهای دیگران نیست، چرا که پیامر اسلام (ص) نیز بارها فرموده اند جویای
علم باشید حتی اگر در ثریا باشد. منتها نباید فراموش کرد که این فرمایش به
معنای کپی برداری صفر و بدون شناخت از تفاوت های فرهنگی دیگر ملل و تکیه
مادام العمر بر آن چارچوب ها نیست.
ب) فرصتها: عقبه تمدنی و دینی
نخبگان
علمی ما با استفاده از علم متناسب با فرهنگ خود میتوانند همچون پیشینیان
تمدن خود نه تنها به مدارج بالای علمی رسیده بلکه علم خود را به دیگر ملل
صادر و نام ایرانیان را بر سرزبانها انداخته و اعتماد به نفس ملی جامعه را
افزایش دهند. بالواقع نخبگان علمی با داشتن عقبه تمدنی و دینی خود
میتوانند سبب ساز زنده کردن نام ایرانیان و مسلمانان در تمامی جوامع شوند و
اعتماد به نفس ملی را افزایش دهند. مثلا با اتکا به شیوه و روش امام جعفر
صادق(ع) و بسیاری از شاگردان ایشان که سرآمدان زمان خود بودند میتوانند
جامعه را به چنین جایگاهی رهنمود کنند. منتها در این راه باید به جای الگو
برداری از دین غربی از دین اسلام که جزء فرهنگ ما میباشد و در تقابل با
اندیشههای دیگر دارای تفوق و برتری است و دینی مبتنی بر عقل و وحی و دارای
منطقی قوی است سرمشق گرفت. با بکارگیری از این الگوی بومی در علوم انسانی و
تجربی به واسطه نخبگان علمی قطعا شاهد پیشرفتهای کاربردی بیشتر و بهتر و
در نتیجه افزایش اعتماد به نفس ملی خواهیم بود. بنابراین جسارت وارد شدن در
عرصههای نو علمی و تحقیقاتی و احیا و رشد بخشیدن به علمی با الگوی
اسلامی- ایرانی عامل مهمی در ایجاد و تقویت اعتماد به نفس است.
3- آسیب شناسی نقش آحاد مردم در ایجاد و حفظ اعتماد به نفس ملی
هر
موفقیت و شکستی از دل تفکرات مردم جامعه بیرون میآید، با این شرایط افراد
یک جامعه در ایجاد یک روحیه مستحکم توأم با اعتماد به نفس ملی و خودباوری،
نقش اساسی داشته و آن را به تمام نقشهای جامعه گسترش میدهند و در صورت
نبود چنین اعتماد به نفسی در بین آنان، طبیعتاً این روحیه بی اعتمادی را
ناخودآگاه در بین تمامی نهادهای دیگر ترویج میکنند.
الف) تهدیدها: ناامیدی، بدبینی و تنبلی
وجود
روحیه ناامیدی و بدبینی به آینده و دستاوردهای کشور، سبب کاهش روحیه
اعتماد به نفس ملی در جامعهای میشود که از دل آن نخبگان علمی و ابزاری
بیرون میآید و به تبع آن دیگر هیچ محقق و مسئولی اعتقاد به تلاش نخواهد
داشت چون هیچ چشم انداز روشنی در برابر خود متصور نیستند. چنین جامعهای
بدون وجود دشمن خارجی خود به خود از درون ویران خواهد شد. در این زمینه
رهبر انقلاب میفرمایند:
«خصلتهای
ناپسند نظیر تنبلی، نداشتن نشاط کاری، ناامیدی، بدبینی و نداشتن اعتماد به
نفس فردی و ملی خطرناکتر از دشمن بیرونی است و ملت باید با همه وجود با
این میکروبها و موریانه های ویران کننده مقابله کنند»]5[
ب) فرصتها: داشتن غیرت دینی و ملی
اما
در جامعهای دارای مردمی سرشار از نشاط و امید به آینده کشور، افراد و
نخبگانی از دل آن جامعه با اعتماد به نفس ملی بیرون میآیند که با عشق به
میهن خود تلاشی مظاعف دارند و با غیرتی دینی و ملی در جلوی تمام سختیها
میایستند و برای سربلندی و الگو شدن کشور خود در میان ملتهای دیگر تلاش
میکنند، و دیگر در برابر هیچ دشمنی سر فرود نمیآورند. با وجود چنین
شرایطی دیگر بیگانهای نیز در سر خود سودای تهاجم و تهدید راه نمیدهد چون
ثمرهایی هم ندارد.
منبع:برهان