به گزارش بولتن نیوز به نقل از ایسنا، صحبت از آرشیو لباس تئاتر است؛ گوشهای از حیاط معاونت هنری و نزدیک ساختمان اداره کل هنرهای نمایشی که برای دیدن آن سه طبقه پله را باید به زیر زمین رفت. جایی که به گفتهی برخی طراحان لباس باید نمور و بهم ریخته با لباسهایی روی هم تلنبار شده باشد، اما تصویر واقعی کاملا متفاوت از این اظهارنظرهاست. آرشیو لباس فعلی تئاتر جایی تمیز، بدون رطوبت و حتی بدون ذرهای خاک است که پس از سنگ شدن کف بنا شکلی متفاوت به خود گرفته و با گرفتن یک کارت ملی لباسهای مورد نیاز گروهها و طراحانی که به آنجا مراجعه کنند را بدون دریافت هیچ مبلغی در اختیار قرار میدهد.
البته با وجود نظم و ترتیبی که در چیدمان لباسها وجود دارد، یک نکته در همان نگاه اول کاملا مشهود است و آن هم اینکه لباسهای پوشیده شده در کاورهای جداگانه که خیلی فشرده روی رگالها قرار گرفتهاند، شکل و شمایل بعضی مغازهها و بساط دستفروشان را در ذهن تداعی میکنند؛ از بس که معمولی هستند. یعنی در این آرشیو خیلی سخت لباسی چشمگیر پیدا میشود و حتی کلاه یا وسایل تزئینی دیگری که برای بعضی نقشها ممکن است استفاده شود هم دیده نمیشود چون فعلا فضای لازم برای نگهداری و چیدن آنها در جایی مناسب وجود ندارد.
این آرشیو در حال حاضر محلی است برای نگهداری از لباسهایی که بیشتر مورد استفاده گروههای دانشجویی و دانشآموزی یا گروههای شرکت کننده در جشنوارههای مختلف است.
با این حال گروههای حرفهای هم از بعضی لباسهای این مجموعه استفاده میکنند، هرچند به نظر میرسد بیشتر طراحان به دنبال طراحی لباسی مخصوص برای کار خود هستند و به سمت داشتن یک آرشیو خصوصی رفتهاند چرا که علاقهای ندارند آنچه بر تن بازیگران نمایشاشان میرود، قبلا دیده شده باشد؛ تا جایی که بعضی از آنها اصلا گذرشان هم به آرشیو لباس نمیافتد. بنابراین علاوه بر این دلایل که باعث تهی بودن آرشیو از لباسهایی خاص میشود این نکته که بخش زیادی از لباسهای نمایشهای تاریخی مدرن شده است هم یک دلیل دیگر برای معمولی بودن لباسهای آرشیو عنوان میشود.
ادنا زینلیان (طراح لباس) در گفتوگویی با ایسنا درباره پیشینه راهاندازی آرشیو لباس که به پیش از انقلاب برمیگردد، میگوید: «این مکان ابتدا مختص تالار وحدت بود که فقط لباسهای باله و اپرا در آن نگهداری میشد چون آن زمان در تالار وحدت تئاتر اجرا نمیشد و تمام نمایشها در تئاترشهر و سالنهای دیگر به صحنه میرفتند.»
او که در سال 56 مسئول این آرشیو لباس بوده، ادامه میدهد: «پس از انقلاب و پایان دوره انقلاب فرهنگی که با دو سال وقفه در آموزش و اجرای تئاتر همراه بود فعالیتهای تئاتری در دانشگاهها و مراکز تئاتری از سرگرفته شدند. در آن موقع همزمان با تأسیس مرکز هنرهای نمایشی به مدیریت آقای عبد خدایی این پیشنهاد مطرح شد که لباسهای آرشیو که قبلا به اجرای باله و اپرا اختصاص داشتند به دلیل توقف این نوع اجراها برای تئاتر استفاده شوند و این طور شد که آرشیو لباس تئاتر در مرکز هنرهای نمایشی ایجاد شد.»
طراح لباس نمایش «سقراط» که بیش از 30 سال است در زمینه کار خود در دانشگاهها تدریس میکند، اضافه میکند: «این اتفاق برای این افتاد که تکلیف این آرشیو لباس در تالار وحدت مشخص شود و به این ترتیب آنچه امکانش بود در اختیار گروههای تئاتری قرار گرفت. در آن زمان یعنی حدود سال 68 من در این آرشیو مسئولیت داشتم. همه چیز خیلی با نظم پیش میرفت و در مرکز علاوه بر اینکه کارگاه دکور، نقش برجسته، نقاشی و حمل و نقل وجود داشت کارگاه خیاطی هم با 18 خیاط و پنج کلاهدوز، کفاشی و ... فعال بود. در واقع تا زمانی که من بودم همه چیز روی نظم بود اما بعدها شنیدم یکسری از لباسها را سوزاندهاند و یکسری را هم بخشیدهاند. اصلا نمیدانم چه بر سر آنها آمده است.»
بخشی از آنچه زینلیان از بخشیدن لباس میگوید به نظر میرسد چند سال قبل برای غنی شدن آرشیو لباس تئاتر استانهای دیگر اتفاق افتاده است. ماجرا هم از این قرار بود که در گذشته مرکز هنرهای نمایشی که هزینه تولید آثار نمایشی را میداد، پس از پایان کار لباس گروهها را میگرفت و در آرشیو نگهداری میکرد، به همین دلیل پس از گذشت چند سال حجم این لباسها آنقدر زیاد شد که دیگر جای کافی برای نگهداری آن نبود. در نتیجه حدود سال 85 فراخوانی به استانها داده میشود و آنها نمایندگان خود را میفرستند تا لباسهایی را از این آرشیو برای گروههای تئاتری خود ببرند و همین شده است که الان تقریبا همه لباسهایی که در آرشیو اداره کل هنرهای نمایشی وجود دارد لباسهای جدید و امروزی هستند و چیزی از لباسهای نمایشهای قدیمی دیده نمیشود و تازه بخشی از همین موجودی هم توسط یکی دو تن از طراحان اهدا شده است.
با این حال آرشیو فعلی که انگار چندان رضایت طراحان لباس را تأمین نمیکند و ممکن است در گروههای نمایشی بزرگ، فقط برای لباس بعضی نقشهای فرعی مورد استفاده باشد، برای خیلی از گروههای دیگر کاربرد دارد به طوری که از فروردین امسال بیش از 115 گروه نمایشی لباسهایی را از این مجموعه خارج کردهاند که با میانگین 10 دست لباس، بیش از 1000 دست لباس میشود و البته در این بین بعضی طراحها پس از گذشت مدت زمان طولانی هنوز لباسهای برده شده را تحویل ندادهاند.
همچنین ناگفته نماند که بعضی گروههایی که میدانند قصد اجرای رپرتوار دارند مکانی را برای لباسهای خود در نظر میگیرند تا لباسها در آنجا نگهداری شود ولی مشخص نیست این کار چقدر حرفهای دنبال میشود چون دزدیده شدن لباسهای نمایش «سقراط» از جایی که در آن نگهداری میشد، حکایت از وضعیت دیگری دارد.
با وجود اینها، یک انتقاد اساسی که به آرشیو لباس وارد میشود، نبود کارگاههای خیاطی است که مشکلاتی را برای تهیه لباسهای یک گروه ایجاد کرده است.
زینلیان در اینباره میگوید: «سال 68 یک کارگاه خیاطی با تعداد زیادی خیاط (مردانه دوز و زنانهدوز با مسئولان جدا) فعال بود و اگر یک طراح وارد کارگاه میشد، تمام کارهای خود را در آنجا میتوانست انجام دهد، اما الان وقتی کار میکنم مجبورم جدا از مشکلات مربوط به پیدا کردن خیاط زنانهدوز و مردانهدوز برای خیلی از کارها به چند نقطه شهر بروم که گاهی از شریعتی تا نزدیکی مرقد امام (ره) میرسد. ضمن اینکه تولیدیهایی هم که برای دوخت و دوز به آنها مراجعه میکنیم حتی جایی برای پرو کردن لباس ندارند.»
او اضافه میکند:«علاوه بر مشکلات تهیه لباس که زنانهدوزها لباس مردانه نمیدوزند و باید دنبال خیاط دیگری هم باشیم، برای کفش و تاج هم مشکل داریم و همه کار را باید خود طراحها انجام دهند چون مثلا کفاشی نداریم که اگر خواستیم مدل خاصی کفش برای یک نقش داشته باشیم حاضر باشد، برشها و تغییرات لازم را روی کفش بدهد یا اصلا بلد باشد که چنین کاری کند تا کفش هنری درآید.»
در این مورد الهام شعبانی هم مدتی قبل با انتقاد از وضعیت آرشیو لباس که برای گروههایی با تعداد بالای بازیگر نمیتواند لباس فراهم کند و این مسئله هزینه زیادی را به گروهها تحمیل میکند، به ایسنا گفته بود: « زمانی تئاترشهر و نیز تالار فردوسی کارگاه خیاطی داشتند و هر زمان که در طول اجرای یک نمایش مشکلی برای لباسها بوجود میآمد سریع امکان برطرف کردن آن وجود داشت، اما الان گروهها مجبورند اتو و وسایل دوخت و دوز همراه خود داشته باشند تا اگر احیانا گوشهای از لباس کسی پاره شد، سریع آن را رفع و رجوع کنند و این جدا از حمل و نقل، هزینههای اضافی هم برای گروهها به همراه دارد.»
نبود کارگاه خیاطی در مجموعههایی مثل تالار وحدت که در آن تئاتر هم به صحنه میرود و مهمتر از آن در تئاترشهر که پنج سالن نمایش دارد، معضلات زیادی را برای گروهها به وجود آورده چون همانطور که در برای یک سالن تئاتری وجود اتاق گریم واجب است باید کارگاهی برای خیاطی هم باشد تا لااقل طراحان مجبور به سروکله زدن با خیاطهایی که سررشتهای از تئاتر ندارند، نشوند.
در آخر به نظر میرسد همانطور که منیره ملکی در گفتوگویی با ایسنا انتقاد کرد که برخی همکارانش در مقابل پیشنهادهایی که برای بهتر شدن وضعیت آرشیو ارائه شده سکوت کردهاند، در وهله اول باید اعضای انجمن طراحان لباس به یک اتحاد و اجماع نظر برسند تا پیگیر وضعیت راهاندازی دوباره کارگاههای خیاطی و لباس باشند تا طرح جدی این مطالبه بتواند به رونق دوباره این کارگاهها و فعال شدن کسانی که در این حوزه تجربه و تخصص لازم را دارند، منجر شود.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com