گروه فرهنگ مقاومت - با پیروزی انقلاب اسلامی
ابرقدرتهایی که ایران با همه منافع آن را از دست داده بودند با بسیج همه
امکانات پیدا و پنهان خود دست به توطئه هایی بینظیر برای به شکست کشاندن
انقلاب اسلامی زدند. اولین منطقهای که به دلیل ظلم و استضعاف به نظر آنان
آماده پذیرش توطئه و فتنه و شورش بود منطقه کردستان بود. سیاستهای
سازشکارانه دولت موقت با ضد انقلاب نیز مزید بر علت شد و زمینه جدایی
کردستان را در تابستان ۵۸ فراهم آورد.
به گزارش بولتن نیوز، با
اعلام روز قدس و احساس خطر از جانب ابرقدرتهای حامی اسرائیل توطئه ها
روندی سریعتر پیدا نمود و با برپایی روز قدس آخرین حلقه های توطئه تکمیل و
تهاجم به اخرین نقطه باقیمانده از مناطق کرد نشین یعنی شهر «پاوه» آغاز
شد. فداکاری شهید چمران و نیروهای مدافع پاسدار و ژاندارم در این شهر و
صدور پیام امام در نخستین ساعات بامداد روز شنبه ۲۷ مرداد، تمام برنامه
ریزیهای ضد انقلاب را نقش بر آب نمود و بسیج مردم کشور و حرکت آنان همراه
با ارتش به سوی کردستان ضد انقلاب را در سراسر کردستان با شکست مواجه کرد.
ماجرای کردستان
کردستان
قبل از انقلاب، همواره مورد ستم مضاعف نظام شاه بوده است. فقر و فلاکت و
عقب ماندگی و بدتر از آن استضعاف فرهنگی، چون بسیاری از استانها ی کشور و
بیش از بعض آنها ، کردستان را همواره رنج میداده است.
هشت روز پس
از پیروزی انقلاب اسلامی، پادگان تیپ سوّم لشکر ۶۴ ارتش، در شهر کرد نشین
مهاباد، در استان آذربایجان غربی، توسط افراد مسلّحی متشکّل از کلیّه عناصر
ضد انقلاب، محاصره و در حالی که از داخل پادگان حتّی یک گلوله شلیک نشده
بود، تسخیر میگردد.
این نیروهای مسلّح، عدّهای از افسران و سربازان
را به شهادت رسانده و سلاحها و مهمّات موجود در پادگان را به غارت می
برند. در این میان هجده تانک و سی و شش توپ سنگین و هزاران سلاح سبک به دست
آنان میافتد و پادگان نیز به آتش کشیده میشود. این گروهکها با این
جنایات علم طغیان بر علیه نظام جمهوری اسلامی را در مناطق کردنشین غرب
کشور، برافراشتند.
آنان مدّعی بودند که قوم کرد، قربانی ستم ملّی
شده و حقوق قومی و سیاسی آنان پایمال شده و این شورش که آن را «جنبش خلق
کرد» مینامیدند، برای به دست آوردن این حقوق تاریخی است.
از اعجاب
انگیزترین مسائل این بود که بسیاری از عناصری که در این جریان شرکت داشتند و
مدّعی رهبری جنبش خلق کرد بودند، خود از پایههای تحکیم حاکمیّت خاندان
پهلوی، در مناطق کردنشین بودند و بسیاری از آنان اصولاً جزء قوم کرد نبوده و
از سایر نقاط کشور به کردستان سرازیر شده بودند.
پس از پیروزی
انقلاب اسلامی، اهداف اصلی ابرقدرتها و مزدوران و وابستگان داخلی و خارجی
آنها از ایجاد شورشهای قومی در مناطق مختلف ایران و بخصوص کردستان مسائل
زیر بود:
۱- به شکست کشاندن انقلاب اسلامی و بر سرکار آوردن یک رژیم وابسته در ایران در صورت پیروزی این شورشها
۲-
سرگرم کردن انقلاب اسلامی به مسائل داخلی و جلوگیری از همکاری و هماهنگی
میان این انقلاب با نهضتها ی در شرف وقوع، در سایر کشورهای اسلامی.
۳-
ضربه زدن به انقلاب اسلامی و تضعیف آن با ایجاد اختلاف و تفرقه و جنگ
فرسایشی، بصورتی که اگر این شورشها نیز با شکست مواجه گردید، موجب ایجاد
روحیّه یأس و خستگی در مردم انقلابی کشور گردد.
۴- ایجاد یک حکومت
دست نشانده در کردستان و یا در صورت امکان در سایر مناطق ایران و ایجاد یک
کانون تشنّج و جنگ افروزی دائمی که همان نقش اسرائیل در میان ملل مسلمان را
در ایران بازی نماید و از توسعه و پیشرفت ایران انقلابی جلوگیری نماید.
اطّلاعیّه امام نیز که در همان روز صادر شده است جالب توجّه است:
بسمالله الرّحمن الرّحیم
به اهالی محترم مسلمان کردستان
شنیده
شده که عدّه ای وضع کردستان عزیز را مغشوش کردهاند و نمیخواهند بگذارند
مسلمانان آسایش داشته باشند و برخلاف اسلام عمل مینمایند. این عدّه به
ارتش که اکنون به سوی ملّت مسلمان برگشته و از آن تبعیّت میکنند، حمله
میبرند و آنها را مورد توهین قرار میدهند. این قبیل کارها برخلاف اسلام و
مصالح مردم مسلمان است.
مردم کردستان و سایر نقاط باید بدانند که
هرگونه حمله به ارتش و ژاندارمری از نظر ما مردود است و ما با برادران اهل
سنّت خود هیچ اختلافی نداریم. همه، اهل ملّت واحد و اهل قرآن واحد هستیم.
ارتش و ژاندارمری و پلیس نیز باید بدانند که از این به بعد، آنها حافظ
مصالح و استقلال مردم مسلمانند و اگر کسی به آنها حمله کند از مردم مسلمان
نیست و از عمّال اجانب است و باید نیروی مسلّح با قدرت از منافع و مصالح
ملّت مسلمان دفاع کنند و هرگونه حملهای را به خود و به نوامیس مردم، با
قدرت دفع نمایند.
روح الله الموسوی الخمینی
۲۸/۱۲/۵۷
سران ضد انقلاب در مذاکرات انجام شده با هیأتهای اعزامی، خواهان چند چیز بودند:
برکناری تیمسار قرنی رئیس ستاد مشترک.
ممنوعیّت خروج ارتش از پادگانها در کردستان.
اخراج پاسداران غیربومی از مناطق کردنشین.
تعیین استانداری که مورد رضایت آنان باشد.
درخواستهای ضدانقلاب با سرعت اعجاب آوری توسط دولت موقّت برآورده شد:
بر کناری تیمسار قرنی رئیس ستاد مشترک
منع تردّد لشکرهای ۶۴ و ۲۸ و ۸۱ ارتش در مناطق کردنشین
اخراج پاسداران غیربومی از منطقه کردستان
انتخاب یک استاندار مارکسیست عضو حزب توده برای کردستان
چمران هیچ گاه با ضد انقلاب مذاکره نکرد
«محسن
معاذی» از پیشمرگان مسلمان کرُد پاوه و برادر شهید «عبدالکریم معاذی» است.
معاذی خود و برادر شهیدش در مقاطع تاریخی و حساس در پاوه حضور داشتند و از
مدافعان شهر بودند. شهید معاذی نیز اولین جانباز حمله ضد انقلاب به پاوه
بود که از ناحیه دست مجروح شد.
«معاذی» با اشاره به جنایات ضد
انقلاب در پاوه گفت: سه عامل مهم باعث عدم سقوط پاوه در مرداد سال1358 شد؛
اول مقاومت و ایثار مردم پاوه، دوم حضور دکتر چمران و سوم فرمان حضرت امام
خمنی(ره) پاوه را از چنگ گروهکها نجات داد.
«اصغر وصالی» به همراه
گروه «دستمال سرخها» 24مرداد 1358 وارد پاوه شدند؛ تعداد گروه آنها حدود
35 نفر بود؛ که در درگیرهای با ضد انقلاب 25 نفرشان شهید و تعدادی نیز
مجروح شدند.
یک روز بعد یعنی 25 مرداد شهید چمران وارد پاوه شد؛ پس
از بررسی اوضاع میخواستند به کرمانشاه بروند؛ مردم از شهید چمران خواستند
تا در پاوه بماند و ایشان موافقت کرد. چمران اصلاً با گروهکها مذاکره
نکرد. قسمتی که در فیلم «چ» تحت عنوان مذاکره شهید چمران با گروهکها نمایش
داده شد، واقعیت ندارد. این فیلم بیشتر در وصف شهید «اصغر وصالی» است.
چمران تلاش کرد تا بتواند بدون جنگ و خونریزی به محاصره پاوه پایان دهد؛
اما این اتفاق رخ نداد.
سپهری استاندار کرمانشاه، حاجی آخوند
کرمانشاهی و شفیعی فرماندار پاوه به همراه فرمانده ژاندارمری استان
کرمانشاه و سرهنگ کریمی فرمانده هنگ ژاندارمری پاوه به غار قوریقلعه
رفتند، تا صحبت کنند و توافقی انجام دهند، اما موفقیتی حاصل نشد. حدود
12هزار نفر از گروهک ضد انقلاب در نزدیکی پاوه تجمع کرده بودند و هر 5
دقیقه یک بار حجم زیادی از رگبار مسلسل را به روی شهر و مردم میگرفتند.
همه
کسانی که در شهر مانده بودند یکدست طرفدار نظام بودند. تعداد زیادی از
مردم در شهر مانده بودند. آن زمان جمعیتی بالغ بر 5 هزار نفر از شهر پاوه و
برخی از روستاهای اطراف که مورد حمله قرار گرفته بودند به پاوه مهاجرت
کرده بودند؛ برخی با اسلحههای شخصی، تبر، چوب و... برای دفاع از شهر آمده
بودند و عدهای به اجبار همراه ضد انقلاب شده بودند.
چمران دو هفته در پاوه ماند. در ساختمان ژاندارمری «محمدعلی ذوالفقاری» که از بچههای تیپ نوهد بود کار فرماندهی را بر عهده گرفت.
ترس
و وحشت به قدری در شهر فراگیر شده بود که نمیتوانستیم شهدا را در قبرستان
شهر دفن کنیم. اگر پشتیبانی مردم نبود 350 نفر نمیتوانستند در برابر 12
هزار ضد انقلاب مقاومت کنند. همان زمان با اینکه شهر در محاصره بود ضد
انقلاب جراًت نمیکرد وارد شهر شود.
خانه پاسداران، هلال احمر و
پاسگاه ژاندارمری سه نقطهای بود که در دست نیروهای مردمی و پاسداران بود و
تا آخر سقوط نکرد. نیروهای ضد انقلاب داخل شهر نشده بودند و اول شهر پمپ
آب شهر را به آتش کشیدند تا مدافعین را در تنگنا قرار دهند. محاصره شهر
پاوه از 20 مرداد شروع شد و تا 26 مرداد ادامه پیدا کرد
شبی که
چمران در پاوه بود چند ساعت در کنار او بودم. ضمن اینکه مثل شیر نترس بود و
به بچهها دلداری میداد، اما هر لحظه «انا لله و انا الیه راجعون»
میگفت. قبل از فرمان حضرت امام(ره) همگی ناراحت و مایوس بودیم؛ دشمن در 20
متری ما بود. وقتی پیام را از طریق رادیوهای تکموجی شنیدیم مثل گل شکفتیم
و بر دشمن غلبه کردیم.
منبع:
www.fashnews.irwww.revolution.shirazu.ac.ir