کد خبر: ۳۸۲۸۲۴
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:

چرا منتظری مقابل امام(ره) قرار گرفت؟/ احتیاط امام در اعدام مفسدین

حجت الاسلام متولی امامی، پژوهشگر و مدرس حوزه و دانشگاه با ارائه مستنداتی گفت: برخلاف ادعای منتظری، امام خمینی(ره) حتی درباره اعدام مفسدین احتیاط می کند اما منتظری تصریح در کشتن مفسدین دارد.
گروه فرهنگ و هنر: در پی انتشار فایل صوتی از آیت الله منتظری و سو استفاده های منافقین و دشمنان نظام و انقلاب اسلامی از این سخنان، گفت‌وگویی انجام داده ایم با سید محمدحسین متولی امامی، مدیر مسئول مؤسسه مطالعات تمدن اسلامی، دانشجوی دکتری جامعه‌شناسی و مدرس حوزه و دانشگاه، درباره آیت‌الله منتظری و نقش او در تاریخ انقلاب اسلامی.


به گزارش بولتن نیوز، در این مصاحبه اسنادی مطرح شد که در بستر اتهامات منتظری به حضرت امام(ره) و یادگارش، درباره اعدام منافقین در سال ۶۷ قابل توجه است. این مصاحبه محتوای بخش‌هایی از کتاب «فقه حکومتی، نرم‌افزار تمدن اسلامی» را منعکس می کند که به قلم سیدمحمدحسین متولی امامی در حال تدوین است. در این کتاب، تحولات فکری منتظری به تفصیل بیش‌تری بررسی شده است. وی با ارائه مستنداتی، نشان می دهد که اتفاقا امام(ره) در اعدام مفسدین عمل به احتیاط می نموده است و این آیت الله منتظری بوده است که در فتوای خود تصریح به کشتن مفسدین داشته است. متن این گفتگو در ادامه از نظر می گذرد؛

*تحلیل شما از شخصیتی مثل آیت‌الله منتظری در مواجهه با انقلاب اسلامی چیست؟

بسم‌الله الرحمن الرحیم. از دوستان خبرگزاری مهر تشکر می کنم که این مصاحبه را برای دفاع از شخصیت حضرت امام(ره) و انقلاب اسلامی ترتیب دادند. اولاً‌ عرض کنم که بنده به دلیل ارتباط فراوان با بیت آقای منتظری، تحلیل خاصی از شخصیت ایشان به دست آوردم که بخشی از این تحلیل، حاصل مطالعه کتب و مصاحبه‌های ایشان است و بخش دیگر، نتیجه درک حضوری این فرد در طول سالیان مختلف. از سوی دیگر اطرافیانی داشته‌ام که در ارتباط قوی و مستمر با مرحوم منتظری بودند و از هواداران ایشان محسوب می شدند و حتی دکتر قلب منتظری، از اقوام ما بود و از سوی دیگر، انگیزه‌های مختلفی از جمله فقه سیاسی و مبانی فقهی حکومت اسلامی، وقایع سیاسی دوران خاتمی، فتنه سال ۸۸ و دیگر موضوعات  اجتماعی ـ سیاسی، بنده را برای تحقیق بیشتر به خانه منتظری می کشاند.

بنده خیلی سعی کردم که جایگاه واقعی منتظری را در مقطع انقلاب اسلامی برای خودم روشن کنم تا از افراط و تفریط هم فاصله بگیرم، اما نتوانستم او را حتی در جایگاه یک منتقد منصف قرار دهم. موضع‌گیری های او در بیش‌تر موارد ناشی از اغراض شخصی و حب و بغض‌های جناحی است و این مسأله را آیت‌الله جوادی آملی در یک جمله با عنوان «شهوت عملی» بیان کردند. به یاد دارم که آیت‌الله جوادی پس از سخنرانی جنجالی منتظری علیه نظام و رهبری در سیزدهم رجب سال ۱۳۷۶، در درس تفسیر خود با اشاره غیرمستقیم به سخنان منتظری، مقایسه کوتاهی بین «شهوت عملی» و «شبهه علمی» انجام دادند و پس از آن، موضع‌گیری های او را از جنس شهوت عملی بیان کردند. در سوره انفال، آیه ۲۹، قرآن کریم شناخت حق از باطل و درک درست وقایع را وابسته به میزان تقوای انسان می داند: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا إِن تَتَّقُوا اللَّهَ یَجعَل لَکُم فُرقانًا..».

به نظر می رسد که شهوت عملی برخی از بزرگان و علما، آن‌ها را در برابر جریان اصیل اسلام و انقلاب قرار داد. امام خمینی(ره) می‌فرمایند: «اگر تهذیب در کار نباشد، علم توحید هم به درد نمی خورد ... شما می دانید که مرحوم شیخ فضل الله نوری را کی محاکمه کرد؟ یک معمم زنجانی، یک ملای زنجانی [شیخ ابراهیم زنجانی] محاکمه کرد و حکم قتل را او صادر کرد. وقتی معمم، ملا، مهذب نباشد، فسادش از همه کس بیشتر است. در بعض روایات هست که در جهنم، بعضی ها از اهل جهنم از تعفن بعضی روحانیون در عذاب هستند؛ و دنیا هم از تعفن بعضی از اینها در عذاب است».[۱]

*اما منتظری خودش را منتقد معرفی می کند. بحث تقوا را نمی توان ارزیابی کرد. بالاخره طرف‌داران او برای این ادعاها جواب می خواهند.

ما برای سخنان او جواب علمی و تاریخی داریم، اما خواستم عرض کنم که این موضع‌گیری ها، ریشه اصلی اش در بی تقوایی است. به صراحت قرآن تقوا انسان را در راه صحیح قرار می‌دهد. نشانه بی تقوایی منتظری آن است که دقیقاً پس از عزل او از مقام قائم مقامی، هنگامی که حضرت امام در نوروز ۶۸، در نامه‌ای او را برای رهبری آینده ناشایست معرفی می کند، علیه تمام حیثیت نظام اسلامی تیغ می کشد و حتی به شخصیت مبارک امام خمینی(ره) هم حمله‌ور می شود.

این سخنانی که امروز در فضای مجازی، در اتهام به حضرت روح‌الله از زبان منتظری پخش شده، چرا در زمان حیات امام(ره) منتشر نشد تا امام(ره) هم بتواند از خودش دفاع کند؟ چرا هنگامی که از رهبری برکنار می شود یاد نقد نظام اسلامی و حضرت امام افتاده است و حالا خود را دلسوز نظام و مردم معرفی می کند؟

یادم هست که وقتی نتیجه انتخابات سال ۸۸ اعلام شد، منتظری آن‌را دروغ بزرگ خطاب کرد و وقتی حضوری از ایشان پرسیدم که دلیل شما چیست؟ علما به ما یاد داده‌اند که در گفتار خویش احتیاط کنیم و تا مطئمن نشده‌ایم، سخنی نگوییم. امام جماعت اگر در سخن خود احتیاط نکند از عدالت ساقط است، چگونه شما که ادعا مرجعیت دارید، به راحتی نتیجه انتخابات سال ۸۸ را دروغ بزرگ می دانید؟ در جواب من گفت: دلایل من دلایل مهندس موسوی است!

منتظری نه تنها نقش یک منتقد سازنده را برای نظام اسلامی بازی نکرد، بلکه تبدیل به شخصی شد که به دلیل داشتن پایگاه ارزشمند حوزوی اش، لطمه‌های مهمی به انقلاب زد
به نظر من آقای منتظری نه تنها نقش یک منتقد سازنده را برای نظام اسلامی بازی نکرد، بلکه تبدیل به شخصی شد که به دلیل داشتن پایگاه ارزشمند حوزوی اش، لطمه‌های مهمی به انقلاب زد. شخصیت منتظری در یک مصاحبه کوتاه قابل توصیف نیست، اما اولین باری که بنده، در لباس روحانیت به دیدار ایشان رفتم، او را فردی بی تدبیر و به شدت خطرناک دیدم.

جالب است که او خاطره‌ای نقل می کرد که در زندان‌های شاهنشاهی، وقتی قرار شد که شبکه‌های خارجی برای مصاحبه به دیدن او بیایند، نامه‌ای از اعلی حضرت! دریافت می کند که مواظب آبروی ایران باشید و با طرح مسائل داخلی، بهانه‌ای به دست بیگانگان ندهید. ایشان تصریح می کرد که بارها از من درباره وضعیت ایرانیان و سختی زندان‌های شاهنشاهی سؤال شد و من، در جواب گفتم : :(I can’t answer you’r question) من نمی توانم پاسخ سؤال شما را بدهم.

همان‌ لحظه پیش خودم گفتم چگونه شده است که منتظری که خود را مبارز با شاهنشاهی و از فعالین مهم تأسیس انقلاب اسلامی می داند، از حرمت نظام شاهنشاهی و ایران عصر طاغوت حمایت می کند، اما امروزه در هر موقعیتی، با شبکه‌های ضدانقلاب، به راحتی از اسرار نظام می گوید و هر روز یکی از مسئولین نظام اسلامی را متهم می کند؟

سؤال آن‌روز در کنار صدایی که امروز به عنوان «باقیات صالحات»!، بعد از مرگ او منتشر شده است و بزرگ عارف زمانه و شخصیت وارسته دوره معاصر را به جنایت و سهل‌انگاری در قتل انسان‌های مظلوم متهم کرده است، نیازمند تحلیل است. به هر حال به عقیده من، از این حرف‌ها بوی دلسوزی برای اسلام و انقلاب بلند نمی شود.

*اتهامات منتظری درباره نحوه برخورد با منافقین را چگونه باید پاسخ داد؟

بی شک این مسأله، یک اتفاق تاریخی است و بزرگانی که در اوایل انقلاب، در دستگاه قضایی فعال بوده‌اند، باید شرح مفصل آن‌را بیان کنند. موضع‌گیری بیت امام خمینی(ره) و به خصوص جناب حجت الاسلام سید حسن خمینی هم در دفاع از امام خمینی(ره) ضروری و غیرقابل اغماض است. البته این حرف‌ها جدید نیست و قبلاً هم ایشان امام خمینی(ره) را به بی تفاوتی در قتل انسان‌های بی گناه متهم کرده بود. باید بیت امام(ره)، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) و مسئولین قضایی آن دوران موضع شفاف خود را بیان کنند و از حیثیت حضرت روح‌الله دفاع کنند.

برای تنویر افکار عمومی نسبت به جایگاه حضرت امام (ره) و نشان‌دادن حساسیت و دقت ایشان در جان انسان‌ها، به یک سند تاریخی از حضرت امام(ره) اشاره می کنم که نشان‌دهنده احتیاط فراوان ایشان در همان ایام، برای کشتن مفسدین بوده است. این سند، استفتایی است که آقای موسوی اردبیلی یک‌سال قبل از اعدام‌های مجاهدین از امام خمینی(ره) دارد و میزان احتیاط امام(ره) در کشتن مفسدین و تصریح منتظری در کشتن مفسدین را نشان می دهد
گذشته از تحلیل شرایط سیاسی آن‌ دوره و بحران جنگ و حمله منافقین به ایران در عملیات مرصاد و فعالیت‌های داخلی این گروهک، شکی نیست که حکم فقهی افساد فی الأرض و محاربه، اعدام است، اما من برای تنویر افکار عمومی نسبت به جایگاه حضرت امام (ره) و نشان‌دادن حساسیت و دقت ایشان در جان انسان‌ها، به یک سند تاریخی از حضرت امام(ره) اشاره می کنم که نشان‌دهنده احتیاط فراوان ایشان در همان ایام، برای کشتن مفسدین بوده است. این سند، استفتایی است که آقای موسوی اردبیلی یک‌سال قبل از اعدام‌های مجاهدین از امام خمینی(ره) دارد و میزان احتیاط امام(ره) در کشتن مفسدین و تصریح منتظری در کشتن مفسدین را نشان می دهد.

در اوایل یکی از کتب منتظری با عنوان «مبانی فقهی حکومت اسلامی» که ترجمه دو جلد اول کتاب «دراسات فی ولایه الفقیه» است، محمود صلواتی با عنوان مترجم، مقدمه‌ای در اول کتاب نوشته و در آن متن، تلاش می کند میزان اعتماد حضرت امام(ره) به منتظری را بیان نماید تا جایگاه علمی منتظری را در نظر مخاطبان کتاب بزرگ ترسیم کند.

وی در این بخش، استفتائی از حضرت امام(ره)، ذیل عنوان «ارجاعات فقهی امام خمینی به آیت‌الله منتظری» ذکر می کند که قضاوت درباره آن‌را بر عهده خوانندگان محترم می گذارم. هنگامی که آیت‌الله موسوی اردبیلی به عنوان رییس دستگاه قضایی، برای صدور حکم مفسد فی الارض، از امام خمینی(ره) استفتاء می کند، خطاب به امام خمینی(ره) می نویسد: «اعدام شخص مفسد که در نظر مبارک مورد احتیاط است، به نظر آیت‌الله منتظری جایز است و این مسأله در محاکم قضایی مورد احتیاج است، اگر اجازه می فرمایید، در مراجع قضایی طبق نظر ایشان عمل شود». ادام‌الله عمرکم الشریف ـ عبدالکریم موسوی

پاسخ حضرت امام(ره) چنین است: «بسمه تعالی. بنده احتیاط می کنم، مجازید طبق نظر شریف ایشان عمل نمائید».[۲] روح‌الله الموسوی الخمینی ۱۳۶۶/۵/۹

هرچند در کتب فقهی، مطابق صریح آیات قرآنی، مجازات «افساد فی الارض» اعدام است، اما در این متن که در همان سال‌ها منتشر شده است، حضرت روح‌الله(ره) احتیاط می کنند، اما منتظری، تصریح در کشتن مفسد دارد. این استفتاء نشان از آن دارد که منتظری، در مصاحبه‌ای که در اواخر عمرش انجام داده، تنها سعی در تخریب شخصیت حضرت امام(ره) و فراهم‌نمودن خوراک خبری علیه نظام اسلامی دارد.

او پس از عزل‌شدن از قائم مقامی، در پی انتقام از حضرت امام(ره) بود و به همین دلیل، موضع خودش در اوایل انقلاب را مخفی میکند و امام خمینی(ره) را که سال‌ها از دنیا رفته و نمی تواند از خود دفاع کند، متهم به کشتار بی گناهان! می کند.

بنده نمی خواهم این اعدام‌ها را انکار کنم یا اشتباه قلمداد کنم، چراکه قطعاً امام خمینی(ره) از این احکام قضایی خبر داشته‌اند و منافقینی که دستشان به خون پانزده‌هزار نفر آلوده بود، طبق مبانی فقه اسلامی و قوانین حقوقی باید اعدام می شدند، اما عرض من این است که برخلاف ادعای منتظری، امام خمینی(ره)، بسیار محتاط است و حتی قانون کشتن مفسد توسط فتوای منتظری در محاکم قضایی رسمیت یافته است.

این‌که عرض کردم بی‌تقوایی منتظری موجب تقابل او با نظام اسلامی شد، دلیل دیگرش همین قصه است. در این قضیه ایشان، موضع صریح خودش را مخفی کرده و امام راحل را متهم می کند. در همان زمان، منافقین ادعا کرده بودند که دخترهای مجاهدین را سپاهی ها اول صیغه می کنند و بعد از ازاله بکارت، اعدام می کنند! گذشته از اینکه اگر مبنای اعدام‌کنندگان اسلام می بود (که به‌خاطرش نتوانند دختران باکره را اعدام کنند) بر مبنای همین اسلام نمی توانستند یک دختر را به زور صیغه کنند و باکرگی او را بردارند و روی همین حساب، باطل‌بودن این ادعا ثابت می شود.

بد نیست بدانید اساس این ادعا از کجا برخاسته است: منتظری در کتاب خاطرات خود در بخش مربوط به اعدام‌های سال ۶۷، از بحث‌های بین خود و امام خمینی(ره) توضیحاتی می دهد که آشکار می کند این داستان چگونه ساخته شده است. به طور خلاصه ایشان اشاره می کند که وقتی بحث اعدام‌ها مطرح شد، من اعتراض کردم که در زندان‌ها زنان نیز اعدام می شوند. اعدام زن در اسلام بسیار محدود است و دختران را نیز اعدام نمی کنند. امام نیز گفت خب به آقایان بگویید دخترها را اعدام نکنند. بعد آمدن این طرف و آن طرف این‌طور وانمود کردند که منتظری گفته دخترها را اعدام نکنید، اول آنها را صیغه کنید و بعد اعدام کنید. در خارج از کشور هم منافقین این را دست گرفته بودند.[۳]

با توجه به این ادعا، منتظری اعتراف می کند که در ریز مسائل نقش داشته و برخلاف ادعای اخیرش، با امام(ره) در این موضوعات ارتباط مستقیم داشته است. خب سؤال این است که اگر آقای منتظری، این قدر که بعد از عزل از قائم مقامی و پس از وفات حضرت امام(ره) خود را دلسوز اسلام معرفی کرده، همان روز هم دلسوز انقلاب و اسلام و مخالف اعدام‌های سال۶۷ بود، چرا این جنجال خبری و اتهاماتی که امروز مطرح کرده را همان روز با مردم و شبکه‌های بیگانه در میان نگذاشت؟ این نشان می دهدکه تمام این موضع‌گیری ها، نه از روی دلسوزی بلکه از روی غرض‌ورزی و عقده‌گشایی است.

*در پایان اگر سخنی در این رابطه دارید بفرمایید.

در پایان لازم است اشاره شود که احمد منتظری، با پخش رسمی این صدا، سعی دارد هم‌نوا با شبکه‌های ضدانقلاب، مانع از مرگ شخصیت پدر و فراموشی او در عرصه سیاسی شود؛ تا شاید هنوز از جنازه پدر برای تخریب امام عزیز بهره‌گیری کرده و مقاومتی در برابر حرکت قدرت‌مند انقلاب اسلامی در دوران امروزی باشد. با این‌ حال، شکی نیست که تاریخ، در مقایسه امام خمینی(ره) و منتظری، همان قضاوتی را خواهند کرد که در مقایسه شیخ فضل‌الله نوری و شیخ ابراهیم زنجانی در عصر مشروطیت انجام داد.

شیخ بی‌تقوایی که در کتاب خاطرات خود، نه تنها میرزای شیرازی(ره) را متهم کرد و از او برائت جست که در نهایت، با اتهام‌زنی به شیخ فضل‌الله نوری(ره) و هم‌صدایی با دولت انگلیس، فتوای اعدام شیخ فضل‌الله را صادر کرد و لکه ننگی بر دامن خود در تاریخ ایران اسلامی انداخت. محبوبیت حضرت روح‌الله در سینه تمامی آزاده‌خواهان، در شرق و غرب عالم باقی می‌ماند و هسته‌های مقاومت علیه فرهنگ غربی و استعمار فرهنگی بشریت رو به گسترش است.

[۱].سید روح‌الله خمینی، صحیفه امام، ج۱۳، ص۴۲۰.

[۲]. منتظری حسین‌علی، مبانی فقهی حکومت اسلامی (دولت و حکومت)، ج۱، ترجمه: محمود صلواتی، (تهران:‌ انتشارات کیهان، چ۱، ۱۳۶۷)، ص۷۰.

[۳]. حسین‌علی منتظری، کتاب خاطرات آیت‌الله منتظری، اتحادیه ناشران ایرانی در اروپا، نشر باران، نشر خاوران و نشر نیما، چاپ دوم ۱۳۷۹، فصل دهم، صفحه ۳۴۵-۳۴۴)


منبع: خبرگزاری مهر

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۳
سید حسین
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۲:۵۳ - ۱۳۹۵/۰۵/۲۳
0
0
باسلام.اقای متولی،آرایش موهای سر شما با حال و هوای روحانیت سنخیت ندارد.
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین