به گزارش بولتن نیوز، «مهاجرت» در حوزه موسیقی ایران پرونده غمانگیزی است. در
این پرونده گاهی پیش میآمد که دست از تایپ بردارم و سراغ ترانهها و قطعات
چهرههایی بروم که در این گزارش به آنها پرداخته شده و آثار قبل و بعد از
مهاجرتشان را مقایسه کنم. این مقایسه حسرتی بزرگ برای من در پی داشت؛
حسرت از دست رفتن استعدادهایی که تا سالها موسیقی ایران میتوانست از هنر و
محبوبیت آنها بهرهمند شود.
-
آنها که ماندند، آنها که برگشتند
آنها دو دستهاند؛ هنرمندانی که رفتند و جنگیدند و به هر قیمتی توانستند
دوام بیاورند و برنگشتند و دسته دوم آنهایی که رفتند و برگشتند. دسته دوم،
قید همهچیز را زدند و حالا محکوم به گذراندن سالها ممنوعالفعالیت شدن در
ایران هستند تا شاید بتوانند با جلب اطمینان دوباره متولیان فرهنگی، بار
دیگر در کشور فعالیت کنند؛ ولی همین سالهای خانهنشینی و تلاش برای کسب
دوباره مجوز است که مشکلات زیادی را برای آنها به وجود میآورد و کمتر
انگیزه و دل و دماغی برای کار باقی میماند.
قانون نانوشته حاکم بر فضای موسیقی در ایران قانون پیچیدهای است. خواننده و
هنرمند اجازه فعالیت در صدا و سیمای داخلی را ندارد و از سوی دیگر، اگر
آثارش را شبکههای خارجی -با مجوز و اطلاع هنرمند یا بدون آن- پخش کنند،
ممنوعالفعالیت میشود. او هیچ ویترینی جز اینترنت و فضای مجازی ندارد و از
آن طرف برای بقا باید آثارش شنیده شوند تا بتواند ادامه دهد. خلأ یک رسانه
در انتشار و ارائه آثار موسیقی باعث شده برخی از چهرههای موسیقی در این
سالها جذب سرزمین آرزوهای ذهنیشان شوند و علیرغم موفقیتهای کم و زیاد در
ایران، عطای ماندن را به لقایش ببخشند و رفتن همانا و بعد از یک دوره
کوتاه، پشیمانی همان. پرونده پیش رو بالا و پایینهای این سفر پرخطر را هدف
گرفته است.
اگر قرار باشد در این گزارش به اسامی و چهرههایی که برای ادامه
فعالیتهای موسیقیشان از ایران خارج شدهاند اشارهای کنیم، با لیست
بلندبالایی روبهرو میشویم که بیشتر آنها در جغرافیای خارج از کشور،
نتوانستند موفقیتهایشان در ایران را تکرار کنند.
تا امروز بسیاری از ستارههای موسیقی کشور، تحت تأثیر جریان «شادمهریسم»
توانستهاند به شهرت و محبوبیت برسند. پس از ظهور موج اول موسیقی پاپ در
ایران، «شادمهر» به نوعی یک گزینه متفاوت بود: هم نوازنده و آهنگساز بود و
هم خواننده. بازیگری هم میکرد. اما قرار نبود اوضاع به همین منوال باقی
بماند. روزهای سختی در راه بودند و پس از موفقیت خیرهکننده آلبوم «دهاتی»
ممنوعیتهایی برای شادمهر عقیلی وضع شد که در نهایت آلبوم «آدم و حوا»ی
او را در محاق قرار داد و پس از دو سال آلبوم به صورت غیررسمی منتشر شد. پس
از این اتفاقات، شادمهر به کانادا مهاجرت کرد. او ابتدا به شهر تورنتو رفت
تا در آنجا ادامه فعالیتهای هنری خود را دنبال کند. ماحصل چهار سال
اقامت در کانادا سه آلبوم «خیالی نیست»، «آدمفروش» و «پاپکورن» بود.
عقیلی با انتشار آلبوم «آدمفروش» به نوعی شتابزده و احساسی پاسخ
نامهربانیها را داد. او در چند سال ابتدایی نتوانست موفقیت آلبومهای
داخلیاش را تکرار کند و به رغم اینکه با استفاده از عناصری چون کلیپسازی و
بهره گرفتن از المانهای موسیقی تجاری باید موفقتر میشد، اما مطابق
انتظار پیش نرفت. شادمهر عقیلی اگرچه امروز جایگاه بدی نسبت به روزهای پیش
از مهاجرتش ندارد اما خیلیها عقیده دارند هنوز نتوانسته موفقیتهایش در
ایران را تکرار کند. البته که هواداراناش معتقدند او هر سال یک هیت دارد و
همچنان در جایگاه بهترینهای پاپ ایران است.
-
* کاوه یغمایی / سوپراستعداد سردرگم
کاوه یغمایی جزء آن دسته از هنرمندانی است که دورهای را برای فعالیت به
خارج از کشور سفر کرد و بار دیگر به ایران بازگشت تا فعالیتهایش را در
کشور از سر بگیرد. این موزیسین و خواننده راک که چهار سال قبل به ایران
بازگشته، درباره دلایل سفر دوسالهاش و فعالیت در خارج از کشور، گفته: «در
آن دو سال درگیر تنظیم و میکس آلبوم جدید خودم بودم که موفق شدم این آلبوم
را به همراه بهترین موزیسینهای کانادایی به اتمام برسانم. اکنون پس از ده
سال از آخرین فعالیت هنریام در ایران، مصمم هستم که در کشور خودم و برای
مردم کشورم فعالیت کنم. در این مدت تجربههای خوبی داشتم و ارتباطات
تعیینکنندهای برای ادامه فعالیت هنریام در ایران با گروهی از متخصصهای
صنعت موسیقی کانادا برقرار کردهام که امیدوارم بتوانم دانش و تجربههای
خودم را به بهترین نحو به صنعت موسیقی کشورم بهخصوص موزیسینهای نسل جوان
انتقال دهم.»
در حالی که به نظر میرسید با حضور و اجرا در جشنواره موسیقی فجر سال
گذشته، ممنوعیتها و محدودیتهای کاوه یغمایی تمام شود، شب پیش از اجرای
این خواننده در جشنواره موسیقی فجر، کنسرت او لغو شد و این خواننده در
توضیح دلایل این اتفاق، در یک نشست خبری فوری گفت: «مدیریت سالن، مسئولان
جشنواره، روابط عمومی و هیچکس دیگری مقصر لغو این کنسرت نبود و من مسئولیت
آن را بهطور کامل بر عهده میگیرم. امیدوارم که با انتشار آلبوم به زودی
بتوانم از خجالت همه در بیایم و مشکلات را رفع کنم.» کاوه یغمایی آلبوم
«مترسک» را با آهنگسازی، تنظیم، نوازندگی و خوانندگی خودش در سال ۱۳۸۲ در
کشور منتشر کرد و دو سال پیش نیز قطعهای را برای تیتراژ فیلم «جاده
یکطرفه» خواند. از او به عنوان استعداد بزرگ و قربانی این سالهای موسیقی
یاد میشود.
-
* حمید طالبزاده/ همهچی آرومه؟
درباره مهاجرت «حمید طالبزاده» شاید بتوان گفت رفتار احساسی باعث شد این
خواننده ترک وطن کند. او پس از انتشار و فراگیری قطعه «همهچی آرومه» به یک
باره به شهرت و اعتباری ویژه دست پیدا کرد و تلاشش برای انتشار رسمی
آلبومش به جایی نرسید تا سرانجام ترک وطن کند. این اتفاق در شرایطی رخ داده
که «حمید طالبزاده» قبل از گل کردن قطعه معروفش، دو آلبوم رسمی و مجاز در
ایران منتشر کرده بود ولی پس از هیت شدن برخی آثارش که عمدتاً به صورت
کلیپهای ویدئویی از شبکههای ماهوارهای منتشر شد، دیگر نتوانست به صورت
رسمی فعالیتی را انجام دهد و همین باعث شد که ایران را به مقصد آمریکا ترک
کند.
عماد طالبزاده (برادر حمید طالبزاده) که خود نیز جزء خوانندههای پاپ
کشور به حساب میآید، در این باره معتقد است: «دلیل رفتن حمید کاملاً واضح
است. مجوز کنسرت و آلبوم او از سوی مسئولان صادر نمیشد و همین موضوع باعث
شد چنین تصمیمی بگیرد. مشکل اصلی این بود که هیچ دلیلی نمیآوردند و حمید
اصلاً نمیتوانست از دوستان جوابی بگیرد. هیچ پاسخ شفافی به او داده نمیشد
و همین باعث شد او تصمیمش را بگیرد و دیگر قید فعالیت در داخل کشور را
بزند.»
خواننده قطعه محبوب و معروف «همهچی آرومه» پس از دو سال و نیم تلاش برای
اخذ مجوز آثارش در داخل کشور و عدم موفقیت در این راه قید کار کردن در داخل
کشور را زد و برای ادامه فعالیتهای حرفهایاش از ایران رفت. چند قطعه و
کنسرتهایی مشترک با خوانندگان لسآنجلسی و چند مصاحبه و البته رکود
فعالیتهای موسیقی، نتیجه فعالیت حمید طالبزاده در آمریکا بوده است.
-
* آرش سبحانی / کیوسک کجاست؟
صدای ساز آرش سبحانی را در آلبوم «دار قالی» و «زیبازی»، کاری از گروه
«راز شب» شنیدهاید. او که از سنین نوجوانی با رامین بهنا و شهروز
خواجهمولایی دوست بوده، موسیقی راک را با آنها آغاز کرد و در آن آلبومها
علاوه بر نوازندگی، در کنار شهروز، وظیفه ترانهسرایی را هم به عهده داشت.
او برای فعالیت در زمینه تحصیلیاش (مهندسی عمران) و پیگیری جدیتر
فعالیتهای موسیقایی از ایران رفت. او هماکنون در سانفرانسیسکوی آمریکا به
سر میبرد، شغل اصلیاش را ادامه میدهد و موسیقی را در کنارش تجربه
میکند.
سبحانی میگوید: «هم در ایران و هم در اینجا شهروند درجه دو هستیم. سابقه
کاریام و دوستان را گذاشتم و آمدم برای اینکه دیگر فرصتی برای صبر کردن
نداشتم. پیشرفت و حرکتی رو به جلو نمیدیدم. با وجود اینکه سالها است
خانوادهام اینجا زندگی میکنند، اما هیچوقت دلم نمیخواست که مهاجرت
کنم.»
آرش سبحانی آلبوم اول کیوسک را با نام «مرد معمولی» در سال ۲۰۰۱ در ایران
کار کرد اما نتوانست آن را ادامه دهد. پس از مهاجرت آلبوماش را در آنجا
توسط شرکت بمآهنگ منتشر و دومین آلبوماش را نیز با نام «عشق سرعت» در سال
۲۰۰۷ به بازار عرضه کرد. او به مرور وارد جریانهای خاص سیاسی شد و با
اجرای برخی تاکشوها در شبکههای خارجنشین و موضعگیریهای تند سیاسی، تا
حدودی جایگاه ممتاز خود در نظر علاقهمنداناش را از دست داد.
-
* بابک امینی / دوران تازه
بابک امینی، نوازنده گیتار و آهنگساز، به دلیل همراهیاش با گروه
موسیقیای که همراه با فائقه آتشین به خارج از ایران رفتند، ایران را ترک
کرد. اما مدتی بعد، از موزیسینهای لسآنجلسی فاصله گرفت و به فعالیتهای
موسیقی خود مشغول شد. او تدریس میکند و به گرایش اصلیاش، یعنی موسیقی
فلامنکو، جَز و کلاسیک میپردازد؛ همان سبکی که در ایران با آلبومهایی
چون «باران خاکستری»، «آبی باران» و... به ثمر رسیده بود. امینی همچنین در
کنار اینها کنسرتهای کوچک اما نسبتاً موفق برگزار میکند.