به گزارش بولتن نیوز ، بدون شک کمپانی سونی در زمینه گیم در حال حاضر در اوج قرار دارد و با موفقیتهای بیچون و چرای کنسول پلیاستیشن 4 در نسل هشتم دست نیافتنی شده است. از نظر فروش، این کنسول به موفقیت عجیبی دست یافته است و فاصلهای دو برابری با رقیب خود یعنی ایکسباکس وان دارد. این کنسول به قدری خوب فروخته که از همان سال ابتدای عرضه پلیاستیشن 4 مشخص بود که چه کسی پیروز میدان در نسل هشتم خواهد بود.
اما سونی هرچقدر که در نسل هشتم برای کنسول پلیاستیشن 4 تصمیمات خوبی گرفته است، اما در طول دوران حضور خود در صنعت گیم تصمیمات اشتباهی نیز داشته است. رها کردن کنسول دستی ویتا، نمایش بازیهایی که هیچگاه عرضه نشدند و ارایه یک سنسور حرکتی عجیب و بسیاری دیگر از جمله تصمیمات اشتباهی بودند که سونی در مورد سری پلیاستیشن اتخاذ کرده است. حال به چندین اشتباه کمپانی سونی در مورد پلیاستیشن اشاره میکنیم.
اگر پلیاستیشن 4 اولین کنسول سونی نباشد که خریداری کردهاید، به احتمال زیاد با Playstation Home آشنایی دارید. این برنامه قصد داشت تا با شبیهسازی یک بازی اجتماعی، به هر بازیکنی اجازه دهد تا آواتار منحصر به فرد خود را بسازد و با دیگر بازیکنان در یک دنیای مجازی ارتباط برقرار کند. در این فضای اجتماعی مجازی میتوانستیم با خرج پول واقعی لباس برای آواتار بخریم، با دیگران در مورد بازیها صحبت کنیم، خانه خود را مجهز کنیم و حتی در بازیهای کوچک نیز مشارکت کنیم. نیاز به پول واقعی برای خرید آیتمهای مختلف و حتی این که باید برای رفتن به بخش مخصوص یک بازی در Playstation Home آن اثر را خریداری کرده باشیم، از ایراداتی بودند که کاربران از آن شکایت داشتند.
Home دارای چندین میلیون کاربر فعال بود، اما این برنامه همانند یک نسخه بتا، ناقص، ضعیف و پر از ایراد بود. شاید سونی اهداف بزرگی را با Home در ذهن داشت، اما هرگز این اهداف به ثمر نرسید و در نهایت سونی درهای PlayStation Home را برای همیشه در ماه مارس سال ۲۰۱۵ بست. شاید سونی دوست دارد برای همیشه ما این بخش از کنسول پلیاستیشن را فراموش کنیم، اما بیاید به هدست واقعیتمجازی سونی فکر کنیم. آیا توسط این هدست بخش Home به بخشی جذاب تبدیل میشد؟ یا باز هم سونی آن طور که باید به Home رسیدگی نمیکرد؟
هنگام معرفی کنسول پلیاستیشن 3، سونی به جای این که کنترلر پلیاستیشن 3 را با طراحی جدید عرضه کند، سعی کرد همان کنترلر پلیاستیشن 2 را با کمی تغییر و بهبود عرضه کند و یک سنسور حرکتی در آن قرار دهد. این در حالی بود که در آن زمان، کنسول Wii نینتندو با معرفی یک کنترلر حرکتی خلاقانه نگاه بسیاری از مردم را به سمت خود جلب کرده بود. این در حالی بود که سنسورهای حرکتی کنسول Wii با سنسورهای حرکتی دسته SixAxis مقایسه میشد و نتیجه آن به سود سونی نبود.
بخش سنسور حرکتی کنترلر پلیاستیشن 3 پر ایراد، غیردقیق و ناخوشایند بود و در عین حال بسیاری از سازندگان نمیدانستند با آن چه کاری انجام دهند. اولین قسمت از سری Uncharted تمام تلاش خود را انجام داد تا بتواند از این سنسور حرکتی برای پرتاب نارنجک یا عبور از مکانهای حساس مانند یک درخت در حال سقوط استفاده کند. یا به جز آن، بازی به نام Lair وجود داشت که میتوانستیم در آن توسط این سنسور حرکتی اژدهای خود را هدایت کنیم. اما در نهایت این بازی اصلا آن چیزی نبود که انتظار میرفت. یا مثلا در بازی Killzone میتواستیم اهرمی را بچرخانیم. اما به هر حال در نهایت سنسور حرکتی این کنترلر خیلی زود از یاد بازیکنان و سازندگان رفت. البته این تمام مشکلات سیکساکسیس نبود. این کنترلر کنسول پلیاستیشن 3 فاقد موتور ویبره بود چرا که سونی نتوانست سنسور حرکتی و موتور ویبره را در کنار هم در یک کنترلر قرار دهد. به قول آنها وجود ویبره باعث میشد سنسور حرکتی به خوبی عمل نکند. این در حالی بود که کنترلر Wii، هم موتور ویبره و هم سنسور حرکتی را در کنار هم بدون مشکل قرار داده بود.
اما در نهایت، سونی کنترلرهای دوال شاک 3 را عرضه کرد که بسیار کم نقص عمل کردند. هرچند خبری از طراحی جدید برای کنترلر نسبت دو کنسول قبلی نبود، اما به هر حال دوال شاک 3 یک کنترلر خوب برای بازی محسوب میشد. البته دوال شاک 4 نیز در کنسول پلیاستیشن 4 به مراتب بهتر و جذابتر از کنترلرهای گذشته طراحی شد.
هنوز که هنوز است بسیاری از طرفداران ایکسباکس 360 و پلیاستیشن 3 بر سر انتخاب پیروز نسل هفتم در جنگ و جدال هستند و در این هنگام، کنسول Wii کمپانی نینتندو از بالای ابرها به آنها لبخند میزند. نینتندو با کنترل حرکتی فوقالعاده جذاب و خلاقانه خود توانست نگاه میلیونها میلیون نفر را به خود جلب کند و به راحتی باعث فروش کنسول خود شود. هم سونی و هم مایکروسافت در ادامه راه سعی کردند تا برای خود سنسور حرکتی تولید کنند تا از قافله عقب نمانند. مایکروسافت که کینکت را عرضه کرد و سونی نیز کنترلر حرکتی Move را معرفی کرد. به عنوان تکنولوژی جدید، هم موو و هم کینکت محصولات بدی نبودند و جذابیت فوقالعادهای داشتند. اما به هر حال این دو کمپانی خیلی دیر این کار را انجام دادند و نینتندو قشر عظیمی از بازیکنان غیر حرفهای را در اختیار خود داشت.
در نگاه کلی، سونی هرگز نتوانست به آن صورت که نینتندو از کنترلر حرکتی Wii پشتیبانی کرد، از کنترلر موو پشتیبانی کند. اما از این مسئله نمیتوان گذشت که کنترلر موو به روشهای خلاقانهای در برخی از بازیها به کار برده شده بود؛ بازیهایی مانند Heavy Rain و Portal 2. اما به طور کلی، سیاستهای سونی در قبال موو اشتباه بود. دو کنترلر و یک دوربین به تنهایی قیمتی بالاتر از کنسول Wii داشتند و بازیهای بزرگی هم برای این کنترلر عرضه نشدند. البته نباید فراموش کرد که کنترلر موو، حالا با وجود هدست واقعیت مجازی پلیاستیشن، شانس دوبارهای را به دست آورده است. اما برای پلیاستیشن 3 و خریداران آن چیزی جز شکست نبود.
باید از سونی به خاطر خلق فرمت MiniDiscها یا همان سی دیهای کوچک قدردانی کرد. خیلی طول کشید تا آنها این واقعیت را بپذیرند که مردم نسبت به این مینی دیسکها هیچ علاقهای ندارند. این دیسکها به عنوان فرمتهای موزیک در دهه ۹۰ میلادی ابزار با ارزشی بودند و مزایای بیشتری نسبت به دیسکهای معمولی داشتند. سونی در زمینه فرمتهای دیسکی مختلف در صنعت تکنولوژی اتفاقات خوبی را رقم زده است اما در این بین اشتباهاتی نیز داشته است. کمپانی سونی نسخه متحول شدهای از MiniDisc ها را با نام UMD تولید و از آنها برای بازیهای PSP استفاده کرد. اما باید گفت که این دیسکها وحشتناک بودند. بارگذاریهای بسیار طولانی و خالی شدن خیلی سریع باتری از جمله مشکلات این دیسکها محسوب میشد. سونی با تبلیغات و شعارهای زیاد همیشه ادعا داشت که UMD روزی به معنای واقعی اسم خود دست پیدا خواهد کرد و به یک فرمت مدیای جهانی تبدیل خواهد شد. آنها امیدوار بودند که این دیسکها روزی در تمام کامپیوترها، کنسولهای بازی و مدیا پلیرهای سرتاسر جهان به کار گرفته شوند، اما سرانجام این دیسکها هرگز به هدف خود حتی نزدیک هم نشدند.
نکته جالب در آن زمان این بود که هنگامی که UMD به بازار عرضه شد، کارتهای مموریها به ابزاری عمومی و خوش قیمت تبدیل شده بودند و سرعت و حجم بهتری را در اختیار خریداران و تولید کنندگان قرار میدادند. حال دیگر هیچ خبری از آن دیسکها نیست و فلش مموریها نیز برای کنسول دستی پلیاستیشن ویتا به کار گرفته میشوند.
هیچ شکی نیست که بسیاری از کمپانیها قولهایی میدهند که بعضی از آنها را زیر پا میگذارند و خیلی زود هم فراموش میکنند. کنسول پلیاستیشن 3 بدون شک یکی از بهترین کنسولهای صنعت گیم به شمار میرود. اما سونی در قبال آن قولهایی داد که نتوانست به طور تمام و کمال به اجرا بگذارد.
قابلیت پشتیبانی از بازیهای پلیاستیشن 2: سونی در تبلیغات خود برای کنسول پلیاستیشن 3 این قول را داده بود تا قابلیت Backward Compatibility را برای بازیهای پلیاستیشن 2 اجرا کند. سونی که دوست نداشت طرفداران عظیم کنسول پلیاستیشن 2 را از دست دهد، با چنین قولی، انتظارات آنها را بالا برد. البته سونی در ابتدای راه، این قابلیت را برای پلیاستیشن 3 اجرایی کرد اما طولی نگذشت که قابلیت Backward Compatibility از لیست برنامههای سونی حذف شد. سونی برای این که بتواند قیمت کنسول بسیار گران خود را کاهش دهد، سختافزار مربوط به Backward Compatibility را حذف کرد و به جای آن یک نرم افزار پر از باگ برای این قابلیت طراحی کرد. از این زمان بود که این قابلیت برای همیشه از یادها رفت.
استفاده از سیستم عاملی دیگر: کنسول پلیاستیشن 3 قرار بود یک دستگاه باز و آزاد باشد تا هر شخصی بتواند کارهای مختلفی با آن انجام دهد. برای این کار چه چیز بهتر از این بود که کاربرها بتوانند سیستم عامل لینوکس را در کنار سیستم عامل اصلی کنسول در اختیار داشته باشند؟ خیلی زود سونی متوجه شد که چنین امری باعث میشود هکرها به این کنسول هجوم بیاورند. بنابراین سونی با یک آپدیت سیستم عامل پلیاستیشن 3 را قفل کرد و اجازه نداد تا سیستم عامل دیگری روی این کنسول نصب شود. جالب است بدانید این مورد یکی از دلایلی بود که گروه Anonymous چند سال بعد بخش PlayStation Network را هک کرد.
بازیهایی که معرفی شدند و هیچگاه عرضه نشدند: در E3 سال ۲۰۰۵، سونی پلیاستیشن 3 را جایگاهی مناسب برای رشد بازیهای جدید دانست. شاید خیلی از شما به یاد نداشته باشید، اما در آن زمان بازیهایی چون Ni-Oh ،Eyedentity Fifth ،Phantom Saga ،Eight Days و Killing Day معرفی شدند. آنها بازیهایی بودند که هیچ گاه منتشر نشدند. درست است که سونی برای پلیاستیشن 3 بازیهای مختلفی را منتشر کرد، اما نه به اندازه آن قولهایی که سونی داده بود و نه به آن اندازهای که کنسول پلیاستیشن 2 به خود دیده بود.
سونی و نینتندو همیشه بر سر کنسولهای دستی در حال رقابت بودند. سونی با عرضه کنسولهای قابل حمل PSP و در نهایت پلیاستیشن ویتا سعی داشت تا در بازار این رقابت باقی بماند. اما کنسول دستی پلیاستیشن ویتا در همه حالت یک شکست برای سونی محسوب میشد. بله، ویتا بسیار قدرتمند، شکیل و جذاب بود. اما مشکلات پیش روی این محصول باعث شد تا به شکستی بیچون و چرا تبدیل شود. برخی از دلایل شکست این محصول را باید گردن سونی انداخت، ولی تکنولوژی هم در این بین مقصر بود. یکی از اولین دلایل شکست این محصول قدرت گرفتن گوشیهای هوشمند و تبلتها بود. گوشیها برای افراد غیر حرفهای بسیار جذابتر به نظر میرسیدند و بازیهای بیشتری را میتوانستند روی آن اجرا کنند. همچنین از قیمت بالای این محصول نمیتوان گذشت. در عین حال که میتوانستیم با ۳۰۰ دلار یک کنسول نسل هفتمی با کلی بازی خریداری کنیم، ویتا قیمتی ۲۵۰ دلاری داشت. البته این به خاطر سختافزار بسیار قدرتمند این محصول بود، اما چه فایده که هیچوقت به درستی از این سخت افزار استفاده نشد.
مشکلات به همین موارد ختم نمیشوند. علاوه بر گران بودن این محصول، کارتهای حافظه این محصول یک شاهکار دیگر بودند. خریداران باید برای حافظه ۳۲ گیگابایتی کنسول ویتا ۱۰۰ دلار پرداخت میکردند. این در صورتی بود که کارتهای حافظه معمولی ۳۲ گیگابایتی حدود ۲۰ دلار قیمت داشتند. یکی از بدترین دلایل شکست این کنسول قابل حمل، بیتوجهی خود سونی نسبت به این محصول بود. شاید در ابتدای راه آنها به خوبی از این محصول حمایت میکردند و بازیهای بسیار خوب و جذابی مانند Uncharted: Golden Abyss را برای آن عرضه کردند، اما بعد از چند سال ویتا به جای داشتن این گونه بازیها، تبدیل به یک ایستگاه بازیهای کوچک و غیرجذاب شد که میشد اکثر آنها را روی پلتفرمهای دیگر هم تجربه کرد. در نهایت حضور کنسول دستی 3DS از سوی نینتندو و موفقیتهای آن باعث شد ویتا به کلی از رده خارج شود. سونی که میدانست در این زمینه حرفی برای گفتن ندارد، سعی کرد دست به دامن کنسول بسیار محبوب خود یعنی پلیاستیشن 4 شود. آنها این امکان را فراهم کردند تا بتوان از طریق صفحه نمایش ویتا و کنترلر آن به انجام بازیهای پلیاستیشن 4 پرداخت. اما چند نفر حاضر بودند برای این قابلیت 250 دلار بدهند؟
بازیهای زیادی وجود دارند که توسط سونی به نمایش گذاشته شدند، اما برخی از آنها یا اصلا منتشر نشدند، یا وقتی که منتشر شدند اصلا شبیه به آن بازی نبودند که انتظار داشتیم. بازیهایی مانند Agent که استودیو راکاستار نورث به قول خودش سالیان سال است که در حال ساخت آن است. این بازی قرار بود در همان سالها به صورت انحصاری برای کنسول پلیاستیشن 3 عرضه شود. از آن جالبتر این است که هیچگاه مشخص نشد که ساخت این بازی متوقف شده است یا خیر. بازیهای دیگری که میتوان از آنها یاد کرد Killing Day و Eight Days هستند. Killing Day یک بازی تیراندازی اول شخص بود که یوبیسافت ساخت آن را برعهده داشت و هنوز هم مشخص نیست که بازی ساخته میشود یا ساخت آن متوقف شده است. Eight Days هم در سال ۲۰۰۵ یکی از شگفتانگیزترین نمایشها را به اجرا گذاشت و سونی آن را نمایشی برای استفاده از نهایت قدرت پلیاستیشن 3 مینامید. پس از سه سال انتظار طرفداران، سونی به طور رسمی خبر از لغو شدن این بازی داد.
اما اثر دیگری نیز به نام Lair وجود داشت که قولهای زیادی در مورد آن داده شد. این بازی به بازیکنان اجازه میداد تا اژدهای خود را کنترلر کنند. تبلیغات بازی همیشه پر از شعارهایی مثل شگفتانگیز و فوقالعاده هیجانانگیز بود. یکی از اهداف اصلی این بازی، به کار گرفتن قدرتهای کنترلر سیکساکسیس بود. اما متاسفانه باید گفت که سیکساکسیس باعث شد بازی به کلی خراب شود و کنترل بسیار بد آن باعث شد تا بازی به شکست محکوم شود. سنسور حرکتی کنترلر پلیاستیشن 3 در این بازی به قدری بد بود که با انتقاد شدید گیمرها و منتقدین رو به رو شد. از آن بدتر این بود که بازیکنان هیچ حق انتخابی نداشتند تا بازی را توسط استیکرهای دسته انجام دهند و فقط باید توسط سنسور حرکتی کنترلر به انجام بازی میپرداختند. البته بعدها توسط یک آپدیت گزینهای برای استفاده از آنالوگهای کنترلر عرضه شد، اما ۶ ماه بعد از عرضه بازی، هیچکس به این آپدیت اهمیت نداد و بازی با گرافیک بسیار خوب و ایده جذاب خود شکست خورد.
از نسل هفتم و کنسولهای پلیاستیشن 3 و ایکسباکس 360، نیاز اتصال به اینترنت به امری مهم تبدیل شد و گیمرها به آن وابسته شده بودند. خرید بازیهای دیجیتالی و تجربه بازیهای چندنفره از جمله مهمترین دلایلی بودند که بازیکنان باید برای استفاده از آنها به شبکه متصل میشدند. اما در ماه نوامبر سال ۲۰۱۱ اتفاقی ناگوار برای سونی رخ داد و شبکه پلیاستیشن هک شد و تک تک گیمرها را در شوک قرار داد. از آن بدتر این بود که اطلاعات ۷۷ میلیون کاربر شبکه پلیاستیشن توسط این هکرها دزدیده شدند.
بعد از مدتها تلاش، سونی بالاخره توانست شبکه پلیاستیشن را به حالت عادی بازگرداند و سرورها آنلاین شدند. سونی نیز برای عذرخواهی از مردم، بازیهایی چون Dead Nation ،Wipeout HD و Infamous را به آنها ارایه داد. هر چند به جز Infamous، این آثار بازیهای محبوبی نبودند. هک شدن شبکه پلیاستیشن یکی از ناراحت کنندهترین اتفاقاتی بود که برای سونی و صنعت گیم رخ داد.
اما بزرگترین اشتباهی که سونی در قبال پلیاستیشن 3 مرتکب شد، قیمت عجیب این کنسول بود. کنسول پلیاستیشن 3 در هنگام عرضه خود قیمت بسیار بالای ۶۰۰ دلاری داشت. سونی با فروش فوقالعاده پلیاستیشن 2 بر این باور بود که میتواند خیلی راحت پلیاستیشن 3 را با هر قیمتی به فروش برساند، اما این دقیقا مسالهای بود که باعث عقب ماندن آنها در نسل هفتم شده بود. البته خوشبختانه آنها به خوبی از اشتباهات خود درس گرفتند. سونی با ارایه بینقص پلیاستیشن 4، درس گرفتن از مشکلات گذشته، و بهترین استفاده از اشتباهات رقیب خود یعنی مایکروسافت، توانست تا امروز یکی از محبوبترین کنسولهای صنعت گیم را عرضه کند. حال باید دید سیاست آنها در قبال کنسول پلیاستیشن نئو چه خواهد بود.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com