ریشه پرداخت و دریافت فیش‌های نجومی در کجاست؟

گروه سیاسی - فاش شدن فیش‌های حقوقی شگفت‌اور در فضای مجازی و میان مردم باعث شد که سوالات بسیاری ذهن جامعه ایران را به خود مشغول کند تا جایی که پیگیری و واکنش مردم در فضای مجازی منجر به شروع حرکتی عظیم در پاک‌سازی فضای اداری کشور شد.

به گزارش بولتن نیوز، آن‌چه که بیش از همه مردم ایران را آزرده کرد این بود که در شرایطی که فشار اقتصادی کمرشکنی به مردم وارد است و بسیاری از آحاد ملت با حداقل‌ها زندگی می‌کنند, چگونه است که مدیران مالی و اداری کشور حقوق‌های چند صد میلیونی دریافت میکنند؟! یک کارگر معدن با تمام ریسک کاری و خطرات جانی تنها حقوق مصوب وزارت کار را دریافت می‌کند و بعضی مدیران حقوق‌های چندصد میلیونی!!! اما آن‌چه تکان‌دهنده است اطلاعاتیست که محمدی رئیس کمیسیون اصل 90 مجلس شورای اسلامی ارائه کرد. طبق گفته‌های ایشان و تحقیقات گسترده چند نهاد بیش از 950 مدیر دولتی دارای فیش‌های حقوقی نامتعارف می‌باشند!!!


مدیران دولت کنونی, دولت گذشته را محکوم می‌کنند و اسناد هر دو دولت را! اما حقیقت بسیار عمیق‌تر و ناراحت‌کننده‌تر است. صحبت اصلی تنها حقوق نجومی عده‌ای نیست, بلکه تغییر باورها و عملکرد مدیران مملکت است. این‌که از کجا و به چه علتی دنیاگرایی چنین در میان انقلابیون سابق ریشه دواند. تنها چند فیش حقوقی مهم نیست, آرمان‌هایی که دچار خدشه شده‌اند و افرادی که گذشته خود را فراموش کرده‌اند موجب ناراحتی است.

اما برای بررسی شروع این اتفاق باید به دهه شصت بازگشت! در میانه سال‌های دفاع مقدس و دهه اول انقلاب استفاده از موقعیت و رانت‌خواری آهسته آهسته خود را نشان داد. در جایی که بهزاد نبوی توسط مجلس شورای اسلامی جهت استیضاح به مجلس فراخوانده شد و در بخشی از دفاعیات خود به استفاده تعدادی از اعضای مجلس از امکانات وزارت‌خانه متبوعش پرده برداشت, ردگیری این ماجرا ممکن می‌شود. استفاده از موقعیت نیز هر زمان به شکلی نمود پیدا می‌کند, جایی استفاده شخصی از اموال بیت‌المال,  جایی استفاده از رانت اطلاعاتی و جایی دیگر فیش‌های نجومی.

این اتفاق زمانی رخ داد که عده‌ای با قراردادن خود در مسیر جمعیت انقلابی خود را انقلابی معرفی کردند و پس از فاصله گرفتن از آن موقعیت و قرار گرفتن در مسئولیت, شروع به بهره‌برداری‌های شخصی نمودند. گروهی دیگر نیز آن‌چه را که به آن اعتقاد داشتند در گذر زمان فراموش کردند و شروع به دادن شعارهایی کردند که همان شعارها راه را هم برای خودشان و هم برای اطرافیان و هم‌‍فکران و فرصت‌طلبان باز کرد.

آرمان ساده زیستی و همراهی و حمایت از قشر مستضعف و عدالت گستری رنگ باخت و جای خود را به دنیا طلبی و ذخیره دارایی‌های هر چه بیشتر کرد. آن‌جا که با استفاده از موقعیت و رانت اطلاعاتی شروع به تجارت اطلاعاتی و بازرگانی کردند و ثروت اندوزی آغاز گشت, باید امروز را نیز پیش‌بینی میکردیم. زمانی که افکار بالاترین افراد دولتی با تفکرات اقتصاد لیبرالی که وال استریت نمادش می‌باشد پر شده بود و توسعه اقتصادی به هر قیمتی در دستور کار قرار گرفت, دیگر آرمان جای خود را به مال‌اندوزی داد.

مگر جز این بود سرنوشت طلحه و زبیر که بر سر منافع خود با علی(ع) وارد نبرد شدند؟! منافع مالی و جنگ قدرت همیشه در راستای یک‌دیگر بوده‌اند و همان لیبرالیست‌هایی که این شرایط را رقم زدند بر سر قدرت نیز جنگ به راه انداخته‌اند. اما آن‌چه که مشخص است بحث دیروز و امروز, این دولت و دولت قبلی نیست. بحث از یک تفکر و جریان فکری درون انقلاب اسلامی است که خود متشکل از دو سری افراد است. عده‌ای انقلابیونی که در طول زمان تغییر کردند و زمانه و قدرت باعث تغییرشان شد.


گروه دیگر نیز همان شبه انقلابیونی بودند که در گذر زمان به خوبی خود را در سیستم حل کردند و از امکانات و قدرت نهایت استفاده را بردند. اگرفضای مجازی چند سال زودتر چنین گسترده و در دسترس همگان بود, و این جنبش عدالت‌خواهانه زودتر اتفاق می‌افتاد شاید کار به جایی نمی‌رسید که نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی که خود دختر یکی از همان مدیران بالارتبه می‌باشد به خود اجازه بدهد که در صحن مجلس و وقت مردم برای دفاع از فعالیت اقتصادی خود, همسر و پدرش دفاع کند.

القصه جلوی ضرر را از هر جا بگیریم منفعت است و همین عزم کلی که برای ریشه کنی فیش‌های نجومی به‌وجود آمده در آحاد جامعه و مسئولان اتفاقی مبارک و مایه امیدواری است که هم‌چنان با قدرتی بیش از پیش تا پاکسازی کامل به جلو حرکت بکند.