به گزارش بولتن نیوز، حتي پس از آنکه دريم ورکز در سال ٢٠٠٥ به پارامونت فروخته شد و در
سال ٢٠٠٨ که دريم ورکز قراردادي بست که پخش فيلم هاي خود را از طريق ديزني
انجام دهد، رسم ناهارخوردن مشترک برجا ماند و اکنون که اسپيلبرگ و شرکايش-
دست کم همکارانش در شرکت آمبلين – بالاخره بر سر يک ميز برگشته اند و در
ماه دسامبر ٢٠١٥ (آذر ٩٣) قرارداد پخش فيلم را با يونيورسال بسته اند، خانه
اي که اسپيلبرگ هرگز آن را ترک نکرد، اين روال به قوت باقي است.
اسپيلبرگ که امسال در ماه دسامبر (آذر) ٧٠ساله مي شود، درباره علت تداوم
اين دوستي با همکار ٧١ساله اش که با او بيش از ٥٠ سال در جنگل صنعت سرگرمي
تاب آورده است، مي گويد: «روني و من هر دو از يک بيماري به نام نوستالژي
لاعلاج رنج مي بريم».
هاليوود در اين مدت قطعا تغيير کرده است. اين
نکته اي است که خود اسپيلبرگ و جورج لوکاس در ماه آگوست ٢٠١٣ هنگام بحث در
دانشگاه کاليفرنياي جنوبي مفصل به آن پرداختند و از آن گلايه کردند.
اسپيلبرگ در آنجا اشاره کرد که فيلم «لينکلن» بايد تقريبا يک فيلم
(تلويزيوني) شبکه HBO مي بود. لوکاس ابراز شگفتي کرد که «استيون اسپيلبرگ و
جورج لوکاس نمي توانند فيلم هاي خود را به يک سالن سينما ببرند» و
اسپيلبرگ در مورد «انتظار فاجعه اي که در آن سه يا چهار يا شايد حتي نيم
دوجين فيلم با بودجه عظيم زمين بخورند» هشدار داد و گفت که «اين مسئله،
پارادايم را تغيير خواهد داد». امروز، اسپيلبرگ همچنان معتقد است که ژانر
ابرقهرماني به اندازه وسترن که تقريبا ٧٠ سال بر سر پا بود، دوام نخواهد
آورد.
دريم ورکز نيز به نوبه خود توفان هاي مالي را پشت سر گذاشته
است، اما اسپيلبرگ همچنان به مسير خود ادامه مي دهد، هنوز هم غول صنعت است و
با کارهاي بزرگ و فوق العاده دست وپنجه نرم مي کند. گفته مي شود که در
مقام مدير توليد فيلم «دنياي ژوراسيک» او بيشتر از استوديو يونيورسال پول
به جيب زده است. او هنوز هم دودرصد از کل درآمد بليت فروشي پارک هاي
تفريحات يونيورسال و نيز بخشي از حق امتياز پارک ها را دريافت مي کند.
فوربس ثروت او را در حدود ٣،٦ ميليارد دلار برآورد کرده است. اسپيلبرگ با
آنکه شرکت آمبلين را براي همکاري بيشتر با يونيورسال ايجاد کرده است، تعهد
داده که «بازيکن شماره يک آماده» را براي برادران وارنر بسازد. پيش از آن
با همکارانش در آمبلين درام تاريخي با بودجه متوسط «ربودن ادگاردو مورتارا»
را خواهد ساخت و پس از آن پنجمين فيلم اينديانا جونز را براي ديزني
کارگرداني خواهد کرد. اسپيلبرگ مي گويد در مورد اين فيلم که قرار است در
جولاي ٢٠١٩ (تير ١٣٩٨) اکران شود، «فوق العاده هيجان زده» است. او مي گويد:
«من فکر مي کنم اين يکي درست بر قلب طرفداران مي نشيند». از جزئيات طرح
چيزي را بروز نمي دهد، جز اينکه «يک چيز را به شما مي گويم، اينکه من
هريسون [فورد] را در پايان آن نمي کُشم». (شرکت آمبلين از نظر مالي در اين
پروژه دخيل نيست) و سپس، احتمال بازسازي «داستان وست سايد» وجود دارد - که
يک توليد مشترک فاکس و MGM خواهد بود و توني کوشنر درحال حاضر روي فيلم
نامه اش کار مي کند. اسپيلبرگ «چندين دهه» است که روياي روي پرده بردن
اقتباس خود از اين داستان را در سر دارد و از ١٥ سال پيش حقوق بازسازي اش
را خريداري کرده است.
اسپيلبرگ موقع گفت وگو انديشمند و بي تکلف
است، هرچند او در اين مورد که به چه پرسشي نمي خواهد پاسخ بدهد، خطوط قرمز
محکمي ترسيم مي کند. («نه» به هرگونه صحبت درباره سياست - گرچه اجازه مي
دهد بدانيم که از هيلاري کلينتون حمايت مي کند). اما حتي زماني که او با
کلماتي پاسخ مي دهد که احساس مي شود کاملاصميمانه است، يک نوع ميدان نيرو
در اطراف او وجود دارد که نامرئي است و به راحتي نمي توان در آن نفوذ کرد.
تازه ترين فيلم او، The BFG (يا «غول بزرگ مهربان») در روز اول جولاي
اکران مي شود و اسپيلبرگ در همين زمان براي ساختن «بازيکن شماره يک آماده»
خود را آماده مي کند؛ فيلم دلهره آوري محصول برادران وارنر که قرار است در
ماه مارس ٢٠١٨ (فروردين ٩٧) روي پرده برود. او انتظار دارد که قبل از
آن«ربودن ادگاردو مورتارا» را تکميل کند که قرار است يونيورسال در نوامبر
٢٠١٧ (آبان ٩٦) آن را اکران کند. او چندين فيلم سينمايي و برنامه
تلويزيوني، پارک هاي تفريحات، پروژه هاي بشردوستانه و سرمايه گذاري در
پروژه هاي واقعيت مجازي را نيز در برنامه دارد. اسپيلبرگ همچنان يک نابغه
همه فن حريف است.
اسپيلبرگ با The BFG روي يکي از اقلام فهرست
کارهايي را که پيش از مرگ بايد انجام داد، خط کشيد و آن هم ساختن فيلمي بود
که پيش از تيتراژ آن نشان والت ديزني بيايد. مي گويد: «من تا الان براي هر
استوديويي در هاليوود کارگرداني کرده بودم، جز والت ديزني. وقتي که من بچه
بودم، ديزني واقعا يگانه الهام بخش و درعين حال منبع بسياري از کابوس هاي
من بود». بله، منظور او بامبي و دامبو نيز هست. مي گويد: «جدايي مادر و
کودک... منظورم اين کشته شدن مادر بامبي - اين يکي از بيشترين...» (آيا
ممکن است کسي منظور او را متوجه نشود؟)
افسوس که ديزني شريک خوبي
براي داستان هاي بزرگ سالانه تري نبود که در زمان کار او با دريم ورکز
علاقه اش را جلب مي کرد. اسپيلبرگ مي گويد: «ما بالاخره توانستيم براي
فاصله بين تابستان و کريسمس بديل سرگرم کننده اي بياوريم که گروه هاي مختلف
جمعيتي را راضي کند». بااين حال، او فکر مي کند ديزني «بسيار مفتخر» بود
که پخش فيلم هايي مانند «خدمتکار» و «لينکلن» (که هر دو سودآور بودند) را
برعهده گرفت.
همکاران اسپيلبرگ گفته اند که او زماني که «لينکلن»
اسکار بهترين فيلم را به «آرگو» بن افلک باخت، متحير و رنجيده خاطر شد، اما
اين احساس را زود از خود دور کرد. آنچه يک بار او را ويران کرده بود،
«فهرست شيندلر» بود. اين فيلم دو اسکار سال ١٩٩٤ را براي او به ارمغان
آورد، اما باعث شد که او متوجه شود که ميلي براي بازگشت به کار ندارد. مي
گويد: «نمي توانستم. قادر به کارکردن نبودم». وقتي از او مي پرسم که آيا
افسرده شده بود، اول مي گويد بله و بعد تصحيح مي کند. «من هرگز افسرده نشده
بودم. غمگين و منزوي شده بودم. در عين اينکه فيلم من موفق بود و خوب از آن
استقبال شده بود، فکر مي کنم گفتن آن داستان آسيب رواني به من زد». براي
مدتي او بيشتر خود را با اين کار مشغول مي کرد که افرادي را با دوربين
بفرستد که با بازماندگان کشتار در اردوگاه هاي جنگ جهاني دوم مصاحبه کنند و
به پروژه هاي فيلم فکر نمي کرد. «آهسته آهسته داشتم به اين نتيجه مي رسيدم
که «فهرست شيندلر» آخرين فيلمي است که کارگرداني مي کنم».
مي
گويد: «اما اصرار به بازگشت به کار يک روز مثل صاعقه به من زد. فقط به زمان
نياز داشتم». البته او به سراغ کسب وکار ذرت بوداده رفت و در سال ١٩٩٧، با
دنباله «پارک ژوراسيک» به کار فيلم سازي بازگشت.
در آن موقع، دريم
ورکز با هياهوي بسيار به راه افتاد. در ابتدا همه چيز خوب پيش مي رفت. نام
دريم ورکز بر آثاري ديده مي شد که پياپي اسکار بهترين فيلم سال را مي
گرفتند: «زيباي آمريکايي»، «گلادياتور» و «ذهن زيبا» (دو مورد آخر حاصل
همکاري با يونيورسال بودند). شاخه انيميشن آن شرکت نيز مجموعه «شرِک» را به
راه انداخت.
اما فيلم هاي شکست خورده هزينه بر هم وجود داشتند و
دريم ورکز به زودي با مشکل پول مواجه شد. در سال ٢٠٠٤ مشکل بروز کرد و يک
سال بعد از آن، دريم ورکز به مبلغ ١،٦ ميليارددلار به پارامونت فروخته شد.
اما در سال ٢٠٠٨، جنگ قدرت در سطوح بالا، آن را به نقطه گسست رساند و با
فرونشستن گردوغبار، اسپيلبرگ آنچه را که پروژه «دريم ورکز ٢» ناميد، به
جريان انداخت که البته در سال هاي اخير با آثار شکست خورده اي مانند «کابوي
ها و بيگانه ها» و «من شماره چهار هستم»، از رسيدن به اهداف سرمايه گذاري
اش ناتوان مانده است.
اسپيلبرگ مي گويد: «ما اين فيلم ها را داشتيم
که جواب ندادند. چيزي که واقعا به شرکت ما صدمه زد، «کابوي ها و بيگانه
ها» بود (که بيش از ١٥٠ ميليون دلار هزينه ساختن آن شد). با آنکه ما با
يونيورسال به عنوان سرمايه گذار شريک بوديم، فقط نيمي از آنچه از دست
داديم، ما را فلج کرد و مي دانيد، اگر يک فيلم بتواند شما را فلج کند، يعني
سرمايه شما کم است».
دريم ورکز بعد از آنکه با ديزني قرارداد پخش
بست، زود تغيير هدف داد و روي آثار ابرقهرماني انتشارات مارول و فيلم هاي
زنده ديگر تمرکز پيدا کرد، اما اغلب با مشکل مالي مواجه شد، تا آنکه در
اواخر سال ٢٠١٥ تحت نام شرکت اصلي اسپيلبرگ سازماندهي مجدد شد.
اسپيلبرگ هنگامي که در «دريم ورکز ٢» بود، دو فيلم را کاملادور از آن شرکت
ساخت: «اينديانا جونز و قلمرو جمجمه بلورين» براي پارامونت (٢٠٠٨) و
«ماجراهاي تن تن» براي سوني و پارامونت (٢٠١١). او «اسب جنگ» و «لينکلن» را
براي دريم ورکز کار کرد. فيلم The BFG يک محصول مشترک با ديزني است.
اسپيلبرگ در خارج از دريم ورکز «سوپر٨» را تهيه کرد و به عنوان مدير توليد
فيلم هايي مانند «شهامت واقعي» برادران کوئن و دو فيلم «دگرگون شونده ها»
کار کرد. همه اين فيلم ها را دريم ورکز به مرحله توليد رساند، اما بعد آنها
را بر زمين گذاشت و به پارامونت واگذار کرد.
اسپيلبرگ علاوه بر
دريم ورکز بر واحد تلويزيوني آمبلين خود نظارت دارد که سريال هايي مانند
«آمريکايي ها» را براي شبکه FX، سري «زير گنبد» را براي CBS و همچنين
«گوتيک آمريکايي» را که به زودي روي آنتن مي رود، براي همين شبکه مي سازد.
داريل فرانک، رئيس ديگر تلويزيون آمبلين، در سال ٢٠١٤ به هاليوودريپورتر
گفت که اسپيلبرگ «بر هر طرح و هر فيلم نامه نظارت مي کند، هر برش را مي
بيند و هر کاري که طراح صحنه، فيلم بردار و هنرمند جلوه هاي بصري انجام مي
دهند، با تصويب اوست».
يکي از همکاران قديمي او در دريم ورکز مي
گويد: «استيون دو شغل دارد: هم مدير اجرائي است و هم رئيس. در هر دو کار هم
درست عمل مي کند و تمام تلاش خود را مي کند». يکي ديگر از کارکنان آنجا
معتقد است که اسپيلبرگ حق دارد کارها را همان طور که خود مي خواهد، انجام
بدهد. «او يک مدير اجرائي نيست، او استادي خلاق است. در لحظات حساس سر مي
رسد، هميشه در دسترس است. هميشه مايل است کمک کند و هميشه با ايده مي آيد».
از نظر اسپيلبرگ، هرگونه پرسش در مورد اينکه او در دوران کار در دريم ورکز
به آن شرکت توجه کافي داشت يا نداشت، گمراه کننده است؛ «من دور از دريم
ورکز کار نکرده ام، از زماني که ما اين شرکت را در سال ١٩٩٤ شکل داديم،
تنها کاري که من به دور از دريم ورکز انجام دادم «اينديانا جونز و قلمرو
جمجمه بلورين» بود». (در آن لحظه، «ماجراهاي تن تن» به ذهنش نرسيد و واضح
بود که پروژه هاي ديگر خارج از آن شرکت را اصلادر چارچوب اين بحث نمي
دانست).
برايان رابرتز، مديرعامل شرکت رسانه اي Comcast که نقش
مهمي در توافق پخش يونيورسال براي آثار توليدي آمبلين داشته است، به خوبي
مي داند که اسپيلبرگ براي استوديوهاي ديگر فيلم مي سازد. او درعين حال اين
را نيز مي داند که شرکتش منافع بزرگي از اين حرکات چندجانبه اسپيلبرگ کسب
مي کند، مخصوصا اگر اسپيلبرگ بخش بيشتري از دارايي هاي قديم خود در آمبلين
اينترتينمنت را وارد يونيورسال کند. (اين استوديو نمي تواند در مورد فيلم
هاي قبلي مانند «آرواره ها»، «بازگشت به آينده» يا Goonies بدون رضايت فيلم
ساز تحرکي از خود نشان بدهد). دونا لانگلي، رئيس يونيورسال، مي گويد با
فشارهايي که استوديوي او براي ساختن جريان پيوسته اي از فيلم هاي پرخرج
عامه پسند و فرانشيزهاي سينمايي تحمل مي کند، «آن نوع فيلم هايي که آمبلين
علاقه به ساختنشان دارد، خلامجموعه ما را پر مي کند. آنها با فيلم هايي نمي
آيند که خودمان ١٢ تا از آنها داشته باشيم».
رابرتز مي گويد کار
با اسپيلبرگ لذت بخش تر از آن است که صرفا به فيلم هايش مربوط باشد: «او در
همه زندگي اش چنين بوده است. کار او با روابط ديگرش تضادي نداشته است.
زندگي او شگفت انگيز بوده است. چطور ممکن است کسي نخواهد با او سروکار
داشته باشد؟»
براي اسپيلبرگ نيز حرکات حرفه اي آميخته با احساسات
است. زماني که براي راه اندازي آمبلين پارتنرز به دفتر خود رفت و قرارداد
پخش را با استوديو بست، در آيفون خود اين را ثبت کرد تا يادش بماند. مي
گويد: «٢٠ سال بعد از اين، مي توانم به ياد داشته باشم که بازگشت به سواره
رو استوديو يونيورسال چه حس خوبي دارد. نوستالژي لاعلاج من همين است!»
در اواخر ماه آوريل خبر رسيد که يونيورسال بخش انيميشن دريم ورکز را
خريداري مي کند و از اين جابه جايي نزديک به ٢٠٠ ميليون دلار به اسپيلبرگ
مي رسد. به اين ترتيب دو قطعه بزرگ از شرکت اصلي به هم مي رسند و البته
وقتي قرارداد بسته شود، جفري کاتزنبرگ، مديرعامل دريم ورکز، بر جاي خود
باقي نخواهد ماند. برخي اين حوادث را به مثابه مرگ روياي دريم ورکز تلقي مي
کنند، اما اسپيلبرگ مي گويد چنين نظري ندارد و مگر کسي جرئت دارد غير از
اين بگويد؟ او تا حد زيادي در داخل ميدان نيرو زندگي مي کند که درون آن
کمتر کسي اراده آن را دارد که روايت او را به چالش بکشد. او يک داستان گو
است و داستاني که مي گويد، اين است که زندگي دريم ورکز دقيقا همين است که
بايد باشد.
اسپيلبرگ مي گويد: «مي دانيد، هيجان انگيز بود که براي
اولين بار در ٦٠ سال گذشته يک استوديو به راه انداختيم. اين هيجان انگيز
بود. من فکر مي کنم کاري که جفري براي سهام داران خود کرد که دريم ورکز
انيميشن را به Comcast فروخت، يک پيروزي براي جفري و يک پيروزي عظيم براي
سهام داران است. رويايي که ما در سال ١٩٩٤ داشتيم، در سال ٢٠١٦ به حقيقت
پيوست».
منبع: روزنامه شرق