گروه مذهبی: به مناسبت فرارسیدن ایام ضربت خوردن و شهادت امام علی (ع) مصاحبهای با حجتالاسلاموالمسلمین دکتر ناصر رفیعی عضو هیئتعلمی جامعه المصطفی و رئیس مدرسه عالی تاریخ و ادیان مجتمع آموزش عالی امام خمینی (ره) ترتیب داده شده که از نظر خوانندگان محترم میگذرد.
لطفا بحث را با مروری بر فضایل و مناقب امام علی (ع) شروع کنید.بیان فضایل امیرالمؤمنین (ع) نیازمند صدها ساعت کار تحقیقی و جدی است. علیرغم اینکه تلاش شده است فضائل آن حضرت بیان نشود و حتی حاکمان اموی سالهای متمادی ایشان را سب میکردهاند ولی بازهم فضائل ایشان بیشازحد تصور است. این مساله تا حدی اهمیت دارد که حتی منابع و دانشمندان بزرگ مسیحی، به بیان ویژگیهای آن حضرت پرداخته اند. جرج جرداق در کتابش با نام «علی صدای عدالت انسانی» خطاب به امام (ع) عرض میکند: من مسلمان نیستم، چه برسد به اینکه شیعه باشم ولی شما را دوست دارم؛ زیرا دارای ویژگیهای منحصربهفردی هستید.
در منابع اهل تسنن نیز بیان فضائل امیر مؤمنان (ع) بهوفور دیده میشود؛ مثلاً در کتاب «تاریخ دمشق»، چند جلد به امام علی (ع) اختصاص یافته است که بهصورت جداگانه نیز چاپ شده است. ابن ابی الحدید در جلد 9 شرح خود در نهجالبلاغه، 18 ویژگی برای امام علی (ع) برمیشمرد و تأکید میکند این ویژگیها و فضائل را علماء غیر شیعه نقل کردهاند. از جمله روایت معروف پیامبر اکرم (ص) که تمام ویژگی و خصائص انبیاء بزرگ را در علی (ع) مجتمع می داند و احمد حنبل نیز این حدیث را آورده است. کتابهای «خصائص» نسائی (م 307. هـ)، «مناقب الامام علی بن ابیطالب (ع)» مغازلی و «الامام علی بن ابیطالب» عبد الفتاح عبد المقصود نیز از کتبی هستند که اهل سنت در مناقب و فضایل امام نوشتهاند.
در منابع شیعی نیز روایات فراوانی در این زمینه داریم که از باب تبرک به یک مورد اشاره میکنم. همانطور که میدانیم بین پیامبر (ص) و امام علی (ع) یک ارتباط وثیقی وجود دارد که میتوان آن را در نهجالبلاغه دنبال کرد. مثل این که امام (ع) میفرماید: من عبدی از عبید پیامبر (ص) هستم و یا اینکه پیامبر (ص) هرروز یک ویژگی اخلاقی به من یاد میداد و امر میکرد که آن را به کار برم و به حضرت رسول (ص) اقتدا کنم.
در کتاب «امالی» شیخ مفید روایتی از امیرالمؤمنین (ع) آمده است که ایشان میفرماید: پیامبر (ص) برای من 10 ویژگی برشمرده است که از همه عالم برایم برتر است:
- تو برادر من در دنیا و آخرت هستی؛
- تو نزدیکترین مخلوقات در روز قیامت به من هستی؛
- خانه تو در بهشت کنار خانه من است؛
- تو وارث من هستی؛
- تو جانشین من هستی؛
- تو محافظ خانواده من هستی در غیاب من؛
- تو امان برای امت من هستی؛
- تو اقامه کننده عدالت هستی؛
- دوست تو دوست من است؛
- دشمن تو دشمن من است.
از زمانی که امام علی (ع) ضربت می خورند تا زمانی که به شهادت می رسند مدت زمانی نزدیک به دو روز می گذرد. تاریخ از این دو روز چگونه روایت می کند؟از زمان ضربت خوردن امام (ع) تا لحظه جان دادن حضرت کمتر از 48 ساعت زمان است. در این مدت امام دو نوع ملاقات داشتهاند، یکی ملاقات عمومی بوده است که مردم دستهدسته میآمدند و امام (ع) را عیادت میکردند ولی به خاطر رعایت حال امام (ع) سؤال و نکته خاصی مطرح نمیکردند و دیگری ملاقاتهای خصوصی و فردی که من در این مجال به ترتیب آنها را ذکر میکنم:
1. اولین ملاقات بلافاصله بعد از ضربت خوردن، ملاقات با
امام حسن (ع) بوده است. در این ملاقات امام علی (ع) به فرزندشان سفارش میکنند که سریع نماز را به پا دارند و مطالب عاطفی بین ایشان ردوبدل میشود. امام حسن (ع) به خاطر مصیبتی که بر پدرشان وارد شده است اندوهگین هستند و از سوی پدر توصیه به صبر و شکیبایی میشوند.
2. دومین ملاقات، با
ابن ملجم است. امام (ع) خطاب به ابن ملجم که در دستان مردم اسیر است میفرماید: «تو جرم و جنایت بزرگی انجام دادی، آیا من برای تو پیشوای بدی بودم که با من چنین کردی؟ آیا با تو مهربانی نکردم؟ آیا در پرداخت بیتالمال و هدایا به تو کوتاهی کردم؟ همه این محبتها را به تو کردم درحالیکه میدانستم تو قاتل من هستی!» سپس به امام حسن (ع) و مردم سفارش کردند با او تند رفتار نکنند و در نهایت لطف و رحم و عدم تعرض، با او رفتار کنند.
3. سومین ملاقات با
حجر بن عدی است. همانطور که مستحضرید حجر از یاران خاص و علاقهمندان امیرالمؤمنین (ع) است. ایشان با عدهای از اصحاب دیگر به بالین حضرت حاضر شدند. حجر در بدو ورود با عباراتی عاطفی از اینکه مولای متقیان دچار چنین مصیبتی شدهاند اظهار تأسف کرد. امام (ع) از فرزندشان امام مجتبی (ع) پرسیدند که این شخص کیست؟ امام مجتبی (ع) فرمودند حجر است. بعدازاینکه امام (ع) متوجه حجر شدند دستور دادند که حجر جلو بیاید و از او پرسیدند: «آیا حاضری در شرایط سخت از من برائت بجویی؟ و حکم به کفر من کنی؟» حجر عرض کرد: «اگر قطعهقطعه شوم و یا مرا در آتش بیندازند هرگز حاضر به چنین امری نخواهم شد.» امام (ع) از خداوند برای او طلب جزاء خیر کردند.
4. چهارمین ملاقات حضرت در آن 48 ساعت با
اصبغ بن نباته است. اصبغ بن نباته از یاران نزدیک و داخل در حلقه اول اطرافیان امام (ع) است و در منابع روایی، روایات زیادی را از ایشان نقل کرده است. اصبغ میگوید: «وقتی به بالین حضرت رسیدم دستمال زردی روی زخم سر ایشان بسته بودند، اظهار ناراحتی فراوانی کردم. امام (ع) امر به صبر کردند و به من فرمودند: در روزهای پایانی عمر پیامبر (ص) خدمت ایشان رسیدم، پیامبر (ص) فرمودند: لعنت خدا بر کسی که اجر اجیر را ندهد لعنت خدا بر کسی که به پدر و مادر خود ناسزا بگوید و لعنت خدا بر کسی که به ولایت غیر خدا و اولیائش تن دهد. پیامبر ادامه دادند منظور از اجیر ما هستیم که مردم باید اجر رسالت ما را بپردازند و منظور از والدین، من و تو هستیم که مردم حق سب ما را ندارند و منظور از ولایت الهی ولایت تو و فرزندان توست که بر همگان فرض است.»
5.
حبیب بن عمرو، آخرین کسی است که خدمت امام (ع) میرسد. او میگوید: زمانی وارد بر امام (ع) شدم که زخم سر ایشان را بازکرده بودند. عرض کردم: چه مصیبتی است که بر شما وارد شده است؟ امام فرمودند: همین ساعت از شما جدا خواهم شد. امکلثوم دختر امام (ع) گریه و زاری کردند. امام (ع) پرسید: دخترم چرا گریه میکنی؟ عرض کرد: به خاطر جدا شدن از شما و اینکه شما میخواهید ما را ترک کنید. امام (ع) فرمودند: دخترم! اگر آنچه را من میبینم میدیدی هرگز برای من گریه نمیکردی. من سؤال کردم: یا امیرالمؤمنین شما چه میبینید؟ برای ماهم بگویید. امام (ع) میفرماید: صفی از ملائکه را میبینم که در انتظار قدوم من هستند. رسول خدا (ص) را میبینم که آغوش باز کرده است و میگوید مکان در بهشت بهمراتب بهتر از مکان تو در دنیاست زود به ملحق شو. آخرین جمله امیرالمؤمنین (ع) قرائت آیه 125 سوره نحل بود: «ان الله مع الذین اتقوا و هم محسنون.»
منبع: سخن تاریخ
علی (ع) تکرار نخواهد شد...