از امام صادق ع روایت شده است: هر چیزی قلهای دارد و قله قرآن، آیهالکرسی است؛ کسی که یکبار آیهالکرسی را [آن گونه که حق آن است] بخواند، خداوند هزار امر ناپسند از امور ناپسند دنیا و هزار امر ناخوشایند از امور ناخوشایند آخرت را از او برمیگرداند، که سادهترین امر ناپسند دنیا، فقر است و سادهترین امر ناخوشایند آخرت عذاب قبر است؛ و من از آن برای بالا رفتن درجهام [نزد خدا] کمک می گیرم.
گروه دین و اندیشه: حجت الاسلام
دکتر سوزنچی از اساتید دانشگاه، هر روز یک آیه قران را با ترجمه و چند حدیث
تفسیری و چند نکته در تدبر آن آیه منتشر می کند. بولتن نیوز نیز در راستای
ترویج چنین اقدامات ارزشی این سلسله مطالب را به صورت روزانه منتشر خواهد
کرد.
به گزارش خبرنگار بولتن نیوز، در مطلب روز 19 خرداد به آیه 255 سوره بقره پرداخته شده و در آن آمده است:
اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ ما بَيْنَ أَيْديهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ وَ لا يُحيطُونَ بِشَيْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِما شاءَ وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ لا يَؤُدُهُ حِفْظُهُما وَ هُوَ الْعَلِيُّ الْعَظيم
سوره بقره (2) آیه255
ترجمه:
الله، خدایی جز او نیست، [تنها] حیّ و قیوّم است، او را نه چرت میگیرد و نه خواب، از آنِ اوست آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، کیست آنکه نزد او شفاعت کند مگر به اذن او؟ میداند آنچه که پیش روی آنها و آنچه پشت سر آنهاست و [درحالیکه] به چیزی از علم او احاطه نمییابند مگر به آنچه بخواهد، کرسی [قدرت] اش آسمانها و زمین را دربرگرفته و [درحالیکه] نگهداری این دو او را به زحمت نمیاندازد، و تنها او بلندمرتبه و عظیم است.
نکات ترجمهای و نحوی:
«الْحَيُّ الْقَيُّومُ» این دو کلمه، دو خبر (یا دو صفت) برای «الله» میباشند. بر فرض اینکه خبر باشند، وقوع «الـ» بر روی خبر دلالت بر حصر میکند، لذا در ترجمه کلمه «تنها» داخل کروشه اضافه شد.
«الحیّ» صفت مشبهه بر وزن «فَعل» است (الجدول في إعراب القرآن3/ 24؛ المیزان2/ 328)، یعنی حقیقتی که حیات در او ثابت و همیشگی و غیر قابل زوال است.
«القیوم» صیغه مبالغه از مصدر «قیام» است یعنی حقیقت قائمی (پابرجایی) که نگهدارنده و قوامبخش همه چیز است (مفردات ألفاظ القرآن/691)، حقیقتی که هم قائم به خویش است (نه به غیر)، و هم همه موجودات دیگر قائم به او هستند (التحقيق في كلمات القرآن الكريم9/ 344)
«لَهُ ما فِي السَّماواتِ»: چون جار و مجرور (له) نمیتواند مبتدا باشد و در مقام خبر است، پس خبر مقدم محسوب میشود؛ و چون خبر باید بعد از مبتدا بیاید و الان قبلش آمده، پس دلالت بر حصر دارد.
«یشفع»: از ریشه «شفع» (به معنای «جفت»، در مقابل «تک» ؛ معجم مقاييس اللغة3/ 201) است و به صورت فعل در جایی به کار می رود که امری به امر دیگر ملحق می شود تا کاری که اولی بتنهایی نمی توانسته انجام دهد با کمک دومی انجام شود (التحقيق فى كلمات القرآن الكريم6/ 99)
جمله «لا يُحيطُونَ ...» را هم میتوان جمله استینافیه (یعنی شروع مطلب جدید) دانست و هم جمله حالیه (یعنی بیان حالِ آن افرادی که با ضمیر «هم» بدانها اشاره شده) و این مطلب در مورد جمله «وَ لا يَؤُدُهُ ...» هم صادق است. (الجدول فی اعراب القران الکریم3 /24) برخی گفتهاند جمله «وَسِعَ كُرْسِيُّهُ ....» را هم میتوان حال دانست (إعراب القرآن الكريم1/ 10)
«يَؤُدُ» از ریشه «أود» است که در اصل به معنای «خم شدن ناشی از سنگینی» میباشد (معجم المقاييس اللغة1/ 155) و به همین مناسبت به معنای «به زحمت و مشقت افتادن» به کار میرود (لسان العرب3/ 74)
«الْعَلِيُّ الْعَظيم»: وقوع «الـ» بر روی خبر دلالت بر حصر میکند، لذا در ترجمه کلمه «تنها» اضافه شد. هر دو، صفت مشبهه هستند به ترتیب از مصدر «علو» و «عظمت»؛ یعنی حقیقتی که بلندمرتبگی و عظمت در او ثابت و همیشگی است.
حدیث:
1) عن عبد الله بن سنان عن أبي عبد الله ع قال إِنَّ لِكُلِّ شَيْءٍ ذِرْوَةً وَ ذِرْوَةُ الْقُرْآنِ آيَةُ الْكُرْسِيِّ- مَنْ قَرَأَ آيَةَ الْكُرْسِيِّ مَرَّةً صَرَفَ اللَّهُ عَنْهُ أَلْفَ مَكْرُوهٍ مِنْ مَكَارِهِ الدُّنْيَا وَ أَلْفَ مَكْرُوهٍ مِنْ مَكَارِهِ الْآخِرَةِ أَيْسَرُ مَكْرُوهِ الدُّنْيَا الْفَقْرُ وَ أَيْسَرُ مَكْرُوهِ الْآخِرَةِ عَذَابُ الْقَبْرِ وَ إِنِّي لَأَسْتَعِينُ بِهَا عَلَى صُعُودِ الدَّرَجَةِ.
تفسير العياشي، ج1، ص136
از امام صادق ع روایت شده است: هر چیزی قلهای دارد و قله قرآن، آیهالکرسی است؛ کسی که یکبار آیهالکرسی را [آن گونه که حق آن است] بخواند، خداوند هزار امر ناپسند از امور ناپسند دنیا و هزار امر ناخوشایند از امور ناخوشایند آخرت را از او برمیگرداند، که سادهترین امر ناپسند دنیا، فقر است و سادهترین امر ناخوشایند آخرت عذاب قبر است؛ و من از آن برای بالا رفتن درجهام [نزد خدا] کمک می گیرم.
2) أَخْبَرَنَا جَمَاعَةٌ، عَنْ أَبِي الْمُفَضَّلِ، قَالَ: حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ أَبِي سُفْيَانَ أَبُو مُحَمَّدٍ الْقُرَشِيُّ الشَّعْرَانِيُّ إِمْلَاءً مِنْ أَصْلِ كِتَابِهِ بِالْمُوصِلِ، قَالَ: حَدَّثَنَا إِبْرَاهِيمُ بْنُ عَمْرِو بْنِ بَكْرٍ السِّكْسَكِيُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ شُعَيْبِ بْنِ شَابُورَ الْقُرَشِيُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا عُثْمَانُ بْنِ أَبِي الْعَاتِكَةِ الْهِلَالِيُّ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ يَزِيدَ: أَنَّهُ أَخْبَرَهُ أَنَّ أَبَا عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْقَاسِمَ بْنَ عَبْدِ الرَّحْمَنِ أَخْبَرَهُ عَنْ صُدَيٍّ أَبِي أُمَامَةَ الْبَاهِلِيِّ: أَنَّهُ سَمِعَ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ (صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ) يَقُولُ: مَا أَرَى رَجُلًا أَدْرَكَ عَقْلُهُ الْإِسْلَامَ وَ وُلِدَ فِي الْإِسْلَامِ يَبِيتُ لَيْلَةً سَوَادَهَا حَتَّى يَقْرَأَ هَذِهِ الْآيَةَ «اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ» فَقَرَأَ الْآيَةَ إِلَى قَوْلِهِ: «الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ»، ثُمَّ قَالَ: فَلَوْ تَعْلَمُونَ مَا هِيَ- أَوْ قَالَ: مَا فِيهَا- لَمَا تَرَكْتُمُوهَا عَلَى حَالٍ، إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) أَخْبَرَنِي قَالَ: أُعْطِيتُ آيَةَ الْكُرْسِيِّ مِنْ كَنْزٍ تَحْتَ الْعَرْشِ وَ لَمْ يُؤْتَهَا نَبِيٌّ كَانَ قَبْلِي. قَالَ عَلِيٌّ (عَلَيْهِ السَّلَامُ): فَمَا بِتُّ لَيْلَةً قَطُّ مُنْذُ سَمِعْتُهَا مِنْ رَسُولِ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) حَتَّى أَقْرَأَهَا. ثُمَّ قَالَ: يَا أَبَا أُمَامَةَ، إِنِّي أَقْرَؤُهَا ثَلَاثَ مَرَّاتٍ فِي ثَلَاثَةِ أَحَايِينَ مِنْ كُلِّ لَيْلَةٍ. فَقُلْتُ: وَ كَيْفَ تَصْنَعُ فِي قِرَاءَتِكَ لَهَا يَا ابْنَ عَمِّ مُحَمَّدٍ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) قَالَ: أَقْرَؤُهَا قَبْلَ الرَّكْعَتَيْنِ بَعْدَ صَلَاةِ عِشَاءِ الْآخِرَةِ، فَوَ اللَّهِ مَا تَرَكْتُهَا مُذْ سَمِعْتُ هَذَا الْخَبَرَ عَنْ نَبِيِّكُمْ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) حَتَّى أَخْبَرْتُكَ بِهِ.
الأمالي (للطوسي)، ص509
ابوامامه نقل میکند که از امیرالمومنین شنیدم که میفرمود: هیچکس را ندیدم که عقلش به اسلام قد دهد و در اسلام متولد شود، آنگاه تاریکی شب را به صبح آورد مگر اینکه این آیه «اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ - که آن را خواند تا - الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ» را بخواند. سپس فرمود: اگر بدانید که آن چیست – یا فرمود: در آن چیست – هیچگاه آن را فروگذار نخواهید کرد؛ که پیامبر خدا ص به من خبر داد و فرمود: آیهالکرسی از گنجهای تحت عرش است که به من داده شده و به هیچ پیامبری قبل از من داده نشد. علی ع فرمود: من از زمانی که این را از رسول خدا شنیدم هیچ شبی را صبح نکردم مگر اینکه آن را خواندم. سپس فرمود: ای ابوامامه، من هرشب آن را سه بار در سه وقت میخوانم. عرض کردم: ای پسر عموی محمد ص، روال قرائت کردنت چگونه است؟ فرمود: آن را بعد از نماز عشاء و قبل از دو رکعت نافله نماز عشاء میخوانم. به خدا قسم از آن زمان که این حدیث را از پیامبرتان ص شنیدم تا الان که به تو خبر دادم، هیچگاه آن را ترک نکردم.
(در ادامه روایت، تکتک سلسله راویان میگویند: «من هم از وقتی که این روایت را دیدم خواندنش را ترک نکردم» که برای رعایت اختصار کلمات آنها را نیاوردم.
انشاءالله ما هم که این روایت را دیدیم ترک نکنیم)
3) حَدَّثَنَا أَبِي رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ دَاوُدَ الْمِنْقَرِيِّ عَنْ حَفْصِ بْنِ غِيَاثٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: «وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ» قَالَ عِلْمُهُ. - و حَدَّثَنَا أَبِي رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ» فَقَالَ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ وَ مَا بَيْنَهُمَا فِي الْكُرْسِيِّ وَ الْعَرْشُ هُوَ الْعِلْمُ الَّذِي لَا يَقْدِرُ أَحَدٌ قَدْرَهُ. - حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِمْرَانَ الدَّقَّاقُ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْكُوفِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ الْبَرْمَكِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ الْحَسَنِ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِيرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْعَرْشِ وَ الْكُرْسِيِّ فَقَالَ ... أَنَّهُمَا بَابَانِ مِنْ أَكْبَرِ أَبْوَابِ الْغُيُوبِ وَ هُمَا جَمِيعاً غَيْبَانِ وَ هُمَا فِي الْغَيْبِ مَقْرُونَانِ لِأَنَّ الْكُرْسِيَّ هُوَ الْبَابُ الظَّاهِرُ مِنَ الْغَيْبِ الَّذِي مِنْهُ مَطْلَعُ الْبِدَعِ وَ مِنْهُ الْأَشْيَاءُ كُلُّهَا وَ الْعَرْشُ هُوَ الْبَابُ الْبَاطِنُ الَّذِي يُوجَدُ فِيهِ عِلْمُ الْكَيْفِ وَ الْكَوْنِ وَ الْقَدْرِ وَ الْحَدِّ وَ الْأَيْنِ وَ الْمَشِيَّةِ وَ صِفَةِ الْإِرَادَةِ وَ عِلْمُ الْأَلْفَاظِ وَ الْحَرَكَاتِ وَ التَّرْكِ وَ عِلْمُ الْعَوْدِ وَ الْبَدْءِ فَهُمَا فِي الْعِلْمِ بَابَانِ مَقْرُونَانِ لِأَنَّ مُلْكَ الْعَرْشِ سِوَى مُلْكِ الْكُرْسِيِّ وَ عِلْمَهُ أَغْيَبُ مِنْ عِلْمِ الْكُرْسِيِّ فَمِنْ ذَلِكَ قَالَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ أَيْ صِفَتُهُ أَعْظَمُ مِنْ صِفَةِ الْكُرْسِيِّ وَ هُمَا فِي ذَلِكَ مَقْرُونَان
التوحيد (للصدوق)، ص 321 و ص327
روایت شده که از امام صادق ع درباره عبارت «وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ» سوال شد، فرمودند: مقصود علم خداست؛ و نیز بار دیگری سوال شد، فرمودند: آسمانها و زمین و آنچه در این دو است، در «کرسی» است؛ و «عرش» آن علمی است که هیچکس به اندازه آن پی نمیبرد.
و یکبار هم درباره «عرش و کرسی»سوال شد، ایشان در فرازی از توضیحشان فرمودند: ... آنها دوباب از درهای غیب هستند و هردو هم [مربوط به عالم] غیباند و در عالم غیب در کنار همدیگرند؛ زیرا کرسی، باب ظاهر غیب است که شروع ایجاد از اوست و همه چیز از اوست؛ و عرش باب باطنی است که علم چگونگی و بودن و اندازه و حد و مکان و مشیت و وصف اراده و علم الفاظ و إعراب و سکون و علم بازگشت و شروع، در آن است؛ پس اینها دو باب قرین همدیگرند زیرا مُلک عرش غیر از مُلک کرسی است و علمش غیبیتر از علم کرسی است و به همین جهت [در قرآن کریم] فرمود» «پروردگار عرش عظیم»، یعنی وصفش از وصف کرسی عظیمتر است هرچند که در آن [عالم غیب] اینها قرین همدیگرند.