از امام صادق ع درباره این سخن خدا «کیست کسی که خداوند را قرضی نیکو دهد» سوال شد، فرمود: آن در باب صله رحم است، و منظور از رحم هم، به نحو خاص، رحم آل محمد ص است. [با این توضیح، دادن خمس هم مصداق عمل به این آیه میشود]
گروه دین و اندیشه: حجت الاسلام دکتر سوزنچی از اساتید دانشگاه، هر روز یک آیه قران را با ترجمه و چند حدیث تفسیری و چند نکته در تدبر آن آیه منتشر می کند. بولتن نیوز نیز در راستای ترویج چنین اقدامات ارزشی این سلسله مطالب را به صورت روزانه منتشر خواهد کرد.
به گزارش خبرنگار بولتن نیوز، در مطلب روز 12 خرداد به آیه 11 سوره حدید پرداخته شده و در آن آمده است:
مَنْ ذَا الَّذي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضاعِفَهُ لَهُ وَ لَهُ أَجْرٌ كَريم
سوره حديد (57) آیه 11
ترجمه:
کیست کسی که خداوند را قرضی نیکو دهد تا آن را برایش مضاعف کند، و [درحالیکه] اجری بزرگمنشانه [نیز] برایش باشد.
حدیث:
1) قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ الْعَبَّاسِ رَحِمَهُ اللَّهُ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ هَوْذَةَ الْبَاهِلِيُّ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ إِسْحَاقَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَمَّادٍ الْأَنْصَارِيِّ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً»؟
قَالَ: ذَاكَ صِلَةُ الرَّحِمِ وَ الرَّحِمُ رَحِمُ آلِ مُحَمَّدٍ ص خَاصَّةً.
تأويل الآيات الظاهرة في فضائل العترة الطاهرة، ص634
از امام صادق ع درباره این سخن خدا «کیست کسی که خداوند را قرضی نیکو دهد» سوال شد، فرمود: آن در باب صله رحم است، و منظور از رحم هم، به نحو خاص، رحم آل محمد ص است. [با این توضیح، دادن خمس هم مصداق عمل به این آیه میشود]
2) أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ أَبِي طَلْحَةَ عَنْ مُعَاذٍ صَاحِبِ الْأَكْسِيَةِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ إِنَّ اللَّهَ لَمْ يَسْأَلْ خَلْقَهُ مَا فِي أَيْدِيهِمْ قَرْضاً مِنْ حَاجَةٍ بِهِ إِلَى ذَلِكَ وَ مَا كَانَ لِلَّهِ مِنْ حَقٍّ فَإِنَّمَا هُوَ لِوَلِيِّهِ.
الكافي، ج1، ص537
امام صادق ع فرمود: خداوند وقتی از خلایق، از آنچه در دستشان است، درخواست قرض کرد، به خاطر نیازش بدان نبود؛ و هر حقی که خداوند دارد [= هرچه به عنوان حق الله باید ادا شود،] فقط از آن اولیاءالله است.
3) امیرالمومنین در ضمن خطبهای میفرمایند: ... وَ أَنْفِقُوا أَمْوَالَكُمْ وَ خُذُوا مِنْ أَجْسَادِكُمْ فَجُودُوا بِهَا عَلَى أَنْفُسِكُمْ وَ لَا تَبْخَلُوا بِهَا عَنْهَا ... قَالَ تَعَالَى مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضاعِفَهُ لَهُ وَ لَهُ أَجْرٌ كَرِيمٌ فَـ ... لَمْ يَسْتَقْرِضْكُمْ مِنْ قُلٍّ ... اسْتَقْرَضَكُمْ وَ لَهُ خَزائِنُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ وَ إِنَّمَا أَرَادَ أَنْ يَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلا
نهجالبلاغه، خطبه 183
و مالهاى خويش را [در راه خدا] هزينه كنيد. از تنهاتان بگيريد و به جانهاتان ببخشيد، و در بخشيدن از اين بدان بخل مورزيد، كه ... خداى متعال گفته است: «كيست كه به خدا وام دهد وامى نيكو، پس آن را براى وى دوچندان سازد و براى او مزدى بزرگ باشد.» خدا از روى ... تنگدستى، وام از شما نمىگيرد. ... از شما وام مىگيرد و گنجينههاى آسمانها و زمين از آن اوست، و بىنياز و حميد است. او خواسته است شما را بيازمايد تا كار كدام يك از شما بهتر آيد...
نهج البلاغه، ترجمه شهيدى، ص196
4) رُوِيَ عَنِ الصَّادِقِ ع أَنَّهُ قَالَ لِبَعْضِ تَلَامِيذِهِ يَوْماً: أَيَّ شَيْءٍ تَعَلَّمْتَ مِنِّي؟ قَالَ لَهُ يَا مَوْلَايَ ثَمَانَ مَسَائِلَ قَالَ ع قُصَّهَا عَلَيَّ لِأَعْرِفَهَا قَالَ الْأُولَى ... الرَّابِعَةُ قَالَ رَأَيْتُ كُلَّ مَنْ وَجَدَ شَيْئاً يُكْرَمُ عِنْدَهُ اجْتَهَدَ فِي حِفْظِهِ وَ سَمِعْتُ قَوْلَهُ تَعَالَى «مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضاعِفَهُ لَهُ وَ لَهُ أَجْرٌ كَرِيمٌ» فَأَحْبَبْتُ الْمُضَاعَفَةَ وَ لَمْ أَرَ أَحْفَظَ مِمَّا يَكُونُ عِنْدَهُ فَكُلَّمَا وَجَدْتُ شَيْئاً يُكْرَمُ عِنْدَهُ وَجَّهْتُ بِهِ إِلَيْهِ لِيَكُونَ لِي ذُخْراً إِلَى وَقْتِ حَاجَتِي قَالَ أَحْسَنْتَ وَ اللَّه
إرشاد القلوب إلى الصواب (للديلمي)، ج1، ص187
امام صادق ع روزی به یکی از شاگردانش فرمود: از من چه اموختهای؟ گفت: هشت مطلب، ای مولای من! فرمود: برایم بازگو کن تا از آن مطلع شوم. عرض کرد: اول: ... ؛ چهارم: ديدم هر كس كه چيزى پيدا ميكند که برایش ارزشمند است، در نگهداريش میكوشد و شنيدم كه خداى تعالى مىفرمايد: «کیست کسی که خداوند را قرضی نیکو دهد تا آن را برایش مضاعف کند، و اجری گرانمایه برایش باشد» و من مضاعف شدن را دوست داشتم؛ و نديدم کسی که از خدا بهتر بتواند آنچه نزدش هست حفظ کند. پس هر چیز ارزشمندی پيدا كردم او را در راه خدا انفاق مىكنم تا ذخیرهای برای روز نیازمندیم باشد. فرمود: به خدا قسم خوب فهمیدی و خوب کردی (احسنت).
تدبر:
«مَنْ ذَا الَّذي»: نفرمود: «این کار را بکنید» یا «آیا کسی هست که ...»، بلکه فرمود: «کیست کسی که ...» حالت تشویقی این سه کلام را با هم مقایسه کنید. وقتی خدا میخواهد به نیکوکاری دعوت کند، عبارتپردازیش چهاندازه بار عاطفی مثبت دارد؟! انشاءالله ما هم یاد بگیریم!
« يُقْرِضُ اللَّهَ»: وقتی به نیازمندی قرض میدهیم، به او قرض نمیدهیم؛ به خود خدا قرض میدهیم. انسان مومن، اگر به دیگران نیکوکاری هم میکند، فقط با خدا طرف است؛ برای همین است که حتی انتظار تشکر و جبران کردن هم ندارد (انسان/9)، چه رسد به منت گذاشتن و اذیت کردن (بقره/262). پس، اگر قرض دادیم و موعدش رسید و بدهکار دستش بسته بود، مدارا کنیم؛ طرف حساب ما خداست، نه آن شخص.
« يُقْرِضُ اللَّهَ»: خدا نیاز ندارد، پس چرا قرض میگیرد؟ این سخن در مورد همه تکالیف خدا هست: ما تکالیف را به خاطر خدا انجام نمیدهیم(حدیث2)، به خاطر خودمان انجام میدهیم. خدا میخواهد ما را امتحان کند ببیند چقدر دلبسته دنیا و پول و ... هستیم ؟ (حدیث 3) از خواسته خودت دست بردار تا معلوم شود خدایی هستی. (توضیحاتی در جلسه 70 (صافات/160) گذشت.)
https://telegram.me/YekAaye/696
در قرآن هرجا وصف «مخلَصین» آمده، موصوفش «عباد خدا» است (عبادالله، عبادک، عبادنا): برای مخلَص شدن فقط یک راه هست: بندهی خدا باشیم؛ نه بنده هیچکس و هیچ چیز دیگر. بسیاری از ما بنده خدا هستیم، اما همزمان بنده پول، بنده شهرت، بنده شهوت، بنده غضب، بنده حرف مردم، بنده خواستههای همسر و فرزند، یا بنده ... هم هستیم. اکثر ما مومنیم اما در همان حال مشرکیم (یوسف/106)
برای مخلَص شدن، باید از همه چیز جدا شویم، حتی از حجابهای نورانی بگذریم و در بند خوبیها هم نمانیم (حدیث2) و فقط بنده خدا باشیم، بنده حقیقت محض؛ و نه فقط در مقابل حقیقت، بلکه حتی در عرض آن هم هیچ خواستهای نداشته باشیم.
ماه رمضان در پیش است و شیطانها در بند. بیایید از این فرصت استفاده کنیم و بکوشیم تمرین کنیم که فقط بنده خدا شویم.
«قَرْضاً حَسَناً»: نیکویی قرضالحسنه به چیست؟ اگر به «سود نگرفتن» باشد که خدا بلافاصله از سود مضاعف صحبت کرده! ظاهرا نیکو بودنش به برای خدا بودنش است. کار برای خدا که باشد زیبا و خوب میشود.
«يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً»: آنچه در راه خدا میدهیم قرض است. قرض، مالی است که میدهیم به شرط اینکه برگردد (مفردات/666) اصلا حساب میکنیم که برگردد. (حدیث4) برای همین است که هرچه کار ما «برای خدا بودن»ش جدیتر باشد (مانند حقوق واجب ما در قبال پیامبر و امام معصوم ع که خلیفهالله هستند)، مصداق کاملتری از این آیه است، هرچند که در عرف به آن قرض نگویند (مثلا خمس؛ احادیث 1 و 2)
«قَرْضاً حَسَناً فَيُضاعِفَهُ لَهُ»: قرضالحسنهای که ما میشناختیم، ظاهرا سودی در آن نبود. اما این ظاهر ماجرا بود. درواقع: به ما نگفتند قرضالحسنه بده، تا سود نبری؛ گفتند قرضالحسنه بده، تا سودهای چند برابر ببری!
الان یک نفر از ما قرض بگیرد و بدانیم با سود 50% پس میدهد، چقدر انگیزه داریم؟ خدا حداقل سودش 1000% است (انعام/160) و تا 700,000% و بیشتر هم سود میدهد (بقره/261). کدام بانکی این اندازه سود میدهد؟
پس چرا معامله نمیکنیم؟ خدا را باور نداریم؟ یا قرآن را؟ یا وفای به وعدهاش را؟ واقعا چرا؟
«فَيُضاعِفَهُ لَهُ وَ لَهُ أَجْرٌ كَريم»: اگر طرف حساب، خدا باشد، هم سود خوبی میدهد، هم یک پاداش بزرگمنشانهای رویش میگذارد. تازه، این وقتی است که قرضالحسنه میدهیم. اگر بخواهیم خرید و فروش کنیم، چه شود؟! (بقره/207؛نساء/74؛ توبه/111)
«أَجْرٌ كَريمٌ»: اجر زیاد و بزرگ و فراوان و ... شنیده بودیم؛ اما «اجر کریم» یعنی چه؟ کریم از کرامت و بزرگواری میآید. نه فقط خود خدا کریم است، پاداشش هم کریمانه است. کریم بودنش را هم با مقیاس خودش بسنجیم، نه با وضعیت خودمان. برای همین است که دنیا ظرفیت اجر کریم را ندارد (آیه بعد).