مهمترين و نخستين قدم در درك فضاي رسانهاي اين جريان آن است كه بدانيم عرصه رسانهاي براي اين گروهها نسبت به گذشته بسيار فرق كرده است. واقعيت آن است كه تا پيش از اين هيچگاه جولان اين حجم از اطلاعات، معلومات و آموزههاي مرتبط با جريانهاي سلفي جهادي در فضاي اينترنت سابقه نداشته است.
گروه بین الملل: محمدرضا عشوري مقدم در یادداشت پیش رو معتقد از که
جداي از ظرفيتها و عوامل مختلف تأثيرگذار بر روند رو به رشد جريانهايي
همانند القاعده و داعش در منطقه، بايد اين مسئله را مد نظر داشت كه نقش
«رسانه» در اين زمينه بسيار تعيينكننده بوده است.
به گزارش خبرنگار بولتن نیوز، نگارنده در ادامه این یادداشت که در روزنامه جوان نیز منتشر شده آورده است:
جريانهاي موسوم به
«سلفي جهادي» در ساليان اخير به خوبي توانستهاند از ظرفيت «شبكههاي
اجتماعي» اينترنت در راستاي «تبليغات عقيدتي»، «سربازگيري» و «جنگ رواني»
خود استفاده كنند. امروزه در محافل سلفي از اين پديده به عنوان «جهاد
الكترونيكي» ياد ميشود. اين مسئله بر اين واقعيت مهم تأكيد دارد كه براي
دولتهاي منطقه، پيروزي بر گروههايي مثل داعش پيش از هر چيز در فضاي دنياي
ديجيتال رقم خواهد خورد. امروز، بسياري از پژوهشگران اين حوزه به اين باور
رسيدهاند كه صرفاً پيكار نظامي با پشتوانه جنگندهها و بمبارانهاي هوايي
در اين عرصه، يك رويكرد نامطمئن و ناكافي است و نهايتاً ميتواند
يك مواجهه پايين به بالا و سطحي باشد.
مهمترين
و نخستين قدم در درك فضاي رسانهاي اين جريان آن است كه بدانيم عرصه
رسانهاي براي اين گروهها نسبت به گذشته بسيار فرق كرده است. واقعيت آن
است كه تا پيش از اين هيچگاه جولان اين حجم از اطلاعات، معلومات و
آموزههاي مرتبط با جريانهاي سلفي جهادي در فضاي اينترنت سابقه نداشته
است. طبق برآوردها تنها در سوريه بيش از 200 گروه مسلح سلفي هر كدام دستكم
يك پايگاه اينترنتي دارند. در حالي كه سازمان «القاعده» بيش از 100 پايگاه
در فضاي مجازي در اختيار دارد. گروه تازه تأسيس داعش در مدتي كوتاه توانست
بيش از 60 پايگاه فعال اينترنتي براي خود دست و پا كند كه البته اين آمار،
صدها صفحه شبكههاي اجتماعي، وبلاگها و فرومهاي وابسته به داعش و عناصر
اين گروه را شامل نميشود. در يك نگاه تاريخي به عنوان بارزترين فعال
رسانهاي اين جريان و مشخصاً سازمان القاعده، ميتوان به «انور العولقي»
اشاره كرد كه همواره از وي با عنوان «بنلادنِ اينترنت» ياد ميشود. انتشار
نشريه انگليسي زبان اينسپاير inspire و مجله «الشامخه» كه مشخصاً به حوزه
مسائل زنان ميپرداخت از مهمترين فعاليتهاي «عولقي» به شمار ميرود. شايد
در نگاه اول اينگونه به نظر ميرسيد كه با مرگ «بن لادن اينترنت» پديده
«جهاد الكترونيكي» نيز به پايان خواهد رسيد اما واقعيت آن است كه اين روند
هيچگاه متوقف نشد. به عنوان يك شاهد مثال ميتوان از شخصيتي همچون «يونس
تسولي» مراكشيتبار اشاره كرد كه پايگاههاي متعددي را براي القاعده در
فضاي اينترنت ايجاد كرد و حتي با هك كردن بسياري از پايگاههاي معتبر آنها
را به ارگانهاي رسانهاي القاعده تبديل كرد. وي سابقه تشكيل گروهي سايبري
به نام «طارق بن زياد» را داشته است كه توانست حسابهاي اينترنتي بسياري از
شركتهاي بزرگ تجاري همانند شركت امريكايي «ديزني» را مختل كند. در يك
تحول جدي، گروههاي القاعده و داعش به استفاده از شبكههاي اجتماعي همانند
فيس بوك و توئيتر به منظور برقراري ارتباطات ميان عناصر خود و همچنين
تبليغات عقيدتي و ايدئولوژيك خود روي آوردند. اين مهم از آنجا براي اين
گروهها اهميت پيدا كرد كه اين جريان عموماً از داشتن
رسانههاي سمعي -
بصري محروم بودهاند و شبكههاي اجتماعي فضاي مناسب و نامحدودي براي
فعاليت اين گروهها به شمار ميرود. يك ويژگي قابل توجه اين جريانها به
ويژه داعش آن است كه به واسطه در اختيار داشتن عناصري از مليتهاي مختلف از
آسيا و آفريقا تا اروپا و امريكا رسانههاي اين جريان همواره اطلاعات خود
را به زبانهاي مختلف به مخاطبان خود ارائه ميدهند. البته رقابت ميان دو
گروه القاعده و داعش در فضاي مجازي هم مشاهده ميشود. پس از آنكه الظواهري
رهبر القاعده شبكه رسانهاي «سحاب» را راهاندازي كرد گروه داعش نيز شبكه
اينترنتي «فرقان» را پايهگذاري كرد. يك ويژگي مهم اين دو جريان رسانهاي
توليد فيلمها و مستندهاي باكيفيت است كه عموماً جنبههاي تبليغي و رواني
دارند. در يك رقابت جدي، مجله مشهور «دابق» به عنوان ارگان رسانهاي داعش
توانست گوي رقابت را از «اينسپاير» همتاي خود در القاعده بربايد. از
مشخصههاي بارز دابق ميتوان به رويكردهاي آخرالزماني و ايدئولوژيك آن
اشاره كرد تا جايي كه نام اين نشريه اشاره به منطقه «دابق» در استان حلب
سوريه دارد كه داعشيان معتقدند نبرد آخرالزماني «مسلمانان» و سپاه «روم» در
اين منطقه روي خواهد داد. تيم رسانهاي داعش در فضاي اينستاگرام و
برنامههاي كاربردي تلفنهاي هوشمند همانند توئيتر نيز حضور فعال دارد. به
عنوان مثل ميتوان به اپليكيشن «فجر البشائر» براي استفاده در توئيتر اشاره
كرد كه به عنوان يك محصول رسمي استفاده شده توسط داعش از سوي كاربران حامي
اين گروه ترويج ميشود و براي اطلاعرساني پيرامون آخرين اخبار و تحولات
داعش مورد استفاده قرار ميگيرد. اوج كار اين اپليكيشن مربوط به زمان حمله
به شهر موصل بود كه تقريباً هر روز 40 هزار توئيت از سوي داعش در توئيتر از
اين طريق منتشر شده است. اخيراً نيز همزمان با گزارش رسانهها درباره حركت
داعش به سمت بغداد، صدها كاربر اپليكيشن «فجر البشائر» شروع به ارسال
هزاران توئيت در اين باره كردند. داعشيها كمتر از يك ماه قبل مستند
«آتشجنگ» را منتشر كردند كه بيش از 2 ميليون بازديد داشته است. گذشته از
كيفيت فوقالعاده فيلم واقعيت آن است كه سازندگان آن مؤلفههاي جنگ رواني و
آموزههاي مانيفست «مديريت توحش» را به كار بستهاند. يك ويژگي مهم
رسانهاي داعش اصرار بر فعاليت مستمر اين رسانههاست به گونهاي كه
مخاطبانش احساس كنند كه اين گروه در بالاترين درجه از سازماندهي قرار
دارد. هر چند اين واقعيت انكارناپذير است كه داعش نسبت به گروههاي همنوع
خود در بهكارگيري امكانات رسانهاي، جديتر و حرفهايتر عمل كرده اما
بايد پذيرفت كه رويكرد رسانهاي در ميان تمامي جريانهاي «سلفي جهادي» از
جايگاه مهم و تعيينكنندهاي برخوردار است. «آدام گدن» سخنگوي
امريكاييالاصل القاعده پيش از اين گفته بود: «جنگ ما جنگي است كه مرزهاي
بينالمللي نميشناسد» اين سخن بيش از هر چيز حاكي از اهميت پديده «جهاد
الكترونيكي» در انديشه رهبران اين جريان است و اينكه سرانجام كسي كه نبردِ
دنياي مجازي را پيروز شود به پيروزي نهايي نزديك خواهد شد.