آرمان، آفتاب یزد، ابتکار، اعتماد، افکار، اطلاعات، ایران، تفاهم، جام جم، جوان، جمهوری اسلامی، حمایت، خراسان، راه مردم، حمایت، روزان، رویش ملت، سیاست روز، شرق، شهروند، قانون، قدس، کیهان، مردم سالاری، وطن امروز و همشهری روزنامه هایی هستند که روزانه به آنها پرداخته و سعی می کنیم گلچینی از بهترین های آنها را در یک سبد فرهنگی به خدمت شما عرضه کنیم.
گروه فرهنگی: امروزه رسانهای نیست که فعالیت داشته باشد و به مقولات فرهنگی توجهی نکند. چه اینکه فرهنگ و رسانه دو روی یک سکه بوده و اصلاً نمیتوان دم از کار رسانه ای زد ولی مقولات فرهنگی را نادیده گرفت. در این شرایط، یکی از مهمترین رسانههایی که از قدیم الایام و به طور مدام، موضوعات فرهنگی را مورد بررسی قرار داده است، روزنامهها بودند. تا جایی که بعید است تا امروز روزنامه منتشر شده باشد که هیچ بهره ای از فرهنگ نبرده باشد.
به گزارش بولتن نیوز، در روزگار ما نیز روزنامه های موجود با گرایشات سیاسی و فکری گوناگون، دست به این کار زده و در قالبهای مختلف، به مسائل فرهنگی می پردازند. اما نکته اینجاست که این همه تولیدات فرهنگی منتشر شده در روزنامهها برای دیده شدن پا به این جهان گذاشته اند. به عبارت دیگر، مطلبی که دیده نشود گویی اصلاً تولید نشده است. اما آیا با حجم انبوه سایتها و مجلات و روزنامهها و رسانههای مختلف دیگری که وجود دارد، میتوان به همه آنها پرداخت و مطالب شان را از نظر گذراند؟ جواب معلوم است …
* * *
آرمان/ماجرای کلاهبرداری سه میلیاردی از بازیگر زن
میخواهم در مترو دستفروشی کنم
مینا نوروزی فر گفت: یکی از آقایانی که زمانی در سینما جزو بچههای صحنه بود، از ۴۰ نفر از بچههای سینمایی کلاهبرداری کرد. از من هم ملکی به ارزش به ۳ میلیارد تومان برد.این بازیگر سینما و تلویزیون در گفتوگو با میزان گفت: ماه هاست که مشغول خانه داری هستم و از کارهای تئاتری و تلویزیونی هیچ خبری نیست. همین میشود که ۳۰ نفر از بانوان سینما که بیکار شده اند نامه مینویسند. من هم به دنبال این هستم که از مترو اجازه بگیرم و بروم داخل یکی از واگنها دستفروشی کنم. وی افزود: کار تنها برای یک عده خاص است و برخی از طریق دوستان خود مشغول میشوند، به همین دلیل برخی با بیکاری مواجه میشوند. در این میان عده ای مینویسند که دیگر نیکی کریمی توقع نقش عروس را ندارد. آنها نمیدانند این افرادی که اعتراض میکنند، در واقع نمیخواهند نقش یک دختر ۱۸ ساله یا بازیگر اصلی را ایفا کنند. این افراد در واقع خواهان ایفای نقشی در جایگاه خود هستند. بازیگر «اشیا از آنچه در آینه میبینید به شما نزدیکترند» ادامه داد: به دنبال راه اندازی شغلی برای هنرمندان بیکار هستم؛ زیرا این افراد آدمهای محترمی هستند که بیکاری آنها را آزار میدهد. درهر شغلی به هر حال بیکاری وجود دارد اما ما نمیدانیم که چگونه تعریف کنیم که بازیگری هم شغل است. چرا برای آنها فکری نمیکنند؟ برخی تنها منبع درآمدشان همین بازیگری است. وی ادامه داد: گاهی میبینیم عده ای وارد این کار میشوند که حتی این حرفه را نمیشناسند. اما به هر حال از طریق برخی رفاقتها وارد دنیای بازیگری و هنر میشوند. این درحالی است که امثال من مدتها در این حرفه فعالیت داشتند، بیکار هستند، البته من خودم کار تولید را هم با احتیاط انجام میدادم؛ زیرا ممکن بود پولش به من بازنگردد و نهایتا آخرین باری که با یکی از تهیه کنندهها در کار تولید همکاری داشتم آن فرد پول همه را خورد.نوروزی فر گفت: ۳۰ سال کار تلویزیونی انجام دادم و خود را یک بازیگر تلویزیونی میدانم. به نظرم تلویزیون از ما که در واقع کارمندانش هستیم باید حمایت میکرد که نکرد. بازیگر دنیای شیرین دریا تصریح کرد: همسرم کارگردان است و متاسفانه او هم مشغول نیست. در واقع به این ترتیب امرار معاش به سختی انجام میشود. بخش زیادی ازاعتراض ۳۰ خانم بازیگر هم به خاطر به سختی افتادن شرایط مالی و امرار معاش بود. این را هم باید بگویم یک بخشی از اموال من را کلاهبرداری کردند و یک بخش دیگری را هم که پسانداز کرده بودم، در دوران بیکاری از بین رفت. نوروزی فر ادامه داد: ۲ سال است که درگیر کارهای کلانتری و دادگاه هستم. یکی از آقایانی که زمانی درسینما جزو بچههای صحنه بود از ۴۰ نفر از بچههای سینمایی کلاهبرداری کرد از من هم ملکی به ارزش ۳ میلیارد تومان برد. این پول در واقع مربوط به ملک ما در فشم بود. او بعد از کلاهبرداری در فیلمهایی همچون پرویز، در دنیای تو ساعت چند است؟ و احتمال باران اسیدی مشارکت داشت که هم اکنون متواری است. او از بچههای سینمایی خانه، مغازه، ماشین و پول کلاهبرداری کرد. بیشترین کلاهبرداریش هم از من بود.بازیگر شور عشق ادامه داد: در حال حاضر کسی میتواند کار کند که خودش سرمایه گذاری کند و یا یکی از اطرافیانش در کارهای سینمایی باشند.نوروزی فر گفت: آخرین باری که در فیلم به ایفای نقش پرداختم دریک فیلم کوتاه برای جمال شورجه درسال ۹۴ بود و بعد از آن درهیچ کاری حضور نداشتم. من گاهی اوقات وقتی کارنامه کاریم را مرور میکنم، میبینم که کارهای خوبی زیادی در آن وجود دارد اما در این چند ساله اوضاع خراب شده و دیگر افرادی مثل من درکارها حضور ندارند. بیشتر بازیگران غیر حرفه ای حضور دارند که اتفاقا جایزه هم میگیرند.این بازیگر خاطر نشان کرد: امیدوارم موضوعاتی همچون کلاهبرداری ریشه کن شود و فضای سالمی بهوجود بیاید که نفس کشیدن در آن سخت نباشد.
آرمان/همه باید همهچیز را درباره گنجینه موزه بدانند
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: باید امسال همت کنیم تا آمار و اطلاعات آثار موجود در گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران با عکس و مشخصات آنها در اختیار عموم مردم قرار گیرد. به گزارش ایسنا، علی جنتی در جلسهای با حضور اعضای شورای عالی خانه هنرمندان درباره وضعیت موزه هنرهای معاصر و بحث پیشآمده درباره واگذاری این موزه به بخش خصوصی، اظهار کرد: معاونت هنری در نظر داشت با وصل کردن اداره موزه هنرهای معاصر به بنیاد رودکی، مشکلات موزه را برطرف کند، اما بهدلیل نگرانیهایی که در میان هنرمندان بهوجود آمد، این موضوع بهطور کلی از دستور کار خارج شد. قرار بود این کار توسط دولت و با تصمیم مجلس انجام شود و تصمیم شتابزدهای نبود؛ اما بهدلیل نگرانیهایی که بهوجود آمد، آن را لغو کردیم. او ادامه داد: یکسری تابلو در موزه هنرهای معاصر وجود دارد که در خارج از کشور طالب زیادی داشتند. ما با آلمان برای سال ۲۰۱۶ و با ایتالیا برای سال ۲۰۱۷ صحبت کردهایم تا آثار گنجینه در این کشورها نمایش داده شود. نمایش آثار، مجانی نخواهد بود و برای موزه درآمد خواهد داشت، ولی مشکل موزه هنرهای معاصر این است که کاملا دولتی است و هرچه درآمد دارد، باید به خزانه دولت واریز شود و این درآمد دست کسی را نمیگیرد. شاید مناسبترین راه برای حل این مشکل، مشخص کردن ردیف درآمد - هزینه برای موزه باشد.وزیر ارشاد همچنین درباره نگرانیهای موجود درباره وضعیت آثار گنجینه موزه، گفت: آمار و اطلاعات این تابلوها باید با عکس و مشخصات کامل بهصورت یک آلبوم بزرگ تدوین شود تا در اختیار عموم مردم قرار گیرد. این کاری است که امسال باید همت کنیم تا انجام شود. امسال که رئیس موزه لوور به ایران آمده بود، آلبومی از تابلوهای اسلامی موجود در گنجینه لوور را در اختیار موزه قرار داد و ما براساس آن میتوانیم بفهمیم که در موزه لوور چه آثاری و با چه مشخصاتی وجود دارد. جنتی در بخش دیگری از سخنانش درباره اجرایی نشدن تخصیص یک درصد از بودجه دستگاههای عمرانی برای خرید آثار هنری، گفت: در سال ۹۳ در بودجه کل کشور عنوان شده بود که دستگاهها موظف هستند، یک درصد از بودجه خود را به خریدن تابلوهای هنری اختصاص دهند؛ اما وقتی این طرح به مجلس رفت با قید و بندهایی همراه شد و ما مجبور شدیم آن را پس بگیریم. سال ۹۴ نیز این موضوع را دوباره در بودجه مطرح کردیم، اما باز هم اعلام شد که دستگاهها به جای موظف بودن، مجاز هستند که این کار را بکنند. به نظر من درباره اجرایی شدن این طرح باید یک انگیزه درونی در دستگاهها وجود داشته باشد که متاسفانه این انگیزه بسیار کم است. امیدواریم در بودجه سال آینده، دستگاهها موظف شوند که یک درصد از بودجه خود را به خرید آثار هنری اختصاص دهند.وی همچنین اظهار کرد: در بحث فرهنگ و هنر، با سلیقههای مختلفی مواجه هستیم. همین اعمال سلیقهها، وزارت ارشاد را به یکی از وزارتخانههای پرحاشیه کشور تبدیل کرده است. در حوزه فرهنگ و هنر از مراجع عظام تقلید گرفته تا افراد عادی کوچهوبازار اظهار نظر میکنند و همین موضوع، کار ما را بسیار دشوار کرده است.او ادامه داد: سیاستهایی که رئیسجمهور قبل از انتخابات در شعارهایش مطرح میکرد و بعد از انتخابات هم روی آنها تاکید داشت، کاملا روشن است. ما سعی کردیم این سیاستها را در موارد مختلف اعلام و اعمال کنیم. در حوزه مطبوعات و کتاب، آزادیهایی که باید تامین میشد، مورد توجه قرار گرفت تا هنرمندان و نویسندگان آنچه را که در ذهن و اندیشهشان هست، بنویسند و تجسم ببخشند. این فضا تا حدی فراهم شده است و ما آن را در رشد حوزه کتاب و نشر هم شاهد هستیم و افرادی با سلیقههای مختلف، نوشتههایشان را منتشر میکنند. ما سختگیری نابجا نداریم. وی درباره حوزه نشریات و مطبوعات نیز گفت: در حال حاضر در این حوزهها، مجوز بهراحتی صادر میشود. سعی کردهایم فرآیند صدور مجوز را برای روزنامهها، فصلنامهها و سایتهای خبری، کوتاه کنیم. وزیر ارشاد به تثبیت جایگاه انجمنهای هنری از نظر قانونی اشاره کرد و گفت: اگر در این مورد، ماده واحدهای به وزارتخانه داده شده، من در جریان جزئیات آن نیستم و باید بررسی شود. اگر لازم باشد که اتحادیهای از انجمنهای هنری با دو بخش صنفی و هنری وجود داشته باشد، میتوانیم این موضوع را با وزارت کار هماهنگ کنیم تا انجمنها جایگاه قانونی درستی پیدا کنند. در این زمینه تلاشهایی شده است، مثلا درباره انجمن صنفی مطبوعات که در دوره گذشته توسط دستگاههای قضایی مُهر و موم شده بود، با صحبتهایی که انجام شد، راه حلهایی بهدست آمد تا مجموعه انجمنهای مطبوعات ثبت شوند. دولت با هرگونه کمک به انجمنها برای رسیدن به جایگاه خودشان موافق است. در این زمینه، اگر پیشنویس قانونی تهیه شود، ما آن را با نظر مثبت دنبال میکنیم. دولت با اینگونه موارد هیچ مشکلی ندارد.جنتی در بخش دیگری از سخنانش درباره نگرانیهای هنرمندان درباره بیمه و مشکلات مالی، بیان کرد: صندوق اعتباری هنر، حمایت از هنرمندان، نویسندگان و روزنامهنگاران را برعهده دارد. وقتی من به وزارت ارشاد آمدم، با جمعیت عظیمی مواجه شدم که بهعنوان عضو در این صندوق ثبت شده بودند. صندوق ۴۰ میلیارد تومان به سازمان تامین اجتماعی بدهی داشت و سازمان تامین اجتماعی بهدنبال این بود که بیمه هنرمندان را قطع کند. ما خواهش کردیم تا این اتفاق نیفتد. با اینکه بدهیهای صندوق تا پایان سال گذشته به ۶۰ میلیارد تومان رسید، اما خدمات قطع نشده است. ما بهدنبال این هستیم که این صندوق را به یک بنگاه اقتصادی تبدیل کنیم تا روی پای خودش بایستد. ۲۳ هزار عضو از حدود ۵۰ هزار عضو این صندوق تحت پوشش بیمه هستند. جمعی از هنرمندان هم تحت پوشش نیستند که باید به این موضوع رسیدگی شود. وزیر ارشاد درباره تعاملات و همکاریهای فرهنگی و هنری با خارج از کشور نیز اظهار کرد: ما حدود ۸۰ نمایندگی فرهنگی در خارج از کشور داریم که وظیفه آنها برقراری ارتباطات لازم با انجمنهای هنری خارج از کشور و ایجاد ارتباط بین انجمنهای داخلی و خارجی است. معتقدیم تا جایی که میشود باید این کارها به حوزههای غیردولتی واگذار شود. این اتفاق در بخشهای نمایشگاهی و جشنوارهای تا حدودی رخ داده است. امسال هم بهطور جدی هرچه میتوانیم به خود انجمنها کمک خواهیم کرد. من به مدیران کل استانها نامه نوشتهام تا اطلاعات مجموعه انجمنهای هنری هر استان را با ذکر وضعیت، تعداد اعضا و اینکه چه کمکهایی نیاز دارند در اختیار ما قرار دهند تا در حد امکاناتمان به آنها کمک کنیم. ما در شهرستانها نیروهای بسیار خوبی در حوزههای مختلف هنری داریم که باید حمایت شوند. خانه هنرمندان میتواند در بسیاری از برنامههای دولتی با خارج از کشور همکاری داشته باشد. اگر همکاریهای دوجانبه بین ارشاد و خانه هنرمندان بهصورت مشخص تعیین شود و روی کاغذ بیاید تفاهمنامهای تهیه میشود تا این همکاریها شکل اجرایی پیدا کند.وزیر ارشاد همچنین درباره پیشنهاد هنرمندان برای اضافه کردن واژه هنر به عنوان «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» گفت: در ابتدای انقلاب تشکلی وجود داشت که باید نام همهچیز را تغییر میداد. وزارت فرهنگ و ارشاد نیز از این قاعده مستثنی نبود و نامش تغییر کرد. پیشنهاد اضافه کردن واژه «هنر» به نام این وزارتخانه کار آسانی نیست. ما باید ماهیتا به این موضوع بپردازیم، اسم خیلی مهم نیست. باید ارادههایی وجود داشته باشد که در توسعه هنر و کشور تاثیرگذار باشد. حدود دو سال است که پیگیر راهاندازی شرکت سرمایهگذاری توسعه هنر بودیم که خوشبختانه هیات موسس آن مشخص شده است و بانکها، شرکتهای بزرگ و افراد متمکن در آن مشارکت دارند تا بدون دخالتهای دولت در زمینه فرهنگ و هنر گام بردارند.وی به برنامههای اجراشده توسط وزارت ارشاد در شهرهای مختلف اشاره کرد و گفت: ما مدام درباره برگزاری کنسرتها در شهرستانها با تنشهایی مواجه هستیم. هرچند بهجز مشهد، بقیه شهرستانها در حال برگزاری برنامههای موسیقی هستند. برنامههای نمایشی هم با وجود همه مشکلات اجرا میشوند. سال گذشته که سال تئاتر نامگذاری شده بود، بهدلیل تنگناهای دولت، شرمنده هنرمندان تئاتر شدیم؛ اما امسال عزممان را جزم کردهایم که از هنرمندان حمایت کنیم. باید در حوزههای هنری از افراد متخصص کمک گرفت. در حال حاضر خردهگیریهای بخش بررسی کتابها دیگر وجود ندارد و افراد متخصص در یک چارچوب قانونی عمل میکنند که همه آنها شناختهشده و تاییدشده از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی هستند. لایحه جدید قانون مطبوعات نیز آماده است که باید در مجلس جدید مورد بررسی و تصویب قرار گیرد. در حوزه سینما هم سینماگرها در شورای صدور پروانه ساخت و نمایش فیلمها اظهار نظر میکنند. ما در این مدت در راستای حذف مجوزها و کاهش فرآیند صدور مجوز کار کردهایم. جنتی درباره آسیب تغییرات مداوم مدیریتها در بخشهای مختلف نیز توضیح داد: این تغییرات مداوم و مستمر اجازه نمیدهند کار بهشکل مطلوب پیش رود. با عوض شدن دولتها، سیاستها هم عوض میشود و ثبات مدیریت از بین میرود. از طرف دیگر، اظهار نظرهای شخصی برخی دولتمردان درباره بعضی موارد دردسرساز میشود. بهعنوان مثال اعلام شد که از سود سپردهها هم باید به دولت مالیات داده شود. موردی که حتی در مجلس هم مطرح نشده و به تصویب نرسیده بود؛ اما همین یک اظهار نظر تبعات اقتصادی فراوانی بهدنبال داشت و باعث شد مردم سپردههای خود را از بانکها بیرون بکشند.
ابتکار/هرشب اجرای ۱۱۵ تئاتر در تهران؛
حسین پاکدل مامور راهاندازی تعاونی گروههای تئاتری شد
معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از حسین پاکدل خواست تا طرح تشکیل تعاونی گروههای تئاتری را مدیریت و پیگیری کند. حسین پاکدل هم در پاسخ گفت: هرچند الان اجرایی کردنش سخت است اما این امکان وجود دارد.
به گزارش ایلنا، سالن خصوصی تئاتر آفتاب همراه با افتتاح نمایش «کشتن کفتر چاهی» به کارگردانی رضا حداد و براساس نمایشنامهای از محمد چرمشیر شامگاه شنبه ۱۸ اردیبهشت آغاز به کار کرد. در مراسم افتتاح این سالن و نمایش، علی مرادخانی معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، احمد مسجدجامعی عضو شورای شهر تهران، حسین پاکدل، آتیلا پسیانی، حبیب رضایی، سروش صحت، عاطفه رضوی، سیامک انصاری و جمعی از هنرمندان حضور داشتند. حسین پاکدل، کارگردان و بازیگر تئاتر در این مراسم گفت: در زمان وزارت آقای احمد مسجدجامعی در دولت اصلاحات طرحی تصویب شد مبنی بر اینکه گروههای تئاتری کمپانیهایی را بهصورت تعاونی تشکیل دهند و در قالب آن، گروههای حرفهای را ثبت کنند. براساس این طرح قرار بود وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و تعاون و سایر نهادها، وامهای طولانی مدتی با بهرههای اندک به این تعاونیها بدهند و زمانی هم فرصت بدهند تا محلی به نام گروه و تعاونی که مالکیت شخصی نداشته باشد، ثبت شود. این طرح امتیازاتی داشت که همان اواخر دوره اصلاحات تصویب شده بود و در دوره رئیس جمهوری بعدی هم که بایگانی شد. هرچند الان اجرایی کردنش سخت است اما این امکان وجود دارد. باید به داد گروهها رسید. راستش دولت چارهای جز اعتماد به بخش خصوصی ندارد، بخش خصوصی هم به تنهایی جوابگوی مسائل و نیازهای پیش رویش نیست.
نظارت بر تئاتر را به خود تئاتریها سپردهایم
معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی پس از سخنان حسین پاکدل پشت میکروفن آمد و گفت: همان اوایل شروع به کارم در دولت از حسین پاکدل خواستم که مسئولیتی را در معاونت هنری ارشاد قبول کند اما او نپذیرفت و گفت من اهل انتقاد کردنم و اگر در جایی کار کنم که نتوانم نقد کنم، برایم سخت است. علی مرادخانی در پاسخ به درخواست این هنرمند گفت: حسین پاکدل هم بلد است و هم ارتباطات کافی دارد و هم میتواند وزرا را کنار هم برای یک کار جمع کند، از او میخواهم خودش مدیریت و پیگیری راهاندازی تعاونی گروههای تائتری را به عهده بگیرد و ما هم هر کاری از دستمان بربیاید، انجام میدهیم. هرشب به طور متوسط ۱۱۵ تئاتر در تهران روی صحنه میرود و این اتفاق خوبی است. مرادخانی با تاکید بر اینکه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، پرسنل کافی برای نظارت بر این تعداد اجرا را ندرارد، تشریح کرد: کار نظارت را به خود تئاتریها واگذار کردهایم. بر سر حدودی به تفاهم رسیدهایم و کار را پیش میبریم. تعامل و تفاهم بین وزارت و تئاتریها در فعالیتهای نظارتی و اجرایی اتفاق مهم و گام رو به جلویی است که نشان دهنده حیات در یک جامعه مدنی است.
«امید»، ظرفیت سرمایهگذاری در فعالیتهای هنری را بیشتر کرده
احمد مسجد جامعی نیز در این مراسم گفت: در یک سال اخیر ۳۰ سالن خصوصی تئاتر در تهران مجوز فعالیت گرفتهاند و این نشان میدهد که در مخاطبان هم نسبت به تماشای تئاتر رغبت ایجاد شده است. عضو شورای شهر تهران، این رغبت و انگیزه را منحصر به تئاتر ندانست و با بیان اینکه ایجاد انگیزه در فضای کلی فرهنگ و هنر اتفاق افتاده است، گفت: این یک امید است که ظرفیت سرمایهگذاری در فعالیتهای فرهنگی و هنری را بیشتر میکند.آتیلا پسیانی، بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون نیز از حاضران خواست به نکتهای دقت کنند. او گفت: معنای تئاتر خصوصی در هیچ کجا این نیست که دولت فکر کند خلاص شده است و دیگر سالنها و اهالی تئاتر باید بروند خودشان خرج خودشان را دربیاورند. ۱۵ سال پیش که ما دور هم جمع میشدیم تا کارگاه تئاتر ایران را استارت بزنیم. اولین هدفمان این بود که محلی داشته باشیم که بتوانیم در آن کارهایی را که تولید میکنیم و تجربه شخصیمان است، بروز و نمود بیرونی داشته باشد. ۱۵ سال طول کشید تا با همه دلغشهها، چنین جایی راه بیفتد، اما امیدوارم رسیدن به بقیه آرزوهایمان ۱۵ سال دیگر طول نکشد!
تئاتر ما از تکثر پر است اما تنوع را از دست داده
محمد چرمشیر، نمایشنامهنویس نیز در این مراسم با اشاره به افتتاح سالن خصوصی تئاتر آفتاب به مدیریت رضا حداد، به پیشینه راهاندازی سالنهای خصوصی تئاتر اشاره کرد و گفت: سالنهای خصوصی با این نیت راه افتادند که خلاء کمبود سالنهای دولتی را در وهله اول پرکنند. سالها ممانعتهایی برای این کار وجود داشت و بالاخره دولتمردان تصمیم گرفتند به بخش خصوصی اجازه دهند وارد عرصه فرهنگ و هنر شوند و سالنهای مخصوص خود را افتتاح کنند. اما اتفاقی که در سالهای اخیر افتاده، این است که این سالنها همچنان در وظیفه اولیه خود یعنی پرکردن خلاء سالنهای دولتی باقی ماندهاند. نکته مورد غفلت در تعریف سالنهای خصوصی، برنامه است. سالنهای خصوصی ما بیبرنامه هستند، نه اینکه نمایشی برای اجرا نداشته باشند، که اتفاقاً بسیار هم پرهستند بلکه سیاستهایی برای خود در نظر ندارند بنابراین همان رویه سالنهای دولتی را ادامه میدهند. نویسنده نمایش «کشتن کفتر چاهی» با اشاره به هدفگذاری شورای سیاستگذاری سالن تئاتر آفتاب، گفت: این سالن میخواهد کارهایی را اجرا کند که از نظر شکل و فرم در سالنهای دیگر کمتر امکان اجرا دارد. در برخورد با مخاطب هم همین روش را در پیش میگیرد، تا شاهد حضور مخاطبانی باشد که نگاه جدیتری به تئاتر دارند. محمد چرمشیر خاطرنشان کرد: تکثر تئاترها برای همه خوشایند است و نشان دهنده این است که علاقهمندان تئاتر نیازهای جدیدی پیدا کردهاند و به دنبال آن هستند. ولی بهنظر میرسد این تکثر از عنصر مهم دیگری یعنی تنوع غافل بوده است. تئاتر ما از تکثر پراست اما تنوع را از دست داده و یک شکل شده است. امیدوارم حالا که فصل جدیدی از تماشاگران به تئاتر پیوستهاند، شاهد تنوع و جسارت هم در تئاتر باشند. سالن جدید مصر است که تنوع را به تئاتر مکثر برگرداند، تا تئاتر بتواند از شکل عمومیاش قدری فاصله بگیرد و کمی تخصصیتر، مدرنتر و جسارتآمیزتر عمل کند.سالن تئاتر آفتاب، شامگاه شنبه ۱۸ اردیبهشت با افتتاح نمایش «کشتن کفتر چاهی» آغاز به کار کرد. این سالن خصوصی در خیابان آفریقا، قبل از چهارراه جهان کودک، ابتدای کوچه کمان، پلاک ۲۶ قرار دارد. نمایش «کشتن کفتر چاهی» براساس متن محمد چرمشیر و به کارگردانی رضا حداد تا ۳۱ خرداد روی صحنه خواهد بود.
اطلاعات/برگزاری نشستهایی با موضوع اقوام ایرانی در نمایشگاه کتاب تهران
نشستهای تخصصی سرای ادیان و اقوام و مذاهب در بیست و نهمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران برگزار میشود.
به گزارش ستاد خبری بیست و نهمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، اداره کل مجامع و فعالیتهای فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سلسله نشستهایی با هدف ایجاد همبستگی و همدلی در میان اقوام ایرانی و افزایش تحکیم و انسجام ملی برگزار میکند.
نخستین نشست اقوام با عنوان «تاریخچه ترجمههای کتاب مقدس در ایران» دیروز در سالن فعالیتهای فرهنگی برگزار میشود.
«هویتهای محلی و ارتباط آن با هویت ملی» دیگر نشستی است که امروز ساعت ۱۱ و ۳۰ دقیقه برگزار خواهد شد.
آخرین نشست اقوام نیز با موضوع «اشتراکات فرهنگی اقوام ایرانی» سهشنبه (۲۱ اردیبهشت) ساعت ۱۷ برگزار میشود.
بر اساس این گزارش، کلیه این نشستها در سالن فعالیتهای فرهنگی نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران مقابل ناشران دانشگاهی برگزار میشود.
با اجرای طرح اسکان دانشجویی بازدید از نمایشگاه کتاب افزایش یافت
قائم مقام و معاون اجرایی بیست و نهمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران گفت: با فراهم آوردن اسکان دانشجویی، این شانس به دانشجویان داده شده تا تعداد روزهای بیشتری از نمایشگاه کتاب تهران بازدید کنند.
به گزارش ستاد خبری بیست و نهمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، امیرمسعود شهرام نیا با اشاره به اینکه دانشجویان از جمله استقبال کنندگان نمایشگاه هستند، افزود: با فراهم آوردن اسکان دانشجویی، این شانس به دانشجویان داده شده تا تعداد روزهای بیشتری از نمایشگاه کتاب تهران بازدید کنند.
قائم مقام و معاون اجرایی بیست و نهمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران در ادامه فروش کتاب در بیست و نهمین نمایشگاه کتاب تهران را با توجه به افزایش استقبال کنندگان، عالی دانست و گفت: با توجه به افزایش بازدیدکنندگان، نمایشگاه کتاب شرایط ثابت خود را به دست آورده و با آرامش در حال برگزاری است.
بر اساس این گزارش، در سه روز اول نمایشگاه قریب به سه هزار نفر از دانشجویان و طلاب در مراکز مشخص شده اسکان یافتند.
بسته پیشنهادی لاکپشت پرنده برای نمایشگاه کتاب تهران
گروه لاکپشت پرنده به مناسبت بیست و نهمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران فهرستی از بهترین کتابهای کودک و نوجوان ایران را منتشر کرد.
به گزارش ستاد خبری بیست و نهمین نمایشگاه کتاب تهران گروه لاکپشت پرنده به مناسبت بیست و نهمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران فهرستی از بهترین کتابهای کودک و نوجوان ایران را برای استفاده خانوادهها، مدارس، مهدکودک ها و دست اندرکاران کودکان و نوجوانان منتشر کرد.
این فهرست بر اساس گروه سنی منتشر شده و در هر گروه سنی کتابها بر اساس موضوع از هم تفکیک شده است. این فهرست میتواند راهنمای مناسبی برای خانوادهها و مدارس در انتخاب کتاب باشد.
لاکپشت پرنده فهرستی است که هر فصل توسط گروهی از کارشناسان با ارزیابی و بررسی تمام کتابهای منتشر شده در حوزه کودک و نوجوان، تهیه و ارائه میشود.
بیست و نهمین نمایشگاه کتاب تهران از ۱۵ تا ۲۵ اردیبهشت ماه در شهرآفتاب برگزار می شود. مجموعه نمایشگاهی شهرآفتاب واقع در اتوبان خلیج فارس، روبروی حرم مطهر(ره) برگزار می شود.
اطلاعات/دکترمیرزاده: بررسی آسیبهای اجتماعی میتواند یکی از موضوعات کرسیهای آزاد اندیشی باشد
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی با تاکید بر مشارکت دانشجویان با یکدیگر در حل آسیبهای اجتماعی موجود در دانشگاهها گفت: شناخت و بررسی آسیبهای اجتماعی میتواند یکی از موضوعات کرسیهای آزاد اندیشی باشد تا از این طریق دانشجویان بیشتر درگیر این موضوع شوند.
به گزارش روابط عمومی دانشگاه آزاد اسلامی، دکتر میرزاده در جلسه شورای راهبردی فرهنگی اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی با بیان اینکه دانشگاه جزو سالمترین نهادهای جامعه به شمار میرود، گفت: عنصر استاد و دانشجو دارای نهادی پاک هستند، با این وجود دانشگاهها نیز متاثر از همین جامعه است و درگیر برخی ناهنجاریهاست.
وی با اشاره به برخی مشکلات جامعه مانند حاشیهنشینی، بالا رفتن آمار بیکاری جوانان، افزایش خانوارهای بیسرپرست گفت: تمامی این مشکلات ناشی از سیاستهای اقتصادی نادرست گذشته به شمار میرود و دولت کنونی وارث این وضعیت است به همین خاطر هر اقدامی که در راستای اصلاح وضعیت اخلاقی جامعه صورت گیرد میتواند موثر واقع شود.
میرزاده با اشاره به اجرای طرح بررسی آسیبهای اجتماعی در میان دانشجویان گفت: دانشگاه آزاد اسلامی خود را نسبت به حل مشکلات جامعه مسئول میداند البته نکته دیگر این است که نمیتوان تمامی نارساییها را ناشی از سوءمدیریت مسئولان جامعه دانست، بخشی از مشکلات ناشی از تاثیر فرهنگ بیگانه در جامعه است. به همین خاطر باید در اجرای این طرح تهاجم فرهنگی را نیز مورد توجه قرار داد. وی خاطر نشان کرد: فرهنگ و علم و اندوزی یکی از عوامل بازدارنده آسیبهای اجتماعی به شمار می رود، به همین سبب باید از مشارکت فکری اساتید نیز در اجرای این طرح بهره برد.
*تکلیف رشتههای مشکل دار
فرهاد حسین زاده لطفی، معاون آموزشی دانشگاه آزاد هم در گفتگو با مهر گفت: وضعیت رشته محلهای دارای کمبود این دانشگاه تا ۳۱ خردادماه تعیین تکلیف میشوند. وی گفت: مهلت شورای عالی انقلاب فرهنگی برای رفع مشکلات برخی رشته محلهای دانشگاه آزاد تا شهریورماه است اما دانشگاه برنامه دارد تا ۳۱ خردادماه وضعیت این رشتهها را تعیین تکلیف کند.
معاون آموزشی دانشگاه آزاد خاطرنشان کرد: برخی از رشته محلهای این دانشگاه دارای کمبودهایی هستند که اگر بعد از ممیزی دوم این رشته محلها همچنان با مشکل مواجه باشند ظرفیت آنها کاهش یا صفر خواهد شد.
اطلاعات/جنتی: وزارت ارشاد به تثبیت جایگاه انجمنهای هنری کمک می کند
نشست شورای عالی خانه هنرمندان ایران با حضور علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، نشست شورای عالی خانه هنرمندان ایران یک شنبه ۱۹ اردیبهشت با حضور علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، علی مرادخانی، سیدمحمد بهشتی، محمد سریر، مجید رجبی معمار و دیگر اعضای شورای عالی خانه هنرمندان ایران در محل این خانه برگزار شد .
در ابتدای این نشست دکتر محمد سریر رئیس شورای عالی خانه هنرمندان ایران و مجید رجبی معمار مدیرعامل این خانه به معرفی خانه هنرمندان ایران، شورای عالی و انجمنهای مختلف هنری پرداختند.
در ادامه این نشست ،غلامحسین امیرخانی خوشنویس و عضو شورای عالی، نادر قشقایی مجسمه ساز و عضو شورای عالی ، مسعود سپهر گرافیست و عضو شورای عالی، فاطمه راکعی شاعر و عضو شورای عالی، فرزادهاشمی عکاس و عضو شورای عالی، بهزاد اژدری نماینده انجمن سفال و سرامیک و عضو شورای عالی، معصومه مظفری نقاش و عضو شورای عالی، ایرج راد نماینده انجمن تئاتر و مشاور شورای عالی، حمیدرضا نوربخش نماینده انجمن موسیقی و مشاور شورای عالی، محمدرضا فیروزهای نقاش و بازرس شورای عالی، علی اشرف صندوقآبادی خوشنویس و بازرس شورای عالی، انوشه منصوری مشاور شورای عالی، مصطفی اسدالهی گرافیست و مشاور شورای عالی، غلامرضا خیاطان مجسمه ساز و مشاور شورای عالی و ابراهیم مختاری نماینده خانه سینما به بیان دیدگاههای خود پرداختند.
پس از بیان نظرات و دیدگاههای هریک از اعضای شورای عالی و نمایندگان انجمنهای هنری، علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به اهمیت مقوله فرهنگ و هنر گفت: سیاستهای دولت در راستای امور فرهنگی و هنری بسیار روشن است و ما نیز به عنوان کارگزار همواره تلاش می کنیم با توجه به اهمیت مقوله فرهنگ و هنر به نحو شایسته سیاستهای دولت در این زمینه را اعمال و اجرا کنیم. علی جنتی با اشاره به موضوع تعیین جایگاه قانونی انجمنهای هنری گفت: وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اظهار کرد: در مورد مسایل هنری تنها می شود این را گفت که هنر گویاترین وسیله انتقال فرهنگ است، صحبتهایی که دوستان در مورد تثبیت جایگاه انجمنهای هنری فرمودند از لحاظ قانونی ماده واحده ای بود که به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی داده شد که من در جریان کامل آن نیستم. وقتی که شما می خواهید اتحادیه ای از انجمنهای صنفی ایجاد کنید این مسئله قابل حل است و ما می توانیم با وزارت کار این مسئله را هماهنگ کنیم که یک جایگاه قانونی خاصی پیدا کنیم، همانطوری که در مورد انجمن صنفی مطبوعات این مسئله مطرح بود که این انجمن با صدور حکم قضایی تعطیل شد اما در نشستهای تخصصی با مسئولان مربوطه به یک راه حل نهایی رسیدیم. دولت موافق هر کمکی به انجمنهای هنری است تا این انجمنها جایگاه خود را پیدا کنند. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از اعضای عالی شورای عالی خانه هنرمندان خواست پیش نویس تشکیل انجمن صنفی هنری را تهیه کنند و آن را در اختیار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار دهند. علی جنتی در مورد بیمه هنرمندان نیز اظهار کرد: در مورد بیمه هنرمندان در مقاطع سنی که نمی توانند از بیمه برخوردار شوند باید دولت در مصوبه ای این مشکل را حل و فصل کند. صندوق اعتباری هنر که صندوق اعتباری حمایت از هنرمندان و روزنامهنگاران است، زمانی که من وارد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شدم، جمعیتی عظیم عضو این صندوق بودند و این صندوق
۴۰ هزار میلیارد به صندوق بازنشستگی بدهکار بود. تلاش شده است این صندوق از حالت کمک بگیر دولت خارج شود به دنبال این هستیم که این صندوق را به بنگاه اقتصادی تبدیل کنیم، حدود ۵۰ هزار نفر عضو این صندوق هستند که ۲۳ هزار نفر آنها بیمه هستند. در ادامه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از برگزاری نشستی با روسای انجمنهای هنری خبر داد و گفت: قرار شد در این نشست موضوع بیمه هنرمندان مطرح شود تا این مسئله حل و فصل شود و هنرمندانی که بیمه نیستند تحت بیمه قرار بگیرند، ما باید مشکلات قانونی این موضوع را حل کنیم و ردیف بودجه ای برای آن تعریف کنیم. علی جنتی سپس با اشاره به ۸۰ رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی در ۶۰ کشور دنیا به وظایف رایزنان فرهنگی در کشورهای دیگر اشاره کرد و گفت: رایزنان فرهنگی وظیفه برقراری ارتباط با انجمنهای فرهنگی و هنری در خارج از کشور و داخل کشور را بر عهده دارند، باید نقش رایزنان فرهنگی پررنگ تر شود و با مسئولان خانه هنرمندان ایران نیز در تعامل باشند. برخی از رایزنان فرهنگی از عملکرد خانه هنرمندان غافل هستند و نمی دانند در این خانه چه می گذرد. ما بر این اعتقاد هستیم که کارها را تا آنجایی که می شود به بخش غیردولتی واگذار کرد. جنتی افزود: ما واگذاری کارها به بخش غیردولتی را در بخش رسانههای دیجیتال و نشر انجام داده ایم و دولت در این موارد دخالت مستقیم ندارد، باید تصدی گریها را واگذار کرد تا هنرمندان خودشان کارهایشان را انجام دهند. امسال برنامه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی این است که خود تشکلها و انجمنهای هنری کارهایشان را انجام دهند و دولت در حد توان به این انجمنها کمک کند. علی جنتی خاطرنشان کرد: تشکیل خانه هنرمندان ایران کار ارزنده ای بود که شهرداری تهران آن را انجام داد. اکنون سرمایه عظیم انسانی در اینجا جمع شده است که برای نظام قابل استفاده است. بسیاری از برنامهها در خارج از کشور را خانه هنرمندان ایران می تواند انجام دهد. وی افزود: ما آمادگی کامل داریم که با خانه هنرمندان ایران همکاری کنیم؛ از شما می خواهیم تفاهم نامه ای را بنویسید و انتظارات تان از وزارت ارشاد اسلامی را در آن لحاظ کنید که ما هم این تفاهم نامه را می بینیم و پیگیری خواهیم کرد.
در پایان این نشست علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از بخشهای مختلف خانه هنرمندان ایران دیدار کرد.
ایران/نشست رسانهای پنجمین جشنواره فیلم سبز برگزار شد
تولد دوباره یک جشنواره بعد از 10 سال سکوت/ در دولت یازدهم نگاه مهربان تری نسبت به محیط زیست وجود دارد
در میان جشنوارههای سینمایی خوش آب و رنگی که در کشورمان برگزار میشوند جشنواره بینالمللی فیلم سبز چند هدف مهم دارد که حتی اگر بتواند به یکی از آنها نزدیک شود، گامهای خوبی برداشته شده است. فرهنگسازی و ارتقای آگاهی مردم و مسئولان در حوزه حفظ و توسعه محیط زیست، ایجاد زمینه ارتباط هنرمندان و مردم با موضوع حفظ محیط زیست و ترویج و ارتقای سطح کیفی محصولات فرهنگی، هنری و سینمایی در حوزه محیط زیست از جمله هدفهای این جشنواره است که حفظ محیط زیست سرلوحه آن قرار دارد.
به گزارش «ایران» صبح دیروز (یکشنبه) نشست خبری پنجمین جشنواره فیلم سبز با حضور فرهاد توحیدی دبیر جشنواره و مهدی توحیدپور دبیر اجرایی در مؤسسه فرهنگی هنری صبا برگزار شد. فرهاد توحیدی در ابتدای این نشست گفت: پنجمین جشنواره فیلم سبز به همت سازمان حفاظت محیط زیست، 24 تا 31 اردیبهشت ماه سال جاری در تهران«سینما فلسطین، مرکز فرهنگی هنری صبا وکانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان» و همزمان در سراسرکشور برگزار میشود.
دبیر جشنواره ادامه داد: جشنواره فیلم سبز به منظور ترویج فرهنگ حفاظت از محیط زیست با ابزار و بیان هنری و نیز شناسایی آثار ارزشمند در توجه بخشیدن به حفاظت محیط زیست و توسعه آگاهی مردم با گستره بینالمللی برگزار میشود.
وی تأکید کرد: خوشبختانه در دولت یازدهم نگاه مهربان تری نسبت به محیط زیست وجود دارد. اینکه بنزین آلوده را حذف و بنزینی با استانداردهای بالا توزیع کردند نشان دهنده این است که به سلامت زیستی اهمیت میدهند و نگاه متفاوت تری به این مقوله دارند. در این میان سازمانهای مردم نهاد هم باید به کمک دولت بیایند و مروج ایدههای محیط زیستی باشند.
دبیرجشنواره بینالمللی فیلم سبز ایران با اشاره به بخشهای مختلف این جشنواره تصریح کرد: این جشنواره در دو بخش فیلم و هنرهای تجسمی برگزار میشود که بخش فیلم در دوگروه ملی و بینالمللی برگزار میشود. دبیر جشنواره بینالمللی فیلم سبز با بیان اینکه کشورهای زیادی آثارشان را به این جشنواره ارسال کردهاند گفت: کشورهای آلمان، امریکا، فرانسه، لهستان و ایتالیا در ارسال فیلم به پنجمین جشنواره بینالمللی فیلم سبز رکورددار شدند.
توحیدی ادامه داد: جشنواره بینالمللی فیلم سبز مهم ترین رویداد فرهنگی حفظ محیط زیست خاورمیانه است که پس از 10 سال سکوت در سراسر ایران برگزار میشود که با توجه به اهمیت آن و تولد دوبارهاش تلاش شده جشنوارهای در خور فرهنگ حفظ محیط زیست برگزار شود.
دبیر جشنواره بینالمللی فیلم سبز درباره واکنش لئوناردو دی کاپریو درباره دریاچه ارومیه نیزگفت: اقدام دی کاپریو اقدام خوبی بود. تلاش میکنیم تا بتوانیم پیام تصویری از او یا حتی هنرمندان دیگری مانند ریچارد بار و بگیریم. امیدواریم بتوانیم با دی کاپریو ارتباط برقرار کنیم اما برای دعوت او به جشنواره دیر شده است.
مهدی توحیدپور دبیر اجرایی جشنواره بینالمللی فیلم سبز هم در این نشست خبری با بیان اینکه مهم ترین و بزرگترین مشکل ما تأمین بودجه جشنواره بود، گفت: سازمان حفاظت محیط زیست و ارگانهای دیگر منابع مالی نداشتند تا در اختیار جشنواره بگذارند بنابراین مجبور شدیم خودمان حامی مالی جذب کنیم و این یکی از بزرگترین چالشهای این دوره جشنواره بود. در واقع جشنواره ما با همت عالی در حال برگزاری است.
توحیدپور با اشاره به رایگان بودن نمایش فیلمها در این جشنواره گفت: مهم ترین تفاوت جشنواره بینالمللی فیلم سبز با جشنوارههای دیگر در موضوع آن است که به زیستگاه انسان و سلامت جامعه که همه ما در آن سهم داریم، میپردازد. سینماگران با ساخت فیلم و هنرمندان با ساخت آثار تجسمی و ارسال آنها به ما به عنوان یک مرجع فرهنگی کمک کردند تا با ابزار هنر در راه حفظ محیط زیست و فرهنگسازی در این رابطه تلاش کنیم.
ایران/نگاهی به اجرای توهین آمیز فرزاد حسنی در برنامه «اکسیر» و بازتابهای رسانهای آن
درباره اهمیت حفظ حرمت مخاطب
نرگس عاشوری
انگار هر روز که میگذرد فهرست حسرت روزهای رفته و به خاطره پیوستن افتخارات گذشته مان قد میکشد و قامت چشمداشت مان به آینده آب میرود. آیا قرار است به این وضعیت عادت کنیم؟ حسرت مثل دانههای زنجیر ما را به هم متصل میکند تا همدلانه داشتههای گذشته را مرور کنیم و حس مسئولیتپذیریمان هوایی بخورد تا چاره ز جایی بکنیم؛ و این یعنی قرار نیست به این وضعیت عادت کنیم حتی به شرط تکرار.
چند روزی است که شبکههای اجتماعی میتینگی مجازی شده است برای نمونه یکی از همین سرازیر شدن سرشک همدلانه و حسرت دوران گذشته؛ ایامی نه چندان دور. همان روزهایی که قاب حسرتانگیز تلویزیون مزین بود به تصویر مجریان محترمی که گفتار و کردارشان برازنده شأن ملت ایران بود و ادب و فروتنی شان در برابر کرامت انسانی شایسته نگاه نجیب ایرانی.
واتس اپ، تلگرام، توئیتر و هر آنچه امروز مجالی شده است برای دیده بانی افکار عمومی در چند روز گذشته با بازنشر فیلمی مواجه شده که دست روی نقطه حساس عاطفه و اخلاق جامعه ایرانی گذاشته است؛ ماجرا مربوط به اجرای مجری تلویزیونی است که رفتارهای سؤالبرانگیز و تأسف بارش کم از زنجیرههای حسرت جامعه ایرانی ندارد. اما حالا افکار عمومی در شمایل نکته سنجان فضای مجازی به میدان آمده تا با فشار رسانهای خود لزوم پاسخگویی مسئولان رسانه ملی و مراقبه رفتاری آنهایی که با هزینه خودشان فرصت ستارهسازی برایشان را فراهم کردهاند گوشزد کنند.
بینندگانی که در نخستین ساعات شبانه 18 اردیبهشت ماه شبکه 3 و برنامه «اکسیر» را انتخاب کرده بودند شاهد یکی از بیسابقهترین توهینهای مجری برنامهای بودند که قرار بود در بخشی از آن مسابقهای اجرا شود تا حضاری که برای این برنامه خود را به زحمت انداختهاند هم مشارکتی در اجرای برنامه داشته باشند اما این مشارکت با ایراد، توهین و بیاحترامی به پایان رسید.
فرزاد حسنی که بعد از یک دوره ممنوعالتصویری اجازه اجرای برنامهای تولیدی را پیدا کرده است یکی از شرکت کنندگان را که مردی میانسال است برای این بخش انتخاب میکند؛ انتخابی که به تعبیری به طعمهیابی بیخطر یک ذهن گرسنه میماند برای شلیک مسلسل وار تمسخر و توهین! بر روی ال سی دی بزرگ تصویر یک زن سالخورده نمایش داده میشود که چهار گزینه توماس ادیسون، آلبرت اینشتین، دیه گو مارادونا و مری بارت زیر آن نوشته شده است. شرکت کننده میانسال با لحنی آرام و محترم بر اساس شواهد موجود پاسخ گزینه را بدرستی اعلام میکند.
«خیلی باهوشیا. فهمیدی یک زن گذاشتیم وسطش... گفتی، گفتم دیگه... نه؟ یعنی ما آنقدر خنگ به نظر میایم که اسم سه تا مرد و بنویسیم بغل یک زن! بعد تو هم راحت بیای اینجا جایزه بگیری. نه واقعاً در مورد ما چی فکر کردی؟ یعنی نگاه به هیبت من و مصطفی شریفی کردی. نخالگی در ما دیدی؟ ها؟» و این جملات واکنش مجری برنامه است به پاسخ درست شرکت کننده.
ماجرا به این جا ختم نمیشود و مجری برنامه مدعی میشود که اگر شرکت کننده وجه شهرت این شخصیت را اعلام کند پاداش 50 میلیونی را دریافت خواهد کرد. او جواب درست را می گوید و مجری برنامه که در طول اجرای مسابقه تمام استعدادش را در کنایههای تمسخرآمیز رو کرده است از همکارش میخواهد که صندوقچه پاداش برنده را بیاورد اما در نهایت آنچه به این مرد میانسال اهدا میشود مشتی زرشک است که در جیب پیراهن او جای میگیرد و در نهایت دیالوگ پایانی مجری این نمایش توهینآمیز: «زرشک چی داره؟ مزه داره. تقدیم شما... یعنی واقعاً فکر کردی که ما ۵۰ میلیون تومان پول بیزبان را در مقابل اطلاعات کم و غلط شما میدیم؟!»
اما در شرایطی که با اوج گرفتن حساب کشی شبکههای اجتماعی و درخواست برای برخورد با چنین رفتار غلطی، رسانههای خبری و خبرگزاریهای رسمی هم به بازتاب این اتفاق پرداختند سازندگان این برنامه منکر برخورد توهینآمیز شده و اساساً اجرای این بخش را نمایشی اعلام کردهاند. مصطفی شریفی تهیه کننده «اکسیر» درباره آیتمی که موج انتقادها در شبکههای اجتماعی را به رفتار مجری برنامه به همراه داشت به ایسنا گفته است که این بخش صرفاً یک آیتم نمایشی بوده و عدهای غرضورزانه بخشی از آن را با سانسور منتشر کردهاند. به گفته این تهیه کننده تلویزیونی در برنامه بعدی قرار است خود شرکت کننده حضور یافته و به نوعی نمایشی بودن این بخش را تأیید کند. آن طور که سازندگان این برنامه میگویند قرار است ویدئوی کامل این برنامه نیز روی اینترنت قرار بگیرد تا شاهدی باشد برای این مدعا.
جام جم/گفتوگو با مسعود دهنمکی، کارگردان «رسوایی 2»
فیلمهایم بدون کیک و ساندیس میفروشد
اشاره: اعتراف میکنم، پیش از این تمایل چندانی برای گفتوگو با مسعود دهنمکی نداشتم و بجز اخراجیها و قسمت دومش، هیچ اثر دیگری از او ندیدم، اما وقتی در یک روز آفتابی، راهی دفترش شدم و پس از عبور از کنار آن ماشین شاسی بلند سفیدرنگ با آدمی مهربان، متین و بااخلاق روبهرو و هم کلام شدم، پیشداوریهایم رنگ باخت و احتمالا دیدارهای بعدی، بخشی دیگر از قضاوتهایم را چکش کاری خواهد کرد. گفتوگو با پول سازترین و سودآورترین کارگردان سینمای ایران پیش روی شماست؛ کسی که در اقدامی بیسابقه در ایران، همه فیلمهایش رکوردهای فروش را جابهجا کرده و همگی در طلاییترین نوبت اکران یعنی نوروز روی پرده رفته و حتی در مواردی با اکرانی بسیار زودتر از موعد و در اسفند و به درخواست سینماداران کشور، حال سینما را بسیار خوب کرده است. دهنمکی که هنوز مخالفان سرسختی برای مچگیری دارد، این روزها با «رسوایی 2» به سینماها برگشته است؛ فیلمی که او از آن با عنوان نخستین فیلم آخرالزمانی سینمای ایران یاد میکند.
بجز رسوایی 2 و پیش از این، همه فیلمهای شما در نوروز اکران شده بود. چرا؟
مهمترین مساله درخواست سینماداران بود. انجمن سینماداران همیشه این را از شورای صنفی نمایش تقاضا میکرد تا حقوق معوقه پرسنل و بدهیهای آخر سالشان را بدهند. فیلم ساختن من اگر بخواهد فقط یک نفر را خوشحال کند، آن صاحبان سالنهای سینماست، بویژه آنهایی که در آستانه تعطیلی و بخصوص در شهرستانها بودند. به نوعی همه منتظر بودند که من هر سال یا یک سال در میان فیلم داشته باشم. فروش بالای یک میلیارد و دو میلیاردی پیش از فیلمهای من سابقه نداشت و با اخراجیها این اتفاق برای نخستین بار در سینمای ایران افتاد و حجم زیادی از مخاطب پس از سالها به سینما برگشت. فیلمهای من باعث آشتی مردم با سینما شد و حالا خوشحالم که حتی بدون اخراجیها و دیگر ساختههای من، این آشتی ادامه دارد.
چرا رسوایی 2 در نوروز اکران نشد؟
یکی به دلیل این که مسئولیت پخش این فیلم به عهده فیلمیران است و دوستان فیلمهای دیگری هم برای پخش داشتند؛ در واقع حجم فیلمهای درخواستی نوروزی بالا بود، ضمن این که خودم هم تمایلی برای اکران این فیلم در نوروز نداشتم، چون عموما موقع اکران فیلم من، دوگانهسازیهایی از سوی برخی افراد و رسانهها صورت میگرفت که به نفع خودشان تمام میشد. به بهانه رقابت با فیلم من، سعی میکردند تا فیلمهای دیگر بفروشد. امسال خواستم از این حاشیه سازیها پرهیز کنم.
الان از اکران دوم نوروز راضی هستید؟
دیگر فرقی نمیکند اکران دوم باشد یا دهم. وقتی نوروز نشد، هر فصلی میخواهد باشد.
اعتقاد دارید، فیلم خوب هر زمانی اکران شود، با استقبال مواجه میشود؟
بله، اگر خوب و با شرایط تبلیغی مناسب اکران شود.
فیلمهای نوروز امسال در مجموع به فروش خوبی دست یافت و اهالی سینما را خوشحال کرد، اما چرا همیشه این فروشها و موج استقبالها در سینمای ما مقطعی است؟
درباره فروشهای امسال باید افزایش قیمت بلیت را هم لحاظ کرد که بلیت هر فیلم بین 8 تا 10 هزار تومان است و هنوز هیچ فیلمی به لحاظ تعداد مخاطب به اخراجیهای 2 نمیرسد. آن موقع با بلیت 2000 تا 4000 تومان، فیلم روزی 500 میلیون میفروخت. شبانهروزی شدن سئانسها از همان موقع اخراجیهای 2 آغاز شد. هنوز هم فکر نکنم هیچ فیلمی به تعداد مخاطبان این فیلم برسد. اخراجیهای 2 در حالی چهار و نیم میلیون مخاطب را به سینما آورد که نسخه قاچاق آن هم منتشر شده بود. درباره استقبال از فیلمها در نوروز امسال هم باید بگویم، موج اقبال عمومی نسبت به سال گذشته بهتر است و در عین حال میتواند به نفع دیگر فیلمهایی باشد که در نوبت اکران هستند. بالاخره بخشی از این سرریز مخاطب، آنها را هم در برخواهد گرفت.
گاهی حضور یک فیلم پرفروش در پردیسهای سینمایی به فروش دیگر فیلمها هم کمک میکند. این مساله بویژه درباره فیلمهای شما هم اتفاق میافتاد. یعنی میرفتند اخراجیهای 2 را ببینند، اما چون ظرفیت تکمیل بود، میرفتند فیلم دیگری میدیدند.
حتما این طوری است. حالا اگر من آن موقع این حرف را میزدم، میگفتند چنین چیزی نیست، از بس که جلوی اخراجیها گارد داشتند.
چقدر این آمار فروشها واقعی است؟ درباره فروش فیلمهای شما هم همیشه حرف و حدیث وجود داشته و چنین مسالهای را مطرح کردند.
درباره فیلمهای من مطرح نکردند. این مساله بعدا درباره فیلمهایی مطرح شد که میخواستند به فروش فیلمهای من برسند.
اصلا در این شرایط امکان دروغ گفتن درباره فروش فیلمها وجود دارد؟
بله، میتوان دروغ گفت کما این که میگفتند. برخی سازندگان فیلمها برای اینکه به زعم خودشان رکورد را بشکنند، از این دروغها میگفتند. این رکورد برای آنها از پول هم مهمتر بود. بعضی سازندگان رقمهایی را برای فروش اعلام میکردند که صدای سرمایهگذاران را در میآورد و میگفتند اگر فیلم اینقدر فروخته، پول ما را هم بدهید. بعد که کار به دادگاه یا صحبت خصوصی میرسید، سازندهها میگفتند ما فقط برای این دروغ گفتیم که حال فلانی را بگیریم و بگوییم رکورد فیلمش را شکستیم، اما واقعیت این است که فیلم نفروخته! اگر واقعا میخواهید بفهمید فیلمی پرفروش است یا نه، باید به صفهای جلوی سینماها توجه کنید. در اخراجیها شما با صفهای چند صد متری جلوی سینماها و هجوم مردم مواجه میشدید؛ فیلمها و عکسهایش موجود است. خود سینماداران میگویند، چنین چیزی را فقط دوران اکران فیلمهایی نظیر قیصر تجربه کرده بودند. تازه آن فیلمهای اول انقلاب مثل عقابها هم که آقایان میگویند پرفروش و پرمخاطب بوده، یک سال و حتی بیشتر روی پرده بوده است. وقتی میخواهند آمار فروش فیلم و میزان مخاطب را بدهند، این چیزها را در نظر نمیگیرند. به هر حال این چیزها مهم نیست و به نظرم، فیلمی موفق است که در حافظه تاریخی مردم باقی بماند. در نظرسنجیهای مختلف برنامههای تلویزیونی این چند سال هم حتما دیدهاید که عموم مردم چه فیلمی را به عنوان بهترین اثر پس از انقلاب انتخاب کردهاند. فیلم رسوایی با وجود این که پرفروشترین فیلم سال 91 شد، اما هنوز و پس از چهار سال همچنان در شبکه نمایش خانگی با استقبال مردم روبهروست.
با احتساب فروش فیلمهایتان در سینما و شبکه نمایش خانگی، آثارتان حدود 40 ـ 50 میلیارد تومان گردش مالی داشته است، پس باید وضع مالی خوبی داشته باشید.
(میخندد) بله، وضع مالی سرمایهگذاران خوب است. به هرحال هرکسی که میگوید فروش فیلم و مردم برای من مهم نیست، دروغ میگوید. وقتی از فیلمهای آنها استقبال شود، شما شعف را در چشمهایشان خواهید دید. منظورم پول نیست، بحث استقبال و تاثیرگذاری فیلم است. برای هیچ کارگردانی، نه در ایران بلکه حتی در دنیا اتفاق نیفتاده که چهار فیلم پشت هم بسازد و هر چهار فیلم، پرفروشترین فیلمهای سال خودش شود.
با این حساب و این طور که شما میگویید، رقیب شما جیمز کامرون ـ کارگردان تایتانیک و آواتار ـ است که او هم هر 10 سال یک فیلم میسازد!
(میخندد) آقایان اینها را نادیده میگیرند دیگر و همیشه دنبال حاشیهسازی هستند و مثل روز 22 بهمن، همه چیز را به دلایل واهی همچون کیک و ساندیس ربط میدهند.
بجز حبیبالله کاسهساز و سیدمحمود رضوی که به ترتیب تهیهکننده اخراجیها و معراجیها بودند، از جایی به بعد، خودتان تهیهکنندگی فیلمهایتان را به عهده گرفتید. چرا؟
بعد از اخراجیهای 1 تصمیم داشتم خودم تهیهکننده کارهایم باشم. در اخراجیهای 2 هم مالکیت فیلم با خودم بود. تهیهکننده اخراجیهای 3 و رسوایی خودم بودم ولی معراجیها از ابتدا سریالی تلویزیونی به تهیهکنندگی آقای رضوی بود و سپس به صورت یک فیلم سینمایی هم اکران شد که باز طبعا نام ایشان به عنوان تهیهکننده پای اثر وجود داشت. درباره رسوایی 2 هم سرمایهگذار فیلم پارس ویدئوست که اسمش را هم جزو تهیهکنندهها آوردیم.
با وجود فروش بالای فیلمهای شما و استقبال خوب مردمی، بخشی از مردم و بویژه برخی منتقدان و رسانهها هم هستند که فیلمهای شما را دوست ندارند و همواره مخالف سینمای دهنمکی هستند. نظرتان درباره این عده چیست؟
بیشتر این مخالفت به نوع نگاه آنها به سینما برمی گردد. این عده یا از نظر سلیقهای با فیلمهای من مشکل دارند یا اختلاف آنها از باب ایدئولوژیک است. مخالفان فیلمهای من با کارگردان و مضمون فیلم مشکل دارند. گاهی اختلاف ایدئولوژیک را پشت نقدهای تکنیکی پنهان میکنند و نمیخواهند مواضع خود را به صورت علنی بگویند. وگرنه خودشان بهتر میدانند سینمای ایران به لحاظ تکنیکی چه چیزی در چنته دارد. اتفاقا بسیار ضعیفتر از همین دکوپاژ و میزانسن و قصه فیلمهای من در فیلمهایی است که این منتقدان از آن دفاع میکنند. گاهی هم این عده برای مخالفت با من از پرفروش بودن چنین فیلمهایی دفاع میکنند؛ آثاری که پر از شوخیهای سخیف و جنسی است، اما همین مخالفان، شوخیهای فیلمهای من را که هجو برخی سیاسیون است، برنمیتابند. به هرحال اینها کار خودشان را انجام میدهند و من هم کار خودم را میکنم و این مردم هستند که تصمیم میگیرند به دیدن فیلمهای من بیایند یا به حرف نقادان توجه کنند.
چرا در تیتراژ رسوایی 1 از ابراهیم حاتمیکیا تشکر کردهاید و گفتهاید او به جای مچ گیری از من دستگیری کرد؟
به خاطر حمایتهایش از من و فیلمم.
الان به شکل اتفاقی، فیلم شما در سرگروه استقلال، جایگزین بادیگارد حاتمیکیا شده است. به نظرم بد نیست چند جملهای هم درباره حاتمیکیا بگویید.
آقای حاتمیکیا جزو سینماگرایی است که سینمایش را از قدیم دنبال میکردم و فیلمهایش را میدیدم. دغدغههایش را میشناسم. حتی گاهی میان فیلمها و شخصیتش تفکیک قائل میشوم. آنجایی که فیلمهایش به مذاقم خوش نیاید، خود حاتمیکیا را دوست دارم. گاهی هم مثل فیلمهای دیدهبان و مهاجر این دو بر هم انطباق پیدا میکند.
در میان حمایتهایی که حاتمیکیا از شما و سینمایتان انجام داده، شده انتقاد هم بکند؟
نه، علنی هیچ گاه این اتفاق نیفتاد و صحبتی با من نکرد. یکی از مهمترین ویژگیهای حاتمیکیا این است که با آمدن فیلمساز جدید، احساس تنگی جا نمیکند. آدمهایی مثل حاتمیکیا که جایگاه خودشان را تثبیت کردهاند، از نگاه و فیلمساز جدید استقبال هم میکنند. این آدمهای کوچک هستند که فکر میکنند با آمدن دیگران، جای آنها گرفته میشود.
پس کسانی هستند که در سینمای ما مچگیری کنند.
حتما. از همه هم مچ میگیرند، نه فقط از من.
نقد فیلمهایتان را میخوانید؟
الان نه، خیلی کم. موقع اکران اخراجیهای 1 و 2 زیاد میخواندم. به مرور وقتی متوجه شدم عموم آنها به جای نقد سینمایی دنبال مخالفخوانی ایدئولوژیک هستند، خواندنشان را کنار گذاشتم.
نقد مخالفی بوده که فارغ از این نگاه ایدئولوژیک خوانده و آن را منصفانه یافته باشید؟
بعضی وقتها بله. مطلبی از آقای احمد میراحسان، منتقد سینما در مجله فیلم نگار خواندم که بررسی بینامتنی اخراجیهای 2 و درباره الی بود. او در آن نوشته، خاستگاه مخاطب دو فیلم را بررسی کرده و گفته بود، نه اخراجیهای 2 به آن بدی است که دربارهاش صحبت میشود و نه درباره الی، آن شاهکاری است که از آن یاد میکنید. ایشان را موقع نمایش رسوایی 2 در زمان جشنواره و در پردیس چارسو دیدم. گفت از لاهیجان اینجا آمدم تا دو فیلم را ببینم؛ یکی را میگویند بدترین فیلم تاریخ سینماست ـ آقای معززی نیا نوشته بود از هبوط آدم تا حالا، رسوایی 2 بدترین فیلم تاریخ سینماست! ـ و دیگری فیلمی که میگویند قرار است کلی سیمرغ بگیرد: ابد و یک روز. یکی دو روز بعد نوشتهای از ایشان خواندم که گفته بود رسوایی 2 توحید لیبرالیسم و جنگ سکولار را مورد هجمه قرارداده و باید هم این طور از این فیلم بدشان بیاید و آن را بدترین فیلم تاریخ سینما بنامند. میراحسان حکمت میداند و جزو معدود منتقدان سینمای ماست که فیلم را بخوبی درک میکند و نشانهشناسی و تحلیل فیلم میفهمد. او قلمی نزدیک به شهید آوینی دارد.
فقط کمی سختنویس است.
بله، اما بخوبی منظور فیلم را میگیرد و منتقل میکند. اوست که فهمیده چرا عذاب الهی در «رسوایی 2» قرار است چهارشنبه نازل شود. اوست که نقد مدرنیته در فیلم را دریافته است. برخی منتقدان که فقط بلدند بگویند درآمد درنیامد! گفتن این که فیلم کارتنی است و مقوایی، نشان میدهد، اینها اصلا مفاهیم حکمی را درک نمیکنند. بنابراین نمیتوان از آنها توقع داشت که بیایند فیلم را درست نقد کنند. وقتی این طوری است باید هم فحش بدهند.
منظورتان مسعود فراستی است؟
نه، منظورم آقای فراستی نیست!
فراستی هیچ وقت مستقیم علیه فیلم شما نوشت؟
چرا، بعد از اخراجیهای 1 شروع به فحش دادن کرد. دلیلش را هم میدانم، جریان روشنفکری به قدری به او فشار آورد که دست به این کار زد. چون هر جا نشست، به او گفتند تو چرا از اخراجیهای 1 دفاع میکنی و بعد برای اینکه ثابت کند چیزی میان ما نیست، شروع کرد به اخراجیهای 1 و 2 و 3 و رسوایی و معراجیها فحش دادن. انشاءالله که روشنفکرها با این کار، از او خوششان بیاید و توبهاش را بپذیرند که از اخراجیهای 1 دفاع کرده بود!
فوت کوزهگری دهنمکی
گاهی خدا برکتی در کارهای آدم قرار میدهد که باعث موفقیت میشود. اتفاقا آنجایی آدم شکست میخورد که فکر میکند خودش این کار را انجام داده است؛ این اعتراف بزرگی است که دارم برای اولین بار برای شما میکنم. این لطف خدا شامل حال خیلی از بندههایش است. مثلا میگویند منبر فلانی میگیرد یا سخنرانی فلانی با استقبال مردم روبهرو میشود. شنیده بودم آقای مطهری با آن همه سواد همیشه از منبر عظیم و پراستقبال آقای کافی به نیکی یاد میکرد، اما هیچ حسدی نمیبرد و حتی برای این اقبال خدا را هم شاکر بود. خداست دیگر، به هر کس بخواهد میدهد. همان طور که زمان فعالیت مطبوعاتی و در نشریات هم 10 سال پرتیراژترین هفتهنامه را با اسمهای مختلف درآوردم. الان و در سینما هم همین اتفاق افتاده است. البته مسئولیتش خیلی بیشتر از توفیق آن است و توقع مردم بالا رفته و شما نمیتوانی هر کاری را انجام دهی. نمیتوانی خودت را تکرار کنی. اگر بخواهی خودت را تکرار کنی، بتدریج مخاطب و مردم را از دست میدهی. فوت کوزهگریاش به اینجا برمیگردد که خودت را تکرار نکنی و هر بار حرف جدیدی برای گفتن داشته باشی.
جوان/اصرار بر متفاوت بودن به هر قيمتي، كار دست «اكسير» داد
توهين به بيننده، تلويزيون را دانشگاه نميكند
فقر خلاقيت در برنامهسازي تلويزيوني بار ديگر خود را نشان داد. اين بار پخش ويدئويي از برنامه اكسير واكنشهاي تند مخاطبان تلويزيون را بههمراه داشته است.
نویسنده : محمدصادق عابديني
زماني امام خميني(ره) از تلويزيون با تعبير دانشگاه ياد كردند. اين تعبير معناي گستردهاي دارد، حداقل تعبير آن اين است كه مردم با ديدن برنامههاي تلويزيوني نكات جديدي بياموزند، مثل برنامههاي علمي و پزشكي كه اطلاعات تازهاي در زمينه سلامت ارائه ميكنند. برنامههاي پزشكي به دليل فضاي سنگين علمي اغلب خشك و بدون انعطافند. در عوض شبكه سوم سيما برنامهاي پزشكي را توليد كرده است كه تفاوتهايي با برنامههاي سلف خود دارد. «اكسير» به دليل به كارگيري فرزاد حسني از مجريان ممنوعالتصوير كه به تازگي به تلويزيون بازگشته به سرعت مشهور شد. در حالت عادي حاشيهدار شدن يك برنامه پزشكي شايد از محالات ممكن باشد، اما اتفاقات بعد از انتشار ويدئويي از اين برنامه نشان داد، استعداد حاشيهسازي هميشه در برخي از افراد وجود دارد.
كليپ برخورد ناشايست با يك فرد ساده
در ويدئوي منتشر شده از برنامه اكسير، مجري برنامه از ميان جمعيت شخص داوطلبي را براي مسابقه انتخاب ميكند، پرسشي با نمايش تصوير يك شخص از صفحه نمايش داخل سالن پخش ميشود و مجري از شخص داوطلب ميخواهد نام اين فرد را حدس بزند، فرد مذكور نيز جواب را «مري بارت» اعلام ميكند (درصورتي كه مري بارت نوعي بيماري است)، مجري خطاب به شخص داوطلب ميگويد اگر شغل و هنر مري بارت را بگويد 50 ميليون تومان نقد به وي جايزه ميدهد، وي نيز پاسخ ميدهد رماننويس و در نهايت با باز شدن صندوقچه جايزه مشخص ميشود كه جايزه «زرشك» بوده است! در تمام اين مدت نيز فرزاد حسني الفاظ زشت و توهين آميزي را به كار ميبرد كه اگر چه برخي تماشاچيان به آن ميخندند، اما تأثر مردم از نابود شدن شخصيت يك انسان چه در داخل برنامه و چه بيرون از آن كتمانشدني نيست. اين كليپ بازتابهاي زيادي داشت، رفتار تحقيرآميز مجري برنامه با شخص داوطلب باعث خشم مردم شده و اعتراضهاي زيادي را نسبت به تلويزيون و برنامه «اكسير» به همراه داشته است.
فرد ساده، فيلم بود!
با اوج گرفتن اعتراضها، مصطفي شريفي تهيهكننده برنامه اكسير در توضيحاتي ضمن عذرخواهي اعلام كرد، شخص داوطلب كه جمشيد ناميده ميشود «به عنوان بازيگر و هنرور ما در برنامه حضور دارد، آن دوستاني كه پشت اين ماجرا بودند با احساسات مردم بازي كردهاند»! شريفي تأكيد ميكند: «وقتي ميخواهيم متفاوت عمل كنيم ممكن است اين تفاوت به مزاج مخاطب خوش نيايد!» بعد از اين اظهارات ويدئوي ديگري از برنامه اكسير منتشر شد، اين بار از پشت صحنه برنامه و زمان تمرين فرزاد حسني و فردي كه جمشيد ناميده ميشود. اين ويدئو براي اين منتشر شد كه بر فيلم بودن آن چيزي كه مردم در تلويزيون ديدند، تأكيد شود! در عوض اين روشنگري چه چيزي از اكسير در ذهن بيننده ميماند؟ به فرض قبول اينكه همه چيز فيلم بوده است، توهين به يك فرد در مقابل چشم بينندگان ايده اخلاقي و خلاقانهاي است؟! توهين به بينندگان تلويزيوني و اينكه آنها به جاي تماشاي يك برنامه علمي با شوي از پيش تعيين شدهاي روبهرو هستند نيز ميتواند جزئي از خلاقيت باشد؟! با اين وضعيت ويدئوي ديگري را نيز كه برنامه اكسير درباره نجات يك كودك از مرگ داشت، بايد جزو شيرينكاريهاي گروه برنامهساز گذاشت يا حضور به موقع پزشك در محل و نجات يك كودك از مرگ؟! انتشار صحنه تمرين بازي فرزاد حسني با جمشيد بيشتر از اينكه برنامه اكسير را از اتهام توهين به يك فرد تبرئه كند، به شعور و فهم بينندگان تلويزيون توهين كرده و اعتماد آنها را نسبت به برنامههاي تلويزيوني زير سؤال ميبرد، از اين به بعد چه تضميني وجود دارد كه مردم اتفاقات برنامههاي تلويزيوني را به جاي جالب و هيجانانگيز بودن به پاي سناريوي از پيش نوشته شدهاي نگذارند؟!
كپيكاري از صفر تا 100
برنامه خندوانه نشان داد كه ميتوان از حضور تماشاگران در استوديو به عنوان اهرم جذابيت و ايجاد همافزايي در همراهي با برنامه استفاده كرد. حالا انشاي موفق خندوانه در ديگر برنامهها به شكل مبتذلي در حال تكرار شدن است. برنامههايي مانند اكسير كه لزوماً نيازي به اجراي استوديويي ندارند، نيز سراغ تماشاگر رفته و از آنها در اجراي برنامه استفاده ميكنند.
توليدكنندگان اكسير حتي براي اينكه جذابيت برنامه را بيشتر كنند، از هنرور و بازيگر در برنامه استفاده ميكنند تا به قول تهيهكننده برنامه با احساسات مردم بازي كنند! در حالي كه اين كار جنبه مستندگونه برنامه را زير سؤال ميبرد. نكتهاي كه نبايد آن را فراموش كرد، اين است كه اعتراض به رفتار توهينآميز مجري اكسير و ادعاي نمایشی بودن آن ماجرا، نبايد مانند قصه بازيگران مجموعه «فيتيله» شود؛ مجموعهاي كه به خاطر يك اشتباه تعطيل شد و شديدترين توهينها نسبت به مجريان آن صورت گرفت و در نهايت وقتي تلويزيون حكم به ممنوعالتصويري فيتيلهايها داد، جريان معكوسي به راه افتاد كه اين بار در دفاع از مجريان برنامه فيتيله خواستار بازگشت آنها به اجراي تلويزيوني شدند. برنامه اكسير نيز از اين ماجرا مستثني نيست و نميشود با يك اشتباه پرونده برنامه را براي هميشه بست، بلكه بايد اتاق فكر خود را به افراد هنرمند و باسواد و البته خلاق بسپارند.
جوان/شهري كه به داد نمايشگاه كتاب رسيد
بازديد از نمايشگاه كتاب تهران امسال شكل خانوادگيتري گرفته و در كنار شلوغتر شدنش، اما توانسته در ارائه خدمات، سيماي بهتري از يك رويداد فرهنگي جذاب به خود بگيرد.
نویسنده : محسن غلامي(قلعه سيدي)
تا همين چند روز پيش خيليها نگران بودند كه مبادا كتابخوانان از «شهر آفتاب» كه جنوب تهران افتاده، استقبال آنچناني نكنند كه عمده دليلش نيز مسافت و بيتجربگي بود، اما اين روزها و حتي امروز كه روز ششم از نمايشگاه كتاب تهران باشد اگر سري به آنجا بزنيد، خلافش را به چشم ميبينيد. بالاخره ترس از تجربه اول، خودش استرسزاست، اما مردم براي كتاب، ارزش قائلند بيآنكه شعار بدهند؛ فضاي چند روزه نمايشگاه كه اين را گواهي ميدهد.
بهترين زمان قضاوت نيز الان است كه ديگر از بينظمي يكي دو روز اول خبري نيست و تا چشم كار ميكند، خانواده يا مخاطباني را ميبيني كه ليست به دست، مشغول كتاب خريدن هستند. چيزي از جمعيت بازديدكننده كم نشده اتفاقاً حضور خانوادهها حتي پررنگتر است. خصوصاً غرفههاي كودك كه مثل شهربازي ميماند. بچهها مشغول عكس سلفي گرفتن با عروسكها هستند و يا حتي خريد كتابهای رنگارنگ خودشان. سالني كه در اختيارشان هست نيز اينقدر جذابيت دارد كه كسي را خسته نكند.
تنبلي ناشر و ارشاد هم حدي دارد
اين بخش مثل غرفههاي دانشگاهي و آموزشي در چادر اسكان داده شده است، اما چادرهاي امسال كجا و مصلي كجا؟ سازههاي اين بخشهاي شهرآفتاب دستهكمي از ساختمانسازي ندارد. فضاي داخليشان نيز چيدمان بدي ندارد و كسي اذيت نميشود. تا چشم كار ميكند اينجا نيز بچهكنكوريها و دانشجويان حتي با ساك و كيف كولي پُر، سرشان توي كتاب است. ناشران عمومي نيز تكاني نخوردهاند و درونغرفههايشان مشغول كتابفروشياند؛ متأسفانه دريغ از كمي خلاقيت؛ اين همه فضا و بيسليقگي در زيباسازي اينها توي ذوق ميزند. برخي كه فقط كتاب را ريختهاند جلوي مشتري در همين حد! يادشان باشد كه اينجا قرار نيست مصلاي كوچك و بينظم باشد.
البته نبود المانهاي اطلاعرساني كمي در روزهاي اول، بازديدكنندگان را با مشكل مواجه ميكرد. فعلاً گويا اوضاع بهتر است. كاش ارشاد كمي نظارت و تحرك بيشتري به خودش بدهد، چون همچنان آمار تخلف ناشران را ميبينيم. حالا چه در كتابهاي عرضه شده، باشد و چه در تنبليشان كه حال ندارند ذرهاي نما به غرفهبنديشان بدهند.
دو عملكرد متفاوت از شهرداري و ارشاد
خوشبختانه تيم «شهر آفتاب» حسابشدهتر كار كرده است و اين را ميشود در انضباط فضا ديد. انتقال بازديدكنندگان روبهراه است مثل اغذيهفروشها و كانكسهايي كه مختص نمازخانه و ديگر امكانات هستند نيز به اندازه كفايتند. خانوادهها نيز ترجيح ميدهند از فضاهاي طبيعي اطراف استفاده كنند و اين به يمن همت شهرداري هست نه ارشاد. همينطور كه هر گوشه را ميبينيم، هرچند نفر دور هم نشسته؛ عكس ميگيرند، استراحت ميكنند يا كتابهايشان را ورق ميزنند. حتي اگر عملكرد داخل غرفهها كپي سالهاي قبل باشد، اما تميز بودن صورت شهرآفتاب و خدمات نصفه و نيمهاش، ميزان رضايت را بالاتر از قبل ميبرد. لااقل ميشود ادعا كرد كه اينجا نمايشگاه بينالمللي است آن هم براي كتابي كه انگار زيادي مشتري دارد، بيآنكه ادعايي داشته باشد.
قياس كنيم اينكه اين دوره از نمايشگاه كتاب به ميزباني شهر آفتاب، نسبت به قبلترها عملكردش بهتر است و اين بهخاطر تركيب فضايي است كه براي بازديدكننده سرگرمي و خريد را با هم قاطي كرده است، در واقع نمايشي از فروشگاه را به چشم ميبينيم. اينجا حتي براي چند ساعت تفريح و دور هم بودن نيز ايدهآل است. ضعفهايش را هم بايد از دريچه وزارت ارشاد ديد كه حواسش باشد خودش را كمي به روز كند. اطلاعرسانياش را صرفاً به تلگرام و سايت خودش خلاصه نكند. به نظر جاي مردم در برنامههاي جانبي نمايشگاه خيلي خالي است!
جوان/دبير جشنواره فيلم سبز از درخواست اين جشنواره از بازيگر اسكاري خبر داد
امكان همكاري ديكاپريو با جشنواره فيلم سبز
فرهاد توحيدي از درخواست جشنواره فيلم سبز از لئوناردو ديكاپريو براي ارسال پيام تصويري به اين جشنواره خبر داد.
دبير پنجمين جشنواره بين المللي فيلم سبز در نشست خبري اين جشنواره كه روز گذشته برگزار شد، با اشاره به پست اينستاگرامي ديكاپريو درباره وضعيت محيطزيستي درياچه اروميه، اين پيام را نشانهاي از اهميت موضوع درياچه اروميه دانست و گفت: درياچه اروميه بزرگترين درياچه آب شور جهان و يكي از مهمترين مناطق طبيعي است، اما حالا به جاي اينكه ممد حيات باشد، تبديل به يك تهديد زيستمحيطي شده است. بنابراين اقدام ديكاپريو اقدام خوبي بود. توحيدي افزود: تلاش ميكنيم تا از طرف ديكاپريو پيام تصويري يا مكتوبي براي اين دوره از جشنواره دريافت كنيم.
دبير جشنواره فيلم سبز درباره دعوت نماينده مردم اروميه از ديكاپريو براي سفر به ايران و بازديد از درياچه نيز گفت: فكر نميكنم اين اتفاق بيفتد، زيرا پروسه صدور ويزا بسيار زمانبر است و ما نزديك يك ماه است كه درگير گرفتن ويزا براي مهمانان خارجي جشنواره هستيم. ديكاپريو نيز در امريكا است و همين كار را سختتر ميكند. وي در اين نشست تأكيد كرد: طي سالهاي اخير افكار عمومي متوجه مسائل زيستمحيطي شده و سازمانهاي مردمنهاد در حوزههاي محيطزيست تلاش ميكنند فرهنگ زيستمحيطي را ترويج دهند. در كشور ما مسائل فزايندهاي در مشكلات محيطي ديده ميشود بهخصوص در حوزه خشك شدن آب درياچهها بهخصوص درياچه اروميه، درياچه بختگان و ساير تالابها. بحث ريزگردها، بحث استفاده از بنزين آلوده از جمله مواردي است كه مورد توجه افكار عمومي قرار گرفته است. يكي از ابزارهايي كه مردم را متوجه آسيبهاي زيستمحيطي ميكند، رسانههايي چون سينما و هنرهاي تجسمي است كه نقش ويژهاي را ايفا ميكند.
مهدي توحيدپور، دبير اجرايي پنجمين جشنواره فيلم سبز نيز در اين نشست گفت: مهم ترين تفاوت جشنواره بين المللي فيلم سبز با جشنوارههاي ديگر در موضوع آن است كه به زيستگاه انسان و سلامت جامعه كه همه ما در آن سهم داريم، ميپردازد. سينماگران با ساخت فيلم و هنرمندان با ساخت آثار تجسمي و ارسال آنها به ما به عنوان يك مراجع فرهنگي كمك كردند تا با ابزار هنر در راه حفظ محيطزيست و فرهنگسازي در اين رابطه تلاش كنيم. توحيد پور با اشاره به بخشهاي مختلف جشنواره پنجم گفت: در كنار نمايش فيلمها، كارگاهها و سمينارهاي مرتبط با فرهنگ و محيط زيست درباره موضوعاتي همچون آب، پسماند، انرژيهاي نو و يا كارگاههاي هنري شامل عكاسي طبيعت، گردشگري، فيلمسازي و ... برگزار ميكنيم و علاوه بر آن كارگاههاي تخصصي محيطزيست برگزار ميشود.
حمایت/مردم در نمایشگاه کتاب به راهنمای فرهنگی نیاز دارند
دبیر انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، طرح بنکارتهای دانشآموزی را مثبت ارزیابی کرد و گفت: این بنکارتها به بچهها انگیزه میدهد که به نمایشگاه بیایند و کتابها را ببینند، آنها مطمئن هستند که میتوانند به میل خودشان به اندازه 50 هزار تومان کتاب بخرند و اعتماد به نفسشان افزایش مییابد.
معصومه انصاریان در گفتوگو با ایبنا، اظهار کرد: فضای عمومی نمایشگاه امسال از نظر وسعت، طراحی و ترکیببندی، خوب است و فضای مناسبی هم در سالنها و بین غرفهها وجود دارد که گسترش یافته است. اگر در دورههای قبلی نمایشگاه نمیشد در غرفههای کودک قدم زد و کتابها را دید اما حالا به به گونه دیگر است و به راحتی کتابها را ملاحظه کرد. همچنین غرفه کتابهای آموزشی از کتابهای ادبی و خلاقه جدا شده است و دیگر، کتابهای ادبی تحت سلطه کتابهای آموزشی نیست و وجود کتابهای آموزشی مانعی برای فروش کتابهای ادبی محسوب نمیشود.
وی همچنین تصریح کرد: فروشندگانی که در غرفهها حضور دارند باید اطلاعات کاملی درباره کتابهایی که در غرفهها عرضه میشود داشته باشند تا بتوانند مراجعهکنندگان را به خوبی راهنمایی و کتابهای مورد نظر مخاطبان را به آنها معرفی کنند زیرا اغلب مخاطبان اطلاعاتی درباره کتابهایی که هرکدام از ناشران در نمایشگاه عرضه میکنند ندارند و افرادی که در غرفهها حضور دارند باید آنها را به نحو احسن راهنمایی کنند. به عنوان مثال در بازدیدی که از غرفههای مختلف کودک و نوجوان نمایشگاه کتاب امسال داشتم، دیدم در برخی از غرفهها غرفه آرایی به گونهای است که مخاطب را به خود جذب میکند و
از طراحی و رنگهای جذابی استفاده شده است. همچنین فروشندهها و راهنمایان در غرفهها با لباسهای فرم مشخص از مراجعهکنندگان متمایز شدهاند و به خوبی مخاطبان را راهنمایی کرده و کتابها را به آنها معرفی میکنند.
افزایش استقبال مخاطبان از سرای اهل قلم کودک و نوجوان
انصاریان در بخش دیگری از سخنانش به سرای اهل قلم کودک و نوجوان اشاره کرد و گفت: سرای اهل قلم کودک و نوجوان، امسال از نظر حضور مخاطبان در نخستین روز برگزاری نشستهای تخصصی، خوب بود و فکر میکنم دلیل آن جانمایی مناسبی بود که برای این سالن در نظر گرفته بودند؛ یعنی در ابتدای ورودی سالنهای کودک و نوجوان. همچنین ازنظر برنامهریزی برای نشستها، خوشبختانه موضوعات خوب و قابل تأملی با نگاه آکادمیک به مباحث نظری ادبیات کودک برای بحث و تبادل نظر در نظر گرفته شده است، انتخاب سخنرانان نیز با برنامهریزی صورت گرفته و سنجیدهتر شده است و این سبب شده که نشستها قابلیت استفاده بیشتری داشته باشند. البته کماکان مشکلاتی مانند گرمی هوا و کمبود امکانات وجود دارد. بنابراین نیاز است که برای بازدیدکنندگان مخصوصاً در سالنهای کودک و نوجوان شرایط بهتری فراهم شود.
این نویسنده و منتقد ادبی درباره نحوه عرضه کتابها در نمایشگاه نیز بیان کرد: به طور کلی نمایشگاه کتاب فضایی برای عرضه شدن کتابهاست و باید اجازه دهیم ناشران کتابهای خود را عرضه کنند و انتخاب را به مخاطبان بسپاریم. اگر میخواهیم کتابهای شاخص و خوب در اختیار مخاطب قرار گیرد و از سوی مردم خوانده شود، باید ذائقه مخاطبان را ارتقا دهیم. بهبود ذائقه مخاطبان هم فقط با افزایش دانش و آگاهی آنها نسبت به کتابها از طریق معرفی ویژگیهای کتاب مناسب، معرفی فهرست کتابهای برگزیده و باکیفیت، برگزاری جلسات نقد و بررسی کتاب، برگزاری نشستهای مختلف درباره مباحث نظری ادبیات کودک و همزیستی بین نهادهای مدنی و دولتی امکان پذیر میشود.
انصاریان همچنین به طرح بنکارتهای دانشآموزی اشاره وخاطرنشان کرد: به نظر من نفس ارائه بنکارت به مبلغ 50 هزار تومان برای دانشآموزان مثبت است و به آنها انگیزه میدهد که به نمایشگاه بیایند و کتابها را ببینند، چون آنها مطمئن هستند که به اندازه 50 هزار تومان میتوانند کتاب بخرند و این مسئله به آنها اعتماد به نفس میدهد که میتوانند به میل خودشان کتاب مورد نظرشان را انتخاب و خریداری کنند. این مسئله سبب میشود که بچهها فرصت انتخاب داشته باشند. باید بگذاریم کودکان و نوجوانان خودشان کتاب موردنظرشان را برگزینند، نباید فرصت انتخاب را از بچهها بگیریم، پدر و مادرها باید فقط آنها را همراهی کرده و به آنها مشورت دهند.
وی یادآوری کرد: دانشآموزان در مرحله نخست باید بدانند چه کتابی بخرند، بعد برای خرید آن اقدام کنند. در ابتدا باید لیست کتابهای مناسب و برگزیده از سوی نهادهای مدنی مانند انجمن نویسندگان کودک و نوجوان و شورای کتاب کودک در اختیار بچهها قرار گیرد و ویژگی کتاب خوب و مناسب برای آنها بیان شود و به کودکان فرصت بررسی و ارزیابی کتابها داده شود تا آنها بعد از تحقیق، کتاب مورد نظرشان را انتخاب کرده سپس با استفاده از بن کارت آن را خریداری کنند.
فرهیختگان/گفتوگو با روبرت صافاریان نویسنده کتاب «سینمای عباس کیارستمی»
بازگشت به دوره اول فیلمسازی
بیستونهمین نمایشگاه بینالمللی کتاب شروع شده است و علاقهمندان به آثار سینمایی به دنبال آثار کاربردی حوزه خود میگردند. در این زمینه روبرت صافاریان منتقد، مترجم و فیلمساز ایرانی بسیار فعال بوده است. او کتابهای زیادی را ترجمه و تالیف کرده است که چه در دانشگاه و چه در کارگاههای تولید و نقد فیلم جزء منابع اصلی است. مثلا کتاب «تاریخ سینما» به قلم دیوید بوردول و کریستین تامپسون از آثاری بود که نحوه آموزش و نگارش در حوزه سینما را دگرگون کرد. نویسنده کتاب «بیماری اروس: تحلیل فیلم ماجرای میکل آنجلو آنتونیونی» در نمایشگاه کتاب امسال با اثر «سینمای عباس کیارستمی» حضور دارد که به همین مناسبت با او گفتوگو کردهایم.
درباره سینمای عباس کیارستمی کتابهای قابلتاملی در ایران و خارج از کشور نوشته شده است. انگیزه شما از پرداختن دوباره به این فیلمساز مشهور چیست؟
موضوع این کتاب همانطور که از نامش مشخص است، بررسی سینمای عباس کیارستمی است. بهطور مشخص به دورهها و فیلمهای این کارگردان پرداختهام. توجه داشته باشید در گذشته تنها دو کتاب مهم از نقطهنظر منتقدهای ایرانی درباره این کارگردان به نگارش درآمده بود که کاستیهای خود را داشتند. یکی از این کتابها به قلم ایرج کریمی بود که فیلم «خانه دوست کجاست» (1365) را مورد تحلیل و بررسی قرار داده بود. دومین کتاب به قلم غلام حیدری بود که فیلم «باد ما را خواهد برد» (1378) را مورد توجه قرار داده بود. هیچکدام از این آثار به ویراست جدید نرسیده بودند و فیلمهای اخیر عباس کیارستمی را مورد مداقه قرار ندادهاند. جای خالی یک کتاب جامع که توسط یک نویسنده ایرانی درباره سینمای کیارستمی باشد، حس میشد و این امر علت اصلی نگارش کتاب من است. علت دیگر علاقه شخصی من به سینمای کیارستمی است. من در این کتاب تعدادی از فیلمهای کیارستمی را نقد کرده و مورد تجزیه و تحلیل قرار دادهام که بسیاری از آنها تمجید فراوان کرده بودند. بهعنوان نمونه فیلم «کلوزآپ» ازجمله آثاری است که من آن را زیاد نپسندیدم، در صورتی که درباره آن نقدهای مثبت فزایندهای تاکنون شده است. از سوی دیگر من فیلم «گزارش» را بسیار پسندیدم، درصورتی که در گذشته به آن توجه چندانی نشد.
شما چه شاخصهها و نشانههای مختلفی را در فیلمهایی مثل گزارش عباس کیارستمی دیدید؟
به زعم من عناصر و نشانههایی که عباس کیارستمی برای آنها به شهرت جهانی رسید، در فیلمهای پیش از انقلاب او اصلا یافت نمیشود. در همین زمینه میتوانم به سه عنصر: «طبیعت»، «شعر» و «ماجرای فیلم در فیلم» اشاره کنم که از عناصر سینمای کیارستمی در دورههای بعدی هستند. البته توجه داشته باشید که او یک سبک تعیینشده و تعریفشدهای نداشته است.
شما چند دوره را در سینمای او مدنظر قرار دادهاید؟
به نظر من سینمای او را باید در سه دوره دید که به همین شکل هم در کتاب آمده است. اولین دوره سینمای کیارستمی را باید در دوران «پیش از انقلاب» دید. دومین دوره مربوط به آثار جشنوارهای اوست که سالهای ۱۳۷۰-۱۹۸۰ را شامل میشود. اما پس از ساخت فیلم «۱۰» (۱۳۸۰) یک دوره جدید در سینمای او شروع میشود که یکجور بازگشت به دوره اول سینمای کیارستمی در پیش از انقلاب را نمایان میکند و میتوان عناصر اساسی آن را شناسایی کرد. بهعنوان مثال دو نشانه کلیدی «زن» و «شهر» دوباره در آثار او متبلور میشود.
به نظر شما کتابهای سینمایی در نمایشگاه کتاب با اقبال مخاطبان روبهرو میشوند؟
ببینید من تنها میتوانم از روی توجه ناشران به یک موضوع خاص به مبحث مخاطب بپردازم. درواقع چون ناشران مختلف علاقه دارند حتما کتاب سینمایی هم در فهرست آثار چاپشده خود داشته باشند پس حتما از این کتابها استقبال به عمل میآید و ناشران بنا به سلیقه مخاطبان و بازار کتاب آثار خود را
بر میگزینند. احتمالا فروش آثار سینمایی تضمینشده هستند و میتوانند نظر مخاطبان را جلب کنند.
کدام کتابهایی که شما ترجمه یا تالیف کردهاید تجدیدچاپ شدهاند یا در نمایشگاه حضور دارند؟
دو کتاب «نشانهشناسی سینما» به قلم کریستین متز و «اومانیسم در نقد فیلم» به قلم رابین وود که هر دو را در گذشته ترجمه کرده بودم برای نمایشگاه آماده شده بودند و امیدوار هستم در نمایشگاه در دسترس علاقهمندان قرار گیرد.
هر دو کتاب بهشدت تخصصی هستند و بسیار مورد توجه نویسندگان و هنرپژوهان سینمایی قرار گرفتهاند. مخصوصا کتاب «نشانهشناسی سینما» که مدتها بود در دسترس نبود و یک اثر کلیدی در حوزه نقد و نظریه سینماست. مقالههای رابین وود مخصوصا نوشتههای او درباره آلفرد هیچکاک یک کلاس آموزش سینماست. به نظرم جا دارد کمی بیشتر در مورد کتاب «ایرج کریمی» درباره کیارستمی صحبت کنیم.
نام کتاب ایرج کریمی «عباس کیارستمی فیلمساز رئالیست» است که به عقیده من همین نام نیز خارج از اشکال نیست. حالا ما میدانیم که او لزوما یک فیلمساز رئالیستی نیست و مسیرهای دیگری پیموده است. از دیگرسو این کتاب اطلاعات خاصی در مورد فیلم بسیار مهم «گزارش» ندارد. البته مولف اذعان میکند نسخه با کیفیت و مناسبی از فیلم ندیده و تنها در بخش مقدمه به این اثر سینمایی اشاره میکند. جالب است در روزگار کنونی اکثر نویسندگان سینمایی به اهمیت فیلم «گزارش» اشاره کردهاند. ولی نباید غافل از این شویم که نویسنده تحلیلهای بسیار خوب و روانی در مورد سینمای کیارستمی دارد. در آن زمان کتابی در مورد کیارستمی نبود و منتقد ایرانی نبود که درباره یک فیلمساز ایرانی کتاب مستقل منتشر کند. زاون قوکاسیان یک مجموعه مقالات منتشر کرده بود که گردآوری نوشتههای گذشتهاش بود و اثری منسجم نبود.
فرهیختگان/آیا دوره مدیریت سرافراز بر صدا و سیما به پایان رسیده است
تغییر رئیس ؛ شایعه یا گمانه زنی?
گروه ادب و هنر: شایعه کنارهگیری محمد سرافراز از ریاست سازمان صدا و سیما با انتشار خبری بر یک سایت خبری دوباره وارد فاز جدیدی شد و کار به جایی کشید که حتی برخی از رسانهها درباره جانشین احتمالی او دوباره گمانهزنی کنند. این اتفاق یک بار دیگر بلافاصله پس از شکست غلامعلی حدادعادل در انتخابات مجلس شورای اسلامی سر زبانها افتاده که درباره جایگزینی حدادعادل به جای سرافراز نیز گمانهزنی شده است. این بار گفته میشود، قرار است تشدید بیماری دیسک کمر سرافراز بهانه کنارهگیری او اعلام شود. این سایت خبری همچنین از علی عسگری، از مدیران برکنارشده صدا و سیما به دستور سرافراز بهعنوان جایگزین او خبر داده است. علی عسگری، معاون فنی سازمان صدا و سیما و استاد دانشکده صدا و سیما بوده است. سایت «پایش» خبر داده است که بهزودی حکم عسگری اعلام میشود. این در حالی است که تنها 18 ماه از دوره پنج ساله رئیس سازمان صدا و سیما میگذرد. بحران مالی سازمان صدا و سیما و ریزش مخاطب را از مهمترین عواملی میدانند که ممکن است به برکناری هفتمین رئیس سازمان صدا و سیما منجر شود. برخی نیز برکناریهای مدیران سابق را به دلیل چابکسازی این سازمان از علتهای ناکارآمد بودن صدا و سیما میدانند. در ماههای اخیر موج انتقادات علیه سرافراز از سوی مدیران سابق شدت یافته است و عزتالله ضرغامی، رئیس سابق این سازمان نیز از تعطیلی برخی از شبکهها انتقاد کرده است. مدیران سرافراز هم این هجمهها را به دلیل افشای فسادهای مالی مدیران سابق صدا و سیما میدانند. دیروز همچنین مدیر شبکه چهار سیما که از قبل چالشهای زیادی با معاونت سیما داشت استعفا داد و مدیر جدید جایگزین او شد.
قدس/بهروز شعیبی در نمایشگاه کتاب: در «سیانور» هیچجا نقض تاریخ نداشتیم
کارگردان فیلم سیانور گفت: در فیلم سیانور ما هیچ جا نقض تاریخ نداشتیم. سیانور یک نگاه جدید به تاریخ معاصر است و نباید با پیشزمینهای که از فیلمهای دیگر وجود دارد به آن نگاه کرد.
به گزارش قدس آنلاین به نقل از فارس، نشست بررسی " "تأثیر ارتباط سینما و مراکز تخصصی و تحقیقاتی در تولید آثار سینمایی" با بررسی موضوعی فیلم "سیانور" با حضور بهروز شعیبی، کارگردان، مسعود احمدیان، نویسنده، سیدمحمودرضوی، تهیه کنند و صاءالدین تبرائیان مشاور تاریخی فیلم سیانور در غرفه مرکز اسناد انقلاب اسلامی در بیست و نهمین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران برگزار شد.
در ابتدا این نشت صفاءالدین تبرائیان، مشاور تاریخی فیلم سیانور درمورد سازمان مجاهدین خلق و نحوه تاسیس آن گفت: سازمان مجاهدین خلق در سال 44 و در شرایطی بنیانگذاری شد که رژیم پهلوی باب هرگونه فعالیت مسالمتآمیز را مسدود کرده بود و به ناگزیر اعضای این تشکل مبارزه مسلحانه را سرلوحه فعالیتهای خود قرار دادند. اما این سازمان به مرور زمان با توجه به سیر تحولات سیاسی ایران دچار تغییر و تحول شد.
وی افزود: در سال 53 سازمان طی یک بیانیه با بیان اینکه اسلام هیچ برنامهای برای حل مشکلات سیاسی جامعه ایران ندارد تغییر ایدئولوژیک خود را اعلام کرد و به ایدئولوژی مارکسیستی گرایش پیدا کردند. از همین دوران شاهد قلع و قمعها و حذف فیزیکی در داخل سازمان هستیم.
تحقیقات ارزنده مرکز اسناد انقلاب اسلامی برای ما بسیار راهگشا بود
مسعود احمدیان نویسنده سیانور نیز به محدود بودن منابع موجود درمورد سازمان مجاهدین در زمان نگارش فیلمنامه اشاره کرد و گفت: زمانی که بحثهای تحقیقاتی ابتدایی فیلم سیانور شروع شد در رابطه با فعالیتهای این سازمان تنها چند کتاب وجود داشت: کتاب دو جلدی لطفالله میثمی، کتاب آقای عزتشاهی و کتاب آقای احمد احمد؛ به علاوه شخصیتهای تاریخی هم یا نمیخواستند به این بحث ورود کنند و یا در شرایط گفتگو نبودند تا اینکه مرکز اسناد انقلاب اسلامی مجموعه تحقیقات ارزندهای را به بازار عرضه کرد که برای ما بسیار راهگشا بود.
احمدیان در پاسخ به این پرسش که چرا به تغییر ایدئولوژیک و نقش تقی شهرام در این مورد پرداخته نشد، گفت: امروز تحلیلهای متعددی راجعبه تغییر ایدئولوژیک سازمان وجود دارد؛ گروهی معتقدند که مباحث ایدئولوژیکی که بنیانگذاران اولیه سازمان مطرح میکردند ریشه در آرای مهدی بازرگان دارد اما آنچه که دغدغه اصلی ما بود این بود که نسل جدید را که سالها با آن فضا فاصله دارد در ابتدا بتواند اشخاص را شناسایی کند و با موضع طرفین آشنا شود و در بستری که خلق شده است بتوانیم به دو شخصیت کاملا متمایز از این سازمان یعنی شهید مجید شریفواقفی و شهید صمدیهلباف ادای دین کنیم.
وی با بیان اینکه ما در وهله اول تلاش کردیم که انصاف را رعایت کنیم، تصریح کرد: در رابطه با تغییر ایدئولوژیک سازمان و تقی شهرام هم متاسفانه زوایای پنهان فراوانی وجود دارد؛ از طرف دیگر پس از گذشت چهل سال هنوز هم نمیتوان با قطعیت در مورد این مسائل صحبت کرد و حتی اسناد متقن در این خصوص منتشر نشده است. اگر با نگاه محققانه به تاریخ جنبشهای چریکی بنگریم هیچ حرف قاطعانهای راجعبه هیچیک از این افراد نیست.
در فیلم سیانور هیچجا نقض تاریخ نداشتیم
در ادامه بهروز شعیبی کارگردان و بازیگر فیلم سیانور ویژگی این فیلم را روایت صادقانه تاریخ و بدون قضاوت دانست و درمورد عدم پرداخت فیلم به شخصیت تقی شهرام و تغییر ایدئولوژیک سازمان گفت: واقعیت این است که با توجه به گستردگی موضوع، پرداختن به تمام مسائل در یک فیلم 90 دقیقهای ممکن نیست. همچنین در سینمای داستانی باید یک خط قصه و نوع روایتی را پیش رو داشته باشید که مخاطب به تماشای فیلم بنشیند و ما هم این خط قصه را برگزیدیم و درواقع نوع قصهگویی ما در سیانور اینطور میطلبید.
شعیبی در پاسخ به انتقاد یکی از خبرنگاران در رابطه با نقش ساواک و نحوه به تصویر کشیدن ساده دستگیری وحید افراخته گفت: در رابطه با جنبههای منفی ساواک فیلم و سریالهای متنوعی ساخته شده است اما دستگیری وحید افراخته کاملا منطبق با واقعیت بود. در این فیلم ما هیچ جا نقض تاریخ نداشتیم. سیانور یک نگاه جدید به تاریخ معاصر است و نباید با پیشزمینهای که از فیلمهای دیگر وجود دارد به آن نگاه کرد.
تبرائیان در ادامه نشست با تاکید بر این موضوع که شبیهسازی و قرینهسازی تاریخی کار دشواری است، چند انتقاد را در رابطه به فیلم مطرح کرد.
وی درمورد تقی شهرام گفت: یک عنصر چریک که دائما در حال تغییر محل زندگیاش است نمیتواند آنقدر کتاب داشته باشد به خصوص اینکه در آن دوران داشتن کتاب موجبات سوءظن نیروهای امنیتی را برمیانگیخت. همچنین معمولا پس از انجام ترور تماس گرفته و ترور را به گردن میگرفتند و نه قبل از انجام عملیات.
اگر منابع تولید شده از سوی مرکز اسناد انقلاب اسلامی نبود فیلم «سیانور» نیز ساخته نمیشد
همچنین در این نشست، سید محمود رضوی، تهیه کننده فیلم سیانور درمورد انگیزههای ساخت این فیلم گفت: انگیزه اصلی ما پرداختن به بخشی از تاریخ معاصر بود که در سینما بسیار کم به آن پرداخته میشود و ما به ندرت شاهد ساخت فیلمی با شخصیتهای واقعی هستیم.
وی گفت: مسعود احمدیان برای نگارش فیلمنامه «سیانور» هشت سال تحقیق کرد. همچنین بهروز شعیبی نیز برای کارگردانی این فیلم بیش از یک سال مطالعه و پژوهش کرد تا بتواند آشنایی کاملی با فضای آن دوره تاریخی داشته باشد. باید اشاره کنم که در سینمای ایران فیلمهای بسیار کمی درباره تاریخ معاصر به ویژه درباره شخصیتهای تاریخی تولید شده و این ضعف بزرگی است.
تهیه کننده فیلم سینمایی سیانور اظهار داشت: منابع تولید شده از سوی مرکز اسناد انقلاب اسلامی نبود فیلم «سیانور» نیز ساخته نمیشد.
رضوی در رابطه با عدم استفاده از اسناد، منابع تاریخی و قابلیتهای مراکز پژوهشی در فیلمهای تاریخی اولین عامل را شتاب و عجله بیش از حد در ساخت فیلم دانست و گفت: این شتاب فرصت مطالعه و تحقیق از تیم سازنده میگیرد و فیلم را به سمت تخیل سوق میدهد و البته دلیل دیگر بودجه ناکافی برای استفاده از مورخین و محققین است.
مردم سالاری/ فرهاد توحيدي در نشست خبري پنجمين جشنواره بينالمللي فيلم سبز: واکنش لئوناردو ديکاپريو نشان از اهميت درياچه اروميه دارد
گروه فرهنگي: دبير پنجمين دوره جشنواره بينالمللي فيلم سبز با اشاره به صحبتهاي اخير لئونارد دي کاپريو درباره خشک شدن درياچه اروميه گفت: چنين اقداماتي نشان دهنده توجه جامعه بينالملل به معضلات حوزههاي زيست محيطي است. خشک شدن درياچه اروميه ميتواند خطرات مهمي را ايجاد کند و از مهمترين مناطق طبيعي جهان است که در شرايط وخيمي قرار دارد. فرهاد توحيدي ديروز در نشست خبري پنجمين جشنواره بينالمللي فيلم سبز که در موسسه فرهنگي صبا برگزار شد با اشاره به اينکه براي حضور ديکاپريو در جشنواره فيلم سبز درحال مکاتبه هستند افزود: تلاش ميکنيم تا از طرف آقاي ديکاپريو پيام تصويري يا مکتوبي براي اين دوره از جشنواره دريافت کنيم هرچند که کمي دير شده است و پيش از آن نماينده منتخب مجلس در اروميه از ايشان دعوت کردند ولي اميدواريم پيامي ويديوئي از او در مورد درياچه اروميه در جشنواره پخش کنيم. وي در ادامه در خصوص برگزاري اين جشنواره افزود: پنجمين جشنواره فيلم سبز به همت سازمان حفاظت محيطزيست، از تاريخ 24 تا 31 ارديبهشت ماه سالجاري در تهران«سينما فلسطين، مرکزفرهنگي هنري صبا وکانون پرورشي فکري کودکان و نوجوانان» و همزمان در سراسرکشور برگزار ميشود. دبير جشنواره بينالمللي فيلم سبز با بيان اينکه کشورهاي زيادي آثارشان را به اين جشنواره ارسال کرده اند گفت: کشورهاي آلمان، آمريکا، فرانسه، لهستان و ايتاليا در ارسال فيلم به پنجمين جشنواره بينالمللي فيلم سبز رکورددار شدند و از 38 کشور فيلمهايي در رابطه با محيط زيست به دبيرخانه جشنواره بينالمللي فيلم سبز رسيد که از ميان اين کشورها، آلمان، آمريکا، فرانسه، لهستان و ايتاليا به ترتيب تعداد فيلمهاي بيشتري به جشنواره فيلم سبز ارسال کردند. وي با اشاره به حضور برخي هنرمندان به عنوان سفير نيز گفت: در ميان هنرمندان فاطمه معتمد آريا، رضا کيانيان ، شبنم قليخاني و گروه موسيقي پالت به عنوان سفيران اين جشنواره همراه ما هستند که اين هنرمندان در زمينه محيط زيست فعاليتهايي داشتند و نسبت به موضوع و مشکلات محيط زيست واکنشهاي زيادي نشان داده بودند. دبير جشنواره بينالمللي فيلم سبز درباره بزرگداشت خسرو معصومي نيز گفت: با توجه به اينکه خسرو معصومي آثار زيادي درباره محيط زيست ساخته است بزرگداشتي را براي اين کارگردان سينماي ايران در مراسم افتتاحيه اين جشنواره برگزار مي کنيم. معصومي تاکنون سه فيلم بلند سينمايي به نامهاي «رسم عاشق کشي»، «جايي در دور دست» و «باد در علفزار مي پيچد» درباره مساله قطع درختان و حفاظت از محيط زيست ساخته است که بسيار هم مورد توجه قرار گرفته است. توحيدي در پايان با اشاره به پيوستن جشنواره بينالمللي فيلم سبز به GFN نيز توضيح داد: جشنواره بينالمللي بعد از ده سال تلاش به GFN شبکه جهاني فستيوالهاي فيلم سبز که مقر اصلي آن درايتالياست، پيوست.تمام جشنوارههايي که درباره محيط زيست در سراسرجهان برگزار مي شوند عضو اين شبکه جهاني هستند. با تلاشهاي مسؤولان اجرايي پنجمين دوره جشنواره بينالمللي فيلم سبز به منظور ايجاد وجهه جهاني براي اين جشنواره، تمام مراحل اداري لازم انجام شد و اين جشنواره به طور رسمي به «شبکه جهاني جشنوارههاي فيلم سبز (GFN: Green Film Network)» پيوست.