گروه اقتصادی-بررسی فضای اینترنت و حجم زیاد کاربران اینترنت نشاندهنده تعداد بالای مصرفکننده اینترنت و محصولات آن است. سطح مصرف ما تنها به اینترنت ختم نمیشود. بلکه کالاها و شبکههای مجازی نیز از اقلام مصرفی ما در فضای مجازی هستند. طی سالیان اخیر بحث شبکه ملی اطلاعات، جویشگرهای ملی و کسبوکارهای نو در فضای مجازی در کشور مطرحشده است. طبیعتاً با توجه به اینکه ما در حیطه نرمافزار و سختافزار و همچنین در حیطهای که مرتبط با فضای مجازی است در سطحی هستیم که توانایی خودکفایی در اینترنت را داریم باید بهگونهای عمل نماییم که بتوانیم کالای قابلعرضه در این حوزه را داشته باشیم.
به گزارش بولتن نیوز ،اگر در کشورهایی که شبکه ملی اطلاعات دارند و از ابزارهای داخلی استفاده میکنند جستجو نماییم متوجه میشویم که بخش کمی از کاربران در فضای بینالمللی اینترنت فعالیت میکنند. در کشورهایی مانند چین و روسیه و سایر کشورهای اروپایی اگر ملاحظه کنیم بحث اینترنت داخلی و شبکههای داخلی و حتی جویشگرهای ملی در این کشورها مطرح است. بنابراین ما صرفاً نباید مصرفکننده اینترنت و کالاهای آن باشیم. اگر به سمتی حرکت نماییم که تولید محتوا نماییم و کالای قابلعرضه در دنیا داشته باشیم سیاستهای اقتصاد مقاومتی را نیز مورد توجه قرار دادهایم. اما شواهد نشان میدهد که اینگونه حرکت نکردهایم.
در همین راستا گفتوگویی را با مسعود فاتح، کارشناس فضای مجازی داشتهایم که در زیر میخوانید.
با توجه به سیاستهای دستگاههای اجرایی حوزه فضای مجازی آیا میتوانیم از واردات اینترنت به صادرات آن برسیم؟
فاتح: ما در گام نخست باید بهعنوان تولیدکننده اینترنت در حوزه کاربری اینترنت و فضای مجازی قدم برداریم. بدین دلیل که طی تعاملی که با سایر کشورها داریم بتوانیم کالای قابلعرضهای داشته باشیم. در بحث جویشگرهای ملی و موتورهای جستوجوگر ملی این قابل تعمیم است. ما با توجه به ساختارهایمان توانایی عرضه اینترنت و کالاهای مرتبط با آن را داریم البته اگر بخواهیم.
ما اگر بتوانیم در حوزه سختافزار و نرمافزار کمی قویتر عمل کنیم میتوانیم هم کاربران داخلی را اقناع کنیم و هم میتوانیم کالای قابلعرضه در بحث اینترنت داشته باشیم. در حوزه گسترش اینترنت و کسبوکارهای اینترنتی طی سالهای اخیر پیشرفت قابلتوجهی داشتهایم. برای نمونه مشاهده میکنیم که گسترش اینترنت به روستاها و مناطقی رسیده است که تا به دیروز از کمترین امکانات بهرهمند بودهاند.
طبیعتاً کالاها و فضایی که در این مناطق عرضه میشود نیز در دنیا قابلعرضه است. همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند ما نباید صرفا مصرفکننده اینترنت باشیم، بلکه باید کالای قابلعرضه در فضای اینترنت و فضای مجازی داشته باشیم. شاید سهم کشور ما در دنیا سهم یکدرصدی است بنابراین سهم اقتصادی ما نیز باید در این فضا به یک درصد برسد. بنابراین ما علاوه بر اینکه باید در اینترنت سهم قابلعرضه داشته باشیم باید سهم اقتصادی نیز داشته باشیم. در این حالت است که میتوانیم ادعا کنیم که سیاستهای اقتصاد مقاومتی را در این حوزه مورد توجه قرار دادهایم.
پس به نظر شما از طریق شبکه ملی اطلاعات میتوانیم به این جایگاه برسیم یا خیر؟
فاتح: شبکه ملی اطلاعات یک کاربری جدید برای ما ایجاد میکند. طی سالهای اخیر زیرساختها و هرآنچه مربوط به گسترش فضای اینترنت در کشور است توسعهیافته است. برای مثال سهم پهنای باند ایران در سالهای اخیر توسعهیافته است. شاید به این سمت حرکت نکرده باشیم یا حرکت مقبولی نداشته باشیم اما تأکید میکنم که حرکت به این سمت باید همسو با گسترش زیرساختها باشد. طبیعتاً ما هر چه پهنای باند را افزایش دهیم سهم بیشتری را میتوانیم از فضای مجازی داشته باشیم. اما اگر کاربری ما در این فضا با گسترش پهنای باند نیز افزایش یابد و نتوانیم کالای قابلعرضهای در دنیا در داشته باشیم این حرکت مطلوبی نخواهد بود.
صرفاً آمار دادن در این رابطه که پهنای باند ما افزایش داشته است یا کاربران اینترنت ما بیشتر شده است و اینترنت به مناطق دورافتاده رسیده است نمیتواند بیانگر پیشرفت ما در بحث اینترنت و حوزههای مرتبط با آن باشد. بدون شک برای اینکه ما اقتصاد مقاومتی را در این حوزه اجرا کرده باشیم نیاز داریم تا کالای قابلعرضه در دنیا داشته باشیم وگرنه فقط مصرفکننده خواهیم بود.
نقش ابزارهای خارجی را در این بین چگونه ارزیابی میکنید؟ برای مثال ما با استفاده از ابزارهایی مانند گوگل و پیامرسانهای غربی چه مقدار پول به جیب صاحبان این ابزارها واریز میکنیم؟
فاتح: این مطلب که با استفاده از ابزارهای خارجی پول را از کشور خارج میکنیم دقیقاً درست است. وقتی آمار حضور ایرانیان را در فضای مجازی مورد ارزیابی قرار میدهیم متوجه حضور گسترده مردم در این فضا میشویم. نشر دادن و انتقال مطلب در این فضاها حجم گستردهای از سرمایه کشور را به جیب مدیران این ابزارها واریز میکند.
اگر دقیقتر شویم متوجه میشویم هر چه که حجم کاربران و نشر پیامها در فضای مجازی بیشتر شود پهنای باند اینترنتی بیشتری مصرف میشود که این به نفع متولیان و ذینفعان گسترش پهنای باند در کشور است. با این اوصاف ما فقط پول به جیب غربیها میریزیم. بحث حضور گسترده مردم در فضای مجازی را باید از این زاویه موردبررسی قرارداد که حالا که علاقه مردم به حضور در این فضاهاست پس به سمتی برویم که بتوانیم کاربران این فضا را اقناع کنیم.
وزارت ارتباطات در این بین نقش قابلتوجهی را خواهد داشت. انتقادی که در این بخش به مسئولان وارد است این است که چرا در فضایی که کاربران فضای مجازی در حال افزایش است ما نمیتوانیم از ابزارهای داخلی استفاده کنیم و مورد حمایتشان قرار دهیم؟ مطمئناً اگر چنین اتفاقی بیافتد هم کالای قابلعرضه در کشور خواهیم داشت، هم میتوانیم این کالا را در دنیا عرضه نماییم و هم اقتصاد مقاومتی را تجلی دادهایم. مطمئناً اگر به این سمت حرکت شود سهم اقتصادی کشور حفظ خواهد شد و خروج پول و سرمایه از کشور نخواهیم داشت.
حضور پیامرسانهای غربی در فضای اینترنت کشور باعث شده است که شرکتهای دانشبنیان به سمت تولید پیامرسانهای بومی بروند. این نیز قدمی در راستای تولید کالا و عرضه در دنیا و همچنین توجه به اقتصاد مقاومتی است. اما حمایتی از این کالاهای داخلی صورت نگرفته است. علت را در چه میبینید؟
فاتح: توجه به کالاهای داخلی در حوزه اینترنت تا به حال کافی نبوده است. اگر نگاهی به دلایل موفقیت شبکههای پیامرسان غربی و ابزارهای اینترنت بی اندازیم متوجه میشویم که حمایت دولتها از آنان از مهمترین دلایل موفقیتشان بوده است. اما دراینبین شاید عجیب باشد که با این حمایتها این شبکهها از تبلیغات بهرهمند نیستند اما انتقال و جابهجایی میلیونها پیام در روز منفعت قابلتوجهی را برای آنها خواهد داشت.
دولت شرکتهای دانشبنیان را از پرداخت مالیات معاف نموده است اما متأسفانه در عمل اینگونه مشاهده نمیشود. این حرکت نباید تنها در حد شعار باقی بماند بلکه باید از شرکتهای دانشبنیانی که تلاش در تولید ابزارهای بومی دارند حمایت شود تا بتوانیم در دنیا حرفی برای گفتن داشته باشیم.
حمایت از شرکتهای داخلی تنها حمایت مادی نخواهد بود. بلکه حمایت معنوی نیز باید صورت گیرد. برای نمونه پیامرسان تلگرام که بعضاً دچار اختلال شده است مسئولان ما با نامهنگاریهایی که با مدیران این پیامرسان داشتهاند خواستار رفع اشکال شدهاند. خوب در چنین شرایطی آیا اگر ما یک پیامرسان داخلی داشته باشیم چنین توجه و حمایتی از آن خواهد شد؟
فاتح: ما برای اینکه بتوانیم اقتصاد مقاومتی را در حوزه تولید کالاهای اینترنتی بسط دهیم باید قوانین دستوپا گیر را حذف کنیم. امروز مشاهده میکنیم که برنامه نویسان داخلی ما در خارج از کشور موفق عمل میکنند اما وقتی در داخل کشور مشغول به کار میشوند قوانین وضعشده اجازه فعالیت مثمر ثمر را به آنان نمیدهد. باید حمایتها از بخش داخلی افزایش یابد. سختگیریهایی که در مقابل ابزارهای داخلی صورت میگیرد در مقابل ابزارهای غیربومی صورت نمیگیرد و همین باعث عدم پیشرفت کالاهای بومی میشود.
با توجه به گسترش کسبوکارهای اینترنتی ورود سایتهایی همچون علیبابا و آمازون به فضای اینترنتی کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟ این حضور مثبت است یا منفی؟
فاتح: با توجه به اطلاعات موجود مرکز R&D سایت علیبابا در اسرائیل است. سایتهایی همچون آمازون و علیبابا با خواستگاههای مذهبی و شرعی ما مغایرت دارند. مطمئناً ضرورتی ندارد که کالاهای غربی که به این شکل در اینگونه سایتها تبلیغ میشوند وارد کشور شوند. اگر از بعد اقتصادی بررسی کنیم اصلاً به نفع کاربر ایرانی نیست که ازاینگونه سایتها خرید نماید.
اینگونه سایتها معمولاً کاربرانی در آمریکا و اروپا دارند که وقتی کالایی را از آنها خریداری میکنند هزینه پستی را پرداخت نمیکنند. این در حالی است که وقتی کاربر ایرانی از اینگونه سایتها خریدی انجام میدهد باید هزینه ارسال بالایی را پرداخت نماید که ازنظر اقتصادی مقرونبهصرفه نیست. از طرفی این عمل مصداق بارز خروج پول از کشور است.
از طرفی کالاهایی که در اینگونه سایتها عرضه میشوند نه تضمین دارند و نه از کیفیت بالایی برخوردار هستند. پس با این تفاسیر چرا باید ازاینگونه سایتها خریدی انجام شود؟ علت میتواند تبلیغات گسترده و خارج از عرف اینگونه سایتها باشد. کاربران اینترنتی داخل کشور میتوانند از سایتهای داخلی خرید خود را انجام دهند. در این حالت هم هزینه کمتری را پرداخت میکنند و هم ارسال کالا زودتر انجام میگیرد. این نیز یکی دیگر از اقداماتی است که میتواند در راستای اقتصاد مقاومتی صورت پذیرد.
در پایان اجازه دهید که نظر کارشناسی شمارا در رابطه با این موضوع جویا شویم که رویکرد وزارت ارتباطات را در اجرایی کردن اقتصاد مقاومتی در حوزه اینترنت و کالاهای مرتبط با آن را چگونه ارزیابی میکنید؟
فاتح: نباید منکر اقدامات صورت گرفته از سوی وزارت ارتباطات شویم. دولتها مکمل همدیگر هستند و دستگاهها نیز راههای رفته را ادامه میدهند. اما با توجه به اقدامات وزارت ارتباطات اینگونه به نظر میآید که رویکرد آن، توسعه فضای مجازی با توسعه پهنای باند بوده است که منافع خاصی را برای این وزارت خانه خواهد داشت.
اما اینکه برای اجرایی کردن اقتصاد مقاومتی چه اقداماتی انجام داده است هنوز برای ما مبهم است. البته زیرساختهایی ایجاد شده است اما نه بهگونهای که بتواند تأثیرگذار باشد. برای نمونه اگر مقایسهای بین بودجه توسعه پهنای باند و بودجه تولید محتوا در وزارت ارتباطات انجام دهیم این دو تفاوت چشمگیری دارند که نشان از توجه ویژه به توسعه پهنای باند است که این متأسفانه خلاف سیاستهای اقتصاد مقاومتی است.
منبع:سیتنا
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com