سگمنت کامپکت SUV از شلوغ ترین و داغ ترین قسمت های بازار خودرو است. فروش زیاد و حاشیه سود بالا در این سگمنت آن چنان وسوسه کننده است که حتی متعصب ترین برندهای خودروساز مثل بنتلی و لامبورگینی را هم به این سگمنت کشانده. دلایل مختلفی برای این همه محبوبیت در میان خریداران وجود دارد که بازار به بازار متفاوت است مثل ابعاد مناسب برای خانواده ها، عدم نیاز به موتورهای حجیم و مصرف بنزین در سطح خودروهای سدان. اما در کشور ما دلایل فروش کمی سطحی تر و غیر تخصصی تر است. این سگمنت از دیر باز و به طور سنتی در اختیار کامل خودروسازان آمریکایی و آلمانی و سپس ژاپنی بوده و رقبای دیگری چون کره ای ها و حالا دیگر چینی ها از تازه کارهای این بازار هستند. جدال امروز هم میان ۲ نماینده شایسته از دو مکتب کهنه کار سامورایی ها از ژاپن و یک آریایی پرمدعا از آلمان برپا شده است.
بی ام و اگر محبوب ترین برند خودرو نزد ایرانیان نباشد قطعا دومین برند محبوب به حساب می آید. خوش ساختی و برتری بی چون و چرا در رانندگی و حال به لطف نماینده این برند در ایران، پرشیا خودرو، شبکه گسترده ارائه خدمات پس از فروش آن از عللی است که مشتریان مشکل پسند ایرانی را به سوی خود جلب می کند. امروز هم گل سر سبد محصولات به اصطلاح شاسی بلند این برند یعنی X3 مهمان ماست. این خودرو که اکنون نسخه به روز شده ای از نسل دوم آن در کارخانه بی ام و در ایالات متحده تولید می شود، با کد اتاق F25 شناخته می شود که نسبت به نسل قبل آن با کد E83 از نظر ابعاد کمی بزرگتر شده و به لحاظ طراحی ظاهری پیشرفت بسیار چشمگیری داشته است.
هر دو نسل بر اساس پلتفرم سری ۳ بنا شده اند و جالب است بدانید که ابعاد F25 برابر با ابعاد نسل اول X5 می باشد که البته به نظر می رسد این افزایش سایز بیشتر برای باز کردن جای برای برادر کوچکشان X1 بوده باشد.
واما لکسوس! این برند که در میان عوام به بنز ژاپن شهرت دارد از برندهای بسیار بحث برانگیز است. برندی که بسیار با کیفیت و قابل اطمینان است چرا که شهرت در کیفیت خود را مدیون سابقه درخشان تویوتا بوده است و مضاف بر اینکه در کشور ما نیز از خدمات خوب پس از فروش بهره می برد. شاید بتوان گفت که محبوب ترین لکسوس در کشور ما یا حتی دنیا شاسی بلند خوش ساخت و تنومند آن به نام RX است (که می توانید برای آشنایی بیشتر با آن به صفحه تست و معرفی لکسوس RX350 مراجعه نمایید.) اما ابعاد بزرگ آن و نیز قیمت بالایش موجب می شد تا عده زیادی از لذت سواری یک لکسوس کراس اوور محروم شوند. از همین روی لکسوس در سال ۲۰۱۴ و در خلال نمایشگاه خودروی پکن نسل اول از لکسوس ان ایکس را که بر پایه پلتفرم تویوتا راو۴ طراحی شده معرفی کرد.
نمای خارجیدرست است که خودروهای تولید بی ام و همواره از بهترین خودروهای تولیدی بازار بوده اند اما جز در برخی موارد خاص هیچ گاه زیباترین خودروهای تولیدی نبوده اند. نمای بی ام و X3 با کد اتاق F25 به مراتب زیباتر از نسل قبل شده به خصوص که سپرهای عقب و جلوی جدید به همراه ظهور چشمان فرشته و چراغ های راهنمای ادغام شده که در فیس لیفت اخیر به آن افزوده شده بسیار چهره آن را جذاب تر نموده است اما همچنان با مدینه فاضله فاصله دارد. هرچند اساسا در مکتب خودروسازی غربی بر خلاف مکاتب شرقی زیبایی در درجه پایین تری از اهمیت نسبت به کارایی قرار دارد. جلو پنجره همیشه جذاب بی ام و در اینجا هم دیده می شود ضمن اینکه چراغ های عقب هم از همان الگوی سری ۵ و سری ۳ پیروی می کند. خطوط روی درب ها از دید نویسنده بیش از حد مواج است و کمی از جدیت و جسارت طراحی می کاهد ضمن اینکه ابعاد شیشه های نسبت به بدنه درب کمی بزرگ به نظر می رسد هرچند که دید بسیار وسیع و خوبی را برای راننده فراهم می کند.
ولی در آن سوی میدان لکسوس همه معادلات را به هم زده. برندی که طبق آمارهای جهانی بعد از هوندا بیشترین تعداد مشتریان سالمند را در جهان داراست این بار خودرویی را ارائه نموده که میانگین سن تیم طراحی آن بعید است از ۲۰ تجاور کند! مطمئن باشید با هر سن و سالی که باشید با اولین نگاه به طراحی هیجان انگیز و زیبای NX کودک خفته درونتان را دیوانه خواهید کرد. خطوط در هم شکسته متعدد در طراحی این خودرو شبیه به کشتی های فضایی در فیلم های علمی تخیلی است و حتما پس از دیدن این خودرو تا چند دقیقه ای زیر و روی خودرو را به دنبال توپ لیزری و مجرای شلیک موشک خواهید گشت. خودروی مورد تست ما از کیت F Sport بهره مند بود که علاوه بر جلو پنجره زیبای توری شکل از سپری زیبا و مه شکن های بزرگتر و زیباتری نسبت به مدل استاندارد بهره مند بود و در بحث مکانیکی هم از تعلیق های به نسبت خشک تری استفاده شده است. ضمن اینکه نیمه بالایی قاب آینه های بقل در مدل F Sport طرح سیاه فیبر کربنی دارد که در مدل استاندارد با بدنه هم رنگ است. چراغ های جلوی این خودرو از ۳ مربع نورانی در کنار هم تشکیل شده اند که هرچند چشم فرشته (صفتی برای چراغ های بی ام و) نیست اما لااقل چشم Wall-E هست!
طراحی و امکانات داخلیبه محض ورود به داخل خودروها ورق به یکباره بر می گردد. داشبورد هر دو خودرو از چرم تهیه شده و سایر قطعات نیز از فلز با پلاستیک فشرده مرغوب ساخته شده ولی کیفیت ساخت و قطعات داخلی X3 به وضوح بالاتر از لکسوس است و کاملا مشخص است که این خودرو از سوی دیگری از کره زمین نسبت به لکسوس آمده. ارگونومی در داخل بی ام و بسیار بهتر است و همه چیز سرجای خودش است ضمن اینکه به وجود تعداد زیادی حسگر و کیسه هوا و حتی وجود یک نمایشگر هد آپ روی شیشه جلو کاملا به شما احساس راحتی و امنیت می دهد. صندلی های X3 بسیار راحت است هر چند قرارگیری دکمه تنظیمات حافظه صندلی در کناره پایینی صندلی کمی عجیب به نظر می رسد چرا که عملا برای دیدن و کار کردن با آنها نیاز دارید تا از خودرو پیاده شوید. اما از این که بگذریم لذت کار با دنده خوش دست iDrive و گوش دادن به صدای دل نشین سیستم صوتی Harmon-Kardon به سرعت از شما دلجویی می کند.
در لکسوس اما اوضاع خیلی هم بد نیست. طراحی هیجان انگیز در داخل هم ادامه دارد و پر است از اسباب بازی های گران قیمتی که تا به حال در هیچ ماشین دیگری ندیده اید. این خودرو به جای جوی استیک و دکمه یک Track Pad دارد که علاوه برامکان هدایت منوی های سیستم صوتی از طریق آن می توانید اعداد و حروف را بر روی آن با به وسیله انگشت بکشید تا سیستم آن را شناسایی کند. کیفیت سیستم صوتی به خوبی بی ام و نیست اما بیشتر افراد را قانع می کند. ضمن اینکه در این خودرو برای اولین بار محلی برای نگهداری و هم چنین شارژ بی سیم تلفن همراه تعبیه شده است که ضمن مراقبت از تلفن همراهتان در مقابل تکان ها، آن را نیز در طول سفر شارژ نماییدمی نماید (هر چند تا به حال این امکان برای گوشی های اپل فراهم نشده و تنها نسل جدید گوشی های آندروید به آن مجهزند). ولی از طرفی هم صندلی های لکسوس کمی کوچک و ناراحت بود و کیفیت مواد داخل و قطعات در عین خوب و قابل قبول بودن در مقابل رقیب خود حرفی برای گفتن نداشت. ضمن اینکه به لطف طراحی فضایی خود سقفی کوتاه داشت که باعث می شد تا افراد قد بلند با کمی دشواری در عقب این خودرو بنشینند.
تجربه رانندگیمگر می شود سوار بی ام و شد و عاشق نشد؟ پس برای آنکه داوری عادلانه ای داشته باشیم ابتدا سوار لکسوس می شویم. این خودرو برای اولین بار در تاریخ لکسوس با موتوری مجهز به توربو ارائه شده که دارای حجم ۲ لیتری است ولی به لطف توربوی آن توانی برابر با ۲۳۵ اسب بخار تولید می کند و به جعبه دنده ۶ دنده اتوماتیک متصل است. البته این خودرو در مدل 300H هم عرضه می شود که از پیشرانه هیبریدی ۲.۵ لیتری متصل به گیربکس CVT بهره می برد که دقیقا همان پیشرانه موجود در کمری هیبریدی است که از آمار و ارقام نیز مشخص است که برای این جثه پیشرانه خیلی مناسبی نیست. اما مدل حاضر در تست ما مدل 200t با کیت F Sport بود. سواری آن علیرغم شتاب ۷ ثانیه ای، بسیار نرم و دلپذیر بود ولی نه همان نرمی ای را که از لکسوس انتظار داشتیم. این یکی از ایرادهایی است که به این خودرو وارد است و ما را به این فکر فرو می برد که انگار این خودرو دچار بحران هویت است! ظاهر اسپرت و طراحی آن با پیشرانه نه چندان چابک و تعلیق های نسبتا خشک و پیشینه برند این خودرو با هم همخوانی ندارند. البته باید گفته شود که عملکرد جعبه دنده ۶ سرعته آن هم خیلی دلچسب نبود به طوری که همان طور که در فیلم خواهید دید علیرغم بدنه سبک تر و با اینکه موتور تنها ۱۰ اسب کمتر توان دارد به راحتی از X3 عقب می افتد. البته این فیلم تنها شتاب اولیه را نشان می دهد و به دلیل محدودیت ها امکان یک درگ کامل 400 متری در شرایط ایده آل را متاسفانه نداشتیم.
اما سوار X3 می شویم. به راحتی در صندلی جای می گیریم و با لطف شیشه های بزرگ و طراحی منطقی دید بسیار کاملی از محیط پیرامون خود داریم. رانندگی با این خودرو بسیار دلپذیر است و به قول معروف آنچه خوبان همه دارند او یکجا دارد! تصور اینکه یک خودرو ۱۸۰۰ کیلویی در خیابانی با شیب تند رو به بالا با کوچکترین اشاره به پدال گاز شما را به صندلی تان محکم بچسباند فقط با مهندسی تیم باواریایی محقق می شود. هر چند این مهندسی خیلی هم بی نقص نیست! از مواردی که در حین تست خودرو به دلمان ننشست این بود که این خودرو به دلیل بهره بردن از سیستم فرمان الکتریکی نه تنها حس خوبی هم چون فرمان های هیدرولیک ندارد بلکه در سرعت های بالا هم به قدری نرم است که هدایت خودرو را خطرناک می کند و با کوچکترین اشاره به فرمان دماغه خودرو به این سمت و آن سمت می رود. شاید برخی این حالت را بپسندند و بگویند که به مانور پذیر بودن خودرو کمک می کند اما در نهایت امر این امنیت سفر است که از اهمیت بالاتری برخوردار است و باید مراقب از دست رفتن کنترل خودرو باشید.
بحث آخراین هم خیلی خوب است که مجبور شوید بین این دو خودرو قضاوت کنی و هم خیلی هم بد. از طرفی از اینکه سوار بر ۲ گونه از بهترین شاسی بلندهای کامپکت بازار شده اید لذت می برید و از طرفی هم از اینکه یکی از این دو خودرو را برتر بدانید احساس عذاب وجدان دارید! حقیقت این است که در بحث ظاهر و جذابیت های روزهای اول آشنایی، این لکسوس است که برنده بی چون چرای این مبارزه است و بی انصافی است اگر کسی خلاف این بگوید. طراحی جذاب و هیجان انگیز لکسوس به خصوص در رنگی که در تصویر می بینید (تیتانیومی) شاهکار است. مضاف بر آنکه با توجه به عرضه محدود آن و در غیاب نسل جدید برادر بزرگترش، تا آینده ای نه چندان نزدیک از جذاب ترین و مورد توجه ترین خودروهای بازار خواهد بود که این برای برخی مخاطبان از نکات مثبت به حساب می آید در حالی که X3 به دلیل فروش فوق العاده خود با احتساب قیمت بالایش آن جاذبه قبل را نداشته به خصوص که ورود X4 با بدنه ای جذاب تر و جدیدتر باعث کم شدن رنگ لعاب X3 شده است.
اما از طرفی X3 دقیقا همان چیزی است که یک خوش سوار ایرانی می پسندد. خودرویی شاسی بلند که پا به پای سدان ها راه می رود و در کلاس خود قیمتی معقول داشته و نه تنها مزین به برند مورد اعتماد بی ام و است بلکه از خدمات پس از فروش گسترده ای نیز بهره مند است. مهندسی خودرو X3 از سطح بسیار بالایی برخوردار است به گونه ای که به لطف تجهیز این خودرو به لاستیک های مخصوص این خودرو نیازی به لاستیک زاپاس نداشته و می توانید تا ۲۰۰ کیلومتر برروی چرخ پنچر شده رانندگی کنید. خالی شدن فضای مورد نیاز برای لاستیک این امکان را مهیا ساخته که با انتقال باتری این خودرو به عقب از توزیع وزن ایده آل ۵۰ – ۵۰ بهره مند شود که برای خودرویی در این کلاس کم نظیر است.
اما اینگونه نیست که لکسوس هم کاملا دست خالی به میدان آمده باشد! تیم مهندسین لکسوس موفق شده اند تا با ایجاد تغییراتی در سطح مولکولی و با کمک فن آوری نانو رنگ این خودرو را با خاصیت ضد خش یا به اصطلاح نقاشان خودرو فنری تولید نمایند. هرچند این خصیصه بسیار خوب است اما طبیعتا موجب افزایش قیمت فوق العاده ای به هنگام نیاز به رنگ آمیزی خودرو خواهد شد. ولی در عوض با توجه به اینکه این خودرو از استقامت همیشگی تویوتا برخوردار است و با توجه به این که این خودرو در خیلی از موارد از قطعات راو۴ استفاده می کند در سایر زمینه ها نسبت به بی ام و مخارج بسیار کمتری دارد.
ولی در پایان اگر بخواهیم یک نتیجه بگیریم باید بگوییم که هرچند مطمئن هستیم که با هر بار دیدن لکسوس در خیابان چشمانمان به آن خیره خواهد شد و قلبمان به تپش خواهد افتاد و قطعاً هزینه های نگهداری لکسوس به مراتب کمتر از بی ام و است، ولی لذت رانندگی و ترکیب گیربکس مشهور بی ام و در کنار هیجان بوست فوق العاده توربوهای X3 به حدی بالاست که به ما این شجاعت را می دهد تا دست بی ام و را در وسط تشک به نشانه برنده این مبارزه بالا بیاوریم. هر چند ممکن است شما با فاکتورهایی دیگر برای خرید یک خودرو، نتیجه این رقابت را جز این رقم بزنید.
بی ام و X3 در حال حاضر توسط پرشیا خودرو با قیمتی در حدود 392 تا 413 میلیون تومان به فروش می رسد و لکسوس NX نیز در ازای پرداخت مبلغ 355 میلیون تومان توسط ایرتویا به مشتریان تحویل داده می شود هرچند هر دوی این خودرو با قیمت های متفاوتی در بازار آزاد و به صورت متفرقه و غیر گارانتی موجود است که به نظر نمی رسد این اختلاف قیمت به ریسک خرید این دو خودرو بدون ضمانت نمایندگان آنها بیارزد.
مزیت های هر خودرولکسوس نسبت به NX بی ام و X3 قیمت پایین تر، تعداد کمتر نمونه ها در خیابان، مخارج نگهداری پایین تر، طراحی زیباتر، بهره مندی از امکانات رفاهی بیشتر
بی ام و X3 نسبت به لکسوس NX مهندسی ناب آلمانی، برند جا افتاده تر، لذت رانندگی بسیار بیشتر، کیفیت خوب قطعات، افت کمتر قیمت به هنگام فروش
منبع:خودرو بانک