به گزارش بولتن نیوز، در مقاله لسآنجلس تایمز آمده است: ویلیام پری در سخنانی قابل توجه گفت: ما در شرف قرار گرفتن در یک رقابت تسلیحات هستهای جدید هستیم و امروز خطر فاجعهای هستهای نسبت به دوران جنگ سرد بیشتر شده است.
این خطر نه تنها از سوی گروههای تروریستی مانند داعش که با خرسندی ممکن است مواد هستهای را سرقت کنند و یا از بازار سیاه خریداری کنند نشات میگیرد بلکه این خطر از سوی زرادخانههای عظیم هستهای ناشی میشود که ایالات متحده، روسیه و دیگر قدرتها بیش از 20 سال پس از پایان جنگ سرد آن را حفظ کردهاند. این نیروهای هستهای از آن چه که لازم است بزرگتر هستند. تقریبا 16 هزار کلاهک هستهای در مجموع؛ و این نیروها شامل صدها موشک در حال آماده باش میشود.
اگر حملهای آشکار علیه پایگاههای موشکی ایالات متحده کشف شود، مقامات فقط چند دقیقه وقت دارند که تصمیم بگیرند که آیا در پاسخ به پرتاب موشک دست بزنند یا این پایگاهها را از دست بدهند.
ویلیام پری در نشست شورای آتلانتیک در یک اتاق فکر غیرجانبدارانه گفت: ما از بروز فاجعه بیشتر از آن که با مدیریت مناسب جلوگیری کرده باشیم با خوش اقبالی جلوگیری کردهایم.
در سال 2007 پری به سناتور پیشین سم نون و هنری کیسینجر و جورج شولتز وزیران پیشین خارجه پیوست که در خواست کردند ایالات متحده انهدام تسلیحات هستهای را هدف رسمی خود قرار دهد. اوباما، رییسجمهور آمریکا از این ایده استقبال کرد و برای کاهش زرادخانهها با روسیه به مذاکره پرداخت.
اما پس از توافق 2010، پیشرفتها در جهت خلع سلاح هستهای عملا متوقف شد. هر دوی کشورهای روسیه و ایالات متحده طرحهای پر هزینهای را برای نوسازی نیروهای هستهای خود با تاکید بر نقش محوری این سلاحها در امنیت ملی، اتخاذ کردهاند. در مورد اوباما برنامه نوسازی که هزینهای تقریبا 355 میلیارد دلار در طول 10 سال در بر خواهد داشت تاوان غلبه بر آرای جمهوری خواهان در سنا برای تصویب معاهده 2010 بود.
وزیر دفاع پیشین ایالات متحده گفت: همانطور که روسیه تسلیحات جدید میسازد، تردیدی ندارم که ایالات متحده از این الگو پیروی خواهد کرد.
از این رو پری سعی دارد تا پیشنهاد چند تن از مدافعان کنترل تسلیحات که در سالهای گذشته مطرح شده بود را احیا کند: "ایالات متحده باید همه 400 پایگاه موشکهای هستهای خود را کنار بگذارد". برای دهها سال، استراتژی هستهای ایالات متحده بر روی برنامه تسلیحاتی سه گانه استوار شده است. پایگاههای موشکی زمینی یا موشکهای بالستیک قاره پیما، بمبافکنهای سرنشیندار و زیردریاییها ایده اصلی بر مبنای نیاز بر مازاد بود: اگر یک سیستم از سوی دشمن نابود شود دیگر سیستمها هنوز در دسترس خواهند بود.
با این حال در طول سالها، زیردریاییهای هستهای ایالات متحده عملا غیرقابل شناسایی شدهاند، شناسایی بمبافکنهای مخفی کار نیز برای دشمنان دشوار است.
بر خلاف این دو مورد، پایگاههای زمینی موشکی بسیار آسیبپذیر هستند. آنها در یک محل قرار دارند موقعیت این پایگاهها برای روسها و دیگر دشمنان بالقوه شناخته شده است.
بدین معنی که آنها با تردیدی معروف به «از آن استفاده کن یا از دستش بده» مواجه هستند. اگر حملهای آشکار علیه پایگاههای موشکی ایالات متحده شناسایی شود، مقامات فقط چند دقیقه فرصت دارند تا تصمیم بگیرند آیا در پاسخ موشکها را پرتاب کنند یا آنها را از دست بدهند.
این موضوع این پایگاهها را در برابر هشدارهای نادرست آسیبپذیر میکند که در واقع چندین مرتبه در خلال جنگ سرد هم در ایالات متحده و هم روسیه رخ داد. (خوشبختانه، افسران مربوطه پی بردند که رادارهایشان دچار نقص کارکرد شده بود)
ویلیام پری میگوید: این آسیبپذیری هنوز وجود دارد. راهحل این مشکل فقط کنار گذاشتن موشکهای بالستیک قارهپیما است.