گروه فرهنگ و هنر: صبا کمالی از بازیگران سینما، تئاتر و تلویزیون ایران
است که کارش را از سال 1376 در عرصه تئاتر آغاز نمود. خیلی زود جایزه بهترین
بازیگر را از سومین جشنواره تئاتر تهران دریافت کرد و پس از آن با فیلم «متولد ماه
مهر» ساخته احمدرضا درویش به مخاطبان سینما معرفی شد.
با کمالی که این روزها گزیده کاری را بیشتر ترجیح داده و فعالیتهای هنری خودش را در زمینه طراحی مد و لباس ادامه میدهد، گفت و گو کردیم و از حال و هوای نوروزی او پرسیدیم.
خانم کمالی کجا هستید؟ چرا دیگر فعالیتی نمیکنید؟ آیا این کم کار شدن به خصوص در تلویزیون انتخاب خودتان بوده است؟
بله، خودم ترجیح دادم در شرایط کنونی کمتر فعالیت کنم، چرا که تلویزیون در حال حاضر واقعا شرایط خوبی ندارد و مجموعههای تلویزیونی کمتری نسبت به گذشته ساخته میشوند. به همین خاطر فعلا همان سالی یک تئاترم را بازی میکنم و برایم راضی کننده است و منتظرم شرایط کار مجدد نه فقط برای من، که همه دوستان هنرمندم فراهم شود.
منظورتان از شرایط چیست؟ سطح کیفی آثار ساخته شده را راضی کننده نمیدانید؟ به نظرتان مشکل در کجاست؟
بحث خیلی کلیتر از این حرفهاست. ماجرا بیشتر به سیاست گذاریهای کلی و حاکم بر تلویزیون برمیگردد که اینکه در سالهای اخیر واقعا مسیر درستی را طی نکرده است. این نکته را از یاد نبریم که تلویزیون رسانهای است که وظیفهاش در وهله اول سرگرمی است. در وهله دوم همینطور و در وهله سوم هم باز سرگرمی اهمیت دارد و نیاز مخاطبان همین است. اولویت فرهنگ سازی و بعد از آن آموزش را باید در درجات چهارم و پنجم قرار داد. اما در سالهای اخیر تلویزیون مطلقا به یک تریبون تبدیل شده و همه پیامها به صورت رو به مخاطب داده میشود، در نتیجه هیچ جذابیتی در آن باقی نمیماند.
اما هنوز عده زیادی هم مخاطبان این شبکهها هستند. پس برای این مردم و نیازهایشان باید چه کرد؟ آیا باید دست روی دست بگذاریم تا این مخاطبان باقی مانده هم از دست بروند؟
من برایتان خاطرهای را بگویم. اتفاقا همین چند روز پیش بود که برای خرید به فروشگاهی رفته بودم. خانمی که آنجا کار میکرد به سراغم آمد و حالم را پرسید و این که چرا دیگر فعالیت نمیکنم. من سوالی را از او پرسیدم و خواستم صادقانه جوابش را بهم بدهد. گفتم تو خودت برنامههای تلویزیون را نگاه میکنی؟ گفت نه! خب وقتی کسی این تلویزیون را نمیبیند و دوست ندارد، من برای چه کسی در آن بازی کنم؟ مردم در شرایط کنونی مجموعههای نمایشی را نمیبینند، چرا که واقعا حس میکنند نیازها و زندگی واقعی خودشان در قالب این مجموعهها به نمایش درنمیآید. فرهنگ سازی نمیشود. چیزی هم اگر ساخته بشود از همان اول با غم و مصیبت آغاز شده و مدام رفتارهای کینه توزانه را نشان میدهد. خب این به چه دردی میخورد؟ فایدهاش در چیست؟ بحث خیلی کلیتر از این حرفها است و باید بکوشیم سیاست گذاریها را درست کنیم.
نقش خود هنرمندان چیست؟ آیا آنها هم میتوانند در بهبود این جریان نقشی داشته باشند؟من همین چند وقت پیش طی مصاحبهای این جمله را گفتم که همه در مورد هنر نظر میدهند، الا خود هنرمندان. این اظهار نظرهای اشتباه کمترین تاثیر را دارد و موجب قهر مردم از تلویزیون میشود. نتیجهاش هم این است که به سراغ شبکههای اشتباه میروند و روابطی را یاد میگیرند که از پایه و اساس غلط است و اخلاق هیچ جایی در آن ندارد. و یا مسئله بعدی که تحکیم خانواده است. ما نمود واقعی این امر را کجا در سریالهایمان دیدهایم؟ عموما خانوادههای آسیب دیده به نمایش درمیآیند و حتی احترام نسل جدید هم به بزرگتر ها از دست رفته است. موضوعات این سریالها باعث شده نوعی فرهنگ پوچ گرایی به خصوص در نسل جدید به وجود بیاید که آخر و عاقبت همه چیز را در مرگ بدانند و گوششان هم از نصیحت پر است.
شما در این چند سال دوری از تلوزیون، فعالیتتان را همچنان در تئاتر ادامه دادید. فضای این عرصه را چطور ارزیابی میکنید؟ سطح کیفی آثار و نمایشها به نسبت قبل بهتر شده است؟بله، من اصلا رشته تحصیلیام کارشناسی تئاتر بود و بارها کارهای تلویزیونی مختلف با دستمزدهای خوب را به خاطر بازی در تئاتر از دست دادم، چرا که انتخاب اولم آن بود. متاسف هم نیستم. تئاتر هنر ارزشمندی است. در آن فرهنگ سازی، انتقال حسهای درست انسانی و فضاسازیهای درست بهتر شکل میگیرد و متن و آثار ساخته شده هم بسیار قویتر است و هم به سطح سلیقه و دانش خود هنرمندان نزدیکتر.
کمی هم به سراغ سوالات نوروزی برویم. در مجموع از سال 94 رضایت داشتید؟
خدا را شکر. در این سال خودم و هم همه اطرافیانم که دوستشان دارم، از سلامت برخوردار بودیم که این خود بزرگترین نعمت است. دروغ چرا؟ هنرمندان هم پا به پای مردم مشکلات مالی دارند و امنیت شغلیشان مدام در خطر است؛ با این حال سال بدی نبود و در اواخر همین سال هم که با همکاری یکی از دوستانم شرکتی را در زمینه مد و لباس تاسیس کردیم و اولین حضورمان در حشنواره مد و لباس فجر بود. خوشحالم که دولتمان بلاخره سیاست گذاریهایش را در این زمینه انجام داده و مد و لباس را به چشم یک صنعت مورد توجه قرار داده است. ما در کشورمان قومیتهای گوناگون و لباسهای متنوع بسیاری داریم و به لحاظ جنبههایی چون طراحی و رنگ شناسی خیلی میتوانیم از این لباسها استفاده بکنیم. به نظرم میتواند حرکات مثبت خوبی در این زمینه در راه باشد.
و آرزویتان برای سال 95 چیست؟
امیدوارم همه مردم سلامت باشند؛ پول حلال داشته باشند و دست اختلاس و اختلاسگر در سال جدید رو بشود. من امسال هم مثل هر سال دیگری سفره هفت سینم را میچینم و به زیبایی بصری و حس روانی آن اعتقاد دارم. سپس کتاب خداوند را در دستم میگیرم و برای همه مردم دنیا صلح و آرامش را آرزو میکنم. امیدوارم خانوادهها محکمتر از قبل باشند، دوستان به هم خیانت نکنند و سال خوبی در انتظار همه باشد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
دوم اینه که اگر مجموعه رو سبک کنند ، اونوقت میتونن حتی از افراد حرفه ای و کارنامه دار خارجی هم استفاده کنن.