زمان آن رسیده تا از خود بپرسیم حاصل ترویج موسیقی از نوع « شب کوک » چیست ؟ قرار است از دل این برنامه ها چند شجریان ، شهرام ناظری یا افتخاری و .... درآید؟ جایگاه موسیقی در رسانه ملی ما کجاست و چه تناسبی با اهداف « شب کوک » دارد؟
گروه سینما و تلویزیون: رضا سیف پور – مدرس دانشگاه در مطلب پیش رو به نقد برنامه شب کوک پرداخته و آورده است: زمان آن رسیده تا از خود بپرسیم حاصل ترویج موسیقی از نوع « شب کوک » چیست ؟
قرار است از دل این برنامه ها چند شجریان ، شهرام ناظری یا افتخاری و ....
درآید؟ جایگاه موسیقی در رسانه ملی ما کجاست و چه تناسبی با اهداف « شب
کوک » دارد؟
به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت که به صورت اختصاصی در اختیار خبرنگار ما قرار گرفته به شرح زیر است:
شبکه ماهواره ای « من و تو » را باید یکی از شبکه های تلویزیونی قابل توجه در سپهر رسانه ای جامعه ایران تلقی کرد. شبکه ای حرفه ای با پرسنل آموزش دیده که دقیقا با هدف تاثیر نهادن بر سبک زندگی ، باورها و ارزش های جامعه ایرانی شکل گرفت و از همان ابتدا آنقدر قوی ظاهر شد که توانست شبکه تاثیر گذاری مثل « فارسی وان » را از گردونه حذف کرده و در اندک زمانی « بفرمایید شام » و « اتاق خبر » خود را جایگزین « تب ویکتوریایی » فارسی وان کند . البته این سطحینگری است اگر اهداف شبکه ای مثل « من و تو » را محدود به اهداف تفریحی سرگرمی کنیم و از رویکردهای سیاسی آن غافل باشیم . نگارنده به خوبی می داند شنیدن این سخن ها شاید برای خیلی از اهالی رسانه تلخ باشد اما کارشناسان و دلسوزان به خوبی میدانند که در دنیای ارتباطات امروز ، آنچه مهم است توانایی یک اندیشه در تصاحب مخاطب از طریق ابزار « رسانه » است که از آن حتی با عنوان «جنگ رسانه ای یاد می شود . از اینرو باید بپذیریم که در این فرآیند رقبای جدی و مهمی داریم که ذهن و اندیشه مخاطبین ما را هدف قرار داده اند . لذا در این مسیر اگر حرف تلخی بشنویم بهتر از این است که چشم باز کنیم و ببینیم مخاطبی در کنار ما نیست ! ... .
یکی از مهترین برنامه های این شبکه ماهواره ای ( شبکه من و تو ) که توانست بخش قابل توجهی از جامعه را تحت تاثیر قرار دهد و در اندک زمانی اخبار هفته به هفته آن در محافل زمزمه شد ، برنامه « آکادمی موسیقی » بود که توسط یکی از خوانندگان معروف قبل از انقلاب اداره می شد و مجری آموزش دیده و زبده ای هم اجرای آن را بر عهده داشت . این برنامه در زمان خود توانست یک موج رسانه ای قوی در داخل ایران به راه بیاندازد که تبعات آن هنوز جاریست . دیری نپاییدکه این شبکه با شکل و شمایلی حرف ای تر اقدام به راه اندازی مجموعه ای جدید با عنوان « استیج » نمود . اگرچه این مجموعه نیز همچون « آکادمی » تا کنون نتوانسته خودرا از پشت صحنه ها و حاشیه های تاسف بار و عمدتا غیراخلاقی و غیر حرفه ای فرآیند تولید دور کند اما جالب است که بیش از مردم عادی جامعه ، ظاهرا توانسته بر اهالی رسانه و برنامه سازان که باید پرچمداران مقابله با نفوذ فرهنگی باشند تاثیر بگذارد . موضوع از اینقرار است که از اواخر کار « آکادمی » به تدریج مسابقه های خوانندگی به اشکال مختلف و عمدتا به گونه ای غیر حرفه ای و بسیار ضعیف در شبکه های مختلف تلویزیونی ما ( استانی و سراسری ) رواج یافت که آخرین و معروف ترین آن « شبک کوک » است .
نگارنده معتقد است موسیقی را باید زبانی جهانی برای بیان احساس و اندیشه یک جامعه تلقی نمود و بر این باورم که یک موسیقی خوب می تواند روح انسان را صیقل دهد . البته دقیقا به همان اندازه یک موسیقی نافرم هم می تواند روح را آزرده و روان را دستخوش آسیب سازد . لذا در همینجا باید بطور مشخص بیان کنم که اینجانب با اصل موسیقی و هنر آواز به عنوان یک هنر جهانی و ستودنی و گسترش آن از طریق رسانه های همگانی مخالفتی ندارم بلکه آن را مفید و ارزشمند می دانم اما این باعث نمی شود که از خود نپرسیم « استیج » و « شب کوک » هر یک به کجا می روند ؟
پاسخ این سوال ساده و اساسی می تواند مبین این نکته باشد که هر کدام تا چه حد مسیر پیش روی خود را به درستی برگزیده و در آن سیر نموده اند . نکته مهم اینکه در باره اهداف و ماهیت برنامه هایی مثل « آکادمی » و « استیج » بارها کارشناسان و داوران برنامه تلاش کرده اند تا پاسخ خود را اعلام کنند . بطور مثال اخیرا یکی از داوران مسابقه « استیج » در مقابل یکی از شرکت کنندگان زن این برنامه به روشنی گفت ؛ « هدف ما این است که موسیقی ایرانی خودمان را زنده نگه داریم( موسیقی لوس انجلسی). ما می خواهیم هنرمندان جدیدی آموزش دهیم و به جامعه معرفی کنیم » . اینک سوال اصلی این است که هدف اصلی برنامه هایی از نوع « شب کوک » و ده ها برنامه دست چندم مسابقه خوانندگی که همگی کپی های ناقص همین برنامه ها محسوب می شوند چیست؟ ما هم می خواهیم موسیقی ایرانی خودمان را زنده نگه داریم؟ اگر اینطور است موسیقی ایرانی ما کدام است؟ و چه ویژگی هایی دارد؟ ! ما میخواهیم هنرمندان جدید و جوان به جامعه معرفی کنیم ؟ اگر اینطور است جای هنرمندان فعلی موسیقی همین حالا در رسانه ملی ما کجاست؟ این یک تناقض اساسی در محتوا است که در عمل می تواند باعث ناکارآمدی برنامه های رسانه ای ما در فرآیند مقابله با جریان رسانه ای ماهواره ای شود.
شکی نیست که تنها باید از طریق ابزار « رسانه » به هجمه های رسانه ای پاسخ داد اما معنی این جمله کپی برداری و تقلیدهای سطحی در « ساختار » و عدم توجه به « محتوا » نیست . دقیقا این رفتار را پیش از این در مواجهه با برنامه « بفرمایید شام » داشتیم . بفرمایید شام یک برنامه جهانی است که امتیاز آن توسط شبکه فارسیزبان « من و تو »از شبکه ITV انگلستان خریداری شد . همانطور که برنامه هایی مثل « آکادمی » و « استیج » دقیقا تقلید ساختاری سطحی از برنامه پرمخاطب و جهانی « آمریکن استیج » البته با رعایت تناسب ساختار و محتوا . در واقع برنامه هایی به سبک « بفرمایید شام» هم در دنیا با هدف تداوم راهبرد « دیپلماسی رسانه ای » کشورها تولید می شوند که اگر از حق نگذریم سوای حاشیه های مبتذلی که عوامل برنامه به بار آوردند متاسفانه این برنامه تا حدی در تحت تاثیر نهادن بخشی از فرهنگ جامعه موثر واقع شد بطوریکه ما هم اکنون جنبه های آشکار این تغییررا در فهرست غذای بسیاری از رستوران ها و ورود برخی غذاها به سبد غذایی خانواده ها می بینیم و البته سایر جنبه های پنهان این نوع از « نفوذ فرهنگی » نیازمند پژوهش های جامعه شناختی جداگانه است اما سوای اینها متاسفانه دقیقا همزمان با اوج گرفتن بحث ها و گفتگوها پیرامون این برنامه در محافل خانوادگی و .... ناگهان شاهد ورود انواع برنامه های آشپزی بی محتوا با عناوینی همچون « بفرمایید شام ایرانی » و غیره شدیم که هیچ معلوم نبود کدام سیاست پیدا و پنهان را پیگیری می کرد . متاسفانه هیچگاه نخواستیم باور کنیم تقلیدهای سطحی و ناقص در ساختار ، بدون توجه به الزامات محتوایی ، و تنها هم سویی با ذائقه تغییر یافته مخاطبین ، استراتژی مناسبی در پدافند رسانه ای نیست و چه بسا این رفتارهای غیر علمی بر اثر گذاری محتوایی آن برنامه های ماهواره ای بیافزاید . یعنی همان کاری که اکنون برنامه هایی از نوع « شب کوک » پی می گیرند.
اکنون زمان آن رسیده تا از خود بپرسیم حاصل ترویج موسیقی از نوع « شب کوک » چیست ؟ قرار است از دل این برنامه ها چند شجریان ، شهرام ناظری یا افتخاری و .... درآید؟ جایگاه موسیقی در رسانه ملی ما کجاست و چه تناسبی با اهداف « شب کوک » دارد؟ این که ما نام « شب کوک » را ذکر می کنیم نه به این معناست که بحثی بر سر این برنامه مشخص داریم ... خیر، « شب کوک » یک نمونه است . تب برنامه های مسابقه موسیقی بیش از این ها در شبکه های مختلف شدت گرفته و این اگر به پشتوانه یک راهبرد فرهنگی نباشد خطری بزرگتر از خود برنامه های اصلی ماهواره ای متوجه فرهنگ ما می کند . بطوریکه می توان گفت حداقل تاثیر منفی آن تشدید فرآیند گسست نسلی است . به نظر نگارنده اگر « استیج » به همان صورت از شبکه« من و تو » ضبط شود و با تکنیک های تدوینی بدن های نیمه عریان خوانندگان پوشیده شود و سپس از شبکه های ما پخش گردد در دراز مدت تاثیرات منفی آن به مراتب کمتر از تهیه و پخش برنامه های تقلیدی فاقد راهبرد فرهنگی است . از اینرو پیشنهاد می کنم برنامه سازان و اهالی رسانه به دقت به موضوع پیام های پیدا و پنهان برنامه های تولیدی بیاندیشند . تقلید و کپی برداری دقیق و مناسب از یک برنامه و بومی نمودن آن با لحاظ کردن اهداف و اولویت های فرهنگی خود ، نه تنها اشکالی ندارد بلکه در دنیا بسیار مسبوق سابقه است لیکن سطحی انگاری و کپی برداری ناقص بدون توجه به پیام های محتوایی میتواند بسیار آسیب زا و خطر آفرین برای فرهنگ جامعه باشد که از پشتوانه های سترگی برخوردار است .
والسلام
(دیشب تو خواب ستاره ها رو چیدی..؟ به ...)
به جای اینکه پشت هم باشیم میایم روبه رو هم قرار میگیریم .
دوست عزیز این حرف شما نصیحت خیلی خیلی بزرگیه که امیدوارم همه مردم ایران اونو درک کنند . درود برگیلان و مردم بی مثالش . با کمال احترام از تهران .
باز این دوسته عزیزه !!ما به مردم ایران توهین کرد.تو خودت سعی کن اینقدر جلوی کاربران وانیسی بقیه مردم ایران به خودشون مربوطه که چکار میخواهند بکنند.
شب کوک خیلی برنامه فوق العاده ای است.
در جذب مخاطب به روش صحیح هم بسیار خوب عمل کرده. دلیل اصلی موفقیتش هم وجود یک آدم بسیار حرفه ای به نام باربد بابایی است.
باربد جان با قوت به کارت ادامه بده. خدا قوت و دمت گرم
از مدیران شبکه نسیم هم ممنونم که با برنامه هایی مثل شب کوک و خندوانه و دورهمی باغث شدند مردم شاد بشن.
چشم میگم خب
این یعنی ایجاد اختلافات قومی در کشور بهتره بدونی همه ایرانیان با هم ارتباط خیلی زیادی دارن و فقط تجزیه طلبان هستند که ارتباط چندانی ندارند و اوناهم ان شا الله اصلاح میشوند
اخه اگه تو ارزشی برای کورش قائل بودی چرا از گروهکهای ضد دولتی و ضد ایرانی کومله و پژاک و ... دفاع میکنی؟
اگه کورش زنده بود چه برخوردی با اونها{گروهکهای ضد ایرانی}داشت؟
بهتره از نام کورش سواستفاده نکنی
همه میدونن چه کسانی بیشترین گروهکهای تروریست رو دارن بیشترین نافرمانیهای مدنی بیشترین میزان قاچاق شکستن مجسمه شهدا اتش زدن هتلها و چادرهای مسافرین همه این دردها فقط برای تجزیه و ایجاد کشور هست
روی مرد دوهزار چهره رو سفید کرده
خوزستانی مقیم تهران هستم و از تهران کامنت میگذارم . اما چیزی که مشهود است آقایان حرفی برای گفتن ندارند و چون خودشان هم میدانند دارند حرف می بافند هی به ای پی واین چیزها متوسل میشوند و در زیر نور آفتاب شب به خیر میگویند .
میگویم ایران یکیست و ملت ایران واحد . مینویسند تو خواهان تجزیه ایرانی .
میگویم حاضرم بروم به خاطر آذربایجان کشته شوم ، میگویند تو بین آذربایجان وخوزستان دشمنی راه می اندازی .
می گویم همه نسبت به این وطن وظیفه داریم میگویند به یک جایی وصلی .
خداوکیل خودتان قضاوت کنید .آیا اینها خودشان به جایی وصل نیستند ؟ آیا به وضوح برای ترکیه ساز نمی زنند ؟من در یکی از کامنتهای دیگرم نوشته ام که هستم و از کدام ایل وتبارم . ایل من، ایل بختیاری نیازی به توضیح ندارد . در طول تاریخ با دشمنان ایران جنگیده ایم وامروز هم یکی دیگر از فرزندان ایل بختیاری اینجا جلوی دشمنان این سرزمین سخن می گوید .
به خودتون بیاید باوا از نظر من هم برنامه ی استیج و هم شب کوک برنامه های فوق العادی هستن.
عده ای جنگ قومیتی راه انداخته و ادعای دیگری دارند و مانند کاسه داغ شدند و وارد جنگ قومیتی ترک/کرد شدند
جناب مثلا خوزستانی چند روزی قبل از عید بند رو اب داده ای با گفتن اینکه کرد هستی و ساکن تهران
جناب آقا بهرام البته ممکنه کسی کرد باشه ولی ساکن تهران باشه ها .اون قدیمها که کار گیر میومد ولی کارگر گیر نمیومد یه بنده خدای یزدی رفته بود آبادان نان مشهدی میفروخت و بالهجه رشتی صحبت میکرد که نشناسنش. ضمنا کلاه خودشو وارونه میگذاشت سرش که همسایه ها فکرکنند موقعیکه صبح زود میره نانوایی سرکار، شیفت شبکار بوده تازه داره برمیگرده .بعد هم مشخص شد اصلا یزدی نبوده.
اساسا در نوع گفتار این شخص مثلا خوزستان میشه فهمید داره دایره جنگهای قومیتی خویش رو اضافه میکنه با اوردن نام خوزستان
بهتره بدونی خوزستانیها در جنگ چه کردند با دستان خالی جلوی لشگر های زرهی عراق ایستادند خم به ابرو نیاوردند تا تو الان با صادرات نفت و مصرف گاز اسوده بنشینی و جنگ قومیتی براه بیندازی