برای مجیدی زود است سرمربی استقلال شود /مربی که تیمش سقوط کرده باز به او تیم می دهند/ نمی خواستم دکور باشم

گروه ورزش؛ مدافع کم حاشیه و همیشه آماده روزگار نه چندان دور استقلال حالا به جرگه مربیان پیوسته و خودش اعتقاد دارد روزی سرمربی استقلال می شود.

به گزارش بولتن نیوز؛ البته او از نوع مدیریت مدیران فوتبال گله دارد که آنطور که باید و شاید به مربیان جوان اعتماد نمی کند. به عقیده پاشازاده آنچه باعث تحول فوتبال ما می شود جریان تازه ای است که توسط همین مربیان جوان به فوتبال ما افزوده خواهد شد. مصاحبه اختصاصی بولتن نیزو با مهدی پاشازاده اینک پیش روی شماست.

* پاشازاده از مربیانی به شمار می رود که از نسل طلایی فوتبال ایران وارد مربی گری شده است. هم دوره منصوریان و گل محمدی. به عنوان مقدمه از وضعیت برخورد فوتبال ایران با مربیان جوان بگویید.

حقیقتش از همان ابتدا دوست داشتم در مربی گری متفاوت باشم. از ادامه سبک های قبلی خوشم نمی آمد. در سال های پایانی فوتبال به دنبال مربی گری بودم از این رو با جدیت این کار را دنبال کردم. بعد از آن هم سعی کردم در ایران پله پله بالا بیایم تا بعدا متهم به این نشوم که یک شبه مربی فلان تیم بزرگ شدم.به خاطر دارم زمانی که در اتریش بودم هم به عنوان بازیکن برای تیم بازی می کردم و هم در نقش یک مشاور و یا کمک به مربی تیم کمک می کردم.در آنجا چند بازی متوالی مربی تیم به خاطر بیماری نتوانست به تمرین بیاید و امورات تیم به من واگذار شد. درحالی که تیم خوب نتیجه نمی گرفت من شرایط را تغییر دادم و نتایج خوب تیم مان شروع شد. بعد ها به آلمان رفتم تا دوره های مربیگری را در آنجا سپری کنم. من از همان ابتدا کار مربیگری را واقعا دوست داشتم. به نظرم در ایران هم در امر مربی گری بد کار نکرده ام. هر کس بازی های تیم های مرا دیده باشد متوجه می شود که تیم های من از نظر نوع و سبک بازی و البته تاکتیک با تیم های دیگر فرق دارند. البته امیدوارم این حرف هایم دال بر خودستایی قلمداد نشود. دوست دارم

*به نظر می رسد از اینکه به حق تان نرسیدید ناراحت هستید؟

من هنوز سن و سالی ندارم اما متاسفانه در فوتبال ایران مربی گری تبدیل به یک صف شده است. به عنوان مثال فلان مربی اخراج می شود و عوض اینکه فضا برای مربیان جوان تر با افکار نو مهیا شود فلان مربی با تجربه جانشینش می شود او می رود ته صف تا بعد از چند مدت یک تیم بیاید سراغش. در جهان مربیان جوان و صاحب سبک کار را در دست دارند اما متاسفانه در فوتبال ما به سختی به یک جوان اعتماد می کنند و این در نهایت به ضرر فوتبال ماست. چون جریان تازه را مربی جوان به راه می اندازد. نه اینکه منکر تجربه مربیان قدیمی باشم. اما باید نسبتی بین جوان تر ها و قدیمی ها باشد که متاسفانه در فوتبال ما اعتماد زیاید به جوانترها نمی کنند.

*اما الان مربیان جوان هم کم در لیگ برتر خودمان نداریم.

میان مربیان جوان و قدیمی تر ها فاصه زیادی وجود دارد. فراموش نکید دنیا درحال پیشرفت است. الان در دنیا مربیان چون گواردیولا، انریکه، کونته مربی گری می کنند که از مربیان جوان هستند. و مربیان با تجربه هم یا خود را بازنشسته می کنند یا به لیگ های کم اهمیت تر همچون چین و امارات می روند. نگاه کنید ببیند یوپ هانکس چطور خود را بازنشسته کرد و یا فرگوسن با آن همه افتخار کنار رفت. متاسفانه در ایران اینگونه نیست. مربیان قدیمی کنار نمی روند تا راه برای جوان تر ها باز شود.

جالب تر اینکه بعضی ها حتی در نتیجه گیری هم مشکل دارند و تیمهای شان سقوط می کند اما باز هم در لیگ تیم می گیرند. بعضی اتفاقات واقعا عجیب است. مربی تیم لیگ برتر تیم را به لیگ یک می برد و سال بعد باز هم تیم دیگری را به او می دهند. این مساله عجیب نیست؟ هیچ منطقی نمی توان برای اینگونه تصمیمات پیدا کرد.

* خب با فاصله گرفتن از این موضوع برسیم به پیشنهادی که ابتدای فصل قبل یه شما شد تا به عنوان دستیار شماره یک قلعه نویی در استقلال کار کنید. چه شد که به آن پیشنهاد پاسخ منفی داید؟

جنس من جنجالی نیست و اهل شلوغ کاری و مصاحبه های پر تعداد نیستم.حقیقتا در مورد عدم همکاری ام با قلعه نویی دلایل مختلفی وجود دارد. امیر قلعه نویی از مربیان خوب و با دانش فوتبال ایران است. اما شرایط به گونه ای نبود که با او همکاری کنم. من علاقه ندارم در باشگاه مثل یک دکور فقط

نظاره گر باشم. دوست دارم همیشه نقش مفیدی را ایفا کنم. از ابتدا که با قلعه نویی صحبت کردم قرار بر این بود که یک شکل مناسب به کادر فنی تیم بدهیم. من عقاید خودم را داشتم و بحث کمک یک و دو نبود. اما وقتی آرایش کادر فنی را دیدم متوجه شدم با این روند کاری از دست من بر نمی اید. خب وقتی مفید نیستم چرا بیجهت در یک مجموعه حضور داشته باشم؟ من هرگز دستیاری را قبول نمی کنم و هرکجا باشم مایلک سرمربی باشم. اما به خاطر استقلال و قلعه نویی آن پیشنهاد را قبول کردن ولی متاسفانه فضا به گونه ای بود که مطمئن بودم حضورم تنها نمادین است و آنچه می خواهم نمی توانم در استقلال ولو به عنوان دستار پیاده کنم. البته امیدوارم همکارانم از دست من ناراحت نشوند. هرکسی یک سبک کاری و عقایدی دارد.

* فلسفه شما به عنوان فوتبالیستی که سال ها مدافع بودید با بازی هجومی چه سنخیتی دارد؟

در دورانی که بازی می کردم فقط مدافع نبودم. در زمان مرحوم حجازی هر زمان که تیم نیاز داشت به جلو می رفتم و نقش یک مهاجم را ایفا می کردم. بنابراین بازیکنی بودم که توانایی بازی در پست های مختلف را داشتم. اما در امر مربی گری باید همیشه خودتان را برنده بدانید. باید تفکر پیروزمندانه داشته باشید و با برنامه پیش بروید. اینگونه می شود که یک مربی جسور خواهد شد وگرنه پست یک بازیکن در دوره فوتبالیست بودن هیچ ربطی به افکارش در مربی گری ندارد. سوال من این است مگر مرحوم ناصر حجازی به عنوان گلر هجومی ترین تاکتیک های ممکن را در تیم هایش اجرا نمی کرد؟

*شما به همراه منصوریان و البته فرهاد مجیدی از مربیانی محسوب می شوید که همه از شما به عنوان مربیان آینده استقلال نام میبرند. فکر می کنید چه زمانی نیمکت استقلال به شما برسد؟

همانطور که گفتم ما در عصری هستیم که مربیان جوان در فوتبال نقش مهمی را ایفا می کنند. به اعتقاد من فرهاد مجیدی باید از تیم های کوچکتر کار مربیگری را شروع کند. او نباید به این زودی ها مربی استقلال شود. زیرا من ومنصوریان کارمان را از جاهای دیگر شروع کرده ایم. البته نمی توان مربیگری را با بازی گری مقایسه کنید. شاید شما در بازیگری بازیکن خوبی باشد اما نتوانید در مربیگری خوب عمل کنید. من فرهاد را دوست دارم و این حرف را می زنم تا به راحتی محبوبیت فراوانش را قمار نکند. اگر مجیدی پله پله بالا بیاید آن وقت تجربه کافی را برای هدایت استقلال خواهد داشت. دو نتیجه بد بگیری هر کسی با هر گذشته ای باشی تماشاگران همه چیز را فراموش می کنند. فوتبال بی رحمی های خودش را دارد.

*مدتی بود که استقلال خوب نتیجه نمی گرفت و تا حدودی هوادارانش را نا امید کرد اما در دو بازی اخیر خوب کار کرده است. شما نقاط ضعف این تیم را در چه مسائلی می بینید و دست آخر چه جایگاهی را برای شاگردان مظلومی متصور می شوید؟

واقعیت این است که استقلال دچار یک سری از حواشی خاص است. اما اگر بخواهیم از نظر فنی این تیم را بررسی کنیم می بینیم بزرگترین ایراد شان شکاف و عدم حمایت بین خطوط سه گانه است. البته مهدی رحمتی یک تنه بسیاری از ضعف ها را پوشش داده و این بزرگترین نقطه قوت آنها به حساب می آید.

فوتبال زیبا و غیر زیبا هم تعاریف کلاسیک خودش را دارد. تیم مظلومی در بسیاری از بازی ها مالکیت توپ و ایضا میدان را در اختیار دارد اما آنطور که باید و شاید دامنه دار حمله نمی کند و سپس مخاطب احساس می کند بازی آنها زیبا نیست. در صورتی که گرفتن مالکیت به همین سادگی ها نیست. امیدوارم در بازی های باقی مانده آنها همچنان هوشمندانه بازی کنند و در بازی های حساس امتیازات کافی را بگیرند. اما با توجچه به نزدیکی میلیمتری رقبا واقعا نمیتوانم چیزی را بهص ورت دقیق پیشبینی کنم. با توجه به نزدیکی امتیازها در بالای جدول شاید یک برد و باخت در روز پایانی، تکلیف تیم قهرمان و چهارم را روشن کند.

* در مورد انتخابات فدراسیون فوتبال چه پیش بینی دارید و به نظر شما کدام فرد شایسته ریاست فدراسیون فوتبال است.

به نظر من مهمترین شاخصه ای که فوتبال ما در این برهه به شدت به آن نیاز دارد قاطعیت است. هر فردی رئیس می شود باید قاطع باشد. کارلوس کی روش این روزها اعتراضاتی دارد و از ما چیزهایی را می خواهد اگر رئیس فدراسیون قاطع باشد سرمربی تیم ملی نمی تواند هر روز یک ساز بزند. البته وظیفه فدراسیون است زمین را تامین کند البسه را تامین کند و در این موارد من حق را تمام و کمال به کی روش می دهم اما اگر رئیس به اندازه کافی برندگی نداشته باشد آن وقت ممکن است سرمربی تیم ملی چیزهایی را که در حیطه اختیارات او نیست را هم مطرح کند. امیدوارم آنچه به صلاح فوتبال ایران است در انتخابات فدراسیون فوتبال رخ دهد.

* به عنوان آخرین سوال در مورد تعداد کم بازی های ملی شما صحبت کنیم. در این باره چه حرفی دارید.

گذشته ها گذشته و در موردش نبش قبر چیز زیادی را به ما نمی دهد. اما من بسیار بدشانس بودم. در روزهایی که به گواه کارشناسان یکی از بهترین بازیکنان استقلال بودم جایی در تیم ملی نداشتم. کاش محمد مایلی کهن توضیح قانع کننده ای در مورد پشت خط نگه داشتن من داشت. از سوی دیگر بخاطر سربازی یکی دو سال تیم ملی را از دست دادم. اما خوشحالم که در مهمترین بازی های تاریخ فوتبال ایران در زمین حضور داشتم از تقابل حماسی مقابل استرالیا تا بازی در جام جهانی مقابل یوگوسلاوی ، آمریکا و آلمان. اگر بیجهت در دوره آقای مایلی کهن پشت خط نمی ماندم قطعا بازی های ملی ام چند برابر می شد.اما خوشحالم که دست اخر توانستم حقانیتم را ثابت کنم با بازی در جام جهانی و حضور در بوندس لیگا به عنوان یک مدافع.