گروه بین الملل: پس از اجرایی شدن توافق هسته ای میان ایران و قدرت های غربی، برخی از ناظران و پژوهشگران بین المللی بر این باور هستند که جمهوری اسلامی ایران به تحکیم همزمان منافع ملی و موقعیت منطقه ای خویش اقدام نموده است. بخشی از موقعیت منطقه ای ایران همواره بخاطر ارتباط فعال و منسجم با متحدین اش بوده است، پرسش اساسی این است که آیا «برجام» یعنی پایان حمایت ایران از گروه های حامی اش در منطقه؟
تحلیل خبرنگار المانیتور حاکی از آن است که جمهوری اسلامی ایران با رسیدن به توافق هسته ای نه تنها فضای خویش را در منطقه و جهان گسترش داده است بلکه متحدین اش همچون گروه حزب الله در لبنان نیز از این شرایط جدید بوجود آمده سود خواهند برد. در این شرایط، حزب الله می تواند از فضای جدید برای ایفای نقش فعال تری در مقابله با بلوک ضد ایرانی استفاده نماید. متن این نوشته بدین قرار است:
المانیتور: یک سئوال رایج در لبنان این است که توافق اتمی ایران با قدرتهای جهانی، چه اثری میتواند بر روابط این کشور با حزبالله بگذارد. اما مقامهای حزب و ناظران مستقل لبنانی معتقدند که پیوندها میان ایران و حزبالله ناگسستنی هستند. آنها بر این باورند که با توجه به تغییرات ژئوپلیتیکی که در منطقه و فراتر از آن در حال شکلگیریاند، حال که برجام اجرایی شده است، موقعیت حزبالله نیز تقویت خواهد شد.
یک مقام حزبالله که نخواست نامش فاش شود، با اشاره به این که گروه متبوعش به عنوان قویترین متحد ایران شناخته میشود، به المانیتور گفت: هرکس فکر کند که بازگشت ایران به مسائل ملیاش، حمایت این گروه را از حزبالله کاهش خواهد داد، «از نوع فکر و نگاه ایران خبر ندارد».
مقام مذکور در حالی که از ضاحیه جنوبیه -محلهای در بیروت که عمدتاً تحت عنوان مقر حزبالله شناخته میشود- با المانیتور گفتوگو میکرد، گفت: «حزبالله برای ایران بیش از یک متحد است». او با تاکید بر این که طبق ایدئولوژی مشترک، هر موفقیتی برای ایران، موفقیت برای برای حزبالله و ولایت فقیه است، گفت که رابطه فیمابین، مشابه رابطه «پدر و فرزندی است».
این مقام افزود که حزبالله اطلاعات معتبری دارد مبنی بر اینکه ایران حاضر نشده تا غیر از مسئلهٔ هستهای، در هیچ مورد دیگری با شش قدرت جهانی مذاکره کند و به عنوان نشانهٔ این امر، به عدم تفاوت در حمایت ایران از این جنبش لبنانی اشاره کرد.
صاحبنظران در این حوزه نیز دیدگاه مشابهی دارند.
حسام مطر، پژوهشگر مستقل روابط بینالملل در لبنان که به حزبالله نیز نزدیک است، به المانیتور گفت: «در ایران، دولتی را داریم که در خدمت انقلاب است و حزبالله در قلب این انقلاب قرار میگیرد».
به گفته مطار، آنچه روابط ایدئولوژیک میان طرفین را منحصر بهفرد میکند، گرد هم آمدن «ایدئولوژی مقاومت علیه اسرائیل با ایدئولوژی شیعی» است. در صورتی که مثلاً در پیوند مابین سوریه و ایران، «ایدئولوژی مقاومت علیه اسرائیل» بازیگر اصلی است.
مقام حزبالله که پیشتر از وی یاد شد، میگوید تهران به جای تقویت رابطه با واشینگتن که موضع خصمانهای نسبت به حزبالله دارد، سیاست نزدیکی به اروپا و چین را اتخاذ کرده است. این موضعگیری، به عقیده او، نشان دیگری است از این که حزبالله نباید از بازگشت ایران به صحنه جهانی نگران باشد.
او با اشاره به دیدار رئیسجمهوری چین از ایران در روز ۲۳ ژانویه و دیدار حسن روحانی از ایتالیا و فرانسه طی سفر اروپایی اخیرش، با اطمینان میگوید: «ایران میخواست به توافق اتمی دست یابد تا پیوندهای خود را با بازیگران بینالمللی، غیر از واشینگتن، بازیابی و تقویت کند».
علیرغم واشینگتن، پکن حزبالله را به عنوان گروهی تروریستی نشناخته و بنابراین، ارتباط با این گروه را محدود نکرده است. اتحادیه اروپا تنها «بخش نظامی» حزبالله را یک سازمان تروریستی شناخته اما ارتباط خود را با آنچه «جناح سیاسی»این گروه مینامد، حفظ کرده است.
پس از اجراییشدن برجام، چین با زیرساختهای بازار انرژی، به عنوان بخشی از راهبرد «یک کمربند، یک جاده» وارد منطقه میشود. این امر به عقیدهٔ مطر، پیشرفت بزرگی برای حزبالله است. او به المانیتور گفت: «هرگونه نقشآفرینی از سوی هر قدرتی غیر از آمریکا در منطقه، بهویژه آنان که پروژههای استعماری ندارند، به نوعی توازن در منطقه و کاهش نفوذ آمریکاییها کمک میکند». مطر افزود که این توازن، به نفع حزبالله تمام میشود.
احتمالاً یکی از بزرگترین عوامل که به چنین تفکری اعتبار میبخشد، این است که پکن نسبت به واشینگتن که سیاستش حمایت مستقیم از اسرائیل در منطقه و دشمنی با حزبالله است، بازیگر بیطرفی محسوب میشود. همزمان، یک منبع ایرانی به المانیتور گفت که پکن حزبالله را یکی از متحدان خود در مبارزه با تهدید تروریسم میبیند. منبع، که نخواست نامش فاش شود، از قول یکی از اعضای هیئت همراه رئیسجمهوری چین به هنگام بازدیدش از ایران، گفت که «حزبالله با تروریستهای چینی در سوریه میجنگند. این اشارهای است به بومیان اویغور چین، مسلمانانی که چین میگوید گروهی از آنان به گروههای تروریستی سوریه پیوستهاند.
از سوی دیگر، اهمیت حزبالله به عنوان یک متحد برای ایران در منطقه، از زمان تنشهای اخیر در خاورمیانه، روشنتر شده است. این گروه نقشی حیاتی در حفظ حکومت بشار اسد در سوریه که متحد منطقهای شماره یک ایران محسوب میشود، بازی کرد.
حزبالله نیروهای نظامی خود را به عراق اعزام کرده تا در جنگ علیه تروریستهای داعش شرکت کنند و نگذارند این گروه افراطگرا به تهدیدی خطرناک علیه امنیت ملی ایران در همسایگی بدل شود.
مطر گفت: «از آنجا که آن کشورهای محور مقاومت [عراق و سوریه] در شرایط سختی هستند و بنابراین نمیتوانند نقش پیشگام خود در منطقه را ایفا کنند، حزبالله بخشی از این خلاء را پر میکند».
همزمان با آن که احتمال تشکیل یک بلوک منطقهای علیه ایران میان عربستان سعودی و اسرائیل وجود دارد، ایران میتواند نقشی بزرگتر برای حزبالله قائل شود. در حالی که کشورهای عرب متحد ایران مانند عراق و سوریه با چالشهای اخیر درگیر شدهاند، حزبالله میتواند نقشی حتی بزرگتر از جایگاه کنونیاش در جهت مقابله با بلوک ضد ایرانی به رهبری عربستان/اسرائیل بر عهده گیرد.
طبق گفته مطر، نقش حزبالله در جلوگیری از ظهور چنین بلوک [ضد ایرانی] یا ممانعت از تبدیلشدن آن به یک بلوک عربی-اسرائیلی، حیاتی است.
او با ذکر این که «حزبالله ماهیت عربی و تاریخچه مبارزه با اسرائیل را دارد»، گفت: «چنین امری حزبالله را قادر میسازد تا به جاهایی وارد شود که ایرانیان امکان نفوذ به آن را ندارند».