چندی است که در محافل اقتصادی، این بحث مطرح شده است که اصلاحات اقتصادی در ایران، مردی شبیه «ظریف» میخواهد که با ایجاد ترکیب بهینهای از «نگاه کارشناسی، مطالبات مردم و دغدغههای ارکان اصلی حاکمیت» بتواند از مسیر توسعه، مانع زدایی کند
گروه اقتصادی: علی میرزاخانی: چندی است که در محافل اقتصادی، این بحث مطرح شده است که اصلاحات اقتصادی در ایران، مردی شبیه «ظریف» میخواهد که با ایجاد ترکیب بهینهای از «نگاه کارشناسی، مطالبات مردم و دغدغههای ارکان اصلی حاکمیت» بتواند از مسیر توسعه، مانع زدایی کند. ایده بسیار مبارکی است. فارغ از اینکه این چهره پیدا بشود یا نشود و این اتفاق بیفتد یا نیفتد، همینکه توقع عمومی به این سمت گرایش یابد راه حل پیدا خواهد شد.
برای یافتن چهره اقتصادی معادل «ظریف» باید ابتدا ویژگیهای تعیین کننده وی را فهرست کرد که به طور خلاصه عبارتند از: ١-اشراف کامل به حوزه مسوولیت خود هم از لحاظ علمی و هم از لحاظ تجربه اجرایی ٢-مدیریت وزارت خارجه با ایفای نقش سیاستگذار نه مدیر ساختمان یا مبصر ٣-جسارت و ریسک پذیری بالا ۴-حفظ روحیه امید و نشاط در سختترین شرایط کاری ۵-گزارش دهی مستقیم و مستمر به مردم ۶-تشکیل تیم کارشناس، متین، مؤدب و باکیاست ٧-اولویت دهی کامل به منافع ملی و عدم حبس خود در حصار تنگ یک جناح خاص ٨-ارتباطی فراتر از حوزه مسوولیت خود با تمامی اقشار جامعه اعم از متفکران، نویسندگان، هنرمندان، ورزشکاران و غیره.
شاید بتوان از میان چهرههای اقتصادی مؤثر در تصمیم سازیهای فعلی کشور سه نفر را مثال زد که ویژگیهایی مشابه «ظریف» دارند؛ البته دوستان صاحبنظر حتما این فهرست را تکمیل خواهند کرد تا ان شاءالله تصمیم گیران اقتصادی کشور در حد توقع مردم و صاحبنظران ارتقا یابند. سه چهرهای که از نظر اینجانب، تواناییهایی مشابه «ظریف» در حوزه اقتصاد دارند عبارتند از: مسعود نیلی، عباس آخوندی و محسن جلالپور. البته اگر ویژگیهای خاص این سه نفر در یک نفر جمع شده بود چه بسا بهتر بود!
تحلیل محتوای سخنرانیهای روحانی نشان میدهد که وی اشراف خوبی به مسائل اقتصادی کشور پیدا کرده است و به همین دلیل، مهمترین مسوولیت وی برای دوره پساتحریم، بازآرایی تیم اقتصادی است. صرفنظر از برخی دستگاهها همانند بانک مرکزی که کارنامه قابل قبولی به ویژه از نظر مقاومت در برابر فشارهای غیرکارشناسی داشته است، کارنامه برخی از دستگاهها با الزامات فعلی کشور و نیز با توقعات مردم و صاحبنظران همخوان نیست. شاید تاکنون که اولویت اصلی کشور، مساله هستهای بود دور شدن مسایل اقتصادی از کانون تمرکز، قابل توجیه بود اما در دوره پساتحریم ضروری است از آنچه یک سیستم تصمیم گیری را ناکارآمد میکند دوری شود که همان سپردن مسوولیتهای بزرگ به افراد کوچک و مسوولیتهای کوچک به افراد بزرگ است.
منبع: کانال تلگرام اقتصاد