در همین نامه علی(ع) با صراحت یکی از ویژگیها را تعلق به جبهه خودی می دانند و می فرمایند: كسي كه در مسند مسئوليت در نظام اسلامي قرار مي گيرد مي بايد تعلق خاطر فكري و قلبي كامل به گفتمان خودي داشته باشد و هم از حيث نظري و هم از حيث قلبي و نيز رفتاري وابستگي به رقيب دشمن نداشته باشد.
گروه فرهنگی: در
یادداشت پیش رو که به قلم فرزاد جهانبین* به نگارش در آمده، نگارنده آورده است: در همین نامه علی(ع) با صراحت یکی از ویژگیها را تعلق به
جبهه خودی می دانند و می فرمایند: كسي كه در مسند مسئوليت در نظام اسلامي
قرار مي گيرد مي بايد تعلق خاطر فكري و قلبي كامل به گفتمان خودي داشته
باشد و هم از حيث نظري و هم از حيث قلبي و نيز رفتاري وابستگي به رقيب دشمن
نداشته باشد.
به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت که به صورت اختصاصی در اختیار خبرنگار ما قرار گرفته، به شرح زیر است:
در نهج البلاغه خودی و غیر خودی را در دو بخش می توان مورد بحث قرار داد: یک عموم مردم و دو کاندیداهای ورود به عرصه قدرت
علی(ع) در نگاه به مردم، بحث خودی و غیر خودی را رد می کنند. بعنوان نمونه در نامه 53 خطاب به مالک می فرمایند: قلبت را مالامال از محبت به مردم نما و نسبت به اینان درنده خو مباش که خوردن اینان را غنیمت شماری؟ که مردم دو دسته اند. یا شبیه تواند در خلقت و یا برادر تواند در دین.
ایشان در جریان حمله غامدی به انبار و تعرض به یک زن مسلمان و زن غیر مسلمان که در ذمه مسلمین بوده است چنان برمی آشوبند که بیان می دارند اگر انسان مسلمان از این غم بمیرد بر او ملامتی نیست.
اما در سطح دوم و در مورد کسانی که در بدنه حاکمیت وارد می شوند چنین نیست و علی (ع) به تعبیری محرم و نامحرم و خودی و غیر خودی را مطرح می کنند و بارها و بارها معیارهایی را برای گزینش و به کارگیری در پستهای حکومتی مطرح می کنند.به عنوان نمونه در نامه به مالک می نویسند:انظر في امور عمالك فاستعملهم اختبارا...آنان را با آزمايش (و تحقيق و كشف صلاحيت) به كار بگمار.
در همین نامه علی(ع) با صراحت یکی از ویژگیها را تعلق به جبهه خودی می دانند و می فرمایند: كسي كه در مسند مسئوليت در نظام اسلامي قرار مي گيرد مي بايد تعلق خاطر فكري و قلبي كامل به گفتمان خودي داشته باشد و هم از حيث نظري و هم از حيث قلبي و نيز رفتاري وابستگي به رقيب دشمن نداشته باشد.
علي (علیهالسلام)در بياني زيبا در اين خصوص به مالك مي نويسند: إِنَّ شَرَّ وُزَرَائِكَ مَنْ كَانَ لِلْأَشْرَارِ قَبْلَكَ وَزِيراً وَ مَنْ شَرِكَهُمْ فِي اَلْآثَامِ فَلاَ يَكُونَنَّ لَكَ بِطَانَةً فَإِنَّهُمْ أَعْوَانُ اَلْأَثَمَةِ وَ إِخْوَانُ اَلظَّلَمَةِ وَ أَنْتَ وَاجِدٌ مِنْهُمْ خَيْرَ اَلْخَلَفِ مِمَّنْ لَهُ مِثْلُ آرَائِهِمْ وَ نَفَاذِهِمْ وَ لَيْسَ عَلَيْهِ مِثْلُ آصَارِهِمْ وَ أَوْزَارِهِمْ وَ آثَامِهِمْ مِمَّنْ لَمْ يُعَاوِنْ ظَالِماً عَلَى ظُلْمِهِ وَ لاَ آثِماً عَلَى إِثْمِهِ أُولَئِكَ أَخَفُّ عَلَيْكَ مَئُونَةً وَ أَحْسَنُ لَكَ مَعُونَةً وَ أَحْنَى عَلَيْكَ عَطْفاً وَ أَقَلُّ لِغَيْرِكَ إِلْفاً فَاتَّخِذْ أُولَئِكَ خَاصَّةً لِخَلَوَاتِكَ وَ حَفَلاَتِكَ
بدترين وزيران تو، وزيرى است كه وزير بدكاران پيش از تو بوده است و شريك گناهان ايشان. مبادا كه اينان همراز و همدم تو شوند، زيرا ياور گناهكاران و مددكار ستم پيشگان بودهاند. در حالى كه، تو مىتوانى بهترين جانشين را برايشان بيابى از كسانى كه در رأى و انديشه و كاردانى همانند ايشان باشند ولى بار گناهى چون بار گناه آنان بر دوش ندارند، از كسانى كه ستمگرى را در ستمش و بزهكارى را در بزهش يارى نكرده باشند. رنج اينان بر تو كمتر است و ياريشان بهتر و مهربانيشان بيشتر و دوستيشان با غير تو كمتر است. اينان را در خلوت و جلوت به دوستى برگزين. در این بیان شریف، حضرتش تاکید می کنند کسانی را انتخاب کن که أَحْنَى عَلَيْكَ عَطْفاً وَ أَقَلُّ لِغَيْرِكَ إِلْفاً مهربانيشان بيشتر و دوستيشان با غير تو كمتر است.
*دکتری مطالعات انقلاب اسلامی- دانشگاه معارف اسلامی
/دانشجوی نمونه دانشگاه در دوره دکتری در سال تحصیلی ۸۶-۸۷.
انتهای پیام/