او ادامه داد: به همین خاطر همراه دوستم به یک مانتوفروشی در شمال شهر رفتیم. آنها از همان ابتدا با دیدنم گفتند میتوانم خیلی زود کارم را در آنجا شروع کنم و با بستن قرارداد برای فروش مانتوهایشان به عنوان مدل، کارم را شروع کردم و خیلی زود همه عکسهایم در صفحه اینستاگرام و اینترنت پخش شد.
این دختر جوان افزود: اوایل برایم خیلی کار هیجانانگیزی بود اما به مرور که عکسهایم را در هر گوشی و صفحهای میدیدم ترس به جانم افتاد چرا که خانوادهام در جریان این ماجرا نبودند و نگران هستم برادرم متوجه این ماجرا شود.
او گفت: پس از آن در این مانتوفروشی تسویهحساب کردم و دیگر کارم را ادامه ندادم. خیلی میترسیدم، به همین خاطر نزد مدیر فروشگاه رفتم و از او خواستم تا عکس هایم را از سایتشان حذف کند اما موافقت نکرد و من که دیدم اعتنایی به خواستههایم ندارد تصمیم گرفتم شکایت کنم.
قاضی دادسرا با شنیدن اظهارات دختر جوان، رسیدگی به این پرونده را در دستور کار خود قرار داد. پس از انجام تحقیقات پلیسی، بازپرس پرونده، مدیر مانتوفروشی را به دادسرا احضار کرد تا به دفاع از خود بپردازد.
تحقیقات تکمیلی در رابطه با این پرونده همچنان ادامه دارد تا پرده از زوایای پنهان آن برداشته شود.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
با تشکر از انتشار خبر !