کد خبر: ۳۱۴۸۸۷
تاریخ انتشار:

اعتراف دزد به قتل دختر جوان

دزد تکرو که شبانه دختر جوانی را در جریان کیف‌قاپی به قتل رسانده است سکوت کودکانه اش را شکست.

به گزارش بولتن نیوز به نقل از ر.زنامه ایران، ساعت 11 و 30 دقیقه شب6 آبان ماه سال جاری دختر جوان برای رفتن به خانه یکی از آشنایان خانوادگی سوار بر خودرویش از پارکینگ خانه شان در بلوار اباذر خیابان آیت‌الله کاشانی خارج شد و در حالی که کیف دستی اش روی صندلی‌ عقب بود برای صدا زدن مادر و خواهرش از آن پیاده شده و به سمت در ورودی ساختمان رفت.

دختر جوان که فرناز 29 ساله بود در حالی که قصد داشت زنگ خانه را به صدا در آورد، دید که مرد جوانی اقدام به برداشتن کیف دستی اش از صندلی عقب خودرو کرده و همین کافی بود تا با فریادهای دزد دزد به تعقیب دزد قوی هیکل دست بزند.

دزد جوان خیلی زود سوار بر خودروی نوک مدادی‌اش شده و قصد فرار داشت که ناگهان فرناز با گرفتن دستگیره و بدنه خودرو سعی کرد از فرار دزد کیفش جلوگیری کند.

دزد قوی هیکل که قصد نداشت خود را تسلیم کند و کیف دختر جوان را پس بدهد پا روی پدال گاز خودرویش فشرد و در حالی که طعمه اش از در خودرو آویزان بودبا سرعت شروع به حرکات مارپیچ و خطر ناک کرد و وقتی دید دختر جوان دست بردار نیست، سناریوی هولناکی را به تصویر کشید.

کیف‌قاپ خشن در این مرحله به سمت جدول سیمانی وسط بلوار رفته و در حالی که دختر جوان بین خودرو و جدول گیر کرده بود به مسیرش ادامه داد تا اینکه فرناز با جدا شدن از در خودرو با سر به زمین خورد و این مرد تبهکار بی اعتنا به سرنوشت طعمه اش با خیالی آسوده پا به فرار گذاشت.

خیلی زود شاهدان این حادثه دلخراش برای کمک به سمت فرناز دویدند که در همان نگاه نخست همگی متوجه مرگ تلخ وی شدند.

خیلی زود این جنایت خیابانی به پلیس 110 تهران مخابره شد و تیمی از مأموران کلانتری 140 باغ فیض خود را به بالای سر جسد رساندند و بازپرس ایلخانی از شعبه هشتم دادسرای امور جنایی تهران را در جریان قرار دادند و وی با دستور ویژه ای از مأموران اداره 10 پلیس آگاهی تهران خواست تا پای در قتلگاه بگذارند و خودش نیز شبانه برای هدایت تیم‌های عملیاتی و تحقیقاتی به محل جنایت رفت.

تیم قضایی و پلیسی در تحقیقات میدانی دریافتند فرناز به خاطر برخورد شدید سرش به زمین و جدول وسط بلوار و شکستگی جمجمه اش در دم جان‌باخته است و یک کیف‌قاپ خیابانی قتل دختر جوان را رقم زده است.

تیم جنایی برای به دست آوردن سرنخی از کیف‌قاپ جنایتکار به سراغ شاهدان حادثه رفتند و مشخص شد که کیف‌قاپ تکرو جوانی 30 ساله و سوار بر خودرویی نوک مدادی بوده است.

بدین ترتیب بررسی دوربین‌های مداربسته چند ساختمان که در نزدیکی محل جنایت بود در دستور کار قرار گرفت و کارآگاهان خیلی زود موفق شدند شماره پلاک خودروی قاتل فراری را به دست آورند و در همان دقایق نخست تحقیقات فاش کنند قاتل دختر جوان مردی بوده که با ارابه اش به سرقت‌های دیگری همراه با شکارهای سیاه دختران دست زده است.

همین سرنخ کافی بود تا کارآگاهان مخفیگاه قاتل شیشه ای را که روزبه نام دارد در میدان انقلاب شناسایی کنند اما زمانی که برای دستگیری وی اقدام کردند پی بردند این قاتل از همان شب جنایت خانه‌اش را ترک کرده و زندگی زیرزمینی‌ای دارد.


ردپا در بازداشتگاه پلیس

چندی پیش در حالی که تحقیقات پلیسی برای دستگیری عامل این جنایت ادامه داشت و هیچ سرنخی در دست نبود مأموران پلیس آگاهی تهران در طرح دستگیری دزدان حرفه ای، گروهی از تبهکاران تهرانی را به دام انداختند و آنان با توجه به تقسیم بندی موقعیت جغرافیایی جرم در اختیار پایگاه‌های مختلف پلیس آگاهی تهران قرار گرفتند وخیلی زود مأموران پایگاه ششم در کاوشگری از باند حرفه ای کیف‌قاپان پی بردند که روزبه همان قاتل فراری دختری درخیابان آیت الله کاشانی است.

بدین ترتیب روزبه برای تحقیقات جنایی در اختیار مأموران اداره ویژه قتل قرار گرفت و در اعترافات ابتدایی اصرار بر بی گناهی کردتا اینکه پس از روزهای پرسکوت روز دوشنبه 16 آذرماه سال جاری وقتی دید چاره ای جز اعتراف ندارد دست به افشای راز آن شب شوم زد.

روزبه گفت: من شیشه ای هستم و هزینه موادم را با سرقت تهیه می کنم. شب جنایت هم در توهم شیشه بودم که دست به این سرقت زدم و باعث مرگ دختر جوان شدم.



گفت‌وگو با کیف‌قاپ جنایتکار


روزبه که یکی از تبهکاران سابقه دار است وقتی به گفت وگو با گروه شوک پرداخت شروع به داستانسرایی عجیبی کرد و سعی داشت خود را از اعترافات قبلی اش بی اطلاع نشان بدهد و گاهی در برابر دروغ پردازی‌هایش تنها سکوت را بهترین گزینه برای جواب انتخاب می‌کرد.


اعتیاد داری؟

نه، سیگار هم نمی کشم.

خودت گفتی قبل از جنایت شیشه کشیده بودی؟

(سکوت)

ازدواج کردی؟

نه.

سابقه داری؟

نه، تازه کار بودم که این اتفاق برایم افتاد.

در پرونده‌ات سابقه سرقت و رفتارهای شیطانی داری؟

سکوت، نمی دانم.

از روز حادثه بگو

سوار خودرویم بودم که دیدم دختر جوان در حال عبور از خیابان است من هم در حالی که پشت فرمان بودم برای قاپیدن کیفش اقدام کردم که نفهمیدم چطور زدم به او که به زمین اصابت کرد.

یعنی کیف دستی را از داخل خودروی فرناز برنداشتی؟

من که یادم نمی‌آید و خیلی اتفاقی این تصادف رخ داد.

چرا وقتی دختر جوان به در خودرویت آویزان بود توقف نکردی؟

کسی به در خودرویم آویزان نبود. من در حال حرکت قصد داشتم کیفش را بقاپم.

همه شاهدان و دوربین‌ها نشان از آن دارد که این حرف‌هایت دروغ است.

(سکوت)

بعد از فرار کجا رفتی؟

رفتم خانه.

می‌دانستی دختر جوان را کشته‌ای؟

نه، فکر نمی‌کردم کشته شده باشد.

خودرویت را کجا پنهان کردی؟

بعد از آن روز با خودرویم تصادف کردم و آن را به پارکینگ انتقال دادند.

پس می‌دانستی فرناز کشته شده و داشتی سیاه‌بازی می‌کردی؟

نه، تصادف که دست من نبود، اتفاقی بود.

شغل؟

مسافرکشی می‌کردم.

در این مدت کجا پنهان شده بودی؟

داخل خانه‌ام بودم و فراری نبودم.

پس چطور دستگیر شدی؟

زنگ زدند گفتند بیا اداره آگاهی من هم خودم با پای خودم رفتم پیش پلیس.

نمی‌ترسیدی دستگیر شوی؟

نه، کاری نکرده بودم.

یعنی فکر نمی‌کردی به خاطر کیف‌قاپی‌ها هم دستگیر شوی؟

(سکوت)

شنیدم در طرح دستگیری سارقان حرفه‌ای دستگیر شدی ولی از قتل حرف نزدی؟

(سکوت) شما که همه چیز را می دانی چرا می‌‌پرسی؟!

بنا بر این گزارش، بازپرس ایلخانی از شعبه هشتم دادسرای امور جنایی تهران دستور داد تا این تبهکار حرفه‌ای برای تحقیقات بیشتر و بازسازی صحنه جنایت و همچنین افشای دیگر جرایم احتمالی‌اش در اختیار مأموران اداره 10 پلیس آگاهی تهران قرار گیرد.


منبع: روزنامه ایران

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین