حجت الاسلام محمد ادریسی: حفظ حقوق تک تک افراد جامعه و مهم دانستن معیشت و معاد دراداره ی امور روزانه ي آنها از ضروریات سیاست اسلامی است. بدون توجه به آرمان ها و اهداف متعالی اسلامی سخنی نگوییم وعملی را انجام ندهیم ؛ چرا كه در اين صورت بی تردید شكست هم در مسائل مربوط به داخل وهم در ارتباط با خارج حتمی خواهد بود، بايد به گونهاي وارد صحنهها شد كه اسير تحریم ها وتهدید ها وتطمیع های قدرتهاي پوشالی غرب و شرق نشد كه هيچ، بلكه پيروزمندانه از بحران ها بيرون آمد.
پر واضح است که سياست ما عين ديانت ماست و دیانت ما عین سیاست ماست ، اين جمله کوتا ه اما پر معنی از یک بعد، نشان دهنده بینش یک روحانی مسلمان شیعه بیداریعنی شهید مدرس اعلی الله مقامه الشریف را در عمل ودر جهت نسبت به مقوله دين و سياست اسلامي تبین می کند و از سوي ديگر وضعیت ناگوار حاکم برزمانه آن شهيد بزرگوار است ؛ که در روزگاری درصحنه حاضر بود که مردم، شاهد رويكرد اعتزال وکناره گزیدن و رهبانیت نخبگان مذهبی به سياست بودند.
اما اگر شهید مدرس امروز زنده بود با صدایی رسا می گفت: دیانت رهبر سیاست است ونه سیاست رهبر دیانت. یعنی دين به سياست جهت مى دهد ونه بالعکس. باید توجه داشت که نتيجه ى سياست با دیانت حداقلی شبیه طاغوتیان شدن است.و آنچه که ما در خطبه41 نهج البلاغه می خوانیم و باید به آن عمل کنیم در حقیقت تبلور همین معنى است.
امیر مؤمنان على(علیه السلام) چنین مى فرماید:
من به خوبى از تمام ریزه کاریهاى سیاست مخرّب باخبرم، و راه هاى پیروزى بر دشمن را دقیقاً مى دانم و توانایى به کار بستن آنها را دارم، ولى مى دانم که حفظ ارزشها هرگز اجازه بسیارى از این چاره جویى هاى سیاسى را که از اصول شیطانى سرچشمه مى گیرد نمى دهد! من چشم به اوامر و نواهى الهى دوخته ام، هر جا به من اجازه پیشروى بدهد مى روم، و هر جا مانع شود، باز مى ایستم.
در دوران قبل از انقلاب اساس همه فعالیت های سیاست مداران آنها علاوه بر حفظ پادشاهی و گسترش نفوذ و قدرت ،گاهی برای تظاهربه دیانت، به انتشار قرآن و کتب مذهبی می پرداختند و حج و مشهد وقم و کربلا می رفتند و بسیاری از اوقات نیز در مقابل آیات و روایات معصومین (ع)قد علم می کردند و زمانی نیز بی تفاوت از کنار آن دستورات الهی می گذشتند.
اختلاف دیدگاه ها باعث مى شود که گاه افراد بی اطلاع از اسلام یا کم اطلاع از آن به حامیان قوانین الهى خرده بگیرند و رفتار و اعمال آنها را از روی ساده دلی و خوش خیالی و عدم آگاهى کافی به روش ها وعرفیات و سنت های سیاست حاکم بر جهان حمل کنند، غافل از این که آنها در عالم دیانت جهت دهنده به سیاست ها سیر مى کنند که اصول و ضوابط حاکم بر آن جز روش های برگرفته از اسلام اصیل را برای اصلاح مضر می دانند.
بعضی ها که دیانتشون نزدیک به صفر هست پس سیاستشون هم صفر است
اما کسانی که دیانتشون بالاست اونها هم خوبه که سیاستشان عین دیانتشان باشد