گروه بین الملل: محمدمحسن فایضی: با شروع حملات هوایی
عربستان از فروردینماه 94 به یمن، بسیاری از تحلیلگران، قدرت نیروی هوایی
عربستان و درگیری انصارالله با مخالفان داخلی خود ازجمله عبدربه منصورهادی
و القاعده در جنوب یمن را اصلیترین دلایل تصمیم عربستان برای انتخاب
راهحل نظامی میدانستند. به باور تحلیلگران آل سعود با اتخاذ راهحل
نظامی به دنبال نابودی انصارالله در یمن بود.
به گزارش بولتن نیوز، همچنین برخی دیگر اولویت اول این تصمیم را پسر ملک سلمان برای تثبیت قدرت خود نام بردند؛ اما امروزه این هدف به کنترل پیشروی انصارالله تنزل کرده است. ما در این نوشتار به دنبال بررسی عوامل تنزل عربستان از هدفش میان دو قطعنامه 2216 و طرح مسقط هستیم.
با آغاز تهاجم عربستان به یمن، آل سعود در کنار تلاش برای استخدام نیروهای زمینی مصر، پاکستان و بحرین و همچنین مشارکت اماراتیها برای جبران کمبود نیروی زمینی خود، قطعنامهی 2216 را در شورای امنیت با همراهی دیگر کشورهای غربی تصویب نمود تا دست برتر خود را تثبیت نموده باشد. این قطعنامه در 25 فروردینماه به تصویب شورای امنیت رسید. قطعنامه شورای امنیت نهتنها اشارهای به حمله عربستان به یمن نمیکرد بلکه از انصارالله میخواست از صنعا و دیگر شهرها نیروهای نظامی خود را خارج کند و از تهاجم موشکی به کشورهای همسایه یمن خودداری ورزد. قطعنامه همچنین عبدربه منصورهادی را در چارچوب طرح شورای همکاری خلیجفارس بهعنوان رئیسجمهور یمن برای آغاز راهحل سیاسی مفروض میگیرد[1] و همه را به حمایت از این طرح ملزم میکند. عربستان سعودی انتظار داشت با تصویب این قطعنامه و برتری ظاهری خود در میدان جنگ و فشار شدید بر انصارالله و مردم یمن، انصارالله عقبنشینی کند و ادارهی یمن را به همپیمانان عربستان بسپارد.
2. طرح مسقط، پیروزی انصارالله در میدان سیاسی
پس از شش ماه از تصویب قطعنامهی 2216 شورای امنیت، طرح خیالی سعودیها چنان رنگ باخت که هماکنون حتی دبیر کل سازمان ملل راهحل بحران یمن را خارج از قطعنامه 2216 دنبال میکند. بان کی مون با اشاره به طرح جدیدی به نام مسقط، از پذیرش آن توسط انصارالله سخن گفت.[2] این طرح بهگونهای میتوانست پایانبخش جنگ باشد اما اهداف عربستان را چنان نادیده میگرفت که آل سعود بااینکه به دنبال حل چالش خود در یمن است، پیشنهاد طرح مسقط و سازمان ملل را نپذیرفت. طرح هفتبندی مسقط، نتيجه مذاكرات ولد الشيخ فرستاده ویژه سازمان ملل، انصارالله و علی عبدالله صالح در دو نوبت حضور در مسقط بوده و نمايندگان هادي در اين مذاكرات حضور نداشتند. تنها در نوبت اول مذاكرات مسقط، نمايندگان استخبارات سعودي با رتبه پايين حضور داشتند. طرح مسقط بااینکه ابتدا قطعنامه2216 را میپذیرد اما در ادامه هفتبندی را یادآور میشود که بهنوعی نقض قطعنامه 2216 است. این هفتبند بهخوبی نشان میدهد که علیرغم طی چند ماه بمباران زیرساختهای یمن و حملات نیروهای دیگر کشورهای عربی یا استیجاری از کلمبیا، سودان و... ورق قدرت به سود انصارالله برگشته است. توافق مسقط نهتنها انصارالله را به رسمیت شناخته است، بلکه حضور او را در شمال یمن مشروعیت میبخشد و از انصارالله میخواهد که با واگذاری جنوب به جنبش و گروههای دیگر ازجمله جنبش حراک که بهطورکلی با آل سعود اختلافاتی دارد، مقدمه راهحل سیاسی را هموار کند.
این طرح همچنین تأکید میکند که همه بازیگران دولتِ انتقالی در سایه، خالد بحاح را بهعنوان نخستوزیر بپذیرند و سپس ظرف 60 روز دولت ملی تشکیل شود. خالد بحاح هرچند در ائتلاف با انصارالله نیست، اما گزینهای بهتر برای شروع دوران گفتگوی یمنی- یمنی نسبت به عبدربه منصورهادی است. همچنین با اشاره به رفع محاصرهی زمینی، هوایی و دریایی یمن، تلویحاً از عربستان درخواست عقبنشینی و پایان جنگ میکند.[3] تغییر معادلات در عرصه قدرت سیاسی را میتوان ناشی از هوشمندی انصارالله در کنار شرایط بازیگران منطقهای دانست. ابتدا شرایط بازیگران منطقهای و سپس هوشمندی انصارالله موردبررسی قرار خواهد گرفت. برهم خوردن توازن نسبی میان قدرتها در سوریه به نفع محور مقاومت را هم میتوان یکی از مهمترین عوامل خارجی دانست.
واشنگتن ریاض را نصیحت کرده است که با راهحل سیاسی بحران یمن که در نشست گروههای یمنی ازجمله جنبش انصارالله یمن و علی عبدالله صالح در مسقط حاصل شد موافقت کرده و طبق این توافقنامه از یمن عقبنشینی کند. |
3. بازیگران منطقهای و تغییر معادلات در یمن
با ورود روسیه به سوریه و افزایش توان عملیاتی جبهه مقاومت، فشارهای بینالمللی بر شیوه و رفتار عربستان در حمایت از تروریستها در سوریه افزایشیافته است. همچنین از دیگر موضوعاتی که باعث شده عربستان نسبت به آغاز حمله یمن بیشتر تحتفشار قرار بگیرد، هزینههای اقتصادی است. تداوم هشت ماه جنگ یمن، کسری بودجه ناشی از پایین نگهداشتن قیمت نفت، کمک تسلیحاتی به گروههای تروریستی و پایین آمدن ارزش ریال عربستان در پایینترین ارزش خود طی 12 از عوامل این فشار اقتصادی است.[4] آل سعود ماهیانه تقریباً 175 میلیون دلار برای بمباران یمن و 500 میلیون دلار برای انجام ائتلاف هزینه کردهاند. لزوم تأمین هزینه ادامه جنگ، آل سعود را وادار به استقراض مبلغ 4 میلیارد دلار از محل اعتبارات داخلی و فروش 62 میلیارد دلار از منابع خارجی خود کرده است. بنا به آمار مرکز تحقیقات و بررسیهای اقتصادی (Capital Economics) عربستان به دلیل کاهش قیمت نفت و افزایش هزینه نظامی و جنگ در یمن، با شکاف مالی بزرگ و کسری هنگفتی در بودجه سالیانه مواجه شده است و این مسئله سعودیها را وادار به برداشت ذخایر ارزی و وام گرفتن از بانکهای داخلی کرده است.[5]
عربستان با جدیتر شدن مخالفان داخلی و بینالمللی خود به خاطر عملکردش در منطقه به دنبال خروج آبرومندانه از یمن و سوریه است. مجتهد افشاگر اسرار داخلی خاندان آل سعود که همواره اخباری سری از عربستان بر روی تویتر خود منتشر میکند در هفته اول آبان ماه فاش کرد که آمریکا از عربستان خواسته است هر چه زودتر جنگ را متوقف کند. مجتهد ادعا نموده که واشنگتن ریاض را نصیحت کرده است که با راهحل سیاسی بحران یمن که در نشست گروههای یمنی ازجمله جنبش انصارالله یمن و علی عبدالله صالح در مسقط حاصل شد موافقت کرده و طبق این توافقنامه از یمن عقبنشینی کند.[6] همچنین 20 آبان ماه دبیر کل سازمان ملل با ملک سلمان در ریاض دیدار کرد که بیانیه وی پسازاین دیدار نشاندهندهی اصرار بر پذیرش راهحل سیاسی طرح مسقط برای پایان جنگ و عقبنشینی عربستان است.[7] فشارهای اقتصادی در کنار فشارهای سازمان ملل، آمریکا و سازمانهای حقوق بشری از عواملی است که برخی را نسبت به حضور عربستان پای میز مذاکره، امیدوارتر ساخته است هرچند برگزاری نشستی برای ارائهی مدالیته حول اجرای طرح مسقط تاکنون چند بار به دلیل عدم حسن نیت طرف عربستانی به تأخیر افتاده است.
4. هوشمندی انصارالله در معادلات یمن
شاید بتوان اصلیترین هوشمندی انصارالله در یمن را رسیدن به یک تفاهمنامه با جنبش حراک جنوبی برای سپردن بخش جنوب یمن به این جنبش دانست.[8] انصارالله با توجه به مناطق استراتژیک شمال یمن در مرز عربستان و استان مارب که دارای ویژگیهای ژئوپلیتیکی مهمی است، تمرکز خود را به شمال معطوف کرده است. این حرکت ضمن کم کردن فشار از روی نیروهای انصارالله، آنان را از اصلیترین اتهامها مبنی بر تسلط یکجانبه بر کل یمن مبرا و لذا صلح یمنی- یمنی را بیشازپیش تقویت میکند.
یکی دیگر از هوشمندیهای انصارالله آن است که هرچند در آغاز جنگ، قطعنامه 2216 را نپذیرفت اما باگذشت زمان با ورود هوشمندانه به راهحل سیاسی، دشمنان خود و عربستان را به عدم برگزاری نشست برای ادامهی طرح مسقط و عدم ارادهی راهحل سیاسی متهم میکند. انصارالله برای رسیدن به راهحل سیاسی مطلوب و اجراییتر، سعی دارد با پذیرش دیگر گروههای یمنی و خالد بحاح بهعنوان نخستوزیر، آنان را در مقابل عربستان قرار دهد تا با گسترش جبههی یمنی به نفع خود و امتیازگیری از ائتلاف عربی، از منازعه با عربستان رهایی یابد.
عامل سومی که منجر به برتری انصارالله شد، هوشمندی او در ناکام گذاشتن عملیات مارب از سوی ائتلاف عربی و به هلاکت رساندن نیروهای ائتلاف بالأخص امارتی بود.[9] امروزه با هوشمندی انصارالله در زمین، عملاً ائتلاف عربی ضد یمن دچار ریزش شده و دیگر کشورها در این ائتلاف برای خود منافع مهم و حیاتیای متصور نیستند. باید منتظر بود و دید که آیا آل سعود تهدیدات و چالشهای پیش رو را با خروج آبرومندانه سیاسی از یمن معامله خواهد کرد یا خیر؟
[1] http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13940126000703
[2] http://www.presstv.ir/DetailFa/2015/10/08/432486/Saudi-UN-Yemen-War
[3] http://www.farsnews.com/printable.php?nn=13940823000211
[4] http://www.iribnews.ir/NewsText.aspx?ID=817042
[5] http://www.mashreghnews.ir/fa/news/497136
[6] http://www.irna.ir/fa/News/81793869/
[7] http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13940820000389
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com