گروه سیاسی - با ۱۷۰۰ تن سیب زمینی چه کارهایی میشود کرد؟ جواب دادن به این سوال خیلی نسبی است. یعنی با توجه به زمان، موقعیت، توانایی و سایر ویژگیهای کسی که قرار است به این سوال پاسخ دهد، میتوان جوابهای متعددی پیدا کرد.
به گزارش بولتن نیوز، مثلا اگر از یک جوان بیست ساله بپرسی، احتمالا اولین چیزی که به ذهنش میرسد این است که همه آن سیب زمینیها را تبدیل به چیپس کنیم. پیشنهاد بدی نیست. یعنی اگر این حجم عظیم سیب زمینی را به کارخانههای تولید چیپس میدادیم، اولا هزینه تمام شده چیپسهایی که از مغازهدار میخریدیم تا حدود نصف کم میشد. ثانیا کار کارخانههای تولید چیپس زیادتر شده و احتمالا به کارگر بیشتری احتیاج پیدا میکردند و به طور موقت هم که شده، آمار بیکاری کمی کم میشد. تازه سخنگوی دولت هم میتوانست بیاید و با افتخار بگوید که آمار بیکاری را کم کردیم، آنهم با سیب زمینی.
یا اگر از یک مادر دختردار این سوال را بپرسیم احتمالا میگوید: هزینهی این همه سیب زمینی چقدر میشود؟ و ما در جواب میگفتیم: چیزی نزدیک به ۹۵۰ میلیون تومان. او دوباره میگفت: خب، اگر میانگین هزینهی تهیهی جهیزیهی یک دختر دمبخت ۱۵ میلیون تومان باشد، تقریبا هزینهی خرید جهیزیهی ۶۵ دختر را میشود با فروش این همه سیب زمینی فراهم کرد. اینطوری، هم خردهفروشان لوازم خانگی یک تکانکی میخورند، هم ازدواج رونقکی پیدا میکند، هم آمار ازدواج اندکی بالا میرود و نهایتا سخنگوی دولت میتواند افتخارکی کند و مدعی شود که آمار ازدواج را کمکی بالا بردیم.
یکبار هم ممکن است این سوال را از فعالان ستاد انتخاباتی بعضی افراد خاص بپرسید؟ که ایشان هم از توزیع رایگان آنهمه سیبزمینی و چگونگی رأیآوری کاندید مدنظر با مکانیزیم «سیب زمینی رایگان ببر، اما پای صندوق رأی، دکتر ... را از یاد نبر» برایت میگوید. مکانیزمی که خدایی در مقطعی از تاریخ سیاسی کشورمان جواب داد و مدیونید اگر فکر کنید کاندید مدنظر آن سیب زمینیها را برای هدفی جز خدمت به خلق توزیع کرده بود. تازه اینطوری، هم خیلیها که به نان شبشان محتاجند چند شب سر سیر بر بالش میگذارند، هم این همه سیب زمینی برکت خدا، اصراف نمیشود.
البته میشد این همه سیب زمینی را به گاوداری ها داد تا خوراک دامهای شان کنند. فکرش را بکنید، چه تبلیغی میکردند این دامدارها و لبنیاتی ها. شیر تازه گاو غنی شده با سیب زمینی. سرشار از نشاسته. با یک تیر دو نشان بزنید. هم شیر بخورید هم نشاسته. این یکی البته جواب فرد خاصی نبود. همینطوری به ذهنمان رسید.
پس همانطور که گفتیم و میبینید، پاسخ دادن به این سوال که با ۱۷۰۰ تن سیب زمینی چه کاری میشود کرد؟ بسیار نسبی است و به شرایط و ویژگیهای فرد پاسخ دهنده ربط دارد. ممکن است یکبار هم این سوال را یک مدیر دولتی بپرسی. او هم در جواب میگوید:
این روزها که ارقام زیر میلیارد که اصلا ارزش فکر کردن ندارد. توزیع رایگانش هم که همه را یاد اسمش را نبر میاندازد. راستش را بخواهید اینقدر کارهای مهمتری هست که سیب زمینی اولویت رده چندم ما هم نیست. پس گم و گورش کنیم خیلی بهتر است. نهایتا اگر در آینده با بحران سیب زمینی روبهرو شدیم، وارد میکنیم. ما که از غذای سگ تا سوزن تهگرد را وارد میکنیم. سیب زمینی هم رویش. بالاخره دوران پسابرجام باید به درد یکجایی بخورد دیگر.
علی ایحال توصیه میکنیم در شرایط مشابه، مخاطب سوالاتتان را درست انتخاب کنید تا یکبار دیگر مجبور نشوید بخاطر امحای دسته جمعی کالایی دیگر، تا مرز استعفا از نمایندگی پیش بروید.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com