حادثهی فرانسه، نمونهای بسیار کوچکتر از جنایاتی است که دستساختههای غرب همهروزه در طول پنج سال گذشته در سوریه و عراق و یا به نیابت از آنان توسط ارتش عربستان در یمن و... انجام دادهاند.
گروه سیاسی: در اولین روز بهار ۹۲ رهبر انقلاب در حرم مطهر رضوی با اشاره به سیاستهای اشتباه فرانسه در قبال ایران فرمودند: «مسئولین دولت فرانسه هم در چند سال اخیر دشمنیهای آشکاری با ملت ایران کردهاند؛ این یک ناهوشمندی از سوی دولتمردان فرانسه است.»(۱۳۹۲/۰۱/۰۱) این البته اولین باری نبود که ایشان نسبت به سیاستهای اشتباه فرانسه به آنها هشدار داده بودند؛ چهارده ماه پیش از آن نیز رهبر انقلاب در خطبههای نماز جمعه با اشاره به ضعفهای اروپاییها فرمودند: «دولت فرانسه در دوران ژنرال دوگل که رئیسجمهور فرانسه بود، اجازه نداد که انگلیس وارد اتحادیهی اروپا بشود. چرا؟ گفتند انگلیس وابستهی به آمریکاست؛ نوع ارتباطات انگلیس و آمریکا، اتحادیهی اروپا را از استقلال میاندازد... این آقائی که امروز در فرانسه سر کار است، حرفهای آمریکا را رله میکند؛ همان حرفهائی را که آنها میخواهند، آنچه که در دل آنهاست، تکرار میکند؛ شده تابع محض! خب، این ضعف است.»(۱۳۹۰/۱۱/۱۴)
به گزارش بولتن نیوز، بعدتر رهبر انقلاب «خطای بزرگ راهبردی» آنها را ناشی از آن دانستند که: «اروپاییها در یک خطاى بزرگ راهبردى قرار دارند که خودشان را در خدمت آمریکا قرار دادهاند. منافع آمریکا را رعایت میکنند، آمریکا منافع آنها را رعایت نمیکند و نخواهد کرد.»(۱۳۹۳/۰۳/۱۴)
"فرانکنشتاین" معروفترین رمان نویسندهای بهنام "مری شلی" است. فرانکنشتاین داستان دانشمند جاهطلبی است بههمین نام که روزی تصمیم میگیرد تا با بقایای بدن انسانهای مرده و شوک الکتریکی، موجودی ترسناک و عجیبالخلقه شبیه انسان را وارد جهان کند. فرانکنشتاین البته موفق به این موضوع میشود اما هیولای بهوجود آمده بهجای اینکه از خالق خود فرمان ببرد، تبدیل به موجود غیرقابل کنترلی میشود که جنایات فراوانی مرتکب شده و حتی جان خالق خود را هم میگیرد.
"داعش" همان هیولای دستساز فرانکنشتاین است؛ همان هیولایی که هیلاری کلینتون در خاطرات خود بهصراحت اعلام میکند که به بیش از ۱۰۰ کشور دنیا سفر کرده است تا نقش آمریکا را دربارهی بهرسمیت شناختن داعش بلافاصله پس از اعلام موجودیت آن توضیح بدهد. حالا اما هیولای داعش علیه پدیدآورندگان و حامیان خود نیز شوریده است. حادثهی چند روز پیش پاریس که نزدیک به ۱۶۰ کشته و ۲۰۰ زخمی برجای گذاشت، یکی از همین نمونهها است. رهبر انقلاب نیز پیشتر نسبت به این موضوع هشدار داده بودند که «در آیندهی نهچندان دور، این گروهها بلای جان همان کشورهای حامی خواهند شد و در نهایت مجبور خواهند بود که با هزینهی زیاد، آنها را از بین ببرند.»(۱۳۹۳/۰۳/۱۲)
دشمن دستساز
از منظری دیگر، فارغ از خود حادثهی پاریس، موضوع مهمتر، نتایجی است که نظام سلطه برای آن مشغول طراحی است. حادثهی ۱۱ سپتامبر، ظاهرش حمله به برجهای دوقلو بود اما در باطن، مقدمهای برای اقدامات بعدی آنها بود. حادثهی پاریس نیز میتواند آغاز موج جدیدی از "اسلامهراسی" در اروپا و بهتبع آن در جهان و یا بهانهای جدید برای حضور نظامی بیشتر باشد.
به قاعدهی دین اسلام، جان انسانها در هر رنگ و لباسی مهم است. بههمین دلیل برخلاف سیاستهای متناقض و دوگانهی آمریکا و غرب در برابر کشتار انسانها، «جمهوری اسلامی ایران به پیروی از منطق اسلام با هرگونه انفجار و کشتار مردم بیگناه -چه در بوستون آمریکا و چه در پاکستان، افغانستان، عراق و سوریه- مخالف است و آن را محکوم میکند.»(۱۳۹۲/۰۱/۲۸)
اما حادثهی فرانسه، نمونهای بسیار کوچکتر از جنایاتی است که دستساختههای غرب همهروزه در طول پنج سال گذشته در سوریه و عراق و یا به نیابت از آنان توسط ارتش عربستان در یمن و... انجام دادهاند. بشار اسد در پیام تسلیت خود بهمناسبت حادثهی پاریس، به این موضوع اشاره کرد و گفت "فرانسه چیزی را تجربه کرد که ما از ۵ سال پیش با آن زندگی میکنیم." این موضوع را البته شاید هیچ کشوری به اندازهی ایران متوجه نشود؛ کشوری که خود، بیش از ۱۶ هزار شهید ترور داشته است و اتفاقاً فرانسه، یکی از همان کشورهایی است که سالها است به جانیان و تروریستهای قاتل مردم بیگناه ایران، نهتنها پناه داده بلکه از آنها دفاع هم کرده است.
موضوع اصلی حادثهی پاریس، پاسخ به همان نکتهای است که وبسایت "کنسرسیوم نیوز" در گزارشی دربارهی آن نوشت: "پس از تازهترین مورد از خشم تروریسم در فرانسه، سؤال اصلی این نیست که کدام گروه تروریستی مسئول چنین حملهای است، بلکه باید پرسید که مسئول (شکلگیری و ظهور) اولیهی داعش و القاعده چه کسانی هستند؟"
حادثهی فرانسه، نمونهای بسیار کوچکتر از جنایاتی است که دستساختههای غرب همهروزه در طول پنج سال گذشته در سوریه و عراق و یا به نیابت از آنان توسط ارتش عربستان در یمن و... انجام دادهاند. بشار اسد در پیام تسلیت خود بهمناسبت حادثهی پاریس، به این موضوع اشاره کرد و گفت "فرانسه چیزی را تجربه کرد که ما از ۵ سال پیش با آن زندگی میکنیم."در میدان جنگ باید "سنگر فرماندهی" دشمن و «دشمن اصلی» را شناخت و به آن حمله کرد. «دشمن اصلى، آن کسى است که اینها را تحریک میکند، آن کسى است که پول در اختیارشان میگذارد، آن کسى است که وقتى انگیزهى آنها اندکى ضعیف شد، با وسایل گوناگون آنها را انگیزهدار میکند... دشمن اصلى آن دشمن پشت پرده است، آن دست نهچندان پنهانى است که از آستین سرویسهاى امنیتى بیرون مىآید...»(۱۳۹۳/۰۳/۱۴)
بههمین دلیل خط مقدم مبارزهی ما، مبارزه با پدیدآورندگان و حامیان تروریسم است. شعار مبارزهی با تروریسم همان دروغ بزرگی است که آمریکا به بهانهی آن به افغانستان و عراق لشکر کشید تا القاعده و طالبان را از میان بردارد. مبارزهی با تروریسم، تنها شعار خوش آب و رنگی است که افکارعمومی جهان را از تحلیل درست و دقیق حوادث اینچنینی دور میسازد. حادثهی فرانسه در حقیقت، مکافات همراهی دولتمردان این کشور با سیاستهای سالهای اخیر آمریکا است؛ یعنی همان پدیدآورندگان و حامیان اصلی هیولای داعش. این حادثه زنگ بیدارباشی باشد برای مقامات فرانسوی و اروپایی و البته دوستان منطقهای آمریکا که روزی روزگاری نهچندان دور ممکن است شاهد حادثهای اینچنینی باشند؛ آن روز شاید کمی دیر باشد برای ابراز پشیمانی که "هر که باد بکارد، طوفان درو خواهد کرد..."