علت اينكه ما شاهد اين همه شركتهاي عاجز در اقتصاد ايران هستيم چيست؟ از بانكها و خودروسازي ها گرفته تا شركتهاي هواپيمايي و حتي كسب و كارهاي پولسازي چون فوتبال و سينما كه همه اينها در دنيا مهمترين منابع مالياتي دولت هستند اما اينجا دستشان به سوي دولت دراز!
گروه اقتصادی - دكتر طبيبيان مثال جالبي مي زند كه مي تواند پاسخي گويا براي سوال فوق باشد. اين اقتصاددان برجسته كشورمان، شهر محل زندگي خود در كودكي را مثال مي زند كه شهرى بود محل عبور مسافر و يك فعاليت مهم نيز كوزهگرى و توليد ظروف سفالى بود.
به گزارش بولتن نیوز، كسانى ظروف سفالى را كه خود يا ديگران توليد كرده بودند روى چرخدستى قرار مىدادند و با تلاش و تبليغ و جلب مشترى به مسافران مىفروختند.
اما در ميان آنها، فردى هم بود كه تعدادى ظرف شكسته روى چرخدستى خود قرار داده و تعدادى نيز در اطراف خود مي چيد و با قيافه غم زده به آن ظروف شكسته نگاه و دست خود را به طرف عابران دراز مىكرد.
به اين معنى كه سرمايهام از دست رفته و كمك كنيد و مردم خوش طينت هم به او وجوهى پرداخت مىكردند و چه بسا او هر شب با جيب پرتر به منزل مىرفت. به اعتقاد دكتر طبيبيان، اگر آن شهر درست اداره مىشد، اين دستهاى دراز براى دريافت را جمع مىكرد و فقط محيط را براى دستانى مساعد مىكرد كه آماده توليد و تجارت معنى دار بودند.
بنگاه هاي عاجز اقتصاد ايران دقيقا مثل همان فرد عمل مي كنند و دولتها هم از جيب ملت اينها را سر پا نگه مي دارند در حالي كه چنين شركتهايي يا بايد جمع شوند يا با اهرم هاي مختلف به سمت خلق ارزش افزوده واقعي هدايت شوند.
برخلاف تصور غلط بعضي ها، مي توان ثابت كرد كه همانند مثال فوق، جمع آوري اين شركتهاي عاجز نه تنها باعث كاهش توليد و اشتغال نمي شود بلكه با آزاد شدن منابع قفل شده، شاهد افزايش رشد اقتصادي هم خواهيم بود.
دقيقا مشابه مثال فوق كه اگر آن فرد عاجز نبود منابع بيشتري براي خريد كوزه ها تخصيص مي يافت كه به تبع خود افزايش توليد را به دنبال مي آورد.