شبکه های اجتماعی که آمدند روابط پیچیده تر شد. گاه با کسانی که هرگز ندیده ایم اما هر روز اثرشان را میبینیم احساس قرابت بیشتری میکنیم تا با کسانی که در حضور می شناسیم و میبینیم. نگاهی به تغییر برخی از خلقیات ما ایرانیان در عصر شبکه های اجتماعی خالی از لطف نیست.
گروه اجتماعی-استاد حمید نمازی در یادداشتی در روزنامه سپید نوشت: این روزها بحث داغی درباره عوارض شبکه های اجتماعی در جامعه جریان دارد و هر کس از منظر خود به این پدیده جذاب نظر می کند. از زمانی که پیامک به میان آمد ، ما ایرانی ها با رغبت فراوان آن را محملی کردیم برای غم ها و شادیهایمان. چه رابطه هایی که در پیامک به جدال نکشید و چه احساساتی که شرم حضور آن را مکتوب نکرد. انگار پیامک آمده بود تا احساسات و عواطف ما را شکل دیگر کند.
به گزارش بولتن نیوز،شبکه های اجتماعی که آمدند روابط پیچیده تر شد. گاه با کسانی که هرگز ندیده ایم اما هر روز اثرشان را میبینیم احساس قرابت بیشتری میکنیم تا با کسانی که در حضور می شناسیم و میبینیم. نگاهی به تغییر برخی از خلقیات ما ایرانیان در عصر شبکه های اجتماعی خالی از لطف نیست.
1-بدقول شدهایم، همه گناه بدقولی را البته نباید به گردن گستردگی روابط در شبکه های اجتماعی انداخت. ترافیک و سرسام زندگی شهری نیز در این امر دخیلند، اما ارتباطات ما به واسطه ی این شبکهها در بسیاری از موارد گسترده تر از ظرفیت وجودی ما می شود و توان مدیریت آن را پیدا نمی کنیم. در نهایت بدقول می شویم.
2-برملا شده ایم.کشش شبکههای اجتماعی چنان است که آدمی را به ابراز وجود میکشاند. نسل گذشته ی ما ایرانیها بیشتر سر به تو داشت. ما آشکارتریم و البته برملاشده !
3-در دسترستر شده ایم. به همین دلیل مجال کمتری برای خلوت و تنهایی داریم. درک عمیق از تنهایی برای کسی که مدام در دسترس است دشوارتر و در بسیاری از موارد نا ممکن است.
4-آداب ارتباط را کمتر بلدیم. کثرت ارتباطات چنانمان کرده است که آدابی همچون سلام و خداحافظی و جوابدادن به سوال دیگران را به جا نمی آوریم.
5-به نظر می آید بیشتر درگیر سوء تفاهم و بدفهمی هستیم. جنس ارتباط مجازی چنان است که لحن و منظور را در مواردی کمتر منتقل میکند. به همین علت مدام خیال میکنیم فلانی که پیام من را دیده است حتما دلخور است که پاسخی نداده است.
6-حوصله جمع واقعی را از دست داده ایم.
7 -متوقع تر شده ایم. امکان دسترسی به افراد موجب شده است هنگامی که پاسخ نمی دهند عصبی شویم.
8-گستره لغاتمان بیشتر شده است. این امر نتیجه مواجه بودن مدام با متون مختلف حتی در قالب طنز است.
9-تصویری شدهایم. گذار از واژه به تصویر اتفاقی است که هم خوبی دارد هم بدی. خوبی اش این است که درک بصری ما را بالا می برد اما از آن طرف ما را تنبل می کند. انگار تصویر میان بر کلام میشود.
به نظر میرسد خوانندهتر شدهایم کاش شبکه های اجتماعی، سرانه متن خواندن ما را بالا برده باشد!
منبع:روزنامه سپید