کد خبر: ۳۰۴۳۴۴
تاریخ انتشار:

اشک‌های پدر قاتل برای رسیدن به خط پایان

یک مرد که 11 سال پیش همسرش را کشته است، از دیوارهای زندان خسته شده و اشک‌ریزان می‌خواهد به خط پایان برسد. گروهی از فرزندان این مرد اصرار به مجازات قصاص پدر دارند و تاکنون او را نبخشیده‌اند.

به گزارش بولتن نیوز به نقل از روزنامه ایران، دوم خردادماه سال 83 مأموران پلیس تهران در جریان یک جنایت خانوادگی قرار گرفتند که در آن مردی بدبین همسرش را کشته بود.

تیم جنایی با حضور در قتلگاه دیدند زنی به نام شهلا با ضربات چاقو به قتل رسیده است.

بررسی‌های پلیسی نشان داد شوهر این زن که بهمن نام دارد به وی سوءظن داشته و دست به این جنایت زده است.

بهمن که از صحنه جنایت گریخته بود، خیلی زود دستگیر شد و در بازجویی‌ها گفت: مدتی بود که همسرم رفتارهای مرموزی داشت به‌خاطر همین به وی مشکوک شدم از لحاظ روحی و روانی به هم ریخته بودم تا اینکه تصمیم به قتل وی گرفتم و روز حادثه نقشه‌ام را عملی کردم و او را با چاقو کشتم.

این مرد در شعبه 72 دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی عزیزمحمدی و چهار قاضی مستشار محاکمه شد و عجیب اینکه جز یکی از فرزندان بقیه دختران و پسران شهلا و خانواده این زن نیز خواستار قصاص بهمن بودند.

بدین‌ترتیب، پدر خانواده به قصاص نفس محکوم شد و پرونده برای تأیید حکم به شعبه 20 دیوان عالی کشور فرستاده شد. در این مرحله قضات دیوان این حکم را نقض کردند و خواستار تشکیل دوباره کمیسیون پزشکی شدند.

درحالی که متخصصان پزشکی قانونی پیش‌تر سلامت روحی و روانی بهمن را تأیید کرده بودند سرانجام با گذشت 10 سال، کمیسیون پزشکی قانونی باز تأیید کرد بهمن در زمان جنایت جنون نداشته است.

این مرد بار دیگر در سوم شهریور ماه سال 93 از سوی قضات شعبه 72 دادگاه کیفری استان تهران به قصاص نفس محکوم شد.

این بار نیز قضات شعبه20 دیوان به خاطر اینکه پدر شهلا جان سپرده بود، حکم قصاص را نپذیرفتند و پرونده به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا ورثه تعیین شوند.

صبح دیروز این مرد که برای محاکمه به شعبه دوم دادگاه کیفری یک از زندان فراخوانده شده بود وقتی وارد شعبه شد و پی برد که اولیای دم در دادگاه حضور نیافته‌اند و دادگاه به وقت دیگری موکول شده است، اشک‌ریزان به قاضی عزیزمحمدی رئیس شعبه دوم گفت: 12 سال از عمرم را پشت میله‌های زندان گذرانده‌ام و دیگر از این وضعیت خسته شده‌ام. التماس می‌کنم هرچه زودتر تکلیف من روشن شود چرا که الان 62 سال سن دارم و چیزی از عمرم باقی نمانده است و از این بلاتکلیفی در پشت میله‌های زندان به ستوه آمده‌ام.

وی در پایان گفت: دوست دارم که هرچه زودتر به خط پایان زندگی برسم و از این قفس رهایی یابم.

بنابر این گزارش، از آنجایی که حضور اولیای دم در جلسه دادگاه ضروری است رسیدگی به این پرونده به روز دیگری موکول شد


منبع: روزنامه ایران

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین