این تجربه فیلدهایی تازه تر بیش از هر چیز به تکرارمکرراتی بازمیگردد که برآمده از پیشنهادات بازیگری پیش رویش است.
شهاب
حسینی در گفتگویی تفصیلی هم درباره این تجربیات تازه تر حرف زده و هم
دردسرهایی که به واسطه فعالیت مداوم سینمایی زندگی خانوادگی او را تحت
الشعاع قرار داده است.
همسرم هیچ رضایتی را تجربه نکرده
شهاب
حسینی با اشاره به درگیریهای بازیگری که لذت زندگی خانوادگی را از او
گرفته بیان می دارد: بچه های من با من خاطرات مشترک زیادی ندارند، آنها
همیشه از من محروم بوده اند. همسرم هیچ وقت از زندگی با من رضایتی را تجربه
نکرده. من پدرم را از دست دادم در حالی که سالهای آخر نتوانستم او را آن
طور که باید ببینم. اینها تقصیر سینماست. واقعا تقصیر سینماست اما در ازای
اینها چه به دست آوردم؟…
فقط دو کارم با فرهادی به تاریخ پیوسته
شهاب
حسینی با اشاره به اینکه تنها نقطه رضایت کارنامه اش همکاری با فرهادی است
بیان می دارد: به نظرم فقط دو کارم با فرهادی به موزه تاریخ بشر
پیوسته…بیست سال از عمرم را گذاشته ام برای همین دو کار؟ شما کارنامه
بازیگران بزرگ را نگاه کنید از بین بیست فیلم واقعا چهارده فیلم خوب دارند.
زندگی می فروشیم و از حق زن و بچه می گذریم
این
بازیگر در جایی از گفتگویش خطاب به مخاطبان سینما بیان می دارد: درست است
که بازیگری درآمد خوبی دارد اما دستمزدی که به بازیگران پرداخت میشود بابت
زندگی آنهاست. هر شغلی یک چارچوب دارد و یک ساعت مشخص کار اما ما زندگی می
فروشیم و از حق زندگی خود و زن و بچه مان می گذریم تا کار کنیم.
وی
ادامه می دهد: اما در ازای عمر چه می گیریم؟ همسنگ آن چیست؟ پول؟ این کافی
نیست. من می خواهم بدانم کارم می ماند و به درد می خورد. می خواهم صادق
باشم.
فیلمفارسیها صادقانه بودند و مردم از آن خاطره دارند
شهاب
حسینی با اشاره به خاطرات مخاطبان از فیلمفارسیها اظهار می دارد: الان که
نگاه میکنم می بینم خیلی از مردم از فیلمفارسیها خاطره دارند. چرا؟ چون
ظاهرا صادقانه بوده اند اما الان چرا این اتفاق نمی افتد؟ در دوران
فیلمفارسی آنها هر چه به ذهنشان رسیده ساخته اند اما ما معلوم نیست چه در
ذهنمان می گذریم و چه می سازیم.
جوانی مستعد که در مرغداری "چهارصد ضربه” می دید
شهاب
حسینی در جایی از گفتگو درباره کمکش به جوانان مستعد بی بضاعت برای ورود
به سینما بیان می دارد: جوان شهرستانی را سراغ دارم که از کار عارش نمی
آید. او در شهرستان خانه ای اجاره کرده بود که فقط برای دو برادر و مادرش
جا داشت و خودش در مرغداری می خوابید ولی آنجا با تلویزیون ۱۴ اینچ "چهارصد
ضربه” و "جاده” می دید.
به زودی یک ستاره نوظهور خواهید دید
وی
ادامه می دهد: همین آدم مدت زیادیست که با من کار می کند اما یک بار هم
نگفت مرا ببین. یکدفعه خدا در ذهنم انداخت که این شخص را ببین و بعد شرایطی
پیش آمد که او را برای بازی در یک فیلم پیشنهاد دادم و به شما قول می دهم
به زودی یک ستاره نوظهور خواهید دید.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com