غرب،و در راس آن آمریکا،درابتدا بنا رابه، برچیدن کامل برنامه هسته ای ایران گذاشته بود، واین مساله رابا صراحت اعلام میکرد،همین مساله دلیل ذطولانی شدن مذاکرات دو طرف بود.اما مقاومت ملی ایرانیان تحت هدایت رهبر انقلاب اسلامی و حضور ملت، درعرصه حمایت از طرح ملی انرژی هستهای، سرانجام ایالات متحده را به این باور رسانیدکه،امکانبرچیدن کامل صنایع هستهای ایران از هیچ راهی وجود ندارد،زیرا،اقدام نظامی نه تنها پروژه هسته ایران را متوقف نمیکند بلکه به رادیکالی شدن آن نیز منجر خواهد شد،وایرانیان را برای ساخت سلاح هستهای ترغیب خواهد کرد. بنا بر این اگر ایرانیان اراده کنند،باتوجه به توانفنی و وجود زیرساختهای غیرقابل انهدام،دریک حمله نظامی احتمالی،دسترسی به سلاح هستهای،امری قطعی خواهد بود.ازسویی دیگر، تحریمهای اقتصادی نیز برای غرب نتیجه مطلوب را نداشت و تغییری در رویه ایران به عمل نیاورد.نطر سنجی های موسسات آمریکایی از مردم ایران،نیز نشان میداد،که علیرغم فشارهای اقتصادی ناشی از تحریمها، اکثریت مطلق ایرانیان ازداشتن انرژی هسته ای صلح آمیز،حمایت میکنند، خود این مساله ،یعنی حمایت مردمی،درکنار عومل دیگر، فاکتور مهمی در تغییر باور غرب، به خصوص آمریکا،بود،در نهایت،از اواخردولت سابق،نشانه هایی از این تغییر، با ارسال واسطه هایی از رهبران کشورهای منطقه، به حضور رهبر انقلاب،آشکارشد،در نشستها ی استانبول، و آلماتی قزاقستان، به رغم افت و خیزها،مشخص شد که آمریکاییها در یک تغییر رویه حاضر به پذیرش اصل غنی سازی در ایران هستند ،اما در پیش بودن انتخابات ریاست جمهوری در ایران، سبب شد که آمریکا و مجموعه 1+5عجلهای در این زمینه به خرج ندهند ومنتظر دولت بعدی ایرا ن باشند، صرف نظر از اینکه عمر دولت دهم به پایان میرسید،آمریکا دلیل دیگری نیز داشت که برای توافق عجله نکند.وآن دلیل این بودکه برای افکار عمومی غرب هم توجیهی داشته باشد که در نهایت ،به دولت احمدی نژاد امتیازی نداده است،بنا براین هر گونه توافقی را، به دولت یازدهم موکول کرد.
در ایران ودر جریان مبارزات اتخاباتی،دکتر روحانی در تبلیغات انتخاباتی خود و با شدت بیشتر،پس از پیروزی شکنندهاش درانتخابات، توافق با غرب را”کلید"حل همه مشکلات معرفی کرد.جریان منتقد دولت دهم،که طیف وسیعی از اصلاح طلبان وحتی اصولگرایانی مانندعلی لاریجانی راشامل میشد،بارها گفتندکه،تنها بیست درصد مشکلات کشور،مربوط به تحریم است و ما بقی مشکلات،مدیریتی است،بنابراین،وبا همین منطق،رییس جمهورمحترم،در تبلیغات اتخاباتی، قول حل مشکلات را در ظرف صد روز داد، اما این اتفاق نیفتاد، ازاین رو، تمرکز تبلیغات بر روی توافق با غرب شیفت کردوگفته شد،مشکلات کشور فقط با توافق هسته ای حل خواهد شد.
بنابراین، ازطرف دولت و طرفدارانش،هرکس که از اهمیت و لزوم حفظ دست آوردهای هستهای سخن میگفت بلا فاصله متهم میشد که به فکر ازدواج جوانان نیست!مشکل اقتصادی را درک نمیکند،تعامل با جهان را نمیفهمد و. ..ومدام تکرار میشد که ،توافق باعث خواهد شد ملیاردها دلار از پولهای بلوکه شده ایران، به کشور بازگردد. رقم این پولها درگفته های مقامات دولتی از"120ملیارد" تا"180ملیارد"دلاردرنوسان بود.ومستقیم و غیر مستقیم، منتقدان دولت باعث وبانی نرسیدن این پولها،به کشور معرفی میشدند.
حتی رییس جمهورروحانی،برخلاف روالِ معمولِ همتایانِ خود، درگذشته، با منتقدانِ سیاست هایش،برخورد تندی داشت و به ادبیاتی متوسل شد که بی سابقه بود، واژه هایی مانند، بیسواد، بی ریشه، بی شناسنامه،کاسبان تحریم،بروید به جهنم ! علیه آنها بکار برد؛ همه این موارد ،در راستای این مساله بود که منتقدان درک نمیکنند که توافق با غرب،حلال همه مشکلات است!دراین بین،اصلا،به این نکته توجه نشد که در ایران، کسی جنگ طلب نیست،کسی دنبال تحریم نیست ،هیچکس از یک توافق خوب نا راحت نیست،بلکه حرف منتقدین این است که دستاورد های صنعتی و عزت ملی -که با خون دل، به دست آمده و برای آن بهترین فرزندان این آب خاک ازجمله دانشمندانی که پرکردن جای آنها به سادگی ممکن نیست -حفظ شود،واگراین خواسته های به حق، با توافق حاصل شود بسیار مطلوب است، نگرانیها از حیله گری غرب است که در تاریخ دویست ساله معاصر،دهها مورد آن رخ داده است،اما شوربختانه، فضایی تبلیغاتی شکل گرفت که، این فریادهای به حق، گم شد و شنیده نشد، دولت همه چیز را به توافق گره زد ،حتی"آب خوردن"مردم را، وچنان جوسنگینی ایجاد شد که هرگونه انتقاد به سیاستهای دولت،کافی بود که فرد منتقد را درجامعه به انزوا بکشاند، حتی در این زمینه از رهبری انقلاب اسلامی مایه گذاشته شد،که جایی که رهبری موافق است منتقدان چه میگویند؟
در اینجا نیز قصد این را نداریم که موضع رهبرانقلاب را در این مورد مورد بحث قرار دهیم،اما در این فضای ایجاد شده که رییس اجرایی کشور، همه چیز را به توافق گره میزند و به رهبری و مردم قول میدهد که با توافق، دیگر مشکلات نیز، برطرف میشود،رهبری چکار کند؟اگررهبری، دستور به توقف مذاکرات میداد،آنگاه دولت نمیگفت،ما درحال حل مساله بودیم،اما رهبری مانع شد؟بنا براین،رهبرنقلاب ،برای اینکه "حجت" تمام شود، ضمن ترسیم خطوط قرمز، دراین زمینه ،-که البته دولت آنرا نیز رعایت نکرد-دست دولت را باز گذاشت، که برنامه خودش را اجراکند، و بهانهای وجود نداشته باشد، و سرانجام "توافق ژنف" و سپس "لوزان" وسرانجام،"برجام" شکل گرفت،واکنون با رای مجلس- صرف نظراز چندوچون آن ونادیده گرفتن کمیسیون ویژه برجام - به فرجام رسید، و با تایید شورای نگهبان روند قانونی به خود گرفت،اکنون بایدگفت جناب رییس جمهور"حجت تمام شد"،بسم الله! اکنون برای بهبود اقتصاد کشور،هیچ مانعی و بهانهای،سر راه شما وجود ندارد.برجام ،به فرجام رسید،امید اینکه شما نیز اوضاع کشور را که به برجام گره زده بودید به فرجام برسانید.
*گروه علوم سیاسی دانشگاه بو علی سینا
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com