آنچه يك ماه پيش مكتوب شد و طي روزهاي اخير رسانهاي شد، شايد يكي از بزرگترين چالشهاي دروني دولت طي دوسال اخير باشد...
به گزارش بولتن نیوز به نقل از روزنامه سیاست روز، آنچه يك ماه پيش مكتوب شد و طي روزهاي اخير رسانهاي شد، شايد يكي از بزرگترين چالشهاي دروني دولت طي دوسال اخير باشد. نامهاي كاملا جدي و مهم كه حالا برخي اعضاي دولت و حتي امضاكنندگان آن سعي ميكنند از آن اهميت زدايي كنند.
نامهاي كه برخلاف شعارها و وعدههاي دولت، نشان از شرايط نامطلوب اقتصادي كشور دارد و هشداري براي بروز بحراني خواهد بود كه در صورت ادامه روند سياستگذاري دولت، دور از ذهن نيست.
اما ظاهرا طي روزهاي اخير برخي اعضاي دولت به جاي آنكه به اصل نامه بپردازند، در حوالي حاشيهها قدم ميزنند و سعي ميكنند به بدترين شكل ممكن آن را توجيه كنند.
سخنگوي دولت كه اتفاقا سكاندار يكي از مهمترين سازمانهاي دولتي است، روز گذشته به نكاتي اشاره كرد كه متاسفانه عذر بدتر از گناه تلقي ميشود. اينكه گزارش تنها به بازار سرمايه اشاره دارد. اينكه يك گزارش معمولي نياز به مهر محرمانه داشته و نبايد رسانهاي ميشد. اينكه آمارها خروج از ركود را حكايت ميكند، يا اينكه اين گزارش به درخواست خود رئيسجمهور بوده است. اما ظاهرا آقاي سخنگو نامه را با دقت نخوانده است. از نظر هر «بيسواد» در عرصه اقتصادي، بازار سرمايه يا همان بورس ويترين اقتصادي هر كشوري تلقي ميشود. به بيان بهتر، روند رشد اقتصادي كشور را ميتوان در تالار شيشهاي ديد. «برخی تصمیمات و سیاستهای ناهماهنگ دستگاهها»، «افزایش قیمت دلار مبادله ای»، «افزایش بهای تمام شده محصولات در داخل کشور»، «نقش بانکها و موسسات اعتباری در هدایت جریانهای نقدی»، «نبود تقاضای کافی برای محصولات»، «مشکل حاکم بر فعالیتهای اقتصادی»، «افزایش انباشت موجودی و حسابهای دریافتنی صنایع مختلف»، «کاهش تقاضا در بازار به دلیل انتظار در کاهش قیمت کالاها»، «مواجه شدن صنایع داخلی با چالش» و... تنها بخشي از نكات و تذكرات بديهي و واضحي است كه اين ۴ وزير در نامه خود به آن اشاره داشتهاند. اما آيا اين موارد تنها به بازار سرمايه ختم ميشود، يا آنكه تالار شيشهاي متاثر از شرايط ركودي اقتصاد كشور به اين روز افتاده است؟ آيا گذر از بحراني شدن شرايط بازار سرمايه در صورت «تصمیم ضربالاجل اقتصادی» بايد در تالار اتفاق بيفتد يا آنچه مهم است چرخيدن چرخ اقتصادي مملكت است؟ آيا با ارائه برخي گزارشها و آمارها و «گل و بلبل» معرفي كردن اوضاع اقتصادي دولت ميتوان اميدوار بود كه آينده بهتري پيش روي مردم ايران است؟ واقعيت امر آن است كه دولت محترم طي دو سال گذشته تنها در حوزه سياست خارجه برنامهاي نسبتا مشخص داشته و در نقطه مقابل بيبرنامگي در زمينه اقتصادي موج ميزند. اين را ميشود از اظهارات عجيب مسئولان متوجه شد. وقتي نقدينگي كشور شيب صعودي مييابد و همزمان هم تورم كاهش مييابد و هم از ركود خارج ميشويم، نشان ميدهد كه بيشترين برنامهريزي اقتصادي دولت تنها در حوزه ارائه آمارهايي است كه با واقعيت تطابق چنداني ندارند. آمارهايي كه برخلاف واقعيات نشان ميدهد حال اقتصاد ما خيلي خوب است!رفتارهاي تصميمساز دولت نشان ميدهد برخلاف شعارها، ستادها و جلسات مكرر، در جهت اقتصاد مقاومتي اتفاق مهمي نيفتاده است. نكتهاي كه رهبر انقلاب هم در ديدار اخير خود با هيئت دولت به آن اشاره داشتند: «کارهایی که انجام گرفته در زمینهی اقتصاد مقاومتی، بعضیهایش کارهای مقدّماتی است؛ حالا مثالهایش را بخواهم بزنم، طول میکشد، وقت میگذرد؛ بعضی از کارهایی که گزارش شده، مربوط به بندهای اقتصاد مقاومتی نیست، اگرچه حالا ارتباط داده شده امّا کارهای جاری دستگاهها است؛ بالاخره دستگاهها یک کارهای جاری دارند و اینها را به شما گزارش کردند که این کارها را ما کردیم؛ اینها آمده جزو کارنامهی دستگاهها در زمینهی اقتصاد مقاومتی؛ درحالیکه این نیست. بعضی از کارها هم ارتباطی اصلاً به بندهای اقتصاد مقاومتی ندارد؛ این مقدار کافی نیست.» مسئله اقتصادي و بحث درونزا و مقاومتي بودن آن موضوعي است كه جزو اولويتهاي اساسي نظام به حساب ميآيد، اما همچنان مغفول مانده است. رئيسجمهور روز دوشنبه در همایش ملی روز روستا با اشاره به کتیبههای باستانی از کوروش که از خداوند خواسته مردم او را از خشکسالی و دروغ نجات دهد، عنوان داشته بود كه «دروغ را نیز شما تجربه کردهاید که چه بلایی بر سر ما آورد» حال سوال اينجاست دولتي كه خود را «دولت راستگويان» ميداند چرا به قول قديميها كج نمينشيند و راست نميگويد؟ آيا واقعا گزارش ۴ وزير يك موضوع عادي بوده است؟ آيا اين گزارش به درخواست رئيس دولت آماده شده بود؟ چرا بقيه وزراي اقتصادي دولت پاي آن را امضا نكرده بودند؟ آيا بهتر نبود به جاي بافتن آسمان و ريسمان به هم و به جاي تغيير موضع دادن برخي از وزراي امضا كننده نامه (كه طبيعي به نظر نميرسد) اولا به مردم گزارشي دقيق و بدون اغراق ارائه ميشد و بعد از آن به جاي انتظار براي اجراي برجام، به زخمهاي اقتصادي رسيدگي ميشد؟ بهتر نبود برخي اعضاي دولت براي توجيه يك نامه مهم به «ناراستي» روي نميآوردند؟ پيشنهاد ميكنيم كساني كه طي اين چند روز در حال مالهكشي بر اين گزارش بودند و هستند، يكبار ديگر آن را با دقت بخوانند تا چالههاي سوءتدبير را در آن به وضوح ملاحظه كنند.