فرزاد جهان بین: مقام معظم رهبری به کرات بر اهمیت توجه به قدرت درون زا و نقش آن در پیشرفت ملت ایران تاکید کرده اند و این مساله را یگانه راه دستیابی به آرمانهای بلند دانسته اند.ایشان در فرازی می فرمایند:
«ملّت توجّه داشته باشد. ببینند که باید یک کشور اقتدار درونی خود را حفظ کند؛ این توصیهی همیشهی ما به مسئولین است. مشکلات کشور را تنها یک چیز حل میکند، آن هم عبارت است از نگاه به ظرفیّت های درونی - که این ظرفیّتها هم بحمداللَّه بسیار است، بیشمار است - و استفادهی از این ظرفیّت ها به شکل حکیمانه.»
و بر همین اساس چشم داشتن به دست دیگران را مذموم شمرده و می فرمایند:
«تا وقتی که ما چشممان به دست دیگران باشد، دنبال این باشیم که کدام مقدار از تحریم ها کم شد، کدام مقدار چنین شد، فلان حرف را فلان مسئول آمریکایی گفت یا نگفت به جایی نمیرسیم.»
تامل در نهج البلاغه امیرمومنان(ع) و واکاوی مساله قدرت درون زا از نگاه ایشان و نقش آن در کامیابیها و ناکامیابیها از آن جهت که تجربه ارزشمندی از اداره یک کشور پهناور را داشته اند و قول و فعل ایشان بر همگان حجت است می تواند بسیار راهگشا باشد. مقام معظم رهبری در این خصوص می فرمایند:
« نهجالبلاغه در مجموع درس زندگی اجتماعی برای مسلمانهاست....گویندهی این کلمات یک رئیس مملکت، یک حاکم و فرمانروای بزرگی است که سلطنت او و حکومت او بر یک کشور پهناور و عظیمی گسترش داشته و این انسان بزرگ - که مسؤولیت ملکداری و زمامداری را هم بر دوش داشته - با احساس این مسؤولیت عظیم این مطالب را بر زبان جاری کرده. مانند گفتههای یک حکیمی نیست که دور از غوغای زندگی و فارغ از واقعیتها و مسائل گوناگونی که در یک جامعه ممکن است مطرح باشد مینشیند و معارف اسلامی را بیان میکند...»
علی(ع) از مولفه های درونی قدرت بیان می دارند: مردم حق خود را نسبت به والى بگزارد و والى نیز حق خود را نسبت به مردم ادا نماید.
علی(ع) در نهج البلاغه قدرت واقعی و ایمن بخش را قدرتی می دانند که درون زا بوده و بر توانمندیهای داخلی و مناسبات صحیح فی مابین نظام سیاسی و مردم تکیه داشته باشد و بر این اساس مکررا از ضرورت به دست آوردن قدرت درون زا سخن گفته اند. بی شک ایستادگی لاله نظام جمهوری اسلامی در برابر تندبادهای دشمنیهای نظام سلطه و بالندگی و درخشندگی آن مدیون همین توجه به مولفه های درونی قدرت و اجتناب از چشم داشتن به دست دیگران است. اما واکاوی سخنان امیرمومنان و توجه به آنها می تواند مسیر رفته را تقویت و از افتادن در ورطه های توهم دستیابی به قدرت عاریتی که قدرتی پوشالی است جلوگیری نماید.قدرتی که در چسبندگی به ابرقدرتهاست و با اراده آنها بالا و پایین می شود. برای توضیح دقیق مطلب به برخی از جملات کلیدی در نهج البلاغه اشاره می کنم:
علی (ع) در خطبه 166می فرمایند:
اَیُّهَا النّاسُ لَوْ لَمْ تَـتَخاذَلوا عَنْ نَصْرِ الْحَقِّ وَ لَمْ تَهِنوا عَنْ تَوْهینِ الْباطِلِ، لَمْ یَطْمَعْ فیکُمْ مَنْ لَیْسَ مِثْلَکُمْ وَ لَمْ یَقْوَ مَنْ قَوىَ عَلَیْکُمْ... ؛
اى مردم! اگر در یارى حق کوتاهى نمى کردید و در خوار ساختن باطل سستى نمى نمودید، کسانى که همپایه شما نیستند، در شما طمع نمى کردند و هیچ قدرتى بر شما مسلط نمى شد.
امیر مومنان می فرمایند اگر می خواهید کسانی که همپایه شما نیستند در شما طمع نکنند و قدرتمندان نیز نتوانند بر شما سیطره پیدا کنند لاجرم باید حق را یاری کنید و در وهن باطل بکوشید. به عبارتی در نسیبت داخل و خارج اولویت با داخل است و اینکه جامعه تلاش کند در بین خود حق را عزیز و باطل را سست نماید. در چنین صورتی در عرصه بیرونی کسانی که همپایه ما نیستند در نابودی آن جامعه به طمع نمی افتند و ابرقدرتها نیز نمی توانند قدرت خودشان را بر این جامعه بسط دهند.
علی(ع) در فرازی دیگر در خطبه 25 می فرمایند:
والله لا ظن ان هولاء القوم سید الون منکم باجتماعهم على باطلهم و تفرقکم عن حقکم و بمعصیتکم امامکم فى الحق و طاعتهم امامهم فى الباطل و یأدائهم الامانه الى صاحبهم و خیانتکم و بصلاحهم فى بلادهم و فسادکم
سوگند به خدا چنین گمان می کنم که مردم شام به زودی بر شما غلبه خواهند کرد, زیرا آنها در یاری کردن باطل خود, وحدت دارند و شما در دفاع از حق متفرقید و آنها در باطل از امامشان تبعیت می کنند و شما در حق از امامتان تخلف می کنید و آنها امانت را به صاحبانش برمی گردانند و شما خیانت می کنید و آنها در بلادشان صلاح و شما در بلادتان فساد می کنید.
در این جملات نیز علی(ع) در بیان دلایل قدرت طرف خارجی و دلایل ضعف طرف داخلی بر عوامل و مولفه های داخلی قدرت تاکید می کنند: اتحاد و همبستگی، اطاعت و فرمانبرداری از رهبری جامعه، امانتداری به معنای سیاسی و اجتماعی آن و صلاح در جامعه.
امیر مومنان(ع)در خطبه 216 بعد از تشریح نظام حقوق متقابل مردم و حکومت می فرمایند:
فَإِذَا أَدَّتْ اَلرَّعِیَّةُ إِلَى اَلْوَالِی حَقَّهُ وَ أَدَّى اَلْوَالِی إِلَیْهَا حَقَّهَا عَزَّ اَلْحَقُّ بَیْنَهُمْ وَ قَامَتْ مَنَاهِجُ اَلدِّینِ وَ اِعْتَدَلَتْ مَعَالِمُ اَلْعَدْلِ وَ جَرَتْ عَلَى أَذْلاَلِهَا اَلسُّنَنُ فَصَلَحَ بِذَلِکَ اَلزَّمَانُ وَ طُمِعَ فِی بَقَاءِ اَلدَّوْلَةِ وَ یَئِسَتْ مَطَامِعُ اَلْأَعْدَاءِ
زمانى که مردم حق خود را نسبت به والى بگزارد و والى نیز حق خود را نسبت به مردم ادا نماید، حق در میان آنها عزت یابد و پایه هاى دینشان استوارى گیرد و نشانه هاى عدالت برپا گردد و سنت هاى پیامبر (ص) در مسیر خود افتد و اجرا گردد و در پى آن روزگار به صلاح آید و امید به بقاى دولت قوت گیرد و دشمنان مأیوس گردند.
در این بیان نورانی علی(ع) می فرمایند چه زمانی امید است که نظام سیاسی باقی بماند و طمع دشمنان در نابودی آن نظام سیاسی دچار یاس گردد؟ در پاسخ با اشاره به همین مولفه های درونی قدرت بیان می دارند زمانی که مردم حق خود را نسبت به والى بگزارد و والى نیز حق خود را نسبت به مردم ادا نماید.
در خطبه 27 پس از اشاره به اهمیت جهاد که می شود معنای عام سخت کوشی و مجاهدت برای رفع موانع را برای آن در نظر گرفت می فرمایند:
فَمَنْ تَرَکَهُ رَغْبَةً عَنْهُ أَلْبَسَهُ اللَّهُ ثَوْبَ الذُّلِّ وَ شَمِلَةُ الْبَلَاءُ وَ دُیِّثَ بِالصَّغَارِ وَ الْقَمَاءِ وَ ضُرِبَ عَلَى قَلْبِهِ بِالْإِسْهَابِ وَ أُدِیلَ الْحَقُّ مِنْهُ بِتَضْیِیعِ الْجِهَادِ وَ سِیمَ الْخَسْفَ وَ مُنِعَ النَّصْفَ
آن کس که از جهاد بگریزد خداوند تن پوش ذلّت بر او پوشانَد، و در طوفان فتنه و بلا سقوط کند، و در زیر چکمه فلاکت خرد و زبون شود، و عقل خود را از دست دهد، و به کیفر فرار از جبهه، حق از او روی گردانَد، و سختی و مشقّت بر او فرود آید، و عدالت از او روی بر تابد.
در مقابل قدرت درونزا می توان قدرت عاریتی را مطرح کرد؛ این قدرت ریشه در درون جامعه ندارد و لذا با میل و اراده قدرتهای بیرونی، بالا و پایین می شود.
در این عبارت شریف علی(ع) می فرمایند اگر جامعه ای جهاد را رها کرد حتی نباید انتظار انصاف از دیگران داشته باشد و به خواری و ذلت محکوم می گردد.
علی(ع) در خطبه 29 با اشاره به تاثیر ضعف و قوت داخلی در مناسبات خارجی می فرمایند:
«فعلکم یطمع فیکم الاعداء» رفتار شما دشمنان را در مورد شما به طمع می اندازد.
ایشان در این خطبه توجه می دهند نحوه سخن گفتن مهم نیست بلکه مهم رفتارهاست. لذا بیان می دارند که علی رغم آنکه سخنان تند و تیزتان سنگ خاره را می گدازد اما چون عملتان ضعیف است دشمنان را به طمع می اندازد.
به هر حال در مقابل قدرت درونزا می توان قدرت عاریتی را مطرح کرد.قدرت عاریتی به عبارتی قدرتی نیابتی است و چنین جامعه ای همچون عروسک خیمه شب بازی تمام کنشها و واکنشهایش بسته به اراده فردی است که سر دیگر نخ را در دست دارد.این قدرت ریشه در درون جامعه چنانچه گفته شد ندارد و لذا با میل و اراده قدرتهای بیرونی، بالا و پایین می شود.
حال بعد از تبیین اجمالی مفهوم قدرت درونزا این سوال پیش می آید که قدرت درونزا چگونه به دست می آید؟ در پاسخ به این سوال به یک نکته مهم از نهج البلاغه اشاره می کنم و آن اینکه قدرت درونزا جز با جدیت و سختکوشی به دست نمی آید.علی(ع) در خطبه 29 می فرمایند که «لایمنع الضیم الذلیل و لا یدرک الحق بالجد«انسان و جامعه ذلیل هیچگاه نمی توانند ظلم را از خود دور کنند و حق جز با جدیت به دست نمی اید.ایشان یکی از راههای نفوذ شیطان را آسان نشان دادن مسیر عزت بیان می کنند در حالی که عزت و قدرت جز در سایه سختکوشی و تحمل رنجها به دست نمی آید.ایشان در خطبه 27 با توجه به اهمیت همین سختکوشی و مجاهدت می فرمایند:
«آنها با ظلم بر شما، خدای را نافرمانی کنند، و شمایان با تن آسایی و ذلّت پذیری، بدان رضایت دهید. وقتی شما را در تابستان فرمان جهاد دهم، گویید گرما شدید است، مهلتی تا صولت گرما بشکند و اگر در زمستان فرمان دهم که بر دشمن بتازید، گویید شدّت سرماست، فرصتی تا سورت سرما فرو افتد. شما ای تن پروران که به بهانه گرما و سرما از جهاد میگریزید، پس در برابر شمشیرها چگونه خواهید ایستاد»
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com