در روزشمار وقایع کاروان حسینی به مردمانی می رسیم که هنوز در اندیشه حضور حسین بن علی (ع) به کوفه و یاری کوفیان هستند.
به گزارش بولتن نیوز، مجتبی فرآورده نویسنده و کارگردان سینما با سلسله یادداشت هایی که از روز هفتم ذیحجه شروع شده است و تا اربعین ادامه دارد قرار است روزشمار وقایع کاروان حسینی در این ایام را روایت کند و امروز هفدهم ذیحجه یازدهمین یادداشت وی را می خوانید:
هفدهم ذیحجه
«کاروان در دل صحرا ره سپرد و خورشید، همچنان به جستجوی سرنوشت کاروان، نگاهش بر زمین خیره مانده بود.
و مردمانی از اطراف به شوق رستگاری و یاری قافله سالار، خود را به او رساندند.
مرد، تازه از راه رسیده بود و مُراد و مَرام کاروانیان را نمی دانست.
به یکی از کاروانیان نزدیک شد.
گفت: دیر که نیامدیم؟
گفت: نه برادر!
گفت: نام من زید بن قیس است.
گفت: من هم عابس بن شبیب شاکری.
گفت: حتم دارم خبرهای خوشی از مسلم بن عقیل رسیده که عازم کوفه اید.
عابس بن شبیب شاکری با نگاهی به زید لبخند زد.
زید گفت: شنیده ام بزرگان کوفه با هجده هزار مرد جنگی از افراد قبایل خود با فرستادۀ او مسلم بن عقیل بیعت کرده اند تا در کوفه یاریش کنند.
عابس نگاهی دوباره به زید کرد.
گفت: کوفه؟! حسین بن علی به کوفه نمی رود!»