فراتر از مخاطبین داخلی، حادثه ایجاد شده فرصتی را ایجاد کرده است تا عموم مردم مسلمان دنیا پی به ماهیت رژیمی ببرند که خود را در پشت دلارهای سرشار نفتی و پرده خانه کعبه پنهان کرده است. از این رو ضروری است با توجه به شرایط ایجاد شده محورهای صحیح رسانه ای، به منظور دریدن پرده تزور نظام آل سعود پیش چشمان مردم مسلمان دنیا تبیین شود.
روح الله رضویمقدمه فاجعه کشته شدن صدها تن از حجاج بیت الله الحرام در موسم حج امسال، سطح تنش میان ایران و عربستان سعودی را به بالاترین حد خود پس از حادثه حج خونین در سال 1366 رسانده است.
یک بار دیگر آنچه در فضای رسانه ای ایجاد شده حایز اهمیت است تعیین مخاطب اصلی این پیام هاست. فراتر از مخاطبین داخلی، حادثه ایجاد شده فرصتی را ایجاد کرده است تا عموم مردم مسلمان دنیا پی به ماهیت رژیمی ببرند که خود را در پشت دلارهای سرشار نفتی و پرده خانه کعبه پنهان کرده است.
از این رو ضروری است با توجه به شرایط ایجاد شده محورهای صحیح رسانه ای، به منظور دریدن پرده تزور نظام آل سعود پیش چشمان مردم مسلمان دنیا تبیین شود.
واقع نگری باید در مواجهه با نظام آل سعود واقع نگر بود و فضای ایجاد شده در داخل کشور را به کل دنیای اسلام تعمیم نداد.
واقعیت این است که آل سعود به مدد حکام وابسته، جهل عمومی و رسانه های همسو در دنیای اسلام، آنقدرجایگاه محکمی دارد که علی رغم حمله وحشیانه اش به کشور یمن و امتداد شش ماهه این هجمه و کشتن بیش از 6000 تن از مسلمانان یمنی ـ که بخش قابل توجهی از آنان در ماه های حرام به خاک و خون کشده شدند ـ توانست موقعیت خود را در کشورهای اسلامی حفظ کند؛ کما اینکه اعتراض قابل توجهی از سوی کشورهای اسلامی ـ چه در سطح دولت ها و چه در سطح ملت ها ـ در طی این ماه ها رخ نداده است.
در چنین شرایطی باید دانست که مواجهه با چنین نظامی و تلاش برای تغییر رویکرد عموم مسلمانان نسبت به این رژیم، امری بس دشوار است.
مقصر اصلی کیست؟ در مواجهه رسانه ای با فاجعه مکه نخستین و مهمترین سوالی که باید در مواجهه با اذهان عموم مسلمانان دنیا برایش پاسخی یافت این است که: عامل اصلی این واقعه کدام است؟ طی روزهای اخیر این فاجعه از زوایای مختلفی مورد بحث قرار گرفت که می توان از سه دریچه به این واقعه نگریست:
الف) دیدگاه مبتنی بر توطئه: بنابر شواهد مختلف، عده ای بر آن شدند که این فاجعه را به توطئه ای از سوی آل سعود و یا اقلا بخشی از بدنه خاندان آل سعود مرتبط کنند.
این نوع نگاه یا قائل به طراحی توطئه ای از پیش طراحی شده از سوی وهابیت برای انتقام گیری از شیعه و علی الخصوص ایرانیان است و یا اینکه درگیری های درونی خاندان آل سعود را عامل بروز وقایع حج امسال می داند که تلاش داشته است تا نظام طبقه حاکم از آل سعود را بی کفایت جلو بدهد.
در نقد این نوع نگاه می بایست اظهار داشت که صرفنظر از لرزان بودن شواهد این نوع نگاه ـ خصوصا رویکرد نخست که برداشتی مذهبی از رخداد مذکور است ـ اساسا چنین رویکردی در مواجهه با جامعه مخاطب ذکر شده رویکردی خطا است و طرح مساله فاجعه حج امسال از چنین درگاهی باعث تشدید اختلافات مذهبی در جهان اسلام می شود در حالی که اکثر جان باختگان این واقعه از حجاج اهل سنت کشورهای آفریقایی مانند مصر و نیجریه بوده اند و حتی در میان جانباختگان ایرانی این واقعه نیز تعداد قابل توجهی از اهل تسنن ایران مشاهده می شود.
ب) دیدگاه مبتنی بر مصروفیت سیاسی: عده ای نیز با ذکر نقش مخربی که آل سعود در رخدادهای منطقه غرب آسیا ایفا کرده است و علی الخصوص درگیری مستقیم در جنگ یمن در کنار مداخلات در بحران سوریه و بحرین، این نظر را مطرح ساخته اند که مصروفیت سیاسی و نظامی آل سعود در بحران های منطقه ای باعث شده است تا توان مدیریتی و توجه لازم از سوی مسوولین امر معطوف به مراسم حج امسال نشود و در نتیجه شاهد بروز چنین فجایعی باشیم. کسانی که این دیدگاه را مطرح می سازند آمارها و شواهدی را از جمله تعداد ماموران حاضر در مراسم حج امسال و ... ذکر می کنند که شاهدی بر مدعای مطرح شده است. واقعیت آن است که عربستان سعودی در تمامی ابعاد سیاسی، نظامی، فرهنگی و اقتصادی درگیر جنگ یمن شده است و چنین درگیری ای با توجه به اوضاع نابسامان استان های جنوبی عربستان، امری است که بطور قطع و یقین بر روی مدیریت مراسمی چون حج تاثیر مستقیم برجای می گذارد. با این وجود رعایت واقع نگری مطرح شده در فوق بیانگر این مهم است که در صورت پیوند خوردن فاجعه مذکور با رخدادهای سیاسی منطقه ـ که عربستان توانسته است در آن بسیاری از جامعه مخاطبین در جهان اسلام را با خود همراه یا اقلا ساکت سازد ـ طرح بحث فاجعه منا در نگاه مخاطبین، دنباله ای از تنش های سیاسی میان ایران و آل سعود قلمداد خواهد شد؛ نه رخدادی که رژیم سعودی در آن می بایست پاسخگو باشد. از این رو ضمن تایید این رویکرد در تحلیل فاجعه رخ داده بعنوان یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار، صلاحیت چنین درگاه طرح بحثی در عرصه بین الملل جای منقاشه دارد.
ج) دیدگاه مبتنی بر بی کفایتی آل سعود: رویکرد سوم در تحلیل رخ دادهای حج امسال بی کفایتی نظام سلطنتی در اداره مراسم حجی است که نیازمند مدیریتی جهانی و بین المللی است.
در این نگاه مشکل اصلی در فقر ذاتی نظام حاکم بر شبه جزیره عربی در مدیریت مراسم بین المللی حج است که مبتنی بر روابط فامیلی شکل گرفته است. ساختار عشیره ای و روابط فامیلی و فسادهای مترتب بر چنین نظامی عامل ریشه ای و اصلی چنین سو مدیریت هایی است.
پرداختن به این نکته که چرا می بایست مدیریت مقدسترین اماکن مسلمانان جهان در دست یک خاندان محدود قرار گیرد تا چنین فجایعی در پی آن ببار آید، سوالی است که می تواند بصورتی موجه در اذهان جامعه مخاطب ایجاد شود. این نوع نگاه فارغ از رخ دادهای سیاسی منطقه، این سوال مطرح می سازد که اگر هم عربستان سعودی به هر دلیل درگیر جنگ در یمن شد، آیا نمی بایست با مدیریتی عاقلانه حداقل در ماه حرام ذی الحجه که درگیر پذیرایی از چند میلیون حاجی از سرتاسر دنیا ست اقدام به آتش بس می کرد تا مصروفیت سیاسی اش در جنگ یمن او را از وظیفه خادمی حجاج باز ندارد؟ آیا نمی بایست توان مدیریتی کشورهای بزرگ اسلامی مانند اندونزی و پاکستان و ایران و ترکیه و مصر در اجرای هرچه بهتر مراسم حج مورد استفاده قرار گیرد تا شاهد چنین بحران هایی نباشیم؟ آیا اگر روابط مبتنی بر شایسته سالاری و نه زدوبندهای خاندانی میان عموها و عموزادگان سعودی حکم فرما بود، شاهد چنین تسویه حساب های سیاسی بر سر جان حجاج مظلوم می بودیم و قس علی هذا.
مطابق با آنچه بیان شد بنظر می رسد بعنوان محور اصلی رسانه ای در مواجهه با عموم مسلمانان دنیا، مساله ساختار فاسد و سلطنتی حاکم بر نظام سعودی بعنوان مجری مراسمی است که بیش از هر چیز نیازمند مدیریت عاقلانه و صالحانه و مدبرانه است.
منبع