کد خبر: ۲۹۴۷۶۲
تاریخ انتشار:
فولاد و سپاهان در دامي كه بر خود نهاده‌اند

دایی و فریاد خوش «من‌منمش»

دیدن بزرگان در قامت بزرگی‌شان همیشه حس خوبی دارد! ‌دیدن بزرگان در قواره‌ای که همواره خوشایند بوده- چرا که مقرون با پیروزی بوده- همان حسی است که در پیکار صبای قم - سپاهان، نه پنهان که نمود و عینیتی آشکار داشت!
به گزارش بولتن نیوز؛نبرد همه‌جانبه‌اي كه بسيار زود بدل شد به ميدان دو مرد: علي دايي روبه‌روي حسين فركي! دو مردي كه سال‌هاي سال پشت به پشت هم داشتند، اينك رخ به رخ يكديگر ايستاده‌اند! يكي با عنوان قهرمان ليگ و يكي به عنوان مدعي و غول‌كش!
يكي مي‌خواهد بگويد كه من هستم، حتي اگر x و y و z هم نباشند! ديگري در كار اين گفتار كه «من منم»، حتي اگر چند صباحي نه آني بوده‌ام كه از اول بوده‌ام!

جنگ «من اينم» خيلي زود به سود علي دايي تغيير حالت پيدا نكرد. نه از اين روي كه سرنوشت مسابقه را گل دقيقه 6 بازي رقم زد! نه از آن روي كه دايي، متكي شد به شماره 4 و شماره 17 و شماره 18؛ بلكه به اين دليل كه دايي، جاني دوباره گرفت از بازي تيمش و در اصل، جان تازه‌اي يافت از دل‌بزرگي خودش!

دايي دوباره دايي شد! مدعي و صاحب ادعا! جگر دارد و شجاع و ناقانع به آنچه كه دارد! دوباره بيش‌خواه؛ دوباره بيشينه‌خواه! دوباره خودباور، دوباره پلنگ‌صفت! در پي شكاري بزرگ (مثل سپاهان) در پي شكار بزرگان، مثل قهرمان ليگ!
آري، حوادث هم مددكار صبا و تيم دايي شد! سپاهان تيم كامل سال قبل نبود! اما سپاهان، در شش بازي قبلي‌اش هم همين تيم بود! علت باخت‌هاي فركي و تيمش - كه تكرارپذير مي‌نمايد- در جاي ديگري هم بايد جست‌وجو شود! تيمي كه البته نه از پيش بازنده وارد زمين شد و نه دست‌هاي خود را به علامت تسليم بالا برد! نبردي پاياپاي را مردان دايي از ياران فركي بردند!

نتيجه‌ مسابقه‌اي پيچيده و دشوار را،‌ تيمي كه پراراده‌تر مي‌نمود، به سود خود تمام كرد! همه چيز به همين سادگي- در حين غامض بودن- پيش رفت: دايي و يارانش از باخت بيزار بودند! دايي و يارانش ارزش كيفي و قيمت واقعي خود را به‌جا آورده بودند! كمي برخلاف سپاهان، كه هنوز خود را چشم در راه حاج‌صفي نشان مي‌داد؛ كمي پيش‌يافته بر سپاهان كه هنوز ورد «نويدكيا» بر زبان داشت!

بازي خوب هفته هفتم ليگ، يك ويژگي آشناي ديگر هم داشت: ...تماشا داشت و تماشاگر نداشت! ديدني بود و بيننده نداشت! قابل تحسين (به لحاظ لحظه‌هاي تكنيكي و تاكتيكي) بود اما تحسين‌گر نداشت! ورزشگاه خالي بود!

دايي يكي از شاهكارهاي روز را خلق كرد تا فولاد اهواز، تكميل‌گر شاهكارهاي قبلي‌اش باشد: باز هم باخت! باز هم باختن! 7 بازي و فقط 3 امتياز! تبديل شدن به شير بي‌يال و كوپال! شيري كه از شير بودن، هيچ ندارد! شيري نه از جنس شيران باديه كه چون پايش مي‌افتد، آدم مي‌خورند بلكه شيرهاي «خوش‌چربي» كه درون باديه سر كشيده مي‌شوند!
آقاي اسكوچيچ البته مسئوليت بستن و تشكيل چنين شيري - چنين تيم ناتيمي- را خود بر عهده دارد اما «دم خروس» هم به شدت از زير پيراهن‌ آقاي كروات بيرون زده است! نشانه‌هاي گوش سپردن به خواسته‌هاي «يار آوردن» و چرخه دلاليزم از همه جا مشهود است!

فولاد، آن سال ديگر را به ياد مي‌آورد كه در فرداي قهرماني، سر از «ليگ 2» درآورد! آيا دوباره آن سرنوشت تكرار مي‌شود؟ و آيا فولاد، خود را دشمن‌شاد خواهد كرد؟ 7 بازي و 3 امتياز، چه پيامي دارد؟
آيا فولاد از دامي كه بر خود نهاده، خارج مي‌شود؟
نه باخت اول سپاهان - برابر صباي قم- باخت آخرينش خواهد بود و نه فولاد، با اين بضاعت و «كم‌دلي» از دامي كه عليه خويش تنيده، آسان خلاص مي‌شود! اين رشته سرِ دراز دارد!

منبع:خبرورزشی

برای مشاهده مطالب ورزشی ما را در کانال بولتن ورزشی دنبال کنیدbultanvarzeshi@

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین