به جناب محمد هاشمى كه از مديريت و كار آمدى حاكمان و متوليان سعودى در اداره حج دفاع مى كند و مى كوشد آنان را در حادثه خونين منا تبرئه نمايد، برادرانه مى گويم، با كمترين فهم و تدبير و البته مسئوليت پذيرى مسئولان مربوطه مى توانيم شاهد چنين حوادث دردناكى نباشيم.
گروه سیاسی - "از بسيارى بى كفايتى هاى آل سعود كه بگذريم، از واقعه كشتار حجاج ايرانى در مراسم برائت از مشركين نمى توانيم بگذريم. از بسيارى بى كفايتى هاى آل سعود كه بگذريم، از تجاوز مأموران فاسد سعودى به جوانان حج گذار نمى توانيم بگذريم. از بسيارى بى كفايتى هاى آل سعود كه بگذريم، از حادثه منا و تبديل عيد مؤمنان به عزاى عمومى در ايران اسلامى و جهان اسلام نمى توانيم بگذريم".
به گزارش بولتن نيوز، محمدتقى فرجى، رئيس بنياد حكمت و انديشه، در نامه اى سرگشاده خطاب به آيت الله هاشمى رفسنجانى رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام، نسبت به پاره اى از موضع گيرى هاى نزديكان ايشان و سخنان اخير محمد هاشمى برادر و رئيس دفتر وى در باره حادثه غم انگيز منا كه منجر به كشته و زخمى شدن بيش از صدها نفر از حج گزاران خارجى و حجاج ايرانى شده است، واكنش نشان داد.
رئيس بنياد حكمت و انديشه، در بخشى از نامه خود به آيت الله هاشمى رفسنجانى با اشاره به این نکته که ما بايد محاسن بزرگان را به حساب خودشان و معايبشان را به حساب نزديكانشان بگذاريم، آورده است:
"آل سعود، اگر تنها يك هزارم از انرژى، نیروهای انسانی و پولى را كه صرف تبليغات گسترده و انحرافى واعظان وهابى، بر عليه تشيع مى كند و يك صدم سرمايه اى را كه از جيب حجاج به جيب خود مى ريزد و بخش حداقلى از هزينه حداكثرى تجاوز به مردم مظلوم و بى پناه يمن را صرف رسيدگى به امور حج و امنيت حجاج مى نمود، قطعأ ما امروز شاهد چنين حوادث تلخ و ناگوارى نمى بوديم".
متن کامل نامه استاد فرجى به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحيم
محضر محترم آيت الله هاشمى رفسنجانى زيدعزه
پس از سلام و تحيت،
براى اجتناب از اطاله كلام و تصديع اوقات شريف، کوشش می کنم که بدون هرگونه مقدمه چينى و با پرهيز از تعريفات و تعارفات متعارف، دغدغه هاى خود را به سمع و نظر مبارك شما برسانم، تا چه مقبول افتد و چه در نظر آيد!؟
قبلأ مايلم كلام خود را به سخنى گهربار از امام عدل و داد، على(ع) مزين نمايم، آنجا كه مى فرمايند:
"اي مردم! امواج توفاني فتنه ها را كه حيات شما دريانوردان اقيانوس هستي را به تلاطم انداخته است، با كشتي هاي نجات بشكافيد و پيش برويد. از راه عداوت و نفرت از يكديگر برگرديد، و طريق مهر و محبت پيش بگيريد".
جنابعالى استحضار داريد، همه كسانى كه در انقلاب اسلامى، حتى اندك سهم و نقشى داشته و دارند، شما را از جمله اصلى ترين شناسنامه هاى نظام مى دانند.
حضور فعال شما در نهضت امام خمينى(ره)، زندان و شكنجه و تبعيد در دوران سخت مبارزه، شركت در شكل گيرى انقلاب و استقرار جمهورى اسلامى، پذيرش مسئوليت هاى سنگين، و همراهى و همسفرى با امام و رهبرى و ...
و بالاخره مواضع انقلابى، خطبه هاى منطقى و شم سياسى بالاى شما، كماهوحقه زبانزد عام و خاص بوده است.
اما و هزار اما، آنچه موجبات ابن مزاحمت را فراهم مى آورد، از يك سو تزاحم برخى از اطرافيان جنابعالى با انقلاب و خط روشن و نورانى امام خمینى(ره) است و از سوى ديگر، اظهارات خام و غير مسئولانه بعضى ديگر از بستگان شما پيرامون مسائل مهم كشور و سياست هاى داخلى و خارجى نظام است.
امثال بنده كه فارغ از جبهه بندى هاى جناحى، تنها دل در گرو اسلام و انقلاب و اين ملك و ملت داريم، چه بسا خوشوقت و خشنوديم كه عليرغم تحركات و توطئه هاى بسيار دوستان نادان و دشمنان دانا، براى ايجاد اختلاف و دوئيت بين شما و رهبرى، اما ما همچنان و مثل هميشه شاهد هم دلى و هم زبانى شما هستيم.
خيلى ها تلاش كردند، شما را از نظام و رهبرى انقلاب جدا كنند، يعنى درست همان كارى را كه ديروز با آيت الله منتظرى انجام دادند، امروز با شما انجام دهند، اما مواضع حكيمانه رهبرى و هوشمندى شما تا كنون مانع از اين جدايى و تفرق شده است.
مى دانم و مى دانيد، افرادى كه زود آمدند و مى خواستند زود بروند و قصد داشتند ره صد ساله را يك شبه طى طريق نمايند، مى خواستند شما و برخى ديگر را براى هميشه از قطار انقلاب پيدا كنند و با بد نامى تمام به تاريخ و مورخان تحويل دهند، كه به قول خود شما آن روز و در آن روزهاى سخت، هرگز خبرى از اين دغل دوستان گرد شيرينى كه امروز كاسه داغ تر از آش نشان مى دهند، نبود!
در همان روزگار فتنه و روزگاران فتنه گران، اما مقام رهبرى اشك در چشم و استخوان در گلو، از اين طرف خواص را به بصيرت فرا مى خواندند و از آن طرف، سرو قامت و با قامتى به بلنداى جاودانه تاريخ در برابر جريان انحرافى ايستادند.
و صد البته، چند صباحى پس از آن و چندى پيش از اين، هنگامى كه شما در بيمارستان از رهبرى عيادت كرديد و بر پيشانى ايشان بوسه زديد و فرموديد، رهبرى عشق من است، در حقيقت هم به نوعى از حكمت عزيزانه ايشان قدر شناسى كرديد و هم با مقام عشق به رهبرى، دل دوست داران نظام را شاد و فتنه بدخواهان را تقش بر آب كرديد.
اكنون و به بهانه نقد مشفقانه برخى از مواضع نه چندان خردمندانه بعضى نزديكان جنابعالى، در اين نامه من مى كوشم افق جديدى را پيش روى شما باز و حديث دوستان را باز تعريف نمايم، زيرا همانگونه كه امام خمينى(ره) فرمودند:
" الله الله در انتخاب اصحاب خود"!؟
جالب تر اينكه عده اى از مدعيان دوستى و همراهى با شما، ظاهرأ كاتوليك تر از پاپ شده اند و اكنون نه تنها با نظام دينى زاويه پيدا كرده اند، بلكه اخيرأ ديده مى شود، مواضع شخص جنابعالى را نيز برنمى تابند!؟
اگر خاطر مبارك باشد، كه حتمأ هست، اولين بار تئورى عبور از "هاشمى" توسط افراد معلوم الحال اطراف خود شما، يعنى كليد داران "عاليجناب سرخ پوش" كليد خورد!؟
از آنجا كه انحراف از سر استدراج در ما نفوذ مى كند، به گمان من مرور مواضع شما، با موضع گيرى هاى نزديكانتان، در فهم و اثبات سيال بودن ادراك بشرى و درك تناقض، تضاد و تقابل اين هر دو ضد، اظهر من الشمس است!
در حالى كه جنابعالى همچنان و مثل هميشه از نظام، خط امام و رهبرى حمايت مى كنيد و در مواقع حساس به ميدان مى آئيد، و انقلاب اسلامى و حفظ دستاوردهاى انقلابى نظام در بخش هاى سياسى داخلى و خارجى را از دغدغه هاى اصلى خود مى دانيد، اما بعضى از اطرافيان شما نه تنها چنين فكر نمى كنند، بلكه از افعال معكوس استفاده مى كنند!
حق پدید است از میان دیگران
همچو ماه اندر میان اختران
گر نبینی این جهان معدوم نیست
عیب جز انگشت نفس شوم نیست
دو سر انگشت خود بر دو چشم نه
هیچ بینی از جهان انصاف ده
روسر در جامه ها پیچیده ای
لاجرم با دیده و نا دیده ای
آيت الله هاشمى رفسنجانى،
با نيم نگاهى به موضع گيرى بستگان و دوستان شما، اين مهم قابل فهم تر خواهد بود.
همسر جنابعالى، خانم عفت مرعشی، در تحريفات و القائات منفى و مخرب خود بر عليه نظام، از هيچ كوششى دريغ نمى ورزد و با حاشيه امنيتى كه براى خويش تعريف مى كند، هرگونه اتهامى را متوجه جمهورى اسلامى مى كند. و كسى هم نمى گويد و يا نمى بايد بگويد، بالاى چشم ایشان ابروست!
او نخستین کسی بود که بلافاصله پس از آغاز رای گیری در انتخابات 88 از دروغ "تقلب” سخن گفت و از مردم خواست، در صورت عدم پیروزی میرحسین موسوی به بهانه تقلب به خیابان ها بریزند.
«اگر تقلب شود از مردم میخواهم با حضور در خیابان ها واکنش نشان دهند. اما در صورتی که تقلب انجام نشود، مطمئن هستم که میرحسین موسوی رای خواهد آورد»!
وى در اظهاراتی مشابه اظهارات سال 88، درسال 92 نيز مجددا سلامت انتخابات را زیر سئوال برد و در حاشیه نخستین جلسه رسیدگی به اتهامات فرزندش مهدی هاشمی، در پاسخ به سئوالی درباره حضور شما در عرصه انتخابات گفت:
"حاج آقا مطمئنا وارد عرصه انتخابات نمیشود، انتخاباتی وجود ندارد، مگر برای اینها کاری دارد که رایها را عوض کنند"!
و ایشان در جاى ديگرى نیز گفته است:
"حکم آقای هاشمی یعنی تقلب، تقلب، پدرسوخته بازی. بروید بنویسید که خانم هاشمی گفت که، "پدرسوخته بازی بوده، حکمش (حکم مهدی هاشمی) پدرسوخته بازی بود و حکم نیست”.
اين سخنان در شرايطى از سوى همسر شما مطرح مى شود، كه جنابعالى قبلأ فرموديد، هر طور قانون حكم كند، عمل مى كنيد و حتى راضى نيستيد براى عفو فرزندتان، از حكم حكومتى استفاده كنيد.
حسین مرعشی، برادر خانم شما و از همكاران و دوستان نزديكتان، نيز از قافله توهين و افترا و تشويش اذهان عمومى، عقب نمانده است و افاضاتى از اين قبيل مطرح مى كند:
"ایرانیان سالهاست که احساسشان این است که ما بیخودی پول خودمان را در فلسطین هزینه میکنیم. اصلاً ایرانیان با اعراب بیشتر از بقیه مشکل دارند".
"ما قائل به این که اسلام نظام اقتصادی دارد نیستیم. اسلام دین هدایت است، همان طور که نظام مهندسی ندارد، نظام اقتصادی هم ندارد. نظام های سیاسی و اقتصادی، همگی دستاورد تجارب بشری است".
"جمهوری اسلامی ایران آفت زده است"!
خانم فاطمه هاشمی دختر شما نیز که نسبت به فرافكنى عليه انقلاب کمتر از دیگر اعضای خانواده نبوده است، می گوید:
"تمام دزدان و جاسوسان را در کشور ول و رها کرده اند و مشکل اینها شده فقط آقای هاشمی و خانواده شان. که آن هم می دانید چرا؟ چون با مردم همراه شدند و حاضر نشدند که از ظلم تبعیت کنند"!
"مردم ما در ابتدای انقلاب، شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی را سر دادند، ولی امروز مشاهده میکنیم این شعار که مردم با آن انقلاب کردند، دچار آسیب شده و زور و زر و تزویر جای آن را گرفته است".
خانم فائزه هاشمی، دختر ديگر جنابعالى، چنين داد سخن سر مى دهند:
"در زمان شاه این شعبان بی مخ و دار و دستش بودند که مثل همین اراذل و اوباش با رفتار وحشیانه و جمع کردن رجاله ها و لات ها (البته نمی دونم کلمه لات برای این افراد مناسب هست یا نه؟) با مخالفان خودشون برخورد می کردند".
"حالا هم متاسفانه همان ادبیات و همون روش با نام اسلام، انقلاب، دفاع از ارزش ها و این حرفها انجام میشه. آدم چی می تونه به این جریان بگه؟ و چه انتظاری میتونه داشته باشه؟ با این تفاوت که شعبون بی مخ یه نفر بود با یه دسته اراذل، اما اینها الان شبکه ای هستند و با تعداد زیاد در همه شهرها و گسترده عمل می کنند. چون من ابتدای سخنانم هم گفتم که این کارها همه سازماندهی شده هستند و خودسر نیستند. اختصاص به منم نداره، تو این چند سال با خیلی ها از همین برخوردها صورت گرفته. حمله به من استثنا نبوده، این جریان حاکم است که به اعتقاد من سازماندهی شده است و محکومیت آن هم فیلم است".
فائزه هاشمی در رابطه با حکم برادرش مهدی هاشمی هم گفته است:
«این فشارها و اتهامات واهی به خانواده هاشمی، با هدف تخریب آقای هاشمی صورت می گیرد».
«تمام این تلاشها و اقدامات برای این است که از حضور و تاثیر پدر در انتخابات مجلس خبرگان و مجلس کم کنند، تا این چهره های تاثیرگذار نتوانند در انتخابات نقش داشته باشند و انتخابات را مهندسی شده برگزار کنند».
"در هر حال برای این همه زنان و مردان بی گناه حکم زندان داده شد و رفتند زندان، و مهدی هم یکی از آنهاست. متاسفانه شرایطی شده که بچه های همه ملت در زندان هستند و بلایی است که خاص خانواده هاشمی نیست"
"مادرم دیروز جمله ای گفتند که "انقلاب از اوین شروع شد و زندان ها و فشارها و کسانی که در زندانها بودند، اثر مهمی در شکل گیری انقلاب داشت و حالا به همین شکل” بنابراین تاریخ نشان داده که قطعا هیچ حکومتی با زندان کردن افراد پابرجا نمانده است و تمام این کارها نتیجه عکس درپی خواهد داشت".
آقاى مهدی هاشمی فرزند شما نیز صراحتآ مى گويد:
"افرادی که به دنبال پرونده سازی برای اینجانب بودند، تنها یک هدف را دنبال می کردند و آن هم جدایی دو یار دیرین انقلاب یعنی آیت الله خامنه ای و آیت الله هاشمی بود که ناکام ماندند و خواهند ماند. آنها تصور می کردند پس از اجرای حکم به هدف خود می رسند، درحالی که نزد افکار عمومی شکست تاریخی و تلخی خوردند؛ این شایعه سازی ها نیز توسط عوامل آنها انجام شده و از اعضای خانواده خواستم برای رسوایی این اقلیت، از وزارت محترم اطلاعات بخواهند تا پیگیری همه جانبه ای درباره نشانی اتاق های عملیات روانی این گروه داشته باشد".
«این اشتباهی که شما در دوم خرداد کردید و آقای هاشمی را از خاتمی جدا کردید، این دفعه هم شما دعوا راه انداختید. همان دوم خرداد که (اصلاح طلب ها) به ما فحش دادند، ما گفتیم هدفمان مشترک است و دعوا راه نینداختیم. ما می توانستیم، اما تفاهم کردیم که همه نیروها باید متحد بشویم و جلوی نظام بایستیم، استراتژی ما از روز اول همین بوده است ......... هنوز هم معتقدیم باید به رهبری فشار آورد... اطلاعاتی ها در هر گروه (ضد انقلاب) نیرو دارند و بینشان اختلاف می اندازند و نمی گذارند متحد بشوند".
"اپوزیسیون شده 300 گروه! باید به آنهایی که در داخل کشور در حال جنگ (فتنه) هستند کمک کرد، الان بار بر دوش آنهاست ... ما داریم رو بازی می کنیم، من با بی بی سی و اینها نمی توانم مصاحبه کنم، چون در ایران این کار جرم تعریف شده است. حرف هایی که ماها می زنیم، حرف هایی که بابای من زد، از همه حرف های آقایون (اصلاح طلب) تندتر بوده است! ما تقسیم کار کرده ایم، هر کسی کار خودش رو می کند. بابا کار خودش رو می کند... دعوای من با بابا این است که ما باید تهاجمی تر بشویم، با اینها ... کارهایی که من کرده ام، صد برابر بدتر از سخنرانی های شماهاست و نظام هم می داند ... من با بی بی سی مصاحبه کنم خیلی کارهای دیگر را نمی توانم بکنم و الان از ایران از بالا و پایین کشور با من ارتباط دارند و من اگر فردا با بی بی سی مصاحبه کنم، اینها دیگر نمی توانند با من ارتباط داشته باشند"
"بازی من آنطوری نیست که شما بتوانید بفهمید، این که من الان بخواهم رو بازی کنم خیلی زود است. البته من حرف های شما را قبول دارم که آقای هاشمی باید فتیله را بکشد بالا. ماها هیچ امتیاز عملی الان نمی توانیم از رهبری بگیریم و خیالت راحت باشد نظام هیچ امتیازی الان به ما نمی دهد».
و اما برادر و رئيس دفتر شما آقاى محمد هاشمى، پيرامون فاجعه دردناك منا سخن گفته و در تازه ترين افاضات خود، چنين گفته است:
"نمیتوان در حادثه کشتار حاجیان در منا دولت عربستان را مقصر دانست".
"نباید از اینجا برای دولت سعودی حکم صادر کرد"،
"همین دولت بی کفایت عربستان، هر سال دو تا پنج میلیون عمره گزار و حج گزار را میزبانی میکند و حوادث کمی اتفاق میافتد"!
اينگونه ژست هاى روشنفكرى و بلوف سياسى، كه احيانأ براى به دست آوردن دل اغيار انجام مى گيرد، در حالى توسط اخوى شما صورت مى پذيرد، كه جنابعالى حتمأ تصديق مى فرمائيد، آش بى كفايتى خائن الحرمين براى اداره سر زمين وحى و تمشيت امور حجاج بيت الحرام، آن قدر شور شده است كه حتى پادشاهى مغرور و متفرعن آل سعود، مسئوليت آن را پذيرفته و با عزل دو وزير و اعلام حكم اعدام براى متخلفين اين حادثه تلخ، مى كوشد از بحران منا عبور كند.
از بسيارى از بى كفايتى هاى آل سعود كه بگذريم، از واقعه كشتار حجاج ايرانى در مراسم برائت از مشركين نمى توانيم بگذريم. از بسيارى از بى كفايتى هاى آل سعود كه بگذريم، از تجاوز مأموران فاسد سعودى به جوانان حج گذار نمى توانيم بگذريم، از بسيارى از بى كفايتى هاى آل سعود كه بگذريم، از حادثه منا و تبديل عيد مؤمنان به عزاى عمومى در ايران اسلامى و جهان اسلام نمى توانيم بگذريم.
قبلأ و در حج سال 85 كه بنده توفيق تشرف يافتم، من از نزديك شاهد بخش هايى از عدم مديريت صحيح و ندانم كارى آمران و عاملان دولت عربستان در راه اداره امور حج و حاجيان بودم و همان موقع طى نوشتارى به نارسايى هاى مربوطه پرداختم، چرا كه مشكلى كه امروز در منا و هنگام رمى جمرات پيش آمد، آن روز در مكه و در سعى صفا و مروه هم مى توانست به وقوع بپيوندد، آن روز در حالى كه ورودى هاى كعبه تمامأ باز و ورود حجاج آزاد بود، شرطه هاى سعودى ناگهان و به فرموده درب هاى خروجى را بستند و سعى كنندگان تحت فشارهاى ناشى از ازدحام جمعيت، مرگ را به چشم خود ديدند و البته در همان واقعه، برخى از حجاج جان به جان آفرين تسليم كردند.
به جناب محمد هاشمى كه از مديريت و كار آمدى حاكمان و متوليان سعودى در اداره حج دفاع مى كند و مى كوشد آنان را در حادثه خونين منا تبرئه نمايد، برادرانه مى گويم، با كمترين فهم و تدبير و البته مسئوليت پذيرى مسئولان مربوطه مى توانيم شاهد چنين حوادث دردناكى نباشيم.
آل سعود، اگر تنها يك هزارم از انرژى و پولى را كه صرف تبليغات گسترده، گمراه كننده و انحرافى واعظان وهابى، بر عليه تشيع مى كند و يك صدم سرمايه اى را كه از جيب حجاج به جيب خود مى ريزد و بخش حداقلى از هزينه حداكثرى تجاوز به مردم مظلوم و بى پناه يمن را صرف رسيدگى به امور حج و امنيت حجاج مى نمود، قطعأ ما امروز شاهد چنين حوادث تلخ و ناگوارى نمى بوديم.
جناب آقاى هاشمى رفسنجانى،
من اطمينان دارم كه بسيارى از دوست داران اسلام و انقلاب اسلامى، همچنان و مثل هميشه جنابعالى را دوست دارند و حضور شما را در كنار رهبرى انقلاب، مثل گذشته غنيمتى بس بزرگ و گران سنگ، براى اين ملك و ملت مى دانند.
همه مى دانيم، اسلام و جمهورى اسلامى ايران اينقدر دشمن دارد، كه ما هيچ يك و به هيچ عنوان، نياز به دشمنى با يكديگر نداريم، مخاطرات ناشى از توطئه هاى استعمارى قدرت هاى استكبارى و تحركات گروه هاى تروريستى از آن كوى، و القائات منفى و مخرب خط نفوذ و نفوذى هاى خوش خط و خال، از اين كوى، همه ما را به وحدت و هم دلى و هم زبانى فرا مى خواند، و خط امام راحل و امام حاضر هم همين را مى گويد، زيرا به تعبير آن عزيز سفر كرده، اگر اسلام سيلى بخورد، تا صد سال ديگر نمى تواند سر بلند كند.
مردم، بويژه انقلابيون متاثر از سابقون، تحت تاثير ارزش هاى اسلامى و انقلابى، همچنان هاشمى دوران امام، هاشمى زمان جنگ، هاشمى ميدان مبارزه، هاشمى دشمن بد خواهان، هاشمى دوست انقلاب، هاشمى ياور خمينى(ره)، هاشمى يار خامنه اى و بالاخره هاشمى خطبه هاى عدالت اجتماعى را مى خواهند.
و به گمان من، ما بايد بياموزيم كه محاسن بزرگان را به حساب خودشان و معايبشان را به حساب نزديكانشان بگذاريم.
و اما بنده از سر اخلاص و خير خواهى و با ضرس قاطع مى گويم كه اگر امثال بستگان و اطرافيانى كه ذكرشان رفت، پشت سر شما حركت مى كردند و نه جلوتر از شما، يقينأ بسيارى از مشكلات كنونى بوجود نمى آمد. و از آنجايى كه جلوى ضرر را هر كجا بگيريم، منفعت است، فهم زيادى نمى خواهد كه ما بفهميم، بستگان و اطرافيان جنابعالى، بيش و پيش از ديگران حاجت به رهنمودهاى شما دارند، زيرا حرمت امام زاده را متولى آن نگه مى دارد.
بر لبم قفل است و در دل رازها
لب خموش و دل پر از آوازها
عارفان كه جام حق نوشيده اند
رازها دانسته و پوشيده اند
هر كه را اسرار حق آموختند
مهر كردند ودهانش دوختند
خداوند قادر متعال را مى خوانم و هم از او مى خواهم، عافيت و عاقبت همه ما را ختم به خير گرداند و سلامت و سعادت و عزت جنابعالى را متضمن گردد، آمين يارب العالمين
والسلام و عليكم و رحمت الله و بركاته
شنبه ١٣٩٤/٧/٤
محمدتقى فرجى
رئيس و عضو هيئت علمى بنياد حكمت و انديشه
روبهان مرده را شيران كند
سياسيون و كسانى كه همه چيز را سياست مى دانند، بدور از اخلاق و ارزش هاى اخلاقى، يا شخصيت ها را مى برند آسمان و يا مى زنند زمين!
يعنى ترازوى آنها عادلانه نيست.
با سلام و تشكر و قدر شناسى از شما و برادران سخت كوش بولتن نيوز،
مى خواستم به اطلاع شما و كاربران محترم برسانم كه نامه شما به آقاى هاشمى رفسنجانى
يكى از نامه هاى مهم تاريخى و ماندگار خواهد بود.
ميزان را حق معرفى كرديد و طبق باورهاى حقيقى و فهم و تحليل آگاهانه
و نقد و بررسى مواضع مورد منازعه، بدور از حب و بغض هاى شخصى و جناحى،
كاملأ مستقل و از منظر فراجناحى به آقاى هاشمى و اطرافيان ايشان واكنش نشان داديد.
بخصوص پاسخ هوشمندانه شما به سخنان محمد هاشمى در باره فاجعه منا.........
و طبق تحليل شما هاشمى بايد برود، يا بماند!؟ اين خونواده مربوط به آقاى هاشمى هستند، اگر هاشمى هست اونها هم هستند و شايد برعكس!